کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)(چاپ 1403)
جستجو در:
دیرکرد یا خسارت تأخیر تأدیه ←
→ مسائل مربوط به امور ربوی / شرط پرداخت مبلغ بیشتر
شرط پرداخت کارمزد
مسأله 1524. اگر مسؤول صندوق - به وکالت از قرض دهندگان - در ضمن قرض، پرداخت کارمزد را بر قرض گیرنده شرط کند، این شرط همانند شرط موکّلین بوده و ربا محسوب میشود، هرچند کارمزد مذکور، حقیقی و به اندازۀ حقّ الزّحمۀ وی و هزینههای قرض دادن باشد.
٭ برای اصلاح کارمزد در این صندوقها، چند راهکار پیشنهاد میشود:
الف. مسؤول صندوق به جای دریافت کارمزد از قرض گیرندگان، آن را از قرض دهندگان دریافت نماید؛
به این صورت که هر یک از قرض دهندگان به مسؤول صندوق به صورت جُعاله بگوید: «اگر به وکالت از طرف من پولم را به دیگران قرض بدهی، فلان مبلغ را بابت حقّ الزّحمه به تو میپردازم»؛
این کارمزد که نوعی «جُعْل» در جُعاله از طرف قرض دهنده محسوب میشود، اشکال ندارد.
مثلاً اگر تعداد اعضا، 10 نفر و مبلغی که ماهانه حسب قرعه به هر نفر داده میشود، یک میلیون تومان و کارمزد آن، 20 هزار تومان باشد، فردی که در ماه دوّم قرعه به نام او اصابت میکند و یک میلیون تومان دریافت مینماید، در حقیقت 100 هزار تومان از آن، بازپرداخت پول خودش میباشد که در ماه قبل در ضمن یک میلیون تومان به نفر اوّل به عنوان قرض پرداخت شده و 900 هزار تومان دیگر، قرض از سایر افراد به او میباشد؛
با این توضیح، مسؤول صندوق، 20 هزار تومان به عنوان مزد کار خود (جهت قرض دادن 100 هزار تومان از مال وی در ماه گذشته به نفر اوّل) از او دریافت میکند؛ دریافت این مبلغ میتواند حسب توافق، بعد از پرداخت یک میلیون تومان به وی باشد.[1]
ب. بدون اینکه مسؤول صندوق در ضمن قرض برای پرداخت کارمزد با قرض گیرندگان شرطی کند (هر چند بهطور ضمنی)،[2] هر یک از قرض گیرندگان به صورت جُعاله به مسؤول صندوق بگوید: «اگر مقدّمات گرفتن وام را برایم فراهم کنی، فلان مبلغ به عنوان حقّ الزحمه (جُعْل) به شما میدهم»؛
دریافت و پرداخت چنین کارمزدی نیز اشکال ندارد.
شایان توجّه است، در این شیوه (صورت «ب»)، کارمزد در مقابل خودِ قرض واقع نشده، بلکه به ازای انجام کارهای مقدّماتی برای دریافت وام میباشد.[3]
٭ برای اصلاح کارمزد در این صندوقها، چند راهکار پیشنهاد میشود:
الف. مسؤول صندوق به جای دریافت کارمزد از قرض گیرندگان، آن را از قرض دهندگان دریافت نماید؛
به این صورت که هر یک از قرض دهندگان به مسؤول صندوق به صورت جُعاله بگوید: «اگر به وکالت از طرف من پولم را به دیگران قرض بدهی، فلان مبلغ را بابت حقّ الزّحمه به تو میپردازم»؛
این کارمزد که نوعی «جُعْل» در جُعاله از طرف قرض دهنده محسوب میشود، اشکال ندارد.
مثلاً اگر تعداد اعضا، 10 نفر و مبلغی که ماهانه حسب قرعه به هر نفر داده میشود، یک میلیون تومان و کارمزد آن، 20 هزار تومان باشد، فردی که در ماه دوّم قرعه به نام او اصابت میکند و یک میلیون تومان دریافت مینماید، در حقیقت 100 هزار تومان از آن، بازپرداخت پول خودش میباشد که در ماه قبل در ضمن یک میلیون تومان به نفر اوّل به عنوان قرض پرداخت شده و 900 هزار تومان دیگر، قرض از سایر افراد به او میباشد؛
با این توضیح، مسؤول صندوق، 20 هزار تومان به عنوان مزد کار خود (جهت قرض دادن 100 هزار تومان از مال وی در ماه گذشته به نفر اوّل) از او دریافت میکند؛ دریافت این مبلغ میتواند حسب توافق، بعد از پرداخت یک میلیون تومان به وی باشد.[1]
ب. بدون اینکه مسؤول صندوق در ضمن قرض برای پرداخت کارمزد با قرض گیرندگان شرطی کند (هر چند بهطور ضمنی)،[2] هر یک از قرض گیرندگان به صورت جُعاله به مسؤول صندوق بگوید: «اگر مقدّمات گرفتن وام را برایم فراهم کنی، فلان مبلغ به عنوان حقّ الزحمه (جُعْل) به شما میدهم»؛
دریافت و پرداخت چنین کارمزدی نیز اشکال ندارد.
شایان توجّه است، در این شیوه (صورت «ب»)، کارمزد در مقابل خودِ قرض واقع نشده، بلکه به ازای انجام کارهای مقدّماتی برای دریافت وام میباشد.[3]
[1]. شایان ذکر است، هرچند مقدار کارمزدی که از هر یک از اعضا گرفته میشود یکسان (20 هزار تومان در مثال فوق) است، امّا کاری که مسؤول صندوق برای اعضا انجام میدهد متفاوت میباشد؛ زیرا کارمزدی که از نفر دوّم در مثال گرفته میشود بابت یک بار قرض دادن مال وی بوده و از نفر سوّم بابت دو بار قرض دادن مال او و همین طور تا نفر دهم که کارمزد بابت نه بار قرض دادن مال وی در ماه های گذشته میباشد.
[2]. توضیح اقسام شرط در جلد سوّم، مسألۀ «302» ذکر شده است.
[3]. امّا چنانچه قرض گیرنده - مثلاً - بگوید: اگر به من قرض بدهی، مبلغی به عنوان حقّ الزّحمه به تو میدهم به گونهای که جُعْل و حقّ الزحمه در مقابل خودِ قرض واقع شود، این صورت محلّ اشکال است و احتیاط واجب اجتناب از آن است.