کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
بیشتر بودن هزینۀ معالجه و درمان از مقدار دیه ←
→ حکم مواردی که در شرع دیه برایش معیّن نشده است
آسیبهای متعدّد (حکم تداخل یا عدم تداخل آسیبها)
مسأله 1430. اگر فرد دو یا چند «عضو مختلف» یک شخص (مانند دست و سر و پایش) را مجروح نماید یا بشکند، برای جراحت یا شکستگی هر عضو دیۀ جداگانه ثابت میشود و در این حکم، فرقی بین اینکه جراحتها یا شکستگیها به یک ضربه یا چند ضربه ایجاد شده باشد، نیست.
مسأله 1431. اگر جراحت یا شکستگى در دو یا چند موضع از «یک عضو» باشد، مثل اینکه فرد چند جای سر شخصی را بشکند یا چند جای صورت وی را مجروح نماید، چنانچه آسیبهای مذکور با «یک ضربه» پدید آمده باشد،[1] پرداخت یک دیه کافی است و از میان آسیبها، هر کدام دیهاش بیشتر است لحاظ میگردد.
به عنوان مثال، اگر با یک ضربه شکافی در سر پدید آید که قسمتی از همان شکاف از نوع «خارِصه» و قسمتی از نوع «دامیه» و قسمتی از نوع «باضِعه» باشد،[2] باید دیۀ «باضعه» را که مقدار آن بیشتر است، بپردازد.
امّا چنانچه آسیبها با «چند ضربه» حاصل شده، دیۀ هر یک جداگانه حساب مىشود و مجموع آنها ثابت میگردد.
مسأله 1432. اگر در حادثه ای بر اثر یک ضربه به سر مثلاً، سر شکسته شده و به سبب آن، شخص فوت نماید، پرداخت دیۀ قتل کافی است و شکستگی، دیۀ جداگانهای ندارد.[3]
همین طور، اگر آن شخص فوت ننماید و بر اثر ضربۀ مذکور، سرش شکسته و عقلش کلّاً زائل شود و برنگردد، پرداخت دیۀ قتل برای زوال عقل[4] کافی است و شکستگی، دیۀ جداگانهای ندارد.[5]
مسأله 1431. اگر جراحت یا شکستگى در دو یا چند موضع از «یک عضو» باشد، مثل اینکه فرد چند جای سر شخصی را بشکند یا چند جای صورت وی را مجروح نماید، چنانچه آسیبهای مذکور با «یک ضربه» پدید آمده باشد،[1] پرداخت یک دیه کافی است و از میان آسیبها، هر کدام دیهاش بیشتر است لحاظ میگردد.
به عنوان مثال، اگر با یک ضربه شکافی در سر پدید آید که قسمتی از همان شکاف از نوع «خارِصه» و قسمتی از نوع «دامیه» و قسمتی از نوع «باضِعه» باشد،[2] باید دیۀ «باضعه» را که مقدار آن بیشتر است، بپردازد.
امّا چنانچه آسیبها با «چند ضربه» حاصل شده، دیۀ هر یک جداگانه حساب مىشود و مجموع آنها ثابت میگردد.
مسأله 1432. اگر در حادثه ای بر اثر یک ضربه به سر مثلاً، سر شکسته شده و به سبب آن، شخص فوت نماید، پرداخت دیۀ قتل کافی است و شکستگی، دیۀ جداگانهای ندارد.[3]
همین طور، اگر آن شخص فوت ننماید و بر اثر ضربۀ مذکور، سرش شکسته و عقلش کلّاً زائل شود و برنگردد، پرداخت دیۀ قتل برای زوال عقل[4] کافی است و شکستگی، دیۀ جداگانهای ندارد.[5]
[1]. مثل اینکه در اثر تصادف با اتومبیل چند جای سر مجروح شود.
[2]. توضیح موارد فوق، در مسائل «1391 تا 1393» بیان شد.
[3]. بنابراین، دو دیه یکی برای «شکستگی» و دیگری برای «قتل» لحاظ نمیشود و دیۀ عضو در دیۀ «نَفْس» داخل مىشود.
[4]. به مسألۀ «1389»رجوع شود.
[5]. بنابراین، دو دیه یکی برای «شکستگی» و دیگری برای «زوال عقل» لحاظ نمیشود و دیۀ عضو در دیۀ «زوال عقل» داخل مىشود.