پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)(چاپ 1403)

مواردی که ارث به امام(علیه السلام) می‌رسد ← → حکم ارث لباس و وسایلی که شوهر در اختیار زن قرار داده

احکام حَبْوَه

مسأله 1269. اگر پدری فوت نماید، بعضی از اموال اختصاصی وی به پسر بزرگ‌‌ترش ارث می­رسد[1] و سایر ورثه نسبت به آن حقّی ندارند[2] که این اموال «حَبْوَه» نامیده می­شود.
قرآن (مصحف)، انگشتر، شمشیر و لباس­هایى را که پدر پوشیده یا براى پوشیدن نگه داشته، جزء «حَبْوه» محسوب می­شود[3] و نیز غلاف شمشیر و بند آن و جا قرآنى تابع خود آنهاست.
مسأله 1270. حکم مذکور در مسألۀ قبل شامل سایر اشیای اختصاصی میّت مانند مُهر و تسبیح، ساعت مچی، گوشی همراه، تبلت، رایانه، کتاب­ها، اسب، ماشین و وسیلۀ نقلیه وی نمى­شود؛ ولى در مورد تفنگ و خنجر و سلاح‌های دیگر مشابه آن و همین طور در مورد رَحْل،[4] احتیاط لازم آن است که پسر بزرگ‌‌تر با سایر ورثه مصالحه نماید.[5]
مسأله 1271. اگر میّت بیش از یک قرآن (مصحف) یا انگشتر یا شمشیر داشته باشد، احتیاط واجب آن است که پسر بزرگ‌‌تر در مورد آنها با سایر ورثه مصالحه نماید؛
ولی اگر میّت لباس­های متعدّدی داشته باشد، همۀ آنها متعلّق به پسر بزرگ‌‌تر است و فرقی بین لباس­های تابستانی و زمستانی، کوچک و بزرگ نیست حتّی کلاه، جوراب، کمربند و کفش و نعلین را نیز شامل می­شود؛
البتّه، لباس­هایی که برای استفادۀ خانواده­اش یا برای فروش یا هدیه دادن کنار گذاشته، جزء حَبْوه محسوب نمی­شود.
مسأله 1272. اگر شخص از ناحیۀ هر دو چشم نابینا بوده، قرآن (مصحف) وی جزء حَبْوه نمی­باشد. همین طور، چنانچه دست نداشته یا در زمان حیات دو دستش قطع شده باشد، شمشیرش جزء حَبْوه محسوب نمی­شود؛
البتّه، اگر این حوادث به‌طور اتّفاقى رخ داده و قبلاً آنها را براى استفاده خودش آماده کرده، از حَبْوه محسوب مى­شود.
مسأله 1273. «حَبْوه» به بزرگ‌‌ترین پسر میّت که در زمان وفات او زنده باشد اختصاص دارد، هرچند دختران میّت بزرگ‌‌تر از وی باشند و مراد از پسر بزرگ‌‌تر، پسر خودِ متوفّیٰ است و شامل پسر فرزند (نوه)، نمى­شود.
مسأله 1274. اگر پسر بزرگ‌‌تر در هنگام وفات پدرش، بالغ و عاقل و رشید نباشد، حَبْوه به وی اختصاص دارد، بلکه این حکم شامل جنینی که در شکم مادر است هم مى­شود.
بنابراین، «حَبْوه» و سهم الارث وی کنار گذاشته مى­شود، چنانچه زنده به دنیا بیاید، به او می­رسد و اگر مرده به دنیا بیاید، بین سایر ورثه تقسیم مى­شود.
مسأله 1275. اگر پسر بزرگ‌‌تر میّت بیش از یکى باشد، مثلاً از دو زن او در یک وقت­ دو پسر به دنیا آمده باشند، حَبْوه به‌طور مساوى به آنان اختصاص می­یابد و چنانچه دو پسر با یکدیگر دو قلو باشند، کسی که زودتر متولّد شده، پسر بزرگ‌‌تر محسوب می­شود، هرچند نطفۀ دیگری زودتر منعقد شده باشد.
مسأله 1276. در حَبوْه شرط نیست پسر بزرگ‌‌تر شیعۀ دوازده امامی بوده و به حکم «اختصاص حَبوْه به پسر بزرگ‌تر» معتقد باشد؛
البتّه، اگرپسر بزرگ‌‌تر از اهل تسنّن است و حسب مذهبش حَبْوه به پسر بزرگ‌‌تر اختصاص نداشته باشد و مذهب اهل تسنّن بر همگان از جمله شیعه، نافذ باشد، طوری که اگر پسر بزرگ‌‌تر شیعۀ دوازده امامی باشد از اعطای حَبْوه به وی منع شود، چنانچه سایر ورثه، شیعۀ داوزده امامی باشند، میتوانند از باب «قاعدۀ مقاصّۀ نوعى»[6] سهم خویش از حَبْوه را از پسر بزرگ‌‌تر بگیرند.
مسأله 1277. اگر میّت بدهی داشته باشد، چنانچه بدهیش به اندازۀ مال او یا بیشتر باشد، پسر بزرگ‌تر باید جهت ادای بدهی پدرش، حَبْوه یا قیمت آن را از مال خود پرداخت نماید.
شایان ذکر است، هزینه­های تجهیز میّت مثل کفن که از اصل دارایی متوفّیٰ برداشته می‌شود،[7] در حکم بدهی متوفّیٰ محسوب می­شود.
مسأله 1278. اگر میّت بدهی[8] داشته باشد و بدهی وی کمتر از اموالش باشد، چنانچه اموال وی - غیر حَبْوه – برای ادای بدهیـش کافـــى نباشــد، باید پســر بزرگ‌‌تر از حَبْوه (یا به همان نسبت از مال خویش)، بدهی پدرش را پرداخــت نمایــد؛
مثلاً اگر همۀ دارایی میّت 60 میلیون تومان بوده و از این مقدار ارزش آنچه حَبْوه محسوب می­شود 15 میلیون تومان و بدهی میّت 50 میلیون تومان باشد، پسر بزرگ‌‌تر لاز م است یک چهارم از بدهی متوفّیٰ، معادل (12 میلیون و 500 هزار تومان) بپردازد و باقیماندۀ بدهی به بقیّۀ اموال تعلّق می­گیرد.
مسأله 1279. اگر میّت بدهی داشته باشد و بدهی وی کمتر از اموالش باشد، چنانچه اموال وی - غیر حَبْوه – برای ادای بدهیش کافى باشد، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
بنابراین، اگر در مثال مسألۀ قبل بدهی میّت 40­ میلیون تومان باشد، احتیاط واجب ‌آن است که پسر بزرگ‌‌تر یک چهارم از بدهی متوفّیٰ معادل (10­ میلیون تومان) را بپردازد.[9]
مسأله 1280. اگر فرد به تمام حَبْوه یا به قسمتى از آن براى غیر پسر بزرگ‌تر وصیّت کند، وصیّت او صحیح است و پسر بزرگ‌تر از آن محروم مى­شود؛
مگر آنکه وصیّت بیشتر از ثلث باشد که در این صورت، وصیّت به اندازۀ ثلث صحیح بوده و مقدار زیادی نیاز به اجازۀ پسر بزرگ‌تر دارد.
مسأله 1281. اگر فرد به صورت کسری - مثلاً به ثلث اموال خویش به‌طور مشاع - وصیّت کند، به مقدار همین کسر از حَبْوه و غیر آن صرف عمل به وصیّت می­شود.
مسأله 1282. اگر فرد به صورت غیر کسر مشاع وصیّت نماید، مثلاً بگوید: «معادل 50­ میلیون تومان از اموالم را بعد از وفات هزینه نمایید، در صورتى که این مبلغ در هنگام وفات مساوى با ثلث یا کمتر از آن باشد، باید نسبت آن به مجموع اموال محاسبه شود و همین نسبت از حَبْوه و غیر آن صرف عمل به وصیت شود؛
امّا اگر این مبلغ زیادتر از ثلث باشد، مقدار اضافه از ثلث در مورد حَبْوه، نیاز به اجازۀ پسر بزرگ‌تر و در غیر حَبْوه، نیاز به اجازۀ همۀ ورثه دارد.
مسأله 1283. اگر فرد به مال معیّنی غیر از حَبْوه - مثلاً منزل خویش - وصیّت نماید، تمام حَبْوه به پسر بزرگ‌تر اختصاص دارد؛ البتّه چنانچه وصیّت مذکور در هنگام وفات بیشتر از ثلث مجموع اموال متوفّیٰ اعم از حَبْوه و غیر آن باشد، به اندازۀ ثلث آن صحیح و مازاد آن نیاز به اجازۀ تمام ورثه دارد.
مسأله 1284. اگر حَبْوه یا بخشی از آن بابت بدهی متوفّیٰ، رهن شرعی (گرو) گذاشته شده باشد، واجب است فکّ رهن از تمام اموال متوفّیٰ - نه فقط حَبْوه - صورت گیرد.

[1]. اختصاص «حَبْوه» به پسر بزرگ‌‌‌‌تر در صورتی است که «موانع ارث» وجود نداشته باشد؛ توضیح «موانع ارث» در مسائل «1294 و بعد از آن» ذکر می­شود.
[2]. هرچند متوفّیٰ مال دیگری غیر از «حَبْوه» نداشته باشد.
[3]. البتّه، اگر لباس میّت از جنس ابریشم خالص یا طلاباف باشد که پوشش آن بر مردان حرام است یا انگشتر وی از طلا باشد (حلقه طلا)، شامل شدن حَبْوه نسبت به این موارد محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود.
[4]. جهاز مرکب، مانند پالان شتر که بر روی شتر پهن شده و بر آن می­نشینند.
[5]. اگر میّت حَبْوه نداشته باشد، چیزی از سایر اموال بابت قیمت حَبْوه به پسر بزرگ‌‌‌‌تر داده نمی­شود.
[6]. توضیح مقاصّۀ نوعی و برخی موارد آن در جلد سوّم، مسائل «1593 و بعد از آن» ذکر شد.
[7]. توضیح بیشتر در این مورد در جلد اوّل، فصل «احکام اموات»، مبحث کفن، مسائل «764 تا 766» ذکر شد.
[8]. مانند قرض، ثمن معاملۀ نسیه، مهریه، دیات و همان طور که در مسألۀ قبل بیان شد، هزینه­های تجهیز میّت مثل کفن که از اصل دارایی متوفّیٰ برداشته می­شود، در حکم بدهی متوفّیٰ محسوب می‌شود.
[9]. البتّه، اگر پسر بزرگ‌‌‌‌تر محجور باشد، مانند بچّۀ نابالغ یا مجنون و سایر ورثه غیر محجور باشند، احتیاط لازم آن است که جهت ادای بدهی چیزی از حَبْوه کسر نشود و سایر صورت‌های مسأله، در کتب مفصّل­تر بیان شده است.
مواردی که ارث به امام(علیه السلام) می‌رسد ← → حکم ارث لباس و وسایلی که شوهر در اختیار زن قرار داده
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français