کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)(چاپ 1403)
جستجو در:
ارث زن و شوهری که بین آنان طلاق واقع شده ←
→ نوع اموالی که زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند و کیفیّت آن
حکم ارث نسبت به ازدواجی که در مرض موت واقع شده
مسأله 1261. اگر فردی در مرض متّصل به موت[1] با زنی ازدواج کند و قبل از نزدیکی با او به سبب همان مرض بمیرد، عقد ازدواج باطل میشود.
بنابراین، زن از آن مرد ارث نمیبرد، مهریه برایش ثابت نمیباشد و لازم نیست عدّۀ وفات نگهدارد؛
امّا اگر به سبب دیگری مانند قتل یا تصادف یا بیماری دیگری بمیرد، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
شایان ذکر است، در هر دو صورت اگر نزدیکی با زن[2] انجام شده، عقد ازدواج صحیح است و تمام احکام مربوط به آن جاری میشود.
مسأله 1262. اگر فردی در مرض متّصل به موت با زنی ازدواج کند و قبل از نزدیکی، زوجهاش زودتر از وی بمیرد، سپس خودش به سبب همان مرض بمیرد، عقد ازدواج باطل میشود و برای زن مهریهای ثابت نیست و لازم نیست عدّۀ وفات نگه دارد و نیز فرد مذکور که بعد از وفات زن فوت شده، از وی (زن) ارث نمیبرد؛
امّا اگر فرد به سبب دیگری مثل قتل یا تصادف یا بیماری دیگری بمیرد، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
شایان ذکر است، در هر دو صورت اگر نزدیکی با زن[3] انجام شده، عقد ازدواج صحیح است و تمام احکام مربوط به آن جاری میشود.
مسأله 1263. منظور از «مرض متّصل به موت»، بیماری است که شخص همراه آن در معرض خطر و مرگ باشد؛ امّا شامل مواردی مانند تب خفیف که اتّفاقاً و برخلاف معمول موجب مرگ شخص گردد، نمیشود.
مسأله 1264. اگر «مرض متّصل به موت» طولانی مدّت باشد، چنانچه ازدواج مذکور در اواخر آن، که نزدیک به وفات اوست انجام شده، حکم ذکر شده در فرض عدم نزدیکی - که در مسائل «1261 و 1262» بیان شد - در مورد آن جاری میشود؛
امّا اگر ازدواج در مرض موت قبل از زمان مذکور انجام شود، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در مورد آن ترک نشود.
مسأله 1265. اگر زن در مرض متّصل به موت، به عقد دائم مردی در آید و زن به همان مرض یا سبب دیگر ی بمیرد، ازدواج صحیح است و شوهرش هرچند با او نزدیکى نکرده باشد، از او ارث میبرد.
بنابراین، زن از آن مرد ارث نمیبرد، مهریه برایش ثابت نمیباشد و لازم نیست عدّۀ وفات نگهدارد؛
امّا اگر به سبب دیگری مانند قتل یا تصادف یا بیماری دیگری بمیرد، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
شایان ذکر است، در هر دو صورت اگر نزدیکی با زن[2] انجام شده، عقد ازدواج صحیح است و تمام احکام مربوط به آن جاری میشود.
مسأله 1262. اگر فردی در مرض متّصل به موت با زنی ازدواج کند و قبل از نزدیکی، زوجهاش زودتر از وی بمیرد، سپس خودش به سبب همان مرض بمیرد، عقد ازدواج باطل میشود و برای زن مهریهای ثابت نیست و لازم نیست عدّۀ وفات نگه دارد و نیز فرد مذکور که بعد از وفات زن فوت شده، از وی (زن) ارث نمیبرد؛
امّا اگر فرد به سبب دیگری مثل قتل یا تصادف یا بیماری دیگری بمیرد، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.
شایان ذکر است، در هر دو صورت اگر نزدیکی با زن[3] انجام شده، عقد ازدواج صحیح است و تمام احکام مربوط به آن جاری میشود.
مسأله 1263. منظور از «مرض متّصل به موت»، بیماری است که شخص همراه آن در معرض خطر و مرگ باشد؛ امّا شامل مواردی مانند تب خفیف که اتّفاقاً و برخلاف معمول موجب مرگ شخص گردد، نمیشود.
مسأله 1264. اگر «مرض متّصل به موت» طولانی مدّت باشد، چنانچه ازدواج مذکور در اواخر آن، که نزدیک به وفات اوست انجام شده، حکم ذکر شده در فرض عدم نزدیکی - که در مسائل «1261 و 1262» بیان شد - در مورد آن جاری میشود؛
امّا اگر ازدواج در مرض موت قبل از زمان مذکور انجام شود، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در مورد آن ترک نشود.
مسأله 1265. اگر زن در مرض متّصل به موت، به عقد دائم مردی در آید و زن به همان مرض یا سبب دیگر ی بمیرد، ازدواج صحیح است و شوهرش هرچند با او نزدیکى نکرده باشد، از او ارث میبرد.
[1]. با توضیحی که در مسائل بعد ذکر میشود.
[2]. هرچند نزدیکی از پشت باشد.
[3]. همان