کتب فتوایی » فقه برای غرب نشینان
جستجو در:
باب دوم : معاملات ـ فصل 6 ـ مسائل پزشکی ←
→ باب دوم : معاملات ـ فصل 4 ـ کار و گردش سرمایه
باب دوم : معاملات ـ فصل 5 ـ روابط اجتماعی
هر جامعه ای فضای ویژه خود را دارد، سنتها، عرفها، عادتها و ارزشها از محیطی تا محیط دیگر فرق میکند و طبیعی است که جامعههای اسلامی با محیطهای اروپایی از جهات مزبور تفاوت داشته باشد. و همین امر ره مسلمان را با این سؤال روبه رو میکند که چه کاری رواست و چه کاری نارواست؟ او در این محیط و جامعه نو با مجموعه ای از ارزشها زندگی میکند که کاملاً با ارزشها زادگاهش در تباین و تضاد میباشد.
این از یک سو و از دیگر سو زندگی در چنین محیطها با ارزشهای نا شناخته و شگفت، راه فردی را که از یک کشور اسلامی به آنجا آمده است تا بانوعی مبارزه در زمینه آن ارزشهای تازه مواجه میسازد تا خود و فرزندانش تدریجاً در آن فرهنگ ذوب نشوند و بدیهی است که چنین امری، کوشش فراوان لازم دارد تا بدان وسیله او خود، خانواده و فرزندانش را از آثار ویرانگرآن، نگاه دارد.
مسئله294ـ صله رحم و پیوند با خویشاوندان برهر مسلمانی، واجب و قطع رحم از گناهان کبیره است.
و بعد از آن که دانستیم صله رحم واجب و قطع رحم از گناهان کبیره ای است که خدا بر آن وعده آتش داده این مسئله در کشورهای مغرب زمین از اهمیت فراوانی بر خوردار است و مراعات آن لازمتر میباشد زیرا در آنجا برادران دینی اند کند و خانوادهها زا همدیگر گسسته و دور میباشد و به همان اندازه که ارزشهای مادی در حد طغیان اند انگیزههای دینی با تأکید بیشتری باید مطرح باشند.
خدای سبحانه و تعالی از قطع رحم نهی رحم نهی فرموده است و در قرآن محکم فرمود:
((فهل عسیتم آن تولیتم آن تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله فاصمهم و اعمی ابصارهم)): شاید اگر پشت کرید در روی زمین فساد کنید و از خویشاوندان خود ببرید. اینان را خدا نفرین کرده، گوشهایشان کر و چشمانشان را نابینا ساخته است.
و امام علی (علیه اسلام) فرمود: گاهی، خانواده ای با آنکه بدکار و اهل فسق و فجور هستند ولی در کنار هم قرار دارند و با مسوات زندگی میکنند هدا هم به ایشان روزی میدهد و دیگر گاه، خانواده ای به سبب پراکندگی و بریدن از یکدیگر با این که پارسا و پاکند، از رزق خدامحروم میشوند.
واز امام باقر (علیه اسلام) روایت شده است که فرمود: در کتاب علی (علیه اسلام) چنین آمده است:
دارنده سه خصلت نمیمیرد مگر آنکه آن که اثر آن سه خصلت را در دنیا ببیند. ستم، قطع رحم و قسم دروغ. چنین شخصی گویا با خدا به جنگ برخاسته است همچنانکه سریعترین پاداشها، پاداش صله رحم است گاهی اوقات مردمانی فاسق و نابکار چون با همدیگر صله رحم میکنند و پیوند دارند داراییهایشان رشد کرده و ثروتمندتر میشوند و همانا قسم دروغ و قطع رحم سرزمینها را از سکنه خالی میکند.
مسئله295ـ قطع رحم، حرام است حتی اگر چه او جلوتر بریده باشد، نمازخوان نباشد، شرابخوار هم باشد و یا به برخی احکام دینی بی اعتنا باشد مثل حجاب و جز آن، طوری که موعظه و ارشاد و راهنمایی هم سود نبخشد. البته به شرط آنکه چنان صله رحم و پیوندی، موجب نشود که او برکار حرام تأئید و تشویق شود.
پیامبر بزرگوار ما (صلی الله علیه و آله) فرمود:
((افضل الفضائل آن تصل من قطعک، و تعطی من حرمک، و تعفو عمن ظلمک)): با فضیلت ترین ارزشها و خصلتهای خوب آن است که با خویشاوند نزدیک که از تو بریده است پیوند بر قرار کنی و به کسی که تو را محروم ساخته، عطا و بخشش کنی و از شخصی که به تو ستم روا داشته، در گذری .
و باز فرمود: ((لاتقطع رحمک و آن قطعک)) از خویشاون خود مبر هر چند که او پیشتر از تو بریده است.
مسئله296ـ شاید کمترین عملی که یک مسلمان بدان وسیله میتواند با خویشاوندان نزدیک خود در صوت امکان، صله و پیوند برقرار کند زیارت و دیدار ایشان باشد که با آنان ملاقات کند، احوالپرسی نماید هر چند از راه دور.
پیامبر بزرگوار ما محمد (صلی الله علیه و آله) فرمود: سریعترین پاداش یک عمل خیر و نیک، پاداش صله رحم است.
و امیر مؤمنان (علیه اسلام) فرمود: صله ارحام کنید هر چند با سلام گفتن، خدای سبحانه و تعالی فرمود:
" و اتّقوا الله الذی تَسائلُون بهِ وَ الارحام آن الله کان عَلَیکم رَقیباً " : از خدایی پروا کنید که به وسیله او از یکدیگر میپرسید و درخواست میکنید و از خدا در مورد ارحام و خویشاوندان نزدیک خود پروا کنید و از ایشان مبرید که همانا خدا مراقب شماست.
و امام صادق (علیه السلام) فرمود: همانا صله رحم و نیکی، دو عملی هستند که حساب را آسان میکنند، و از گناهان باز میدارند پس با خویشاوندان خود پیوند داشته باشید و به برادرن دینیتان احسان و نیکی کنید هر چند با یک سلام و جواب سلام زیبا و خوب.
مسئله 297ـ بدترین نوع قطع رحم عاق والدین شدن است همان والدین و پدر و مادری که خدای ـ عزّ و جلّ ـ نکویی و احسان به ایشان را سفارش کرده آنجا که در قرآن کریم فرمود ـ عز من قائل ـ:
"و قضی ربّک الّا ایّاه و بالو الدین احساناً امّا یبلغنّ عندک الکبر اَحَدُهُما او کلاهما فلا تقل لهما افّ و لا تنهر هما قل لهما قولا کریماً" : پروردگار تو چنان حکم کرده و فمران داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر، احسان و نیکویی کنید اگر آنان نزد تو به کهنسالی برسند یکی از ایشان یا هر دو، به آنان اف مگو و با ایشان، تندی مکن و بر ایشان سخنی بزرگوارانه بگو .
و امام (علیه السلام) فرمود: حد اقل و کمترین مرتبه عقوق، گفتن کلمه "اف" است و اگر خدای عزّوجلّ چیزی، کمتر از آن میدانست از آن نهی و منع میفرمود.
امام ابو جعفر (علیه السلام) فرمود: نگاه پدرم به شخصی افتاد که همراه پسرش راه میرفتند و فرزند بر زانوی پدر تکیه داده بود پدرم آن اندازه از او بدش آمد که تا آخر عمر با او سخن نگفت.
و امام صادق (علیه السلام) فرمودک هر کس با نگاه خشم آلود به پدر و مارش بنگرد هر چند در حق او ستم کرده باشند خدا برای او نمازی را نمیپذیرد.
مسئله 298ـ در برابر عقوق والدین نکویی و احسان به ایشان قرار دارد که آن با فضیلت ترین کارهای قرب آمیز به خدای تعالی است. خدا ـ عزّ من قائل ـ در قرآن کریم فرمود:
"و اخفض لهما جنا الذّلّ من الرّحمة و قل رّبّ ارحمهما کما ربّیانی صغیراً" : بال تواضع مهربانی برای ایشان بگستر و بگو: پروردگارا به ایشان رحم فرما که مرا در خردسالی پروردند.
ابراهیم بن شعیب به امام ابو عبدالله (علیه السلام) گفت: پدرم، بسیار پیر شده و ناتوان گشته است و ما او را به هنگام قضای حاجت، به دوش میکشیم.
امام فرمود: آنچه که میکنی ادامه بده و با دست خود غذا را لقمه لقمه به دهان او بگذار که فردا برای تو سپر و مانع بلا خواهد شد.
در احادیث شریف، صله مادربیش از صله پدر مورد تأکید قرار گرفته است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: مردی نزد رسول الله (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: ای رسول خدا، به چه کسی نکویی کنم؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله): به مادرت.
مرد: سپس به چه کسی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله): به مادرت.
مرد بار سوم پرسید: باز به چه کسی نکویی کنم؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله): به مادرت.
مرد در مرتبه چهارم که پرسید به چه کسی نکویی کنم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: به پدرت نکویی کن.
مسئله 299ـ به مفاد برخی روایات، برادر بزرگ بر برادر کوچک، حق دارد و لازم است آن را نگهدارد و بدان اهتمام بورزد تا رشتههای مهر و محبت در درون خانواده محکم گشته و مراتب لطف و صفا در شرایط استثنایی که پیش میآید، دوام یابد.
از محمد پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نقل است که فرمود: حق برادر بزرگ بر برادران کوچک، همانند حق پدر است بر فرزندانش.
مسئله 300ـ جز ولی طفل و یا کسی که از سوی او اجازه دارد نمیتواند به قصد تربیت، طفلی را به سبب انجام کار حرام و نادرست و یا فراهم کردن اسباب زحمت دیگران، بزند و اما ولی ٌ طفل و یا آن کس که از طرف او اجازه دارد، طفل را به هدف تربیت و به طور آرام که بدن اوسرخ نشودمی تواند بزند به شرط آنیکه بیش از سه بار نباشد آن هم در صورتی که راه تربیت صحیح، فقط زدن باشد بنابر این برادر جوان نمیتوان برادر خردسالش را بزند مگر آن که ولی ٌ او و یا مجاز از سوی او باشد و به طور قطع آموزگاران و اولیای مدرسه بدون اجازه ولی ٌ طفل نمیتوانند با زدن او را تربیت و ادب کنند.
مسئله301ـ بنابر احتیاط واجب، انسان بالغ را برای بازداشتن ازمنکر و فعل حرام، نمیتوان زد مگر برابر قوانین امر به معروف نهی از منکر و با اجازه حاکم شرع.
مسئله302ـ پیامبر بزرگوار، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) ما را به احترام و بزرگداشت پیرها و سالمندان فراخوانده و فرموده است:
((من عرف فضل شیخ کبیر فوقره لسنه آمنه الله من فزع یوم القیمه)) هر کس ارزش کهنسالی را بشناسد و او را به سبب کبر سن احترام بگذارد خدا او را از هول و هراس روز قیامت ایمن گرداند، و باز فرمود: احترام و بزرگداشت مؤمن ریش سفید، بخشی از بزرگداشت خداـ عزوجل ـ است.
مسئله303ـ در پاره ای از روایات شریف نسبت به دیدار ومهربانی میان مردم مؤمن از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم اسلام) ترغیب و تشویق فراوانی رسیده است و همچنین بر دلشاد کردن و رفع نیاز و حاجت و عیادت بیمار و تشییع جنازه و در خوشی و نا خوشی با مردم بودن، تأکید زیاد شده است.
امام صادق (علیهم اسلام) فرمود: هر کس برای خدا برادر دینی اش را دیدار کند و به زیارت او بشتابد خداـ عز و جل ـ فرماید: مرا زیارت کردی و پاداش تو بر عهده من است و برای تو کمتر از بهشت را خشنود نمیشوم.
همان امام همام به خیثمه فرمود: به دوستداران ما سلام برسان و آنان را به تقوای خدای بزرگ سفارش کن و بگو داراها، فقیران را و توانمندان، ضعیفان را عیادت کنند و این که زندهها بر جنازه مردهها، حضور یابند و درخانه هایشان به دیدار هم بشتابند.
مسئله304ـ حق همسایه، به حق رحم، بسیار نزدیک است اعم از آنکه همسایه مسلمان، یا نا مسلمان باشد. رسول خدا چنان حقی را برای همسایه نا مسلمان اثبات کرده است. آنجا که فرمود: همسایگان سه قسمند، برخی دارای سه حقند: حق اسلام، حق همسایگی و حق خویشاوندی، و برخی دیگر دارای دو حقند: حق اسلام و حق همسایگی، و قسم سوم فقط یک حق دارندو آن شخص کافر است که حق همسایگی اش محفوظ است.
و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: با هر کس همسایه شدی همسایگی نیکو کن قطعاً مؤمن خواهی بود.
و امام علی (علیهم اسلام) به امام حسن و امام حسین (علیه اسلام) پس از آنکه توسط ابن ملجم لعین مضروب شد همسایگان راسفارش کرد وفرمود: خدارا، خدا رادرباره همسایگانتان که آن وصیت پیامبر شماست وهمواره آنان راسفارش میکرد به حدی که ما پنداشتیم برای آنان ارث قائل خواهد شد
وامام صادق (علیهم اسلام) فرمود: ملعون، ملعون است هر آنکه همسایه اش را بیازارد. وفرمود: ازما نیست هرکس که با همسایه اش همسایگی نکو نکند
مسله305ـ ازصفات مردمان مومن وصالح آن است که برای تاسی و پیروی از پیامبر بزرگوار، محمد (صلی الله علیه و آله) با مکارم اخلاق موصوف باشندهمان خلقهایی که خدا ـ سبحان وتعالی ـ درقرآن کریم اورا توصیف کردوفرمود:
((وانک لعلی خلق عظیم)).
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: به روز قیامت درترازوی اعمال، چیزی با ارزشتر از خلق و خوی نیک، نهاده نمیشود. و در حدیثی از آن بزرگوار پرسیدند: در میان مردمان مؤمن کدام با فضیلت تر است، فرمود: هر کدامتان که خوش اخلاق ترهستید.
مسئله306ـ از جمله صفات مردمان مؤمن، راستگویی و درستکاری و وفای به عهد است خدای متعال پیامبرش اسماعیل را ثنا گفت آنجا که فرمود:
از جمله صفات مردمان مؤمن، راستگویی و درستکاری و وفای به عهد است خدای متعال پیامبرش اسماعیل را ثنا گفت آنجا که فرمود:
"انّه کان صادق الوعد و کان رسولا نبیّاً". همانا او راست وعده و فرستاده و پیامبر بود.
و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس به خدا و روز جزا ایمان دارد اگر به کسی وعده داده است باید وفا کند.
اهمیت راستی و صدق وعده آنگاه اشکار میشود که ما بدانیم بسیاری از غیر مسلمانان از نوع رفتار مسلمین، در باره اسلام قضاوت میکنند و چه بسا از خلال حسن رفتار و کردار یک مسلمانان اسلام برای نا مسلمانان زیبا شناسانده شود و بر عکس، از سوء رفتار و عملکرد یک مسلمان بی تعهد، اسلامن بد معرفی میشود.
مسئله 307ـ از صفات نیک یک همسر صالحه آن است که او شوهرش را نیازارد و با او بدرفتاری نکند و او را از خود نرنجاند هم چنانکه از صفات خوب یک شوهر شایسته آن است که او همسرش را ازار و اذیت نکند و به وی بدی نکرده و رنجش ندهد رسول خدا فرمود: هر زنی که شوهرش را میآزارد خداوند نماز و هیچ کار نیک را از او نپذیرد هر چند که همه روزه، روزه بگیرد و تمام شب را به نماز ایستد و بندهها آزاد کند و ثروت زیادی در راه خدا خرج و انفاق نماید و او اولین کس باشد که وارد آتش شود.
رسول خدا سپس فرمود: سرنوشت شوهر بد نیز همین طور است اگر او همسرش را ازار دهد و به وی ستم کند.
مسئله 308ـ هر مسلمانی میتواند با غیر مسلمان دوست و آشنا گردد که در میانشان اخلاص حکمفرما باشد و در بر اوردن نیازهای دنیوین یکدیگر را یاری برسانند.
خدا ـ سبحانه و تعالی ـ در قرآن کریم فرمود:
"لا ینهیکم الله عن الّذین لم یقاتلوکم فی الدّین و لم یخرجوکم مّن دیارکم آن تبرّوهم و تقسطوا الیهم آن الله یحبّ المقسطین": خدا شما را از دوستی و نیک رفتاری و احسان با کسانی که با شما نجنگیده اند و شما را از شهر و دیارتان بیرون نرانده اند، منع و نهی نمیفرماید همانا خدا اهل عدالت و قسط را دوست میدارد.
اگر از چنین صداقتها و دوستیها درست بهره برداری شود کافی است که ما اسلام و ارزشها ی دینی را به آن دوست، همسایه و رفیق و شریک غیر مسلمان معرفی کنیم و هر چه بیشتر او را به دین اسلام نزدیکتر سازیم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: این که خدا به وسیله تو بنده ای از بندگانش را هدایت فرماید برای تو بهتر از هر آن چیزی است که درشرق و غرب آفتاب بر آن میتابد.
مسئله 309ـ میتوان به افراد یهودی، مسیحی و دیگر اهل کتاب و حتی کفار غیر اهل کتاب در مناسبتهایی مانند سال نو، میلاد حضرت مسیح و عید الفصح، عید گذر و یا نجات، تبریک و تهنیت گفت.
مسئله 310ـ امر به معروف و نهی از منکر دو تکلیف عبادی هستند که بر هر مرد و زن مومن هر گاه شرایط جمع باشند، واجب میشود، خدا ـ سبحانه و تعالی ـ ذر قرآن کریم خود فرمود:
"و لتکن منکم امّة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون" ک باید از میان شما مردمی باشند که به خیر و نیکی فرا خوانند و امر به معروف و نهی از منکر کنند واینان رستگارانند.
و باز خدای ـ جلّ و علا ـ فرمود:
"و المؤمنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یّذمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر" : مردان و زنان با ایمان، اولیا و دوستداران یکدیگرند امر به معروف و نهی از منکر میکنند.
و پیامبر بزرگوار ما محمد (صلی الله علیه و آله) فرمود: امت من همواره بر خیر و نیکی اند تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند و در نیکی همدیگر را یاری مینمایند هر گاه چنان نکنند برکات از ایشان بررفته میشود و بعضی بر بعض دیگر سلطه مییابند آن وقت است که نه در آسمان و نه در زمین یاوری بر ایشان نیست.
و از امام جعفر صادق (علیه السلام) و جدش رسول الله (صلی الله علیه و آله) چنین روایت شده است: چگونه اید آن زمان که زنانتان فاسد شوند و جوانانتان رو به فسق و فجور گذارند و شما امر به معروف و نهی از منکر نمیکنید.
پرسیدند: یا رسول الله، چنین چیزی میشود؟
فرمود: بلی از آن هم بدتر میشود! چگونه اید آن هنگام که به بدی امر میکنید و از خوبی و نیکی منع و نهی به عمل میآورید؟ پرسیدند: مگر چنان وضعیتی پیش میآید؟
فرمود: بلی، از آن هم بدتر میشود. چگونه هستید زمانی که خوبی را بدی و بدی را خوبی بدانید.
این دو فریضه و واجب شرعی، آنگاه که ترک کننده واجب و یا انجام دهنده منکر و حرام، یک از اعضای خانواده باشد با تأکید بیشتری مطرح اند. شما در میان خانواده خود فردی را میبینید که وضوی درست و صحیح نمیگیرد و یا با طرز تیمّم آشنا نیست و یا قرائت حمد و سوره و یا ذکرهای واجبات نماز را نمیداند و یا خمس و زکات مال و دارایی اش را نمیدهد و حتی در میان اعضای خانواده شما ممکن است اشخاصی پیدا شوند که برخی گناهان را مرتکب میشوند مثل استمنا، قمار بازی، گوش دادن به موسیقی حرام و نوشیدن شراب، خوردن گوشت مردار و حرام خیانت و مال مردم خوری و یا دزدی.
و در میان بانوان یک خانواده ممکن است کسانی یافت شوند که حجاب درست و حسابی نداشته باشند و موهای خود را خوب نپوشانند و یا به هنگام وضو لاک بر انگشتان خود داشته و آن را پاک نکنند و یا برای غیر شوهران خود عطر زنند و یا پسر عمو، پسر عمه، پسر خاله، پسر دایی، برادر شوهر و دوست شوهر به این بهانه که با آنان در یک خانه زندگی میکنند اندام و یا موی سر را نپوشانند و آنان را برادر خود پندارند و عذرهای واهی و سست دیگر آورند.
اری گاهی در میان اعضای یک خانواده، کسانی پیدا میشوند که دروغ میگویند و غیبت میکنند و به حقوق دیگران تجاوز مینمایند و اسراف و ولخرجی کرده و به ستمگران یاری میرسانند و همسایه را میآزارند و … وقتی با چنین منکرات و گناهانی مواجه میشوید امر به معروف و نهی از منکر کنید البته از مراتب پایینتر شروع کنید اول اظهار کراهت کنید و با زبان جلوگیری نمایی و در مرحله اخر با اجازه حاکم شرع، به منع عملی و یدی بپردازید. و آن نیز خود دارای مراحلی است ه به تدریج به شدّت عمل میرسد نه آنکه از اول، شدت عمل نشان دهید.
و اگر کسی نسبت به حکم و مسئله ای جاهل باشد واجب است او را آموزش داد اگر در صدد آموختن و عمل به آن باشد.
مسئله 311ـ مدارا کردن و سازگاری با مردم از مستحبات شرعی است و دین استوار ما به آن ترغیب کرده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: پروردگار من مرا به سازگاری با مردم فرمان داده است هم چنانکه به انجام فرایض و واجبات دستور داده است.
و باز فرمود: سه چیز است که اگر در انسان نباشد، عمل او کامل نیست: تقوا و پارسایی که او را از معصیت و نافرمانی خدا باز بدارد و خلق نیکویی که بدان وسیله با مردم بسازد و حلم و نرمشی که با آن جهل جاهلان و نابخردان را رد کند.
و سازگاری با مردم، عمومی است و اختصاص به مردم مسلمان ندارد بلکه با غیر مسلمانان نیز باید مدارا کرد و رفتار متناسب داشت.
روایت شده که علی امیر المؤمنین (علیه السلام) روزی در راه کوفه با یک شخص غیر مسلمانی همراه شده بود به یک دو راهی رسیدند که میبایستی از همدیگر جدا شوند امیرمؤمنان چند قدم با آن شخص همراهی کرد، آن شخص پرسید: مگر شما به کوفه نمیرفتید؟ امیر المؤمنین پاسخ داد: چرا، ولی حق همصحبتی آن است که انسان چند قدمی رفیق خود را بدرفه کند و این، کمال مصاحبت و همراهی است و پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ما چنین دستوری داده است. در اثر این رفتار خوب، آن مرد به اسلام گروید و مسلمان شد.
و از شگفتترین چیزهایی که در باره عدالت امیر مؤمنان در ارتباط با مردم غیر مسلمان نقل شده چیزی است که شعبی روایت کرده است.
روزی امیر المؤمنین علی بن ابی طالب ـ رضوان خدا بر او ـ به بازار رفت، اتفاقاً یک مرد نصرانی را دید که زرهی میفروخت.
علی (علیه السلام) زره را شناخت و فرمود: این زره مال من است و داور میان من و تو قاضی شهر باشد. گویند قاضی در آن زمان، شریح بود و خود علی (علیه السلام) او را بر کرسی قضاوت نشانده بود، وقتی در نزد قاضی حضور یافتند شریح پرسید یا علی چه میفرمایید؟ علی (علیه السلام): این، زره مال من است مدتی است که از من دزدیده شده و اکنون در دست این مرد میبینم.
شریح: هان، تو چه میگویی؟
مرد نصرانی: من علی را دروغگو نمیشناسم اما زره مال خود من است.
شریح: یا علی! زره در دست اوست آیا شما شاهد و گواهی بر گفتار خود دارید؟
علی (علیه السلام): شاهد و گواهی ندارم.
مرد نصرانی: من شهادت میدهم که اینگونه قضاوت و داوری فقط از پیامبران ساخته است امیر نزد قاضی حاضر میشود و قاضی بر ضد او حکم میکند. یا امیر المؤمنین به خدا سوگند این زره مال شماست و من هنگامی که شما در اردو و سپاه خویش حرکت میکردید شما را دنبال کردم و آن را که از روی شتر خاکستری افتاد برداشتم و اکنون به وحدانیت خدا و رسالت محمد (صلی الله علیه و آله) گواهی میدهم.
علی (علیه السلام) فرمود: حالا که مسلمان شدی آن زره مال تو باشد و علاوه بر آن او را بر یک اسب نجیب هم سوار کرد.
شعبی گفت: آن مرد را دیدم که با مشرکان میجنگید و این حدیث ابوزکریاست.
از امیر مؤمنان (علیه السلام) چیزی نقل شده است که پیشینه تاریخی قانون تأمین اجتماعی به حساب میآید، همان که امروزه در کشورهای غربی مورد عمل است و علی (علیه السلام) در آن قانون میان شهروند مسلمان و غیر مسلمان فرق نگذاشته است.
راوی گفت: مرد سالخورده و نابینایی از مردم سؤال میکرد و کمک میخواست. علی (علیه السلام) گفت: چیه؟ گفتند: ردی نصرانی است. علی (علیه السلام) گفت: از او کار کشیدید وقتی پیر شد او را رها کردید؟! از بیت المال برای او مستمری بدهید.
و امام صادق (علیه السلام) فرمود: حتی یک نفر یهودی هم اگر با تو همنشین شد با او نیکو همنشینی کن.
مسئله 312ـ برای اصلاح میان مردم و حل اختلافات ایشان و تعمیم مهر و محبت در میان انسانها و برطرف کردن اختلافات و دشمنیها، ثواب فراوانی وعده شده است.
در کشورهای غربت که مردم از میهن و خویشاوندان و دوستان و آشنایان دور هستند ساماندهی امور و توسعه مهر و صفا، تأکید بیشتری دارد. و طبعاً ثواب بیشتری دارد امیرالمؤمنین، به فرزندانش امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) اندکی قبل از شهادتش آنگاه که ابن ملجم لعین خارجی آن حضرت را مضروب کرد چندین وصیت فرمود که از آن جمله است توصیه به تقوای الهی، نظم امور و اصلاح ذات البین، و درباره سفارش اخیر فرمود: شنیدم جد شما (صلی الله علیه و آله) میفرمود:
"صلاح ذات البین افضل من عامّة الصلوة و الصّیام":
سامان دادن میان انسانها از عموم نماز و روزه با فضیلت تر است.
مسئله 313ـ نصیحت و خیرخواهی و خواستن ماندگاری صفات الهی برای برادران دینی و کراهت رسیدن بدی به ایشان و تلاش در زمینه راهنمایی آنان به آنچه خیر و صلاح و سعادتشان در آن است، از کارهای دوست داشتنی نزد خدا ـ عزّ و جلّ ـ است و احادیث در این باره، بسیار زیاد است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
"ان اعظم الناس منزلة عند الله یوم القیمه امشاهم فی ارضه بالنصیحه لخلقه": منزلت و رتبه آن کسی نزد خدا به روز قیامت بزرگتر است که او در روی زمین برای خیرخواهی خلق خدا، بیشتر قدم برداشته است.
و از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمود: یکی از شما باید آنگونه خیر خواه برادر دینی اش باشد که خیرخواه خویشتن است.
و امام صادق (علیه السلام) فرمود: از حقوق واجب انسان مؤمن بر برادر دینی اش آن است که در حضور و غیاب خیرخواه او باشد.
و امام ششم باز فرمود: برای خدا خیرخواه مردم باش که هیچ عملی را در ملاقات خدا بهتر از آن نخواهی یافت.
مسئله 314ـ جستجو گری و دنبال کردن آنچه را که یک مسلمان آن را پوشیده میدارد و دریدن پرده اسرار و رازهای پنهانی مردم در شریعت اسلامی، حرام میباشد.
خدا سبحانه و تعالی در کتاب کریم خود فرمود:
((یا ایها الیها الذین امنو اجتنبوا کثیرا امن الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا)): ای مردمان با ایمان از بسیاری گمانها اجتناب کنید که برخی از گمانها، گناه است و تجسس مکنید.
یکی از یاران امام صادق به نام اسحاق بن عمار میگوید: شنیدم ابو عبدالله گفت، رسول خدا فرموده است: ای کسانی که به زبان مسلمان گشته اید لیکن ایمان خالص به دلهایتان راه نیافته است، مسلمانان را نکوهش نکنید و اسرار و رازهای آنان را فاش نسازید و هرکس چنان کند خدا اسرار و رازهای او را فاش کند و در خانه اش هم باشد او را رسوا فرماید.
مسئله315ـ غیبت آن است که انسان مؤمنی را به داشتن عیبی در غیاب او یاد کنی اعم از آنکه قصد عیب جوی باشد یا نه و اعم از آنکه چنان عیبی در اندام، نسب، خلقت، عملکرد، سخن، دین، دنیا، و یا دیگر امور باشد، به هر حال، چیزی است که که از مردم پوشیده است چنانکه فرق ندارد یادآن عیب و نقص از راه گفتار باشد یا عمل مشعر بر وجود آن.
خدا چنین عمل زشت را در قرآن کریم خود، مورد نکوهش قرار داده و آن را به شکلی چندش آور به تصویر کشیده است. خداـ جل و علاـ فرمود: ((و لا یغتب بعضکم بعضاً ایحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتا فکر هتموه)): بعضی از شما غیبت دیگری را نکند آیا یکی از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ شما چنان کاری را خوش نداشته اید.
و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: از غیبت کردن بپرهیزید که آن از زنا بدتر و سختتر است زیرا شخص گاهی زنا میکند و توبه مینماید و خدا او را میآمرزد امّا غیبت کننده آمرزیده نشود تا غیبت شونده او را ببخشد.
و نیکو نیست که انسان به غیبت برادر دینی اش گوش کند بلکه بر اساس احادیث نبوی و روایات امامان معصوم ـ علیهم افضل الصلّوة و السلام ـ بر شنونده را غیبت واجب است که غیبت شونده را یاری کرده و از او دفاع نماید و اگر چنان نکند خدا او را در دنیا و آخرت خوار و زبون سازد و او گناهی به همان اندازه گناه غیبت کننده دارد.
مسئله 316ـ تا سخن از غیبت به میان میآید عادتاً یک عمل زشت دیگر هم به ذهن میآید و آن نمامی و سخن چینی است که کسی به دیگری بگوید "فلانی درباره شما چنین و چنان میگفت" و هدف سخن چین آن است که ارتباط با صفای دو برادر ایمانی را تیره سازد و یا تیرگی را عمیقتر کند.
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل است که فرمود:
"الا انبّئکم بشرارکم...؟": آیا به شما خبر دهم که بدترینها کیستند؟
فرمود: کسانی هستند که برای سخن چینی راه میافتند و میان دوستان جدایی میافکنند.
و امام باقر (علیه السلام) فرمود: بهشت بر غیبت کنندگان و سخن چینان حرام است.
و امام صادق (علیه السلام) فرمود: سه تن وارد بهشت نشود: بسیار خونریز، دائم الخمر، و سخن چین.
مسئله 317ـ خدا سبحانه و تعالی ما را از سوء ظنّ و بدگمانی هم نهی کرده است و در کتاب محکم و کریم خود فرمود: ای مؤمنان از بسیاری گمانها اجتناب کنید که برخی از آنها گناه است.
به مفاد این آیه قرآن، هیچ مؤمنی حق ندارد بدون دلیل کافی و روشن، به برادر دینی خود گمان بد ببرد که از درون دلها فقط خدا آگاه است بس، و ما تا میتوانیم باید کار انسان مؤمن را به صورت صحیح آن حمل کنیم مگر آن که خلاف آن ثابت شود.
امیر مؤمنان فرمود: کار برادر ایمانی خود را حمل بر صحت کن مگر دلیلی داشته باشی که تو را از آن برگرداند و به هر کلامی که از دهان یک فرد مؤمن بیرون میآید گمان بد مبر در حالی که تو میتوانی محمل صحیح برای آن بیابی.
مسئله 318ـ اسراف و تلف کردن مال و دارایی دو رفتار بسیار بدی هستند که خدا سبحانه و تعالی آنها را سخت مورد نکوهش قرار داده و او که برتر از هر گوینده است فرمود: بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خدا اسراف کننده گان را دوست نمیدارد.
و در نکوهش تلف کنندگان و ریخت و پاش کنندگان اموال، فرمود:
"انّ المبذّرین کانوا اخوان الشّیاطین و کان الشّیطان لربّه کفورا": همانا آنان که اهل تبذیر و ریخت و پاش هستند همانها برادران شیطان هستند و شیطان برای پروردگارش، بسیار ناسپاس است.
و امیر مؤمنان در نامه ای به زیاد درباره نکوهش اسراف از جمله چنین نوشت: راه اقتصاد و صرفه جویی پیش بگیر و اسراف را رها کن و در هر روز، فردا را یاد بیاور و از مال به اندازه لازم و ضروری، نگاهدار و مازادی برای فردای نیازمندت، ذخیره کن و پیش فرست، آیا تو امید آن داری که خدا برای تو پاداش فروتنان عطا کند در حالی که تو نزد او از مستکبران میباشی و طمع به لطف و پاداش تصدیق کنندگان داری در حالی که در میان نعمتها غرق میباشی اما ضعفا و بیوهها را از آن باز میداری؟ جز این نیست هر انسانی به آنچه پیش فرستاده و بر آنچه که قبلاً فراهم آورده است پاداش و جزا میبیند.
مسئله319ـ خدا سبحانه و تعالی در کتاب کریم خود مارا به انفاق در راه تشویق فرموده است و آن را بازرگانی و داد وستدی پر منفعت، توصیف فرموده است:
((ان الٌذین یتلون کتاب الله و اقامه اصٌلوة و انفقوا ممٌا رزقناهم سرا وعلانیهً یرجون تجارة لٌن تبور لیوفٌیهم اجورهمو یزیدهم من فضله انٌه غفور شکور)): همانا کسانی که کتاب خدا را تلاوت میکنند و نماز به پا میدارند و از آنچه ما روزیشان کرده ایم آشکار و پنهان، انفاق مینمایند امید به تجارت وداد و ستدی دارند که زیان و ضرر ندارد تا پاداش ایشان را به طور کامل بدهد واز فضل خویش بر ایشان بیفزایند که او آمرزنده و سپاسگزار است.
و در سوره دیگر خدای ـ جلٌ و علا ـ فرمود: ((من ذاالٌذی یقرض الله قرضاً حسناً فیضاعفه له)): کیست به خدا قرض دهد قرضی نیکو و خدا برای او چندین برابر کند وبرای او پاداشی بزرگوارانه هست روزی که زناسسن و مردان با ایمان را میبینی که نورشان پیشاپیش و از سمت راستشان میدرخشد، مژده باد شما را امروز بهشتهایی که از زیر درختان آن جویها روان است، و درآنها جاویدانید و رستگاری بزرگ همین است.
خدا در سومین آیه انسان را به شتاب در امر انفاق احسان پیش از فوت فرصت فرمان میدهد:
((و انفقوا ممٌا رزقناکم مٌن قبل ان یٌأتی احدکم الموت فیقول ربٌ لولا اخٌر تنی الی اجل قریب فاصٌدٌق واکن مٌن الصٌالحین ولن یٌوخره الله نفساً اذا جاء اجلهاوالله خبیر بما تعملون)): از آنچه شما را روزی داده ایم انفاق و احسان کنید قبل از آنکه مرگ به سراغ یکی از شما بیاید آنگاه او بگوید پروردگارا چرا اجل مرا کمی تأخیر نیداختی تا صدقه داده و احسان میکردم و از صالحان میبودم ولی خداأجل هیچ انسانی را وقتی که فرا رسد عقب نمی اندازدو خدا به آنچه می کنبد آگاه است.
سپس خدا سرانجام کسانی را که ثروت اندوزی کرده در راه خدا اصلاً انفاق نمیکنند و گنج و طلا و نقره فراهم مینمایند مورد توجه قرار داده و فرمود:
((والٌذین یکنزون الذٌهب و الفضٌه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشٌرهم بعذاب الیم یوٌم یحمی علیها فی نار جهنٌم فتکوی بهاجباههم و جنوبهم و ظهورهم هذا ماکنزتم لانفسکم فذوقواما کنتم تکنزون)): و کسانی که طلا و نقره را گنج میکنند و آن را در اره خدا انفاق و خروج نمیکنند عذاب دردناکی را به ایشان بشارت بده! روزی که بر همانها که با آتش جهنم گرم شده اند، پیشانیها، پهلوهاوپشت هایشان داغ میشود و این است آن چیزی که برای خود می اندوختبد پس به کیفر آنچه میاندوختید، عذاب را بچشد.
وامیر مؤمنان علی (علیه اسلام) مبادی بزرگ اسلام را تجسم بخشید. پس آنچه در دست داشت از این دنیای فانی کرد و برای زهد و اعراض از این زروزیورها، آن روز که بیت المال در اختیار اوبود توجهی نکرد و دربیان حال خود، فرمود: ((ولو شئت لاهتدیت الطریق الی مصفی هذا العسل ولباب هذا القمح ئ نسائج هذا القز و لکن هیهات ان یغلبنی هوای و یقودنی جشعی الی تخیر الاطعمه و لعل بااحجاز او القیامه من لا طمع له فی القرص و لا عهد له بالشبع او ابیت مبطانا و حولی بطون غرثی و اکباد حری، او اکون کما قال القائل:
و حسبک داءً ان تبیت ببطنةٍ
و حولک اکباد تحن الی القد))
اگر میخواستم راه به انتخاب این عسل مصفا و مغز گندم و بافته ابریشمی داشتم اما هرگز هوای من بر من غلبه نکند ومرا به گزینش خوراکیها نکشاند و شاید در حجاز و یا یمامه کسانی سر به بالین گذارند کخ یک شکم سیر نخوردند و به یک تکه نان نیازمندند و یا من با شکم پر بخوابم در حالی که در اطراف من شکمهای خالی و جگرهای تشنه وجود دارد و چنان باشم که شاعر گفت: چه دردی از این بالاتر که تو با شکم پر بخوابی و در اطراف تو کسانی باشد که سخت گرسنه و به تکه گوشتی نیازمند باشد.
در احادیث نبوی وروایات اماما ن معصوم به صراحت آمده است که آثاردنیوی انفاق برای کسی که درراه خدا خرج میکند درهمین حیات دنیوی آشکار میشود اما درآخرت پاداشی عظیم راباید انتظار بکشد.
((یوم لاینفع مال و لا بنون الامن اتی الله بقلب سلیم)): روزی که نه داراییها و نه فرزندان سود نبخشد مگر آنکه انسان با دلی پاک و سالم خدا را دیدن کند.
از جمله آثار دنیوی انفاق، وسعت روزی برای خود انفاق کننده است پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ((استنزلوا الرزق بالصدقه)):روزی رابا دادن صدقه، پایین آورید، و از جمله آثار انفاق در راه خدا شفای مریضها بدان وسیله است، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ((داووا مرضاکم بالصدقه)) بیمارهایتان را با دادن صدقه مداوا کنید. و از جمله آثار دنیوی انفاق و صدقه عبارت است از طول عمر و دفع مرگ بد. امام باقر (علیه اسلام) فرمود: همانا احسان و نکو کاری و صدقه دادن، فقر و ناداری را بر طرف میکند و بر عمر میافزاید و احسان کننده وصدقه دهنده را از هفتاد نوع مرگ بدفرجام رهایی میبخشند.
و از دیگر آثار مثبت دنیوی صدقه و احسان، برکت مال و توفیق پرداخت قرضهاست، از امام صادق (علیه اسلام) منقول است که فرمود ((الصدقه تقضی الدین و تخلف البرکة)):صدقه، پرداخت وام را فراهم میکند و برکت باقی میگذارد.
و همچنین صدقه آینده فرزندان انسان را تأمین میکند. امام صادق فرمود: هیچ بنده ای در دنیا به طریق نیکو صدقه نداد مگر آن که خدا پس از او در مورد فرزندانش، به نکویی جانشین ساخت.
و امام باقر (علیه اسلام) فرمود: این که من خانواده ای مسلمان را کفالت کنم و شکم آنان را سیر کنم و اندامشان را بپوشانم و مانع از آن باشم که دست به سوی مردم دراز کنند، دوست داشتنی تر است در نزد من از این که دهها بلکه هفتاد بار حج بگذارم.
مسئله320ـ رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) بزرگان و سرپرستار خانوادهها را تشویق فرموده است که برای اهل و عیال خود هدایایی بدهندو بدان وسیله دل آنان را شاد کنند. ابن عباس گفت: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: هر کس به بازار رود و هدیه ای بخرد و آن رابه اهل عیال خود ببرد مانندآن است که صدقه ای را برای مردم نیازمند حمل کرده است.
مسئله321ـ اهتمام ورزیدن به امور مسلمانان از چیزهای است که شریعت اسلام به آن تشویق و مردم را به سوی آن فراخوانده است.
رسول خدا فرموده: ((من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم)): هر که سب را سحر کند در حالی که به امور مسلمانان اهتمام نورزیده است مسلمان نیست.
و نیز فرمود: هر که صبح کند در حالی که در سر، اهتمام به امور مسلمانان را ندارد از آنان نیست.
و اینک برخی استفتائات و پاسخهای آیت الله العظمی سیستانی ـ دام ظله ـ که ویژه این فصل است.
مسئله322ـ آیامی توان در تشیع جنازه همسایه غیر مسلمان، شرکت جست؟
جواب: هرگاه او و کسان و منسوبینش به عدوات مسلمانان و اسلام معروف نباشد، مانعی از شرکت نیست ولی افضل آن است که به دنبال جنازه حرکت کند نه جلوتر.
مسئله323ـ آیا با یک شخص غیر مسلمان اگر او همسایه، شریک و امثال آن بود میتوان طرح دوستی ریخت؟
جواب: اگر او با اسلام و مسلمین دشمنی نمیورزد و با کلام و یا در عمل، خصومت، آشکار نمیکند مانعی نیست که با او به مهر و محبت برخورد شود و در حقش احسان و نکویی به عمل آید خدای متعال فرمود:
((لا ینهیکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین)): خدا شما را از احسان و نکویی به کسانی که با شما نجنگیده و شما را از میهن و خانه وکاشانه تان بیرون نکرده اند، نهی نمیکند زیرا خدا اهل قسط و عدالت را دوست میدارد.
مسئله324ـ آیا پیروان ادیان وکتابهای آسمانی وبا دیگر کفار که اهل کتاب نیستند، میتوانند وارد مساجدو دیگر اماکن عبادت و مشاهد مقدس شوند و بر فرض جواز ورود، آیا بانوان بی حجاب ایشان را به رعایت حجاب باید الزام کرد؟
جواب: بنابر احتیاط واجب، ورود آنان به مساجد جایز نیست اما دیگر اماکن مقدس، مانعی ندارد وزنان باید به رعایت حجاب و پوشش اسلامی معتقد باشند در صورتی که بی حجابی آنان نوعی بی احترامی تلقی شود.
مسئله325ـ آیا همسایه یهودی، مسیحی و یا همسایه دیگری راکه اصلاً دین ندارد و به آیینی دلبستگی ندارد میتوان آزار داد؟
جواب: بدون سبب، جایز نیست او را آزار رسانید.
مسئله326ـ آیا به بینوایان کافر اعم از کتابی و غیر کتابی، صدقه میتوان داد چنان کاری ثواب دارد؟
جواب: به هر کسی که با حق مردم محق، سرعناد و دشمنی ندارد میتوان صدقه داد و خدا به چنان عملی، پاداش میدهد.
مسئله327ـ آیا امر به معروف و نهی از منکر با وجود احتمال تأثیر و ایمنی از ضرر در مورد کسی که از دوستدران اهل بیت نیست ویا کافر است، واجب است؟
جواب: بلی، اگر همه شرایط فراهم باشد واجب است. و از جمله شرایط آن است که شخص در ارتکاب منکر ویا ترک واجب، معذور نبوده باشد وجاهل مقصر و معذور نیست پس اورا نخست باید ارشاد و راهنمایی کرد سپس اگر مخالفت ورزید مورد امر و نهی قرار داد.
و این، در صورتی است که منکر از چیزهایی نباشد که شارع مقدٌس به هیچ وجه راضی به وقوع آن نیست مثل فساد در روی زمین و آدم کشی وخونریزی و امثال آن و گرنه جلو آنگونه کارها باید گرفته شود هر چند که کننده، جاهل قاصر بوده باشد.
مسئله328ـ در یک مدرسه اروپایی، در جلو شاگردان، خدا را انکار میکند، آیا جایز است بچههای مسلمان در چنان مدرسه درس بخوانند در حالی که تأثیرات القا ئات آن معلم بسیار جدٌی است؟
جواب: چنان کاری جایز نیست و اولیای اطفال مسئولیت کامل دارند.
مسئله329ـ آیا در دبیرستانها، دختر و پسر میتوانند مختلط باشند با علم به اینکه چنان اختلاطی، روزی به فعل حرام میکشد هر چند که آن، نگاه حرام با شد.
جواب: در آن صورت جایز نیست.
مسئله330ـ آیا یک شخص مسلمان میتواند به استخرهای شنا برودکه مردوزن در آن مختلط اند و خصوصاً زنان درآنجا آنچنان پرده حیا را بریده که به تذکر اعتنا نمیکنند؟
جواب: حضور در چنان جاهایی بنابر احتیاط، مطلقاً جایز نیست هر چند که نگاه بدون لذت جنسی به زنان که پوشش ندارند و پس از نهی هم خودداری نمیکنند، جایز میباشد.
مسئله331ـ کسانی که در کشورهای غربی سکونت دارند، می تواننددختر با حجاب خود را برای آموزش اجباری به مدارس مختلط بفرستند با علم به اینکه مدارس غیر مختلط هم وجود دارد هر چند در مکانی دور و گران، و یا در سطح آموزش پایین؟
جواب: اگر اخلاق دختران در آن مدرسه فاسد شود تا چه رسد که اعتقادات و باورهای دینی را از دست بدهند که عادتاً چنین است، رفتن به آن مدارس جایز نمیباشد.
مسئله332ـ دخترانی که در دانشگاههای کشورهای بیگانه درس میخوانند میتوانند با پسران مسلمان در سفرهای تفریحی وگردش های علمی همراهی کنند؟
جواب: جایز نیست مگر آنکه از وقوع در حرام ایمن باشند.
مسئله333ـ آیا یک صحنه عشقی طبیعی را میتوان در خیابان تماشا کرد؟
جواب: احتیاط آن است که به طور مطلق به چنین صحنههایی نگاه نکند هر چند که اگر با نظر شهوت و لذت جنسی همراه نباشدمی توان نگریست.
مسئله334ـ آیا میتوان به سینماهای مختلط و دیگر اماکن لهو و نا مشروع رفت با این وجود که مطمئن نیستیم در حرام نیفتیم؟ جواب: جایز نیست.
مسئله335ـ آیا شنا در استخر مختلط که هدف، لذت نمیباشد، جایز است؟
جواب: بنابر احتیاط، رفتن به اماکن لهو و فساد، به طور مطلق جایز نمیباشد.
مسئله336ـ آیا در روزهای آفتابی، میتوان به کنار دریا و یا پارکهای عمومی رفت در حالی که در آنجا صحنههای خلاف عفت عمومی وجود دارد؟ جواب: با وجود عدم اطمینان و خوف و وقوع در حرام، جایز نیست.
مسئله337ـ در کشورهای اروپایی، توالتهای بهداشتی متناسب با معیارهای خود می سازندو هرگز رو به قبله و یا پشت به قبله بودن را که ما در ساختمانهای خود در میهن اسلامی، رعایت میکنیم ملحوظ نمیکنند. آیا از چنان توالتهای میتوان استفاده کرد به خصوص که سمت قبله را ندانیم و اگر سمت قبله را بدانیم چطور؟ راه چاره چیست؟
جواب: در صورت نخست، بنابر احتیاط، از چنان توالتهای استفاده نشود مگر آنکه از شناخت سمت قبله نومید شود و نتواند انتظار کشد و یا منتظر ماندن برای او رنج آور و پر زحمت و یا آسیب زا باشد واما در صورت دوم بنابر احتیاط رو به قبله و یا پشت به قبله ننشینید ودر موقع ضرورت و ناچاری پشت به قبله بودن را برگزیند.
مسئله338ـ اگر یک مسلمان در کشورهای اروپایی و یا آمریکایی وامثال آنها، جامه دانی پیدا کند که دارای علامت است و بدان وسیله میتوان صاحب آن را شناخت و یا اصلاً دارای علامت نباشد، تکلیف چیست؟
جواب: جامه دان معمولاً دارای علامتی است که بدان وسیله صاحب آن را میتوان شناخت، پس اگر معلوم شود که صاحب آن مسلمان و یا در حکم مسلمان است که داراییشان محترم میباشد ویا چنین چیزی محتمل به احتمال، معقول و در خور توجه باشد لازم است یک سال صبر کند و آن را معرفی نموده و پس از آنکه از یافتن صاحب آن نومیدی حاصل شد آن را صدقه داد و اما اگر معلوم گردد که صاحب آن، غیر مسلمان است جایز است آن را تملک نمود مگر آنکه کشور از کشورهایی باشد که مسلمانان تعهد داده تحت شرایط پیشنهادی آنان زندگی کند و از جمله است تحویل یافتهها و گمشدهها به صاحبانشان که در این صورت تملک آن جایز نیست و باید مطابق تعهدات قانونی عمل کرد.
مسئله339ـ هرگاه مبلغ زیادی پول در یک کشور اروپایی پیدا کنیم وعلامتی هم نداشته باشد میتوانیم آن را تملک کنیم؟
جواب: اگر آن پول دارای علامت نباشد که بدان وسیله صاحبش را شناسایی کنیم هر چند آن علامت، مقدار و مبلغ آن باشد میتوان آن را تملک کرد مگر آنکه مورد از مسائلی باشد که در پیش گفتیم که در آن صورت برابر مقررات قانونی آن کشور باید عمل شود.
مسئله340ـ در کشورهای غربی، هرگاه لوازم گران قیمت را باقیمتهای خیلی پایین وارزان، در معرض فروش میگذارند طوری که انسان مطمئن میشود که آن مال، مال دزدی است، اگر یقین و گمان قوی داشته باشیم که آن، مال دزدی است اعم از آنکه از مسلمان دزدیده شده و یا از کافر، فروشنده مسلمان باشد یاکافر، خرید و فروش چنان مالی جایز است؟
جواب: اگر انسان بداند و یا اطمینان داشته باشد که آن مال از یک شخصی که مالش محترم است دزدیده شده اعم از آنکه مسلمان باشدیا غیر مسلمان، خرید و فروش و تمٌلک چنان مالی، جایز نمیباشد.
مسئله341ـ قیمت سیگار در کشورهای غربی و اروپایی، بسیار گران است، آیا خرید آن از باب حرمت اسراف و تبذیر حرام است به ویژه آنکه میدانیم سیگار فایده ای ندارد که هیچ، ضرر هم دارد؟
جواب: خرید آن، جایز است و نتها بدان علت که در سؤال فرض شده، استعمال آن حرام نمیشود، بلی اگر سیگار کشیدن برای شخصی به طور جدی ضرر کند و ترک آن، برایش آسیبی نرساند و یا ضرر ترک سیگار از ضرر خود سیگار کشیدن کمتر باشد، در این صورت اجنتاب لازم است.
مسئله342ـ برای ظبط مکالمههای تلفنی اشخاص، دستگاههایی اختراع کرده اند که بدون توجه صحبت کننده، سخنان او ظبط میشود تا به هنگام لزوم و نیاز به آنها احتجاج و استشهاد شود. آیا چنین کاری جایز است؟
جواب: در ضبط سخنان کسی که در پشت تلفن صحبت میکند اجازه گرفتن واجب نیست اما پخش آنها و به اطلاع دیگران رساندن، اگر اهانت به مؤمن و افشای راز او محسوب میشود جایز نیست مگر این که آن هم با واجبی دیگر برابر و یا مهمتر، تزاحم پیدا کند.
مسئله343ـ عکس برداری را به مجلس جشن عروسی که در آن شراب میخورند دعوت میکنند آیا پذیرفتن چنین دعوتی جایز است؟
جواب: جایز نیست از صحنههای شرابخواری وامثال آن که از محرومات اند، فیملبرداری شود.
مسئله344ـ حدود اطاعت از پدر و مادر چیست؟
جواب: فرزند در برابر پدر و مادر دو نوع واجب دارد:
اول: نکویی و انفاق به ایشان اگر بینوا وتهیدست اند و تأمین نیازمندیهای زندگیشان و برآوردن خواستههای مشروعان در حدود شئون عادی زندگانی آنگونه که فطرت سالم ایجاب میکند. و ترک این وظیفه نوعی انکار نکوییهای ایشان است.
و این نکویی بر حسب اختلاف حال پدر و مادر از حیث تنگنایی و گشایش و نیرو و ضعف فرق میکند.
دوم: نیک رفتاری وخود داری از بد رفتاری در سخن و عمل اگر چه به او ستم کرده باشد و در روایت آمده است که اگر پدر و مادرت تورا زدند نباید به آنان تندی کنی بلکه باید بگویی خدا شما را بیامرزد.
این دو وظیفه نسبت به شئون پدر مادر است و اما در شئون فرزند نیز امر دو نوع است:
اول: اذیت شدن پدر و مادر از این ناحیه باشد که دلسوز فرزندشان هستند و از کاری که او انجام میدهد هر چند در ارتباط با ایشان نباشد، رنج میکشند، فرزند، چنین کاری را نباید بکند اعم از اینکه او را نهی کنند و یا نه.
دوم: اذیت شدن پدر و مادر از این جهت باشد که آنان برخی خصلتهای نکوهیده دارند مثلاًدوست نمیدارند فرزندانشان به دنبال خیر دنیا باشد چنین اذیت شدنی اثری برای فرزند ندارد و واجب نیست فرزند در مقابل این نوع توقعات تسلیم آنان باشد. و از همین مطلب معلوم میشود که اطاعت از پدر و مادر در خصوص او امر و نواهی شخصی شان در حد ذات خود واجب نیست. و خدا عالم و داناست.
مسئله345ـ برخی پدران میترسند فرزندانشان امر به معروف و نهی از منکر کنند مبادا زیانی به آنان رسد، آیا اطاعت آنان در این موارد واجب میشود با علم فرزند به اینکه عمل او مؤثر واقع میشود و بیم ضرر هم برخود نمیبرد؟
جواب: اگر چنان کاری با شرایط، بر فرزند واجب باشد لازم است انجام دهد و نباید به خاطر اطاعت مخلوق، نا فرمانی خالق کند.
مسئله346ـ پسری با پدر و مادرش هر روز در یک امر حیاتی بگو مگوی تندی میکنند طوری که پدر و مادر میرنجند. آیا جایز است فرزندان چنین کنندو حدود چنین رفتاری چیست فرزند تا کجا باید آن حدود را رعایت نماید؟
جواب: هر فرزندی میتوان درباره نظرات پدر ومادر که به صحبت آنها عقیده ندارد بحث و گفتگو کند اما باید آرامش داشته باشد و ادب را رعایت نماید و به آنان تندوتیز ننگرد و صدایش را برآنان بلند نکند تا چه رسد به کار بردن کلمههای رکیک و خشن که هرگز جایز نیست.
مسئله347ـ مادری به فرزندش میگوید برو همسرت را طلاق بده و گرنه عاقت میکنم چون او با عروس خود نمیسازد آیا اطاعت مادر در این خصوص واجب است؟
جواب: اطاعت ازمادر در این مورد واجب نیست و آن کلام که تورا عاق میکنم، بی اثر است البته باید از بد گفتاری با مادر اجتناب کرد.
مسئله348ـ پدری فرزند خود را طوری زده است که بدن او را سرخ و یا سیاه کرده است آیا بر پدر، دیه واجب میشود و اگر جز پدر کسی دیگر بزند حکم فرق میکند؟
جواب: دیه واجب میشود اعم از آنکه زننده، پدر باشد و یا دیگری .
مسئله349ـ مسلمانی اطمینان دارد که پدرش از ته قلب به خارج مسافرت کردن او راضی نیست اما او آن را از زبان پدر نشنیده است آیا در این صورت سفر را که به مصلحت او هم هست باید ترک کرد؟
جواب: اگر نکویی به پدر در همان حدی که در مسائل گذشته اشاره کردیم چنان کاری را ایجاب کند و یا پدر از مسافرت فرزندش به سبب دلسوزی، اذیت میشود لازم است او چنان مسافرتی را رها کند مگر آن که از ترک آن سفر ضرر و زیان ببیند که در این صورت لازم نیست ترک سفر کند تا آنان نرنجند.
مسئله350ـ آیا زن به پدر ومادر وبرادر و خواهر شوهر باید نکویی وخدمت کند و یا شوهر لازم است که به پدر، مادر، برادرو خواهر همسرش خدمت و نیکی کند خصوصاً در سرزمینهای غریب؟
جواب: در این که چنان کاری، احسان ونیکی و نکویی به زن و شوهر به حساب، میآید خوب است، با این وجود واجب نیست.
باب دوم : معاملات ـ فصل 6 ـ مسائل پزشکی ←
→ باب دوم : معاملات ـ فصل 4 ـ کار و گردش سرمایه
این از یک سو و از دیگر سو زندگی در چنین محیطها با ارزشهای نا شناخته و شگفت، راه فردی را که از یک کشور اسلامی به آنجا آمده است تا بانوعی مبارزه در زمینه آن ارزشهای تازه مواجه میسازد تا خود و فرزندانش تدریجاً در آن فرهنگ ذوب نشوند و بدیهی است که چنین امری، کوشش فراوان لازم دارد تا بدان وسیله او خود، خانواده و فرزندانش را از آثار ویرانگرآن، نگاه دارد.
مسئله294ـ صله رحم و پیوند با خویشاوندان برهر مسلمانی، واجب و قطع رحم از گناهان کبیره است.
و بعد از آن که دانستیم صله رحم واجب و قطع رحم از گناهان کبیره ای است که خدا بر آن وعده آتش داده این مسئله در کشورهای مغرب زمین از اهمیت فراوانی بر خوردار است و مراعات آن لازمتر میباشد زیرا در آنجا برادران دینی اند کند و خانوادهها زا همدیگر گسسته و دور میباشد و به همان اندازه که ارزشهای مادی در حد طغیان اند انگیزههای دینی با تأکید بیشتری باید مطرح باشند.
خدای سبحانه و تعالی از قطع رحم نهی رحم نهی فرموده است و در قرآن محکم فرمود:
((فهل عسیتم آن تولیتم آن تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله فاصمهم و اعمی ابصارهم)): شاید اگر پشت کرید در روی زمین فساد کنید و از خویشاوندان خود ببرید. اینان را خدا نفرین کرده، گوشهایشان کر و چشمانشان را نابینا ساخته است.
و امام علی (علیه اسلام) فرمود: گاهی، خانواده ای با آنکه بدکار و اهل فسق و فجور هستند ولی در کنار هم قرار دارند و با مسوات زندگی میکنند هدا هم به ایشان روزی میدهد و دیگر گاه، خانواده ای به سبب پراکندگی و بریدن از یکدیگر با این که پارسا و پاکند، از رزق خدامحروم میشوند.
واز امام باقر (علیه اسلام) روایت شده است که فرمود: در کتاب علی (علیه اسلام) چنین آمده است:
دارنده سه خصلت نمیمیرد مگر آنکه آن که اثر آن سه خصلت را در دنیا ببیند. ستم، قطع رحم و قسم دروغ. چنین شخصی گویا با خدا به جنگ برخاسته است همچنانکه سریعترین پاداشها، پاداش صله رحم است گاهی اوقات مردمانی فاسق و نابکار چون با همدیگر صله رحم میکنند و پیوند دارند داراییهایشان رشد کرده و ثروتمندتر میشوند و همانا قسم دروغ و قطع رحم سرزمینها را از سکنه خالی میکند.
مسئله295ـ قطع رحم، حرام است حتی اگر چه او جلوتر بریده باشد، نمازخوان نباشد، شرابخوار هم باشد و یا به برخی احکام دینی بی اعتنا باشد مثل حجاب و جز آن، طوری که موعظه و ارشاد و راهنمایی هم سود نبخشد. البته به شرط آنکه چنان صله رحم و پیوندی، موجب نشود که او برکار حرام تأئید و تشویق شود.
پیامبر بزرگوار ما (صلی الله علیه و آله) فرمود:
((افضل الفضائل آن تصل من قطعک، و تعطی من حرمک، و تعفو عمن ظلمک)): با فضیلت ترین ارزشها و خصلتهای خوب آن است که با خویشاوند نزدیک که از تو بریده است پیوند بر قرار کنی و به کسی که تو را محروم ساخته، عطا و بخشش کنی و از شخصی که به تو ستم روا داشته، در گذری .
و باز فرمود: ((لاتقطع رحمک و آن قطعک)) از خویشاون خود مبر هر چند که او پیشتر از تو بریده است.
مسئله296ـ شاید کمترین عملی که یک مسلمان بدان وسیله میتواند با خویشاوندان نزدیک خود در صوت امکان، صله و پیوند برقرار کند زیارت و دیدار ایشان باشد که با آنان ملاقات کند، احوالپرسی نماید هر چند از راه دور.
پیامبر بزرگوار ما محمد (صلی الله علیه و آله) فرمود: سریعترین پاداش یک عمل خیر و نیک، پاداش صله رحم است.
و امیر مؤمنان (علیه اسلام) فرمود: صله ارحام کنید هر چند با سلام گفتن، خدای سبحانه و تعالی فرمود:
" و اتّقوا الله الذی تَسائلُون بهِ وَ الارحام آن الله کان عَلَیکم رَقیباً " : از خدایی پروا کنید که به وسیله او از یکدیگر میپرسید و درخواست میکنید و از خدا در مورد ارحام و خویشاوندان نزدیک خود پروا کنید و از ایشان مبرید که همانا خدا مراقب شماست.
و امام صادق (علیه السلام) فرمود: همانا صله رحم و نیکی، دو عملی هستند که حساب را آسان میکنند، و از گناهان باز میدارند پس با خویشاوندان خود پیوند داشته باشید و به برادرن دینیتان احسان و نیکی کنید هر چند با یک سلام و جواب سلام زیبا و خوب.
مسئله 297ـ بدترین نوع قطع رحم عاق والدین شدن است همان والدین و پدر و مادری که خدای ـ عزّ و جلّ ـ نکویی و احسان به ایشان را سفارش کرده آنجا که در قرآن کریم فرمود ـ عز من قائل ـ:
"و قضی ربّک الّا ایّاه و بالو الدین احساناً امّا یبلغنّ عندک الکبر اَحَدُهُما او کلاهما فلا تقل لهما افّ و لا تنهر هما قل لهما قولا کریماً" : پروردگار تو چنان حکم کرده و فمران داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر، احسان و نیکویی کنید اگر آنان نزد تو به کهنسالی برسند یکی از ایشان یا هر دو، به آنان اف مگو و با ایشان، تندی مکن و بر ایشان سخنی بزرگوارانه بگو .
و امام (علیه السلام) فرمود: حد اقل و کمترین مرتبه عقوق، گفتن کلمه "اف" است و اگر خدای عزّوجلّ چیزی، کمتر از آن میدانست از آن نهی و منع میفرمود.
امام ابو جعفر (علیه السلام) فرمود: نگاه پدرم به شخصی افتاد که همراه پسرش راه میرفتند و فرزند بر زانوی پدر تکیه داده بود پدرم آن اندازه از او بدش آمد که تا آخر عمر با او سخن نگفت.
و امام صادق (علیه السلام) فرمودک هر کس با نگاه خشم آلود به پدر و مارش بنگرد هر چند در حق او ستم کرده باشند خدا برای او نمازی را نمیپذیرد.
مسئله 298ـ در برابر عقوق والدین نکویی و احسان به ایشان قرار دارد که آن با فضیلت ترین کارهای قرب آمیز به خدای تعالی است. خدا ـ عزّ من قائل ـ در قرآن کریم فرمود:
"و اخفض لهما جنا الذّلّ من الرّحمة و قل رّبّ ارحمهما کما ربّیانی صغیراً" : بال تواضع مهربانی برای ایشان بگستر و بگو: پروردگارا به ایشان رحم فرما که مرا در خردسالی پروردند.
ابراهیم بن شعیب به امام ابو عبدالله (علیه السلام) گفت: پدرم، بسیار پیر شده و ناتوان گشته است و ما او را به هنگام قضای حاجت، به دوش میکشیم.
امام فرمود: آنچه که میکنی ادامه بده و با دست خود غذا را لقمه لقمه به دهان او بگذار که فردا برای تو سپر و مانع بلا خواهد شد.
در احادیث شریف، صله مادربیش از صله پدر مورد تأکید قرار گرفته است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: مردی نزد رسول الله (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: ای رسول خدا، به چه کسی نکویی کنم؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله): به مادرت.
مرد: سپس به چه کسی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله): به مادرت.
مرد بار سوم پرسید: باز به چه کسی نکویی کنم؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله): به مادرت.
مرد در مرتبه چهارم که پرسید به چه کسی نکویی کنم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: به پدرت نکویی کن.
مسئله 299ـ به مفاد برخی روایات، برادر بزرگ بر برادر کوچک، حق دارد و لازم است آن را نگهدارد و بدان اهتمام بورزد تا رشتههای مهر و محبت در درون خانواده محکم گشته و مراتب لطف و صفا در شرایط استثنایی که پیش میآید، دوام یابد.
از محمد پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نقل است که فرمود: حق برادر بزرگ بر برادران کوچک، همانند حق پدر است بر فرزندانش.
مسئله 300ـ جز ولی طفل و یا کسی که از سوی او اجازه دارد نمیتواند به قصد تربیت، طفلی را به سبب انجام کار حرام و نادرست و یا فراهم کردن اسباب زحمت دیگران، بزند و اما ولی ٌ طفل و یا آن کس که از طرف او اجازه دارد، طفل را به هدف تربیت و به طور آرام که بدن اوسرخ نشودمی تواند بزند به شرط آنیکه بیش از سه بار نباشد آن هم در صورتی که راه تربیت صحیح، فقط زدن باشد بنابر این برادر جوان نمیتوان برادر خردسالش را بزند مگر آن که ولی ٌ او و یا مجاز از سوی او باشد و به طور قطع آموزگاران و اولیای مدرسه بدون اجازه ولی ٌ طفل نمیتوانند با زدن او را تربیت و ادب کنند.
مسئله301ـ بنابر احتیاط واجب، انسان بالغ را برای بازداشتن ازمنکر و فعل حرام، نمیتوان زد مگر برابر قوانین امر به معروف نهی از منکر و با اجازه حاکم شرع.
مسئله302ـ پیامبر بزرگوار، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) ما را به احترام و بزرگداشت پیرها و سالمندان فراخوانده و فرموده است:
((من عرف فضل شیخ کبیر فوقره لسنه آمنه الله من فزع یوم القیمه)) هر کس ارزش کهنسالی را بشناسد و او را به سبب کبر سن احترام بگذارد خدا او را از هول و هراس روز قیامت ایمن گرداند، و باز فرمود: احترام و بزرگداشت مؤمن ریش سفید، بخشی از بزرگداشت خداـ عزوجل ـ است.
مسئله303ـ در پاره ای از روایات شریف نسبت به دیدار ومهربانی میان مردم مؤمن از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم اسلام) ترغیب و تشویق فراوانی رسیده است و همچنین بر دلشاد کردن و رفع نیاز و حاجت و عیادت بیمار و تشییع جنازه و در خوشی و نا خوشی با مردم بودن، تأکید زیاد شده است.
امام صادق (علیهم اسلام) فرمود: هر کس برای خدا برادر دینی اش را دیدار کند و به زیارت او بشتابد خداـ عز و جل ـ فرماید: مرا زیارت کردی و پاداش تو بر عهده من است و برای تو کمتر از بهشت را خشنود نمیشوم.
همان امام همام به خیثمه فرمود: به دوستداران ما سلام برسان و آنان را به تقوای خدای بزرگ سفارش کن و بگو داراها، فقیران را و توانمندان، ضعیفان را عیادت کنند و این که زندهها بر جنازه مردهها، حضور یابند و درخانه هایشان به دیدار هم بشتابند.
مسئله304ـ حق همسایه، به حق رحم، بسیار نزدیک است اعم از آنکه همسایه مسلمان، یا نا مسلمان باشد. رسول خدا چنان حقی را برای همسایه نا مسلمان اثبات کرده است. آنجا که فرمود: همسایگان سه قسمند، برخی دارای سه حقند: حق اسلام، حق همسایگی و حق خویشاوندی، و برخی دیگر دارای دو حقند: حق اسلام و حق همسایگی، و قسم سوم فقط یک حق دارندو آن شخص کافر است که حق همسایگی اش محفوظ است.
و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: با هر کس همسایه شدی همسایگی نیکو کن قطعاً مؤمن خواهی بود.
و امام علی (علیهم اسلام) به امام حسن و امام حسین (علیه اسلام) پس از آنکه توسط ابن ملجم لعین مضروب شد همسایگان راسفارش کرد وفرمود: خدارا، خدا رادرباره همسایگانتان که آن وصیت پیامبر شماست وهمواره آنان راسفارش میکرد به حدی که ما پنداشتیم برای آنان ارث قائل خواهد شد
وامام صادق (علیهم اسلام) فرمود: ملعون، ملعون است هر آنکه همسایه اش را بیازارد. وفرمود: ازما نیست هرکس که با همسایه اش همسایگی نکو نکند
مسله305ـ ازصفات مردمان مومن وصالح آن است که برای تاسی و پیروی از پیامبر بزرگوار، محمد (صلی الله علیه و آله) با مکارم اخلاق موصوف باشندهمان خلقهایی که خدا ـ سبحان وتعالی ـ درقرآن کریم اورا توصیف کردوفرمود:
((وانک لعلی خلق عظیم)).
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: به روز قیامت درترازوی اعمال، چیزی با ارزشتر از خلق و خوی نیک، نهاده نمیشود. و در حدیثی از آن بزرگوار پرسیدند: در میان مردمان مؤمن کدام با فضیلت تر است، فرمود: هر کدامتان که خوش اخلاق ترهستید.
مسئله306ـ از جمله صفات مردمان مؤمن، راستگویی و درستکاری و وفای به عهد است خدای متعال پیامبرش اسماعیل را ثنا گفت آنجا که فرمود:
از جمله صفات مردمان مؤمن، راستگویی و درستکاری و وفای به عهد است خدای متعال پیامبرش اسماعیل را ثنا گفت آنجا که فرمود:
"انّه کان صادق الوعد و کان رسولا نبیّاً". همانا او راست وعده و فرستاده و پیامبر بود.
و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس به خدا و روز جزا ایمان دارد اگر به کسی وعده داده است باید وفا کند.
اهمیت راستی و صدق وعده آنگاه اشکار میشود که ما بدانیم بسیاری از غیر مسلمانان از نوع رفتار مسلمین، در باره اسلام قضاوت میکنند و چه بسا از خلال حسن رفتار و کردار یک مسلمانان اسلام برای نا مسلمانان زیبا شناسانده شود و بر عکس، از سوء رفتار و عملکرد یک مسلمان بی تعهد، اسلامن بد معرفی میشود.
مسئله 307ـ از صفات نیک یک همسر صالحه آن است که او شوهرش را نیازارد و با او بدرفتاری نکند و او را از خود نرنجاند هم چنانکه از صفات خوب یک شوهر شایسته آن است که او همسرش را ازار و اذیت نکند و به وی بدی نکرده و رنجش ندهد رسول خدا فرمود: هر زنی که شوهرش را میآزارد خداوند نماز و هیچ کار نیک را از او نپذیرد هر چند که همه روزه، روزه بگیرد و تمام شب را به نماز ایستد و بندهها آزاد کند و ثروت زیادی در راه خدا خرج و انفاق نماید و او اولین کس باشد که وارد آتش شود.
رسول خدا سپس فرمود: سرنوشت شوهر بد نیز همین طور است اگر او همسرش را ازار دهد و به وی ستم کند.
مسئله 308ـ هر مسلمانی میتواند با غیر مسلمان دوست و آشنا گردد که در میانشان اخلاص حکمفرما باشد و در بر اوردن نیازهای دنیوین یکدیگر را یاری برسانند.
خدا ـ سبحانه و تعالی ـ در قرآن کریم فرمود:
"لا ینهیکم الله عن الّذین لم یقاتلوکم فی الدّین و لم یخرجوکم مّن دیارکم آن تبرّوهم و تقسطوا الیهم آن الله یحبّ المقسطین": خدا شما را از دوستی و نیک رفتاری و احسان با کسانی که با شما نجنگیده اند و شما را از شهر و دیارتان بیرون نرانده اند، منع و نهی نمیفرماید همانا خدا اهل عدالت و قسط را دوست میدارد.
اگر از چنین صداقتها و دوستیها درست بهره برداری شود کافی است که ما اسلام و ارزشها ی دینی را به آن دوست، همسایه و رفیق و شریک غیر مسلمان معرفی کنیم و هر چه بیشتر او را به دین اسلام نزدیکتر سازیم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: این که خدا به وسیله تو بنده ای از بندگانش را هدایت فرماید برای تو بهتر از هر آن چیزی است که درشرق و غرب آفتاب بر آن میتابد.
مسئله 309ـ میتوان به افراد یهودی، مسیحی و دیگر اهل کتاب و حتی کفار غیر اهل کتاب در مناسبتهایی مانند سال نو، میلاد حضرت مسیح و عید الفصح، عید گذر و یا نجات، تبریک و تهنیت گفت.
مسئله 310ـ امر به معروف و نهی از منکر دو تکلیف عبادی هستند که بر هر مرد و زن مومن هر گاه شرایط جمع باشند، واجب میشود، خدا ـ سبحانه و تعالی ـ ذر قرآن کریم خود فرمود:
"و لتکن منکم امّة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون" ک باید از میان شما مردمی باشند که به خیر و نیکی فرا خوانند و امر به معروف و نهی از منکر کنند واینان رستگارانند.
و باز خدای ـ جلّ و علا ـ فرمود:
"و المؤمنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یّذمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر" : مردان و زنان با ایمان، اولیا و دوستداران یکدیگرند امر به معروف و نهی از منکر میکنند.
و پیامبر بزرگوار ما محمد (صلی الله علیه و آله) فرمود: امت من همواره بر خیر و نیکی اند تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند و در نیکی همدیگر را یاری مینمایند هر گاه چنان نکنند برکات از ایشان بررفته میشود و بعضی بر بعض دیگر سلطه مییابند آن وقت است که نه در آسمان و نه در زمین یاوری بر ایشان نیست.
و از امام جعفر صادق (علیه السلام) و جدش رسول الله (صلی الله علیه و آله) چنین روایت شده است: چگونه اید آن زمان که زنانتان فاسد شوند و جوانانتان رو به فسق و فجور گذارند و شما امر به معروف و نهی از منکر نمیکنید.
پرسیدند: یا رسول الله، چنین چیزی میشود؟
فرمود: بلی از آن هم بدتر میشود! چگونه اید آن هنگام که به بدی امر میکنید و از خوبی و نیکی منع و نهی به عمل میآورید؟ پرسیدند: مگر چنان وضعیتی پیش میآید؟
فرمود: بلی، از آن هم بدتر میشود. چگونه هستید زمانی که خوبی را بدی و بدی را خوبی بدانید.
این دو فریضه و واجب شرعی، آنگاه که ترک کننده واجب و یا انجام دهنده منکر و حرام، یک از اعضای خانواده باشد با تأکید بیشتری مطرح اند. شما در میان خانواده خود فردی را میبینید که وضوی درست و صحیح نمیگیرد و یا با طرز تیمّم آشنا نیست و یا قرائت حمد و سوره و یا ذکرهای واجبات نماز را نمیداند و یا خمس و زکات مال و دارایی اش را نمیدهد و حتی در میان اعضای خانواده شما ممکن است اشخاصی پیدا شوند که برخی گناهان را مرتکب میشوند مثل استمنا، قمار بازی، گوش دادن به موسیقی حرام و نوشیدن شراب، خوردن گوشت مردار و حرام خیانت و مال مردم خوری و یا دزدی.
و در میان بانوان یک خانواده ممکن است کسانی یافت شوند که حجاب درست و حسابی نداشته باشند و موهای خود را خوب نپوشانند و یا به هنگام وضو لاک بر انگشتان خود داشته و آن را پاک نکنند و یا برای غیر شوهران خود عطر زنند و یا پسر عمو، پسر عمه، پسر خاله، پسر دایی، برادر شوهر و دوست شوهر به این بهانه که با آنان در یک خانه زندگی میکنند اندام و یا موی سر را نپوشانند و آنان را برادر خود پندارند و عذرهای واهی و سست دیگر آورند.
اری گاهی در میان اعضای یک خانواده، کسانی پیدا میشوند که دروغ میگویند و غیبت میکنند و به حقوق دیگران تجاوز مینمایند و اسراف و ولخرجی کرده و به ستمگران یاری میرسانند و همسایه را میآزارند و … وقتی با چنین منکرات و گناهانی مواجه میشوید امر به معروف و نهی از منکر کنید البته از مراتب پایینتر شروع کنید اول اظهار کراهت کنید و با زبان جلوگیری نمایی و در مرحله اخر با اجازه حاکم شرع، به منع عملی و یدی بپردازید. و آن نیز خود دارای مراحلی است ه به تدریج به شدّت عمل میرسد نه آنکه از اول، شدت عمل نشان دهید.
و اگر کسی نسبت به حکم و مسئله ای جاهل باشد واجب است او را آموزش داد اگر در صدد آموختن و عمل به آن باشد.
مسئله 311ـ مدارا کردن و سازگاری با مردم از مستحبات شرعی است و دین استوار ما به آن ترغیب کرده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: پروردگار من مرا به سازگاری با مردم فرمان داده است هم چنانکه به انجام فرایض و واجبات دستور داده است.
و باز فرمود: سه چیز است که اگر در انسان نباشد، عمل او کامل نیست: تقوا و پارسایی که او را از معصیت و نافرمانی خدا باز بدارد و خلق نیکویی که بدان وسیله با مردم بسازد و حلم و نرمشی که با آن جهل جاهلان و نابخردان را رد کند.
و سازگاری با مردم، عمومی است و اختصاص به مردم مسلمان ندارد بلکه با غیر مسلمانان نیز باید مدارا کرد و رفتار متناسب داشت.
روایت شده که علی امیر المؤمنین (علیه السلام) روزی در راه کوفه با یک شخص غیر مسلمانی همراه شده بود به یک دو راهی رسیدند که میبایستی از همدیگر جدا شوند امیرمؤمنان چند قدم با آن شخص همراهی کرد، آن شخص پرسید: مگر شما به کوفه نمیرفتید؟ امیر المؤمنین پاسخ داد: چرا، ولی حق همصحبتی آن است که انسان چند قدمی رفیق خود را بدرفه کند و این، کمال مصاحبت و همراهی است و پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ما چنین دستوری داده است. در اثر این رفتار خوب، آن مرد به اسلام گروید و مسلمان شد.
و از شگفتترین چیزهایی که در باره عدالت امیر مؤمنان در ارتباط با مردم غیر مسلمان نقل شده چیزی است که شعبی روایت کرده است.
روزی امیر المؤمنین علی بن ابی طالب ـ رضوان خدا بر او ـ به بازار رفت، اتفاقاً یک مرد نصرانی را دید که زرهی میفروخت.
علی (علیه السلام) زره را شناخت و فرمود: این زره مال من است و داور میان من و تو قاضی شهر باشد. گویند قاضی در آن زمان، شریح بود و خود علی (علیه السلام) او را بر کرسی قضاوت نشانده بود، وقتی در نزد قاضی حضور یافتند شریح پرسید یا علی چه میفرمایید؟ علی (علیه السلام): این، زره مال من است مدتی است که از من دزدیده شده و اکنون در دست این مرد میبینم.
شریح: هان، تو چه میگویی؟
مرد نصرانی: من علی را دروغگو نمیشناسم اما زره مال خود من است.
شریح: یا علی! زره در دست اوست آیا شما شاهد و گواهی بر گفتار خود دارید؟
علی (علیه السلام): شاهد و گواهی ندارم.
مرد نصرانی: من شهادت میدهم که اینگونه قضاوت و داوری فقط از پیامبران ساخته است امیر نزد قاضی حاضر میشود و قاضی بر ضد او حکم میکند. یا امیر المؤمنین به خدا سوگند این زره مال شماست و من هنگامی که شما در اردو و سپاه خویش حرکت میکردید شما را دنبال کردم و آن را که از روی شتر خاکستری افتاد برداشتم و اکنون به وحدانیت خدا و رسالت محمد (صلی الله علیه و آله) گواهی میدهم.
علی (علیه السلام) فرمود: حالا که مسلمان شدی آن زره مال تو باشد و علاوه بر آن او را بر یک اسب نجیب هم سوار کرد.
شعبی گفت: آن مرد را دیدم که با مشرکان میجنگید و این حدیث ابوزکریاست.
از امیر مؤمنان (علیه السلام) چیزی نقل شده است که پیشینه تاریخی قانون تأمین اجتماعی به حساب میآید، همان که امروزه در کشورهای غربی مورد عمل است و علی (علیه السلام) در آن قانون میان شهروند مسلمان و غیر مسلمان فرق نگذاشته است.
راوی گفت: مرد سالخورده و نابینایی از مردم سؤال میکرد و کمک میخواست. علی (علیه السلام) گفت: چیه؟ گفتند: ردی نصرانی است. علی (علیه السلام) گفت: از او کار کشیدید وقتی پیر شد او را رها کردید؟! از بیت المال برای او مستمری بدهید.
و امام صادق (علیه السلام) فرمود: حتی یک نفر یهودی هم اگر با تو همنشین شد با او نیکو همنشینی کن.
مسئله 312ـ برای اصلاح میان مردم و حل اختلافات ایشان و تعمیم مهر و محبت در میان انسانها و برطرف کردن اختلافات و دشمنیها، ثواب فراوانی وعده شده است.
در کشورهای غربت که مردم از میهن و خویشاوندان و دوستان و آشنایان دور هستند ساماندهی امور و توسعه مهر و صفا، تأکید بیشتری دارد. و طبعاً ثواب بیشتری دارد امیرالمؤمنین، به فرزندانش امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) اندکی قبل از شهادتش آنگاه که ابن ملجم لعین خارجی آن حضرت را مضروب کرد چندین وصیت فرمود که از آن جمله است توصیه به تقوای الهی، نظم امور و اصلاح ذات البین، و درباره سفارش اخیر فرمود: شنیدم جد شما (صلی الله علیه و آله) میفرمود:
"صلاح ذات البین افضل من عامّة الصلوة و الصّیام":
سامان دادن میان انسانها از عموم نماز و روزه با فضیلت تر است.
مسئله 313ـ نصیحت و خیرخواهی و خواستن ماندگاری صفات الهی برای برادران دینی و کراهت رسیدن بدی به ایشان و تلاش در زمینه راهنمایی آنان به آنچه خیر و صلاح و سعادتشان در آن است، از کارهای دوست داشتنی نزد خدا ـ عزّ و جلّ ـ است و احادیث در این باره، بسیار زیاد است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
"ان اعظم الناس منزلة عند الله یوم القیمه امشاهم فی ارضه بالنصیحه لخلقه": منزلت و رتبه آن کسی نزد خدا به روز قیامت بزرگتر است که او در روی زمین برای خیرخواهی خلق خدا، بیشتر قدم برداشته است.
و از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمود: یکی از شما باید آنگونه خیر خواه برادر دینی اش باشد که خیرخواه خویشتن است.
و امام صادق (علیه السلام) فرمود: از حقوق واجب انسان مؤمن بر برادر دینی اش آن است که در حضور و غیاب خیرخواه او باشد.
و امام ششم باز فرمود: برای خدا خیرخواه مردم باش که هیچ عملی را در ملاقات خدا بهتر از آن نخواهی یافت.
مسئله 314ـ جستجو گری و دنبال کردن آنچه را که یک مسلمان آن را پوشیده میدارد و دریدن پرده اسرار و رازهای پنهانی مردم در شریعت اسلامی، حرام میباشد.
خدا سبحانه و تعالی در کتاب کریم خود فرمود:
((یا ایها الیها الذین امنو اجتنبوا کثیرا امن الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا)): ای مردمان با ایمان از بسیاری گمانها اجتناب کنید که برخی از گمانها، گناه است و تجسس مکنید.
یکی از یاران امام صادق به نام اسحاق بن عمار میگوید: شنیدم ابو عبدالله گفت، رسول خدا فرموده است: ای کسانی که به زبان مسلمان گشته اید لیکن ایمان خالص به دلهایتان راه نیافته است، مسلمانان را نکوهش نکنید و اسرار و رازهای آنان را فاش نسازید و هرکس چنان کند خدا اسرار و رازهای او را فاش کند و در خانه اش هم باشد او را رسوا فرماید.
مسئله315ـ غیبت آن است که انسان مؤمنی را به داشتن عیبی در غیاب او یاد کنی اعم از آنکه قصد عیب جوی باشد یا نه و اعم از آنکه چنان عیبی در اندام، نسب، خلقت، عملکرد، سخن، دین، دنیا، و یا دیگر امور باشد، به هر حال، چیزی است که که از مردم پوشیده است چنانکه فرق ندارد یادآن عیب و نقص از راه گفتار باشد یا عمل مشعر بر وجود آن.
خدا چنین عمل زشت را در قرآن کریم خود، مورد نکوهش قرار داده و آن را به شکلی چندش آور به تصویر کشیده است. خداـ جل و علاـ فرمود: ((و لا یغتب بعضکم بعضاً ایحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتا فکر هتموه)): بعضی از شما غیبت دیگری را نکند آیا یکی از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ شما چنان کاری را خوش نداشته اید.
و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: از غیبت کردن بپرهیزید که آن از زنا بدتر و سختتر است زیرا شخص گاهی زنا میکند و توبه مینماید و خدا او را میآمرزد امّا غیبت کننده آمرزیده نشود تا غیبت شونده او را ببخشد.
و نیکو نیست که انسان به غیبت برادر دینی اش گوش کند بلکه بر اساس احادیث نبوی و روایات امامان معصوم ـ علیهم افضل الصلّوة و السلام ـ بر شنونده را غیبت واجب است که غیبت شونده را یاری کرده و از او دفاع نماید و اگر چنان نکند خدا او را در دنیا و آخرت خوار و زبون سازد و او گناهی به همان اندازه گناه غیبت کننده دارد.
مسئله 316ـ تا سخن از غیبت به میان میآید عادتاً یک عمل زشت دیگر هم به ذهن میآید و آن نمامی و سخن چینی است که کسی به دیگری بگوید "فلانی درباره شما چنین و چنان میگفت" و هدف سخن چین آن است که ارتباط با صفای دو برادر ایمانی را تیره سازد و یا تیرگی را عمیقتر کند.
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل است که فرمود:
"الا انبّئکم بشرارکم...؟": آیا به شما خبر دهم که بدترینها کیستند؟
فرمود: کسانی هستند که برای سخن چینی راه میافتند و میان دوستان جدایی میافکنند.
و امام باقر (علیه السلام) فرمود: بهشت بر غیبت کنندگان و سخن چینان حرام است.
و امام صادق (علیه السلام) فرمود: سه تن وارد بهشت نشود: بسیار خونریز، دائم الخمر، و سخن چین.
مسئله 317ـ خدا سبحانه و تعالی ما را از سوء ظنّ و بدگمانی هم نهی کرده است و در کتاب محکم و کریم خود فرمود: ای مؤمنان از بسیاری گمانها اجتناب کنید که برخی از آنها گناه است.
به مفاد این آیه قرآن، هیچ مؤمنی حق ندارد بدون دلیل کافی و روشن، به برادر دینی خود گمان بد ببرد که از درون دلها فقط خدا آگاه است بس، و ما تا میتوانیم باید کار انسان مؤمن را به صورت صحیح آن حمل کنیم مگر آن که خلاف آن ثابت شود.
امیر مؤمنان فرمود: کار برادر ایمانی خود را حمل بر صحت کن مگر دلیلی داشته باشی که تو را از آن برگرداند و به هر کلامی که از دهان یک فرد مؤمن بیرون میآید گمان بد مبر در حالی که تو میتوانی محمل صحیح برای آن بیابی.
مسئله 318ـ اسراف و تلف کردن مال و دارایی دو رفتار بسیار بدی هستند که خدا سبحانه و تعالی آنها را سخت مورد نکوهش قرار داده و او که برتر از هر گوینده است فرمود: بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خدا اسراف کننده گان را دوست نمیدارد.
و در نکوهش تلف کنندگان و ریخت و پاش کنندگان اموال، فرمود:
"انّ المبذّرین کانوا اخوان الشّیاطین و کان الشّیطان لربّه کفورا": همانا آنان که اهل تبذیر و ریخت و پاش هستند همانها برادران شیطان هستند و شیطان برای پروردگارش، بسیار ناسپاس است.
و امیر مؤمنان در نامه ای به زیاد درباره نکوهش اسراف از جمله چنین نوشت: راه اقتصاد و صرفه جویی پیش بگیر و اسراف را رها کن و در هر روز، فردا را یاد بیاور و از مال به اندازه لازم و ضروری، نگاهدار و مازادی برای فردای نیازمندت، ذخیره کن و پیش فرست، آیا تو امید آن داری که خدا برای تو پاداش فروتنان عطا کند در حالی که تو نزد او از مستکبران میباشی و طمع به لطف و پاداش تصدیق کنندگان داری در حالی که در میان نعمتها غرق میباشی اما ضعفا و بیوهها را از آن باز میداری؟ جز این نیست هر انسانی به آنچه پیش فرستاده و بر آنچه که قبلاً فراهم آورده است پاداش و جزا میبیند.
مسئله319ـ خدا سبحانه و تعالی در کتاب کریم خود مارا به انفاق در راه تشویق فرموده است و آن را بازرگانی و داد وستدی پر منفعت، توصیف فرموده است:
((ان الٌذین یتلون کتاب الله و اقامه اصٌلوة و انفقوا ممٌا رزقناهم سرا وعلانیهً یرجون تجارة لٌن تبور لیوفٌیهم اجورهمو یزیدهم من فضله انٌه غفور شکور)): همانا کسانی که کتاب خدا را تلاوت میکنند و نماز به پا میدارند و از آنچه ما روزیشان کرده ایم آشکار و پنهان، انفاق مینمایند امید به تجارت وداد و ستدی دارند که زیان و ضرر ندارد تا پاداش ایشان را به طور کامل بدهد واز فضل خویش بر ایشان بیفزایند که او آمرزنده و سپاسگزار است.
و در سوره دیگر خدای ـ جلٌ و علا ـ فرمود: ((من ذاالٌذی یقرض الله قرضاً حسناً فیضاعفه له)): کیست به خدا قرض دهد قرضی نیکو و خدا برای او چندین برابر کند وبرای او پاداشی بزرگوارانه هست روزی که زناسسن و مردان با ایمان را میبینی که نورشان پیشاپیش و از سمت راستشان میدرخشد، مژده باد شما را امروز بهشتهایی که از زیر درختان آن جویها روان است، و درآنها جاویدانید و رستگاری بزرگ همین است.
خدا در سومین آیه انسان را به شتاب در امر انفاق احسان پیش از فوت فرصت فرمان میدهد:
((و انفقوا ممٌا رزقناکم مٌن قبل ان یٌأتی احدکم الموت فیقول ربٌ لولا اخٌر تنی الی اجل قریب فاصٌدٌق واکن مٌن الصٌالحین ولن یٌوخره الله نفساً اذا جاء اجلهاوالله خبیر بما تعملون)): از آنچه شما را روزی داده ایم انفاق و احسان کنید قبل از آنکه مرگ به سراغ یکی از شما بیاید آنگاه او بگوید پروردگارا چرا اجل مرا کمی تأخیر نیداختی تا صدقه داده و احسان میکردم و از صالحان میبودم ولی خداأجل هیچ انسانی را وقتی که فرا رسد عقب نمی اندازدو خدا به آنچه می کنبد آگاه است.
سپس خدا سرانجام کسانی را که ثروت اندوزی کرده در راه خدا اصلاً انفاق نمیکنند و گنج و طلا و نقره فراهم مینمایند مورد توجه قرار داده و فرمود:
((والٌذین یکنزون الذٌهب و الفضٌه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشٌرهم بعذاب الیم یوٌم یحمی علیها فی نار جهنٌم فتکوی بهاجباههم و جنوبهم و ظهورهم هذا ماکنزتم لانفسکم فذوقواما کنتم تکنزون)): و کسانی که طلا و نقره را گنج میکنند و آن را در اره خدا انفاق و خروج نمیکنند عذاب دردناکی را به ایشان بشارت بده! روزی که بر همانها که با آتش جهنم گرم شده اند، پیشانیها، پهلوهاوپشت هایشان داغ میشود و این است آن چیزی که برای خود می اندوختبد پس به کیفر آنچه میاندوختید، عذاب را بچشد.
وامیر مؤمنان علی (علیه اسلام) مبادی بزرگ اسلام را تجسم بخشید. پس آنچه در دست داشت از این دنیای فانی کرد و برای زهد و اعراض از این زروزیورها، آن روز که بیت المال در اختیار اوبود توجهی نکرد و دربیان حال خود، فرمود: ((ولو شئت لاهتدیت الطریق الی مصفی هذا العسل ولباب هذا القمح ئ نسائج هذا القز و لکن هیهات ان یغلبنی هوای و یقودنی جشعی الی تخیر الاطعمه و لعل بااحجاز او القیامه من لا طمع له فی القرص و لا عهد له بالشبع او ابیت مبطانا و حولی بطون غرثی و اکباد حری، او اکون کما قال القائل:
و حسبک داءً ان تبیت ببطنةٍ
و حولک اکباد تحن الی القد))
اگر میخواستم راه به انتخاب این عسل مصفا و مغز گندم و بافته ابریشمی داشتم اما هرگز هوای من بر من غلبه نکند ومرا به گزینش خوراکیها نکشاند و شاید در حجاز و یا یمامه کسانی سر به بالین گذارند کخ یک شکم سیر نخوردند و به یک تکه نان نیازمندند و یا من با شکم پر بخوابم در حالی که در اطراف من شکمهای خالی و جگرهای تشنه وجود دارد و چنان باشم که شاعر گفت: چه دردی از این بالاتر که تو با شکم پر بخوابی و در اطراف تو کسانی باشد که سخت گرسنه و به تکه گوشتی نیازمند باشد.
در احادیث نبوی وروایات اماما ن معصوم به صراحت آمده است که آثاردنیوی انفاق برای کسی که درراه خدا خرج میکند درهمین حیات دنیوی آشکار میشود اما درآخرت پاداشی عظیم راباید انتظار بکشد.
((یوم لاینفع مال و لا بنون الامن اتی الله بقلب سلیم)): روزی که نه داراییها و نه فرزندان سود نبخشد مگر آنکه انسان با دلی پاک و سالم خدا را دیدن کند.
از جمله آثار دنیوی انفاق، وسعت روزی برای خود انفاق کننده است پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ((استنزلوا الرزق بالصدقه)):روزی رابا دادن صدقه، پایین آورید، و از جمله آثار انفاق در راه خدا شفای مریضها بدان وسیله است، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ((داووا مرضاکم بالصدقه)) بیمارهایتان را با دادن صدقه مداوا کنید. و از جمله آثار دنیوی انفاق و صدقه عبارت است از طول عمر و دفع مرگ بد. امام باقر (علیه اسلام) فرمود: همانا احسان و نکو کاری و صدقه دادن، فقر و ناداری را بر طرف میکند و بر عمر میافزاید و احسان کننده وصدقه دهنده را از هفتاد نوع مرگ بدفرجام رهایی میبخشند.
و از دیگر آثار مثبت دنیوی صدقه و احسان، برکت مال و توفیق پرداخت قرضهاست، از امام صادق (علیه اسلام) منقول است که فرمود ((الصدقه تقضی الدین و تخلف البرکة)):صدقه، پرداخت وام را فراهم میکند و برکت باقی میگذارد.
و همچنین صدقه آینده فرزندان انسان را تأمین میکند. امام صادق فرمود: هیچ بنده ای در دنیا به طریق نیکو صدقه نداد مگر آن که خدا پس از او در مورد فرزندانش، به نکویی جانشین ساخت.
و امام باقر (علیه اسلام) فرمود: این که من خانواده ای مسلمان را کفالت کنم و شکم آنان را سیر کنم و اندامشان را بپوشانم و مانع از آن باشم که دست به سوی مردم دراز کنند، دوست داشتنی تر است در نزد من از این که دهها بلکه هفتاد بار حج بگذارم.
مسئله320ـ رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) بزرگان و سرپرستار خانوادهها را تشویق فرموده است که برای اهل و عیال خود هدایایی بدهندو بدان وسیله دل آنان را شاد کنند. ابن عباس گفت: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: هر کس به بازار رود و هدیه ای بخرد و آن رابه اهل عیال خود ببرد مانندآن است که صدقه ای را برای مردم نیازمند حمل کرده است.
مسئله321ـ اهتمام ورزیدن به امور مسلمانان از چیزهای است که شریعت اسلام به آن تشویق و مردم را به سوی آن فراخوانده است.
رسول خدا فرموده: ((من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم)): هر که سب را سحر کند در حالی که به امور مسلمانان اهتمام نورزیده است مسلمان نیست.
و نیز فرمود: هر که صبح کند در حالی که در سر، اهتمام به امور مسلمانان را ندارد از آنان نیست.
و اینک برخی استفتائات و پاسخهای آیت الله العظمی سیستانی ـ دام ظله ـ که ویژه این فصل است.
مسئله322ـ آیامی توان در تشیع جنازه همسایه غیر مسلمان، شرکت جست؟
جواب: هرگاه او و کسان و منسوبینش به عدوات مسلمانان و اسلام معروف نباشد، مانعی از شرکت نیست ولی افضل آن است که به دنبال جنازه حرکت کند نه جلوتر.
مسئله323ـ آیا با یک شخص غیر مسلمان اگر او همسایه، شریک و امثال آن بود میتوان طرح دوستی ریخت؟
جواب: اگر او با اسلام و مسلمین دشمنی نمیورزد و با کلام و یا در عمل، خصومت، آشکار نمیکند مانعی نیست که با او به مهر و محبت برخورد شود و در حقش احسان و نکویی به عمل آید خدای متعال فرمود:
((لا ینهیکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین)): خدا شما را از احسان و نکویی به کسانی که با شما نجنگیده و شما را از میهن و خانه وکاشانه تان بیرون نکرده اند، نهی نمیکند زیرا خدا اهل قسط و عدالت را دوست میدارد.
مسئله324ـ آیا پیروان ادیان وکتابهای آسمانی وبا دیگر کفار که اهل کتاب نیستند، میتوانند وارد مساجدو دیگر اماکن عبادت و مشاهد مقدس شوند و بر فرض جواز ورود، آیا بانوان بی حجاب ایشان را به رعایت حجاب باید الزام کرد؟
جواب: بنابر احتیاط واجب، ورود آنان به مساجد جایز نیست اما دیگر اماکن مقدس، مانعی ندارد وزنان باید به رعایت حجاب و پوشش اسلامی معتقد باشند در صورتی که بی حجابی آنان نوعی بی احترامی تلقی شود.
مسئله325ـ آیا همسایه یهودی، مسیحی و یا همسایه دیگری راکه اصلاً دین ندارد و به آیینی دلبستگی ندارد میتوان آزار داد؟
جواب: بدون سبب، جایز نیست او را آزار رسانید.
مسئله326ـ آیا به بینوایان کافر اعم از کتابی و غیر کتابی، صدقه میتوان داد چنان کاری ثواب دارد؟
جواب: به هر کسی که با حق مردم محق، سرعناد و دشمنی ندارد میتوان صدقه داد و خدا به چنان عملی، پاداش میدهد.
مسئله327ـ آیا امر به معروف و نهی از منکر با وجود احتمال تأثیر و ایمنی از ضرر در مورد کسی که از دوستدران اهل بیت نیست ویا کافر است، واجب است؟
جواب: بلی، اگر همه شرایط فراهم باشد واجب است. و از جمله شرایط آن است که شخص در ارتکاب منکر ویا ترک واجب، معذور نبوده باشد وجاهل مقصر و معذور نیست پس اورا نخست باید ارشاد و راهنمایی کرد سپس اگر مخالفت ورزید مورد امر و نهی قرار داد.
و این، در صورتی است که منکر از چیزهایی نباشد که شارع مقدٌس به هیچ وجه راضی به وقوع آن نیست مثل فساد در روی زمین و آدم کشی وخونریزی و امثال آن و گرنه جلو آنگونه کارها باید گرفته شود هر چند که کننده، جاهل قاصر بوده باشد.
مسئله328ـ در یک مدرسه اروپایی، در جلو شاگردان، خدا را انکار میکند، آیا جایز است بچههای مسلمان در چنان مدرسه درس بخوانند در حالی که تأثیرات القا ئات آن معلم بسیار جدٌی است؟
جواب: چنان کاری جایز نیست و اولیای اطفال مسئولیت کامل دارند.
مسئله329ـ آیا در دبیرستانها، دختر و پسر میتوانند مختلط باشند با علم به اینکه چنان اختلاطی، روزی به فعل حرام میکشد هر چند که آن، نگاه حرام با شد.
جواب: در آن صورت جایز نیست.
مسئله330ـ آیا یک شخص مسلمان میتواند به استخرهای شنا برودکه مردوزن در آن مختلط اند و خصوصاً زنان درآنجا آنچنان پرده حیا را بریده که به تذکر اعتنا نمیکنند؟
جواب: حضور در چنان جاهایی بنابر احتیاط، مطلقاً جایز نیست هر چند که نگاه بدون لذت جنسی به زنان که پوشش ندارند و پس از نهی هم خودداری نمیکنند، جایز میباشد.
مسئله331ـ کسانی که در کشورهای غربی سکونت دارند، می تواننددختر با حجاب خود را برای آموزش اجباری به مدارس مختلط بفرستند با علم به اینکه مدارس غیر مختلط هم وجود دارد هر چند در مکانی دور و گران، و یا در سطح آموزش پایین؟
جواب: اگر اخلاق دختران در آن مدرسه فاسد شود تا چه رسد که اعتقادات و باورهای دینی را از دست بدهند که عادتاً چنین است، رفتن به آن مدارس جایز نمیباشد.
مسئله332ـ دخترانی که در دانشگاههای کشورهای بیگانه درس میخوانند میتوانند با پسران مسلمان در سفرهای تفریحی وگردش های علمی همراهی کنند؟
جواب: جایز نیست مگر آنکه از وقوع در حرام ایمن باشند.
مسئله333ـ آیا یک صحنه عشقی طبیعی را میتوان در خیابان تماشا کرد؟
جواب: احتیاط آن است که به طور مطلق به چنین صحنههایی نگاه نکند هر چند که اگر با نظر شهوت و لذت جنسی همراه نباشدمی توان نگریست.
مسئله334ـ آیا میتوان به سینماهای مختلط و دیگر اماکن لهو و نا مشروع رفت با این وجود که مطمئن نیستیم در حرام نیفتیم؟ جواب: جایز نیست.
مسئله335ـ آیا شنا در استخر مختلط که هدف، لذت نمیباشد، جایز است؟
جواب: بنابر احتیاط، رفتن به اماکن لهو و فساد، به طور مطلق جایز نمیباشد.
مسئله336ـ آیا در روزهای آفتابی، میتوان به کنار دریا و یا پارکهای عمومی رفت در حالی که در آنجا صحنههای خلاف عفت عمومی وجود دارد؟ جواب: با وجود عدم اطمینان و خوف و وقوع در حرام، جایز نیست.
مسئله337ـ در کشورهای اروپایی، توالتهای بهداشتی متناسب با معیارهای خود می سازندو هرگز رو به قبله و یا پشت به قبله بودن را که ما در ساختمانهای خود در میهن اسلامی، رعایت میکنیم ملحوظ نمیکنند. آیا از چنان توالتهای میتوان استفاده کرد به خصوص که سمت قبله را ندانیم و اگر سمت قبله را بدانیم چطور؟ راه چاره چیست؟
جواب: در صورت نخست، بنابر احتیاط، از چنان توالتهای استفاده نشود مگر آنکه از شناخت سمت قبله نومید شود و نتواند انتظار کشد و یا منتظر ماندن برای او رنج آور و پر زحمت و یا آسیب زا باشد واما در صورت دوم بنابر احتیاط رو به قبله و یا پشت به قبله ننشینید ودر موقع ضرورت و ناچاری پشت به قبله بودن را برگزیند.
مسئله338ـ اگر یک مسلمان در کشورهای اروپایی و یا آمریکایی وامثال آنها، جامه دانی پیدا کند که دارای علامت است و بدان وسیله میتوان صاحب آن را شناخت و یا اصلاً دارای علامت نباشد، تکلیف چیست؟
جواب: جامه دان معمولاً دارای علامتی است که بدان وسیله صاحب آن را میتوان شناخت، پس اگر معلوم شود که صاحب آن مسلمان و یا در حکم مسلمان است که داراییشان محترم میباشد ویا چنین چیزی محتمل به احتمال، معقول و در خور توجه باشد لازم است یک سال صبر کند و آن را معرفی نموده و پس از آنکه از یافتن صاحب آن نومیدی حاصل شد آن را صدقه داد و اما اگر معلوم گردد که صاحب آن، غیر مسلمان است جایز است آن را تملک نمود مگر آنکه کشور از کشورهایی باشد که مسلمانان تعهد داده تحت شرایط پیشنهادی آنان زندگی کند و از جمله است تحویل یافتهها و گمشدهها به صاحبانشان که در این صورت تملک آن جایز نیست و باید مطابق تعهدات قانونی عمل کرد.
مسئله339ـ هرگاه مبلغ زیادی پول در یک کشور اروپایی پیدا کنیم وعلامتی هم نداشته باشد میتوانیم آن را تملک کنیم؟
جواب: اگر آن پول دارای علامت نباشد که بدان وسیله صاحبش را شناسایی کنیم هر چند آن علامت، مقدار و مبلغ آن باشد میتوان آن را تملک کرد مگر آنکه مورد از مسائلی باشد که در پیش گفتیم که در آن صورت برابر مقررات قانونی آن کشور باید عمل شود.
مسئله340ـ در کشورهای غربی، هرگاه لوازم گران قیمت را باقیمتهای خیلی پایین وارزان، در معرض فروش میگذارند طوری که انسان مطمئن میشود که آن مال، مال دزدی است، اگر یقین و گمان قوی داشته باشیم که آن، مال دزدی است اعم از آنکه از مسلمان دزدیده شده و یا از کافر، فروشنده مسلمان باشد یاکافر، خرید و فروش چنان مالی جایز است؟
جواب: اگر انسان بداند و یا اطمینان داشته باشد که آن مال از یک شخصی که مالش محترم است دزدیده شده اعم از آنکه مسلمان باشدیا غیر مسلمان، خرید و فروش و تمٌلک چنان مالی، جایز نمیباشد.
مسئله341ـ قیمت سیگار در کشورهای غربی و اروپایی، بسیار گران است، آیا خرید آن از باب حرمت اسراف و تبذیر حرام است به ویژه آنکه میدانیم سیگار فایده ای ندارد که هیچ، ضرر هم دارد؟
جواب: خرید آن، جایز است و نتها بدان علت که در سؤال فرض شده، استعمال آن حرام نمیشود، بلی اگر سیگار کشیدن برای شخصی به طور جدی ضرر کند و ترک آن، برایش آسیبی نرساند و یا ضرر ترک سیگار از ضرر خود سیگار کشیدن کمتر باشد، در این صورت اجنتاب لازم است.
مسئله342ـ برای ظبط مکالمههای تلفنی اشخاص، دستگاههایی اختراع کرده اند که بدون توجه صحبت کننده، سخنان او ظبط میشود تا به هنگام لزوم و نیاز به آنها احتجاج و استشهاد شود. آیا چنین کاری جایز است؟
جواب: در ضبط سخنان کسی که در پشت تلفن صحبت میکند اجازه گرفتن واجب نیست اما پخش آنها و به اطلاع دیگران رساندن، اگر اهانت به مؤمن و افشای راز او محسوب میشود جایز نیست مگر این که آن هم با واجبی دیگر برابر و یا مهمتر، تزاحم پیدا کند.
مسئله343ـ عکس برداری را به مجلس جشن عروسی که در آن شراب میخورند دعوت میکنند آیا پذیرفتن چنین دعوتی جایز است؟
جواب: جایز نیست از صحنههای شرابخواری وامثال آن که از محرومات اند، فیملبرداری شود.
مسئله344ـ حدود اطاعت از پدر و مادر چیست؟
جواب: فرزند در برابر پدر و مادر دو نوع واجب دارد:
اول: نکویی و انفاق به ایشان اگر بینوا وتهیدست اند و تأمین نیازمندیهای زندگیشان و برآوردن خواستههای مشروعان در حدود شئون عادی زندگانی آنگونه که فطرت سالم ایجاب میکند. و ترک این وظیفه نوعی انکار نکوییهای ایشان است.
و این نکویی بر حسب اختلاف حال پدر و مادر از حیث تنگنایی و گشایش و نیرو و ضعف فرق میکند.
دوم: نیک رفتاری وخود داری از بد رفتاری در سخن و عمل اگر چه به او ستم کرده باشد و در روایت آمده است که اگر پدر و مادرت تورا زدند نباید به آنان تندی کنی بلکه باید بگویی خدا شما را بیامرزد.
این دو وظیفه نسبت به شئون پدر مادر است و اما در شئون فرزند نیز امر دو نوع است:
اول: اذیت شدن پدر و مادر از این ناحیه باشد که دلسوز فرزندشان هستند و از کاری که او انجام میدهد هر چند در ارتباط با ایشان نباشد، رنج میکشند، فرزند، چنین کاری را نباید بکند اعم از اینکه او را نهی کنند و یا نه.
دوم: اذیت شدن پدر و مادر از این جهت باشد که آنان برخی خصلتهای نکوهیده دارند مثلاًدوست نمیدارند فرزندانشان به دنبال خیر دنیا باشد چنین اذیت شدنی اثری برای فرزند ندارد و واجب نیست فرزند در مقابل این نوع توقعات تسلیم آنان باشد. و از همین مطلب معلوم میشود که اطاعت از پدر و مادر در خصوص او امر و نواهی شخصی شان در حد ذات خود واجب نیست. و خدا عالم و داناست.
مسئله345ـ برخی پدران میترسند فرزندانشان امر به معروف و نهی از منکر کنند مبادا زیانی به آنان رسد، آیا اطاعت آنان در این موارد واجب میشود با علم فرزند به اینکه عمل او مؤثر واقع میشود و بیم ضرر هم برخود نمیبرد؟
جواب: اگر چنان کاری با شرایط، بر فرزند واجب باشد لازم است انجام دهد و نباید به خاطر اطاعت مخلوق، نا فرمانی خالق کند.
مسئله346ـ پسری با پدر و مادرش هر روز در یک امر حیاتی بگو مگوی تندی میکنند طوری که پدر و مادر میرنجند. آیا جایز است فرزندان چنین کنندو حدود چنین رفتاری چیست فرزند تا کجا باید آن حدود را رعایت نماید؟
جواب: هر فرزندی میتوان درباره نظرات پدر ومادر که به صحبت آنها عقیده ندارد بحث و گفتگو کند اما باید آرامش داشته باشد و ادب را رعایت نماید و به آنان تندوتیز ننگرد و صدایش را برآنان بلند نکند تا چه رسد به کار بردن کلمههای رکیک و خشن که هرگز جایز نیست.
مسئله347ـ مادری به فرزندش میگوید برو همسرت را طلاق بده و گرنه عاقت میکنم چون او با عروس خود نمیسازد آیا اطاعت مادر در این خصوص واجب است؟
جواب: اطاعت ازمادر در این مورد واجب نیست و آن کلام که تورا عاق میکنم، بی اثر است البته باید از بد گفتاری با مادر اجتناب کرد.
مسئله348ـ پدری فرزند خود را طوری زده است که بدن او را سرخ و یا سیاه کرده است آیا بر پدر، دیه واجب میشود و اگر جز پدر کسی دیگر بزند حکم فرق میکند؟
جواب: دیه واجب میشود اعم از آنکه زننده، پدر باشد و یا دیگری .
مسئله349ـ مسلمانی اطمینان دارد که پدرش از ته قلب به خارج مسافرت کردن او راضی نیست اما او آن را از زبان پدر نشنیده است آیا در این صورت سفر را که به مصلحت او هم هست باید ترک کرد؟
جواب: اگر نکویی به پدر در همان حدی که در مسائل گذشته اشاره کردیم چنان کاری را ایجاب کند و یا پدر از مسافرت فرزندش به سبب دلسوزی، اذیت میشود لازم است او چنان مسافرتی را رها کند مگر آن که از ترک آن سفر ضرر و زیان ببیند که در این صورت لازم نیست ترک سفر کند تا آنان نرنجند.
مسئله350ـ آیا زن به پدر ومادر وبرادر و خواهر شوهر باید نکویی وخدمت کند و یا شوهر لازم است که به پدر، مادر، برادرو خواهر همسرش خدمت و نیکی کند خصوصاً در سرزمینهای غریب؟
جواب: در این که چنان کاری، احسان ونیکی و نکویی به زن و شوهر به حساب، میآید خوب است، با این وجود واجب نیست.