کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
3. متولّد شدن از زنا ←
→ 1. کفر و ارتداد
2. قتل
مسأله 1300. اگر «قتل عمداً و از روی ظلم»[1] باشد، قاتل از مقتول ارث نمىبرد.[2]
بنابراین، اگر کسى یکى از خویشاوندان خود را به ناحق بکشد، از او مطلقاً ارث نمیبرد؛
امّا اگر او را به حقّ به قتل برساند از او ارث مىبرد، مانند مواردی که قتل به جهت قصاص یا اجرای حدّ یا دفاع - با رعایت شرایط شرعی آن - واقع شده باشد.
مسأله 1301. در قتل عمدی که مانع از ارث است، فرقی نیست قاتل «مباشر در وقوع قتل» باشد، مثل اینکه با استفاده از سلاح سرد مانند چاقو یا شمشیر یا سلاح گرم مانند انواع مختلف اسلحه یا مواد منفجره از روی عمد اقدام به قتل کسی نماید، یا آنکه «سبب در وقوع قتل» باشد، طوری که عرفاً صدق نماید که قتل توسط وی واقع شده است؛
مثل اینکه عمداً شخصی را داخل قفس حیوانات درنده بیاندازد و درندگان او را بخورند یا از روی عمد وی را در مکانی به مدّت طولانی بدون آب و غذا زندانی کند تا از گرسنگی یا تشنگی بمیرد یا میزبان از روی عمد برای مهمانش غذای سمّی جهت تناول حاضر نماید و مهمان بدون اطلاع از سمّی بودن غذا آن را بخورد و بمیرد، یا عمداً به دیوانه یا بچّۀ غیر ممیّزی امر کند که دیگری را بکشد و او آن کار را انجام دهد.
مسأله 1302. فردی که در اثر احداث اموری مانند حفر گودال، قرار دادن سنگ و انداختن اشیای لغزنده در معابر، سبب وقوع حادثه و فوت شدن یکی از خویشاوندان خود شده، طوری که فرد مذکور عرفاً قاتل محسوب نشود - مانند اینکه قصد کشتن او را نداشته و احداث امور مذکور معمولاً منجر به قتل نمیشده - این امر مانع از ارث بردن او از مقتول نیست، هرچند موجب ضمان و دیه بر وی مىشود.[3]
مسأله 1303. اگر «قتل به صورت خطای محض یا شبه عمد» باشد،[4] قاتل از دیهای که در اثر قتل ثابت میشود، ارث نمیبرد؛ ولی از سایر اموال مقتول - با توضیحاتی که قبلاً بیان شد - ارث میبرد.
در این حکم، فرقی نیست قاتل «مباشر در وقوع قتل شبه عمد یا خطایی» باشد[5] یا «سبب در وقوع قتل شبه عمد یا خطایی باشد، طوری که عرفاً صدق نماید که قتل توسط وی واقع شده» است، مثل اینکه درب انبارش را بدون آنکه از حضور شخصی در آن اطلاع داشته باشد، ببندد و آن شخص راهی برای رهایی از مکان نداشته و از گرسنگی یا تشنگی بمیرد یا میزبان بدون اطلاع از سمّی بودن غذا، آن را برای مهمانش جهت تناول حاضر نماید و مهمان نیز بدون اطلاع از سمّی بودن، آن را بخورد و بمیرد.
مسأله 1304. اگر وارث، خود، اقدام به قتل مورّث خویش نکند، بلکه شخصی را اکراه به قتل مورّثش نماید، مانع از ارث نیست، هرچند مرتکب گناه بزرگی شده است و حکم به حبس ابد وی میشود.
مسأله 1305. اگر کسی یکی از خویشاوندان خود را عمداً به قتل برساند، هرچند خودش از مقتول ارث نمیبرد، ولی مانع از ارث بردن کسانی که در طبقۀ پایینتر ارث هستند نمیباشد؛
بنابراین، اگر کسى - العیاذ باللّه - عمداً پدرش را به قتل برساند و داراى پسر باشد ولی پدرش فرزندی غیر از قاتل نداشته باشد، پسرِ قاتل از جدّش در صورت وفات جدّ ارث مىبرد.
بنابراین، اگر کسى یکى از خویشاوندان خود را به ناحق بکشد، از او مطلقاً ارث نمیبرد؛
امّا اگر او را به حقّ به قتل برساند از او ارث مىبرد، مانند مواردی که قتل به جهت قصاص یا اجرای حدّ یا دفاع - با رعایت شرایط شرعی آن - واقع شده باشد.
مسأله 1301. در قتل عمدی که مانع از ارث است، فرقی نیست قاتل «مباشر در وقوع قتل» باشد، مثل اینکه با استفاده از سلاح سرد مانند چاقو یا شمشیر یا سلاح گرم مانند انواع مختلف اسلحه یا مواد منفجره از روی عمد اقدام به قتل کسی نماید، یا آنکه «سبب در وقوع قتل» باشد، طوری که عرفاً صدق نماید که قتل توسط وی واقع شده است؛
مثل اینکه عمداً شخصی را داخل قفس حیوانات درنده بیاندازد و درندگان او را بخورند یا از روی عمد وی را در مکانی به مدّت طولانی بدون آب و غذا زندانی کند تا از گرسنگی یا تشنگی بمیرد یا میزبان از روی عمد برای مهمانش غذای سمّی جهت تناول حاضر نماید و مهمان بدون اطلاع از سمّی بودن غذا آن را بخورد و بمیرد، یا عمداً به دیوانه یا بچّۀ غیر ممیّزی امر کند که دیگری را بکشد و او آن کار را انجام دهد.
مسأله 1302. فردی که در اثر احداث اموری مانند حفر گودال، قرار دادن سنگ و انداختن اشیای لغزنده در معابر، سبب وقوع حادثه و فوت شدن یکی از خویشاوندان خود شده، طوری که فرد مذکور عرفاً قاتل محسوب نشود - مانند اینکه قصد کشتن او را نداشته و احداث امور مذکور معمولاً منجر به قتل نمیشده - این امر مانع از ارث بردن او از مقتول نیست، هرچند موجب ضمان و دیه بر وی مىشود.[3]
مسأله 1303. اگر «قتل به صورت خطای محض یا شبه عمد» باشد،[4] قاتل از دیهای که در اثر قتل ثابت میشود، ارث نمیبرد؛ ولی از سایر اموال مقتول - با توضیحاتی که قبلاً بیان شد - ارث میبرد.
در این حکم، فرقی نیست قاتل «مباشر در وقوع قتل شبه عمد یا خطایی» باشد[5] یا «سبب در وقوع قتل شبه عمد یا خطایی باشد، طوری که عرفاً صدق نماید که قتل توسط وی واقع شده» است، مثل اینکه درب انبارش را بدون آنکه از حضور شخصی در آن اطلاع داشته باشد، ببندد و آن شخص راهی برای رهایی از مکان نداشته و از گرسنگی یا تشنگی بمیرد یا میزبان بدون اطلاع از سمّی بودن غذا، آن را برای مهمانش جهت تناول حاضر نماید و مهمان نیز بدون اطلاع از سمّی بودن، آن را بخورد و بمیرد.
مسأله 1304. اگر وارث، خود، اقدام به قتل مورّث خویش نکند، بلکه شخصی را اکراه به قتل مورّثش نماید، مانع از ارث نیست، هرچند مرتکب گناه بزرگی شده است و حکم به حبس ابد وی میشود.
مسأله 1305. اگر کسی یکی از خویشاوندان خود را عمداً به قتل برساند، هرچند خودش از مقتول ارث نمیبرد، ولی مانع از ارث بردن کسانی که در طبقۀ پایینتر ارث هستند نمیباشد؛
بنابراین، اگر کسى - العیاذ باللّه - عمداً پدرش را به قتل برساند و داراى پسر باشد ولی پدرش فرزندی غیر از قاتل نداشته باشد، پسرِ قاتل از جدّش در صورت وفات جدّ ارث مىبرد.
[1]. تعریف «قتل عمد» در فصل «دیات»، مسائل «1327 و 1328» ذکر میشود.
[2]. در این حکم، فرقی بین اینکه قاتل یک نفر یا چند نفر باشد نیست.
[3]. توضیح بیشتر در فصل «دیات»، مورد دوّم از مسألۀ «1333» ذکر میشود.
[4]. تعریف «قتل خطای محض» و «قتل شبه عمد» و ذکر نمونههایی برای آن در فصل «دیات»، مسائل «1329 و 1330» خواهد آمد.
[5]. همان.