کتب فتوایی » فقه برای غرب نشینان
جستجو در:
فصل 3 ـ طهارت و نجاست ←
→ فصل 1 ـ عبادات هجرت به مغرب زمین و زندگی در بلاد غیر اسلامی
فصل 2 ـ تقلید
تقلید عبارت است از عمل کردن برابر فتوای یک فقیه جامع الشرایط هر چند که هنگام عمل، استناد به فتوای او نداشته باشد. پس اگر مطابق آنچه به نظر رسیده عمل کند و انچه را که لازم بوده ترک کند، رها نماید بدون بررسی، تقلید تحقق داشته است. گویا او فتوای مجتهد را همانند قلاده ای بر گردن آویخته و مسئولیت حکم را در برابر خدا به عهده او گذارده است.
و از جمله شرایط یک مرجع تقلید آن است که او داناترین مردم زمان خود بوده و در استنباط احکام شرعی از منابع اسلامی، تواناترین باشد.
مسئله 24ـ مکلفی که خود نمیتواند احکام شرعی را استنباط کند واجب است از مجتهد اعلم و قادر به استنباط، تقلید نماید. بنابر این، عمل مکلف غیر مجتهد بدون تقلید و بدون عمل به احتیاط، باطل است.
مسئله 25ـ مجتهد اعلم کسی است که در میان چند مجتهد، در استخراج و فهم حکم شرعی تواناترین باشد.
مسئله 26ـ هر مکلفی میتواند به یکی از سه راه، فتوای مرجع تقلید خود را به دست آورد:
الف ـ حکم و فتوا را از زبان خود مجتهد بشنود.
ب ـ از دو مرد عادل و یا یک شخص مورد وثوق که کلامش اطمینان آور است، بشنود.
ج ـ به رساله عملیه و هر آنچه در حکم رساله است با اعتماد به صحت و درستی آن، مراجعه کند.
مسئله 27ـ در تعیین مجتهد اعلم باید به اهل خبره رجوع شود و از کسانی باید پرسید که تخصص دارند و رجوع به دیگران جایز نیست.
مسئله 28ـ هرگاه مجتهد اعلم در مورد یک مسئله فتوا نداشته باشد و یا مقلد نتواند آن را به دست آورد جایز است به هنگام نیاز با مراعات قاعده الأعلم فالأعلم به مجتهد دیگر رجوع کند.
و اینک برخی استفتائات و پاسخهای آیت الله العظمی سیستانی دام ظله در مورد تقلید:
مسئله 29ـ فقها، تقلید اعلم را واجب میدانند و هنگامی که از برخی عالمان دینی در این زمینه سؤال میکنیم تا مجتهد اعلم را شناخته و تقلید نمائیم و راحت شویم به پاسخ قطعی و روشن نمیرسیم و اگر اصرار ورزیم در پاسخ ما میگویند ما اهل خبره نیستیم و مطالبی از این قبیل. و حتی بعضی از اهل خبره میگفتند تعیین اعلم، محتاج بررسی کتب و آثار فقهاست و چنان کاری، طولانی، سخت و دشوار است. پس اگر تعیین اعلم در مراکز اسلامی و حوزههای دینی، این اندازه سخت باشد در کشورهای دور دست مانند آمریکا و کشورهای اروپایی چگونه خواهد بود؟! ما پس از زحمت زیاد جوانان پسر و دختر را در این کشورها ارشاد کرده و با واجبات و محرمات آشنایشان میکنیم و به التزام عملی وادارشان می نمائیم تا به این سؤال برسیم که از چه کسی تقلید کنیم در پاسخ این سؤال میرسیم که از چه کسی تقلید کنیم در پاسخ این سؤال در میمانیم آیا این مشکل راه حلّی دارد؟
جواب: اگر برخی اهل خبره به هر سببی اظهار نظر نمیکنند و از تعیین اعلم خودداری میکنند، همه آنان چنین نیستند پس از طریق آنان میتوان مجتهد اعلم را شناخت و یا با ارتباط با حوزهها و یا از رهگذر مبلغانی که به اروپا و امریکا اعزام میشوند میتوان پرس و جو کرد و اعلم را شناخت پس تشخیص اعلم هر چند که آسان نیست لیکن آن قدر هم پیچیده نیست که راه حل نداشته باشد.
مسئله 30ـ چگونه اهل خبره را بشناسیم تا از ایشان به تعیین اعلم برسیم ما که از حوزههای علمی و به طور کلی از مشرق زمین، دور هستیم آیا راه حلی آسان در این زمینه وجود دارد؟
جواب: اهل خبره که اعلم را میشناسند خود مجتهد و در دانش، به او نزدیک هستند و سطح معلوماتشان طوری است که آنان را که شبهه اعلمیت دارند میشناسند و مهمترین معیار شناخت اعلم سه چیز است:
اول: دانستن راه اثبات صدور روایت و در این راه علم رجال و علم الحدیث با شاخههایی که دارند مثل کتابشناسی، شناخت حدیث جعلی از غیر آن با اطلاع از انگیزههای جعل و تحریف و نیز تشخیص نسخههای مختلف و تمیز صحیح از صحیحتر و آنچه احیاناً پیش آمده که حدیث، با سخن خود راوی در آمیخته است، مؤثرند.
دوم: فهم نصّ حدیث با تشخیص قواعد عمومی به خصوص روش امامان (علیهم السلام) در بیان احکام و نیز علم اصول و دانشهای ادبی و آشنایی با اقوال فقهای معاصر از عامه در این مورد دخالت کامل دارند.
سوم: استواری و اعتدال فکر در برگرداندن فروغ بر اصول و راه شناخت سطح معلومات کسانی که در اطراف شبهه اعلمیت قرار دارند و چنین شناختی با بحث و گفتگو با ایشان و رجوع به کتابها و یا تقریرات درسی ایشان میسّر میگردد.
و مکلفی که از اعلم جستجو میکند اگر نتواند شخصاً او را بشناسد میتواند از طریق مردان دین و یا اشخاصی که به درایت آنان اطمینان دارد، اعلم را بشناسد. و دوری کشورها و شهرها در این عصر ارتباطات، که انواع ابزار و وسایل آسان و سریع وجود دارد، مانع به حساب نمیآید.
مسئله 31ـ هر گاه آدمی به یک مجتهدی اطمینان خاطر پیدا کرد چنین چیزی در امر تقلید کافی است در صورتی که اهل خبره در تعیین اعلم اختلاف نظر هم دارند؟
جواب: اگر اهل خبره در تعیین اعلم اختلاف داشته باشد سخن کسی را باید سنی که کفایت و خبرویّت بیشتری دارد چنانکه در دیگر موارد اختلاف نظر بین اهل خبره، حکم همین است.
مسئله 32ـ زمانی که اهل خبره در تعیین اعلم اختلاف دارند و یا تقلید از چند مجتهد را کافی میدانند آیا در این صورت میتوان در حکمی، از فتوای یک مجتهد و در حکمی دیگر از مجتهد دیگری تقلید کرد تا وقتی که اعلم شناخته شود و از او تقلید به عمل آید؟
جواب: در این جا چند فرض است:
اول: برخی اهل خبره تقلید از یک مجتهد را کافی میدانند چنین نظری اثر شرعی ندارد.
دوم: اهل خبره به برابری دو یا چند مجتهد در دانش و تقوی نظر میدهند در این صورت، مکلف مخیّر است در همه مسائل به فتوای هر یک از آنان عمل کند اما احتیاط واجب آن است که در صورت امکان، جمع بین فتاوا کند مانند جمع میان قصر و اتمام.
سوم: برخی اهل خبره یک مجتهد را اعلم میشناسد و برخی دیگر مجتهدی دیگر را و در این فرض دو حالت وجود دارد. حالت نخست اینکه مکلف میداند یکی از این دو مجتهد اعلم است اما او را به طور معین نمیشناسد، این حالت به ندرت پیش میآید و حکم آن طولانی است، مراجعه به منهاج الصالحین شود. (1)
حالت دوم: مکلف اعلم بودن یکی از دو مجتهد را نمیداند
به این معنی که احتمالاً هر دو برابر باشند بنابر این، فرض دوم پیش میآید که یاد کردیم به شرط آن که با تقواتر بودن ییکی نزد او ثابت نشود وگرنه تقلید او متعیّن خواهد بود.
مسئله 33ـ هر گاه مسائل تازه ای پیش آید که مکلف، فتوای مرجع تقلیدش را در آن باره نمیداند آیا واجب است او به جستجو بپردازد و فتوای مرجع تقلید خود را به دست آورد و یا از نمایندگان او بپرسد؟ و در صورتی که چنین جستجو و پرسش مثل تماسی تلفنی پر هزینه باشد میتواند فعلاً به فتوای مجتهد دیگر عمل کند؟ تا نظر مرجع تقلیدش را بفهمد آنگاه حکم عملهای گذشته او که با فتوای مرجع تقلید او متفاوت بوده چه میشود؟
جواب: لازم است فتوای مرجع تقلیدش را هر چند با ارتباط تلفنی به دست آورد مگر آن که چنان کاری برای او ضرر و زیان فوق العاده ای داشته باشد و اگر به دست آوردن فتوای او از طریق معمولی میّسر نباشد میتواند به فتوای مجتهد دیگر عمل کند با مراعات "الاعلم فالاعلم" و فتوای مجتهد دوم برای او کافی است هر چند با فتوای مرجع تقلید اصلی متفاوت باشد.
و از جمله شرایط یک مرجع تقلید آن است که او داناترین مردم زمان خود بوده و در استنباط احکام شرعی از منابع اسلامی، تواناترین باشد.
مسئله 24ـ مکلفی که خود نمیتواند احکام شرعی را استنباط کند واجب است از مجتهد اعلم و قادر به استنباط، تقلید نماید. بنابر این، عمل مکلف غیر مجتهد بدون تقلید و بدون عمل به احتیاط، باطل است.
مسئله 25ـ مجتهد اعلم کسی است که در میان چند مجتهد، در استخراج و فهم حکم شرعی تواناترین باشد.
مسئله 26ـ هر مکلفی میتواند به یکی از سه راه، فتوای مرجع تقلید خود را به دست آورد:
الف ـ حکم و فتوا را از زبان خود مجتهد بشنود.
ب ـ از دو مرد عادل و یا یک شخص مورد وثوق که کلامش اطمینان آور است، بشنود.
ج ـ به رساله عملیه و هر آنچه در حکم رساله است با اعتماد به صحت و درستی آن، مراجعه کند.
مسئله 27ـ در تعیین مجتهد اعلم باید به اهل خبره رجوع شود و از کسانی باید پرسید که تخصص دارند و رجوع به دیگران جایز نیست.
مسئله 28ـ هرگاه مجتهد اعلم در مورد یک مسئله فتوا نداشته باشد و یا مقلد نتواند آن را به دست آورد جایز است به هنگام نیاز با مراعات قاعده الأعلم فالأعلم به مجتهد دیگر رجوع کند.
و اینک برخی استفتائات و پاسخهای آیت الله العظمی سیستانی دام ظله در مورد تقلید:
مسئله 29ـ فقها، تقلید اعلم را واجب میدانند و هنگامی که از برخی عالمان دینی در این زمینه سؤال میکنیم تا مجتهد اعلم را شناخته و تقلید نمائیم و راحت شویم به پاسخ قطعی و روشن نمیرسیم و اگر اصرار ورزیم در پاسخ ما میگویند ما اهل خبره نیستیم و مطالبی از این قبیل. و حتی بعضی از اهل خبره میگفتند تعیین اعلم، محتاج بررسی کتب و آثار فقهاست و چنان کاری، طولانی، سخت و دشوار است. پس اگر تعیین اعلم در مراکز اسلامی و حوزههای دینی، این اندازه سخت باشد در کشورهای دور دست مانند آمریکا و کشورهای اروپایی چگونه خواهد بود؟! ما پس از زحمت زیاد جوانان پسر و دختر را در این کشورها ارشاد کرده و با واجبات و محرمات آشنایشان میکنیم و به التزام عملی وادارشان می نمائیم تا به این سؤال برسیم که از چه کسی تقلید کنیم در پاسخ این سؤال میرسیم که از چه کسی تقلید کنیم در پاسخ این سؤال در میمانیم آیا این مشکل راه حلّی دارد؟
جواب: اگر برخی اهل خبره به هر سببی اظهار نظر نمیکنند و از تعیین اعلم خودداری میکنند، همه آنان چنین نیستند پس از طریق آنان میتوان مجتهد اعلم را شناخت و یا با ارتباط با حوزهها و یا از رهگذر مبلغانی که به اروپا و امریکا اعزام میشوند میتوان پرس و جو کرد و اعلم را شناخت پس تشخیص اعلم هر چند که آسان نیست لیکن آن قدر هم پیچیده نیست که راه حل نداشته باشد.
مسئله 30ـ چگونه اهل خبره را بشناسیم تا از ایشان به تعیین اعلم برسیم ما که از حوزههای علمی و به طور کلی از مشرق زمین، دور هستیم آیا راه حلی آسان در این زمینه وجود دارد؟
جواب: اهل خبره که اعلم را میشناسند خود مجتهد و در دانش، به او نزدیک هستند و سطح معلوماتشان طوری است که آنان را که شبهه اعلمیت دارند میشناسند و مهمترین معیار شناخت اعلم سه چیز است:
اول: دانستن راه اثبات صدور روایت و در این راه علم رجال و علم الحدیث با شاخههایی که دارند مثل کتابشناسی، شناخت حدیث جعلی از غیر آن با اطلاع از انگیزههای جعل و تحریف و نیز تشخیص نسخههای مختلف و تمیز صحیح از صحیحتر و آنچه احیاناً پیش آمده که حدیث، با سخن خود راوی در آمیخته است، مؤثرند.
دوم: فهم نصّ حدیث با تشخیص قواعد عمومی به خصوص روش امامان (علیهم السلام) در بیان احکام و نیز علم اصول و دانشهای ادبی و آشنایی با اقوال فقهای معاصر از عامه در این مورد دخالت کامل دارند.
سوم: استواری و اعتدال فکر در برگرداندن فروغ بر اصول و راه شناخت سطح معلومات کسانی که در اطراف شبهه اعلمیت قرار دارند و چنین شناختی با بحث و گفتگو با ایشان و رجوع به کتابها و یا تقریرات درسی ایشان میسّر میگردد.
و مکلفی که از اعلم جستجو میکند اگر نتواند شخصاً او را بشناسد میتواند از طریق مردان دین و یا اشخاصی که به درایت آنان اطمینان دارد، اعلم را بشناسد. و دوری کشورها و شهرها در این عصر ارتباطات، که انواع ابزار و وسایل آسان و سریع وجود دارد، مانع به حساب نمیآید.
مسئله 31ـ هر گاه آدمی به یک مجتهدی اطمینان خاطر پیدا کرد چنین چیزی در امر تقلید کافی است در صورتی که اهل خبره در تعیین اعلم اختلاف نظر هم دارند؟
جواب: اگر اهل خبره در تعیین اعلم اختلاف داشته باشد سخن کسی را باید سنی که کفایت و خبرویّت بیشتری دارد چنانکه در دیگر موارد اختلاف نظر بین اهل خبره، حکم همین است.
مسئله 32ـ زمانی که اهل خبره در تعیین اعلم اختلاف دارند و یا تقلید از چند مجتهد را کافی میدانند آیا در این صورت میتوان در حکمی، از فتوای یک مجتهد و در حکمی دیگر از مجتهد دیگری تقلید کرد تا وقتی که اعلم شناخته شود و از او تقلید به عمل آید؟
جواب: در این جا چند فرض است:
اول: برخی اهل خبره تقلید از یک مجتهد را کافی میدانند چنین نظری اثر شرعی ندارد.
دوم: اهل خبره به برابری دو یا چند مجتهد در دانش و تقوی نظر میدهند در این صورت، مکلف مخیّر است در همه مسائل به فتوای هر یک از آنان عمل کند اما احتیاط واجب آن است که در صورت امکان، جمع بین فتاوا کند مانند جمع میان قصر و اتمام.
سوم: برخی اهل خبره یک مجتهد را اعلم میشناسد و برخی دیگر مجتهدی دیگر را و در این فرض دو حالت وجود دارد. حالت نخست اینکه مکلف میداند یکی از این دو مجتهد اعلم است اما او را به طور معین نمیشناسد، این حالت به ندرت پیش میآید و حکم آن طولانی است، مراجعه به منهاج الصالحین شود. (1)
حالت دوم: مکلف اعلم بودن یکی از دو مجتهد را نمیداند
به این معنی که احتمالاً هر دو برابر باشند بنابر این، فرض دوم پیش میآید که یاد کردیم به شرط آن که با تقواتر بودن ییکی نزد او ثابت نشود وگرنه تقلید او متعیّن خواهد بود.
مسئله 33ـ هر گاه مسائل تازه ای پیش آید که مکلف، فتوای مرجع تقلیدش را در آن باره نمیداند آیا واجب است او به جستجو بپردازد و فتوای مرجع تقلید خود را به دست آورد و یا از نمایندگان او بپرسد؟ و در صورتی که چنین جستجو و پرسش مثل تماسی تلفنی پر هزینه باشد میتواند فعلاً به فتوای مجتهد دیگر عمل کند؟ تا نظر مرجع تقلیدش را بفهمد آنگاه حکم عملهای گذشته او که با فتوای مرجع تقلید او متفاوت بوده چه میشود؟
جواب: لازم است فتوای مرجع تقلیدش را هر چند با ارتباط تلفنی به دست آورد مگر آن که چنان کاری برای او ضرر و زیان فوق العاده ای داشته باشد و اگر به دست آوردن فتوای او از طریق معمولی میّسر نباشد میتواند به فتوای مجتهد دیگر عمل کند با مراعات "الاعلم فالاعلم" و فتوای مجتهد دوم برای او کافی است هر چند با فتوای مرجع تقلید اصلی متفاوت باشد.
1 مسئله نهم.