کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
حکم ارث نسبت به ازدواجی که در مرض موت واقع شده ←
→ ارث در ازدواج موقّت
نوع اموالی که زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند و کیفیّت آن
مسأله 1251. شوهر از همۀ اموال همسرش - اموال منقول و غیر منقول، زمین و غیر زمین - ارث میبرد.
مسأله 1252. ارث بردن زوجه از اموال شوهرش به شرح ذیل است:
الف. زوجه از زمین ملکی ارث نمیبرد، نه از خود زمین و نه از قیمت آن و فرقی بین زمین خانه، زمین باغ، زمین زراعت و غیر آن نیست؛ همین طور زوجه از زمین مَوات، چه قبل از احیای آن و چه بعد از احیاء، ارث نمیبرد.
ب. زوجه از خودِ بناء و ساختمان و نیز درختان کاشته شده[1] و اشیایی از این قبیل که معمولاً نقل و انتقال داده نمیشوند، ارث نمیبرد؛ ولی از قیمت آنها ارث مىبرد.
بنابراین، وی در عین موارد مذکور سهمی ندارد و فقط از مالیّت آنها سهم میبرد و با ورثه شریک است[2] و اگر ورثه، سهم الارث زوجه را از قیمت آن اشیاء به صورت نقدی به وی بپردازند، باید قبول کند؛
البتّه، سایر ورثه میتوانند در صورت تمایل، سهم الارث زوجه را از عین آن اموال بدهند و در این صورت، زوجه مانند سایر ورثه در آن اموال شریک میشود و حقّ مطالبۀ قیمت ندارد و اگر پس از آن، ورثه پشیمان شده و بخواهند قیمت آن اموال را به زوجه بدهند، بر وی واجب نیست قبول کند.
ج. زوجه نسبت به پول و وجوه نقدی،[3] سکّۀ طلا، اثاث منزل، کتاب، ماشین، موبایل، تبلت، رایانه و سایر اموال غیر از موارد فوق در قسمت «الف» و «ب»، مانند ورثۀ دیگر محسوب شده و به مقدار سهم الارث خویش، با آنان شریک میباشد[4] و ورثه نمىتوانند او را مجبور به قبول قیمت آنها نمایند و تفصیل حکم در مسائل آینده بیان میشود.[5]
مسأله 1253. زوجه از حقّى که مربوط به زمین است - نه از خود زمین - ارث مىبرد. بنابراین، زوجه از «حقّ تحجیر» نسبت به زمین مَواتی که قبل از آباد شدن، اطراف آن سنگچینی یا علامتگذاری شده ارث میبرد.[6]
همین طور، زوجه از «سرقفلى مغازه و اماکن تجاری»[7] و «حقّ تقدیمی» یا «حقّ پذیره»[8] زمینهاى وقفی و سایر حقوق قابل نقل و انتقال مانند «حقّ آب» مربوط به چاه و قنات و «حقّ انشعاب آب»، ارث مىبرد.
مسأله 1254. ملاک در تشخیص «اشیای غیر منقول» که زوجه فقط از قیمت آنها ارث میبرد[9] و نیز «اشیای منقول» که زوجه از عین آنها ارث میبرد،[10] عرف میباشد.
بنابراین، زوجه نسبت به اشیایی که عرفاً جزء بناء و ساختمان محسوب میگردد و معمولاً در خرید و فروش همراه خانه معامله مىشود - مانند کنتور آب، برق و گاز، لولهکشی ساختمان - از قیمت آنها ارث میبرد و نسبــت به اثاث منزل - مانند فرش، ظروف، مبل، یخچال و بخاری - در عین آنها با سایر ورثه شریک میباشد.
همین طور، حیوانات - مانند گوسفند، گاو، شتر، اسب - و وسائل نقلیه - مانند دوچرخه، موتور، ماشین - و نیز برخی از وسایل و تجهیزاتی که در زراعت و کشاورزی استفاده میشود - مانند تراکتور، تیلر، کمباین، گاو آهن، داس، بیل و کلنگ - یا برخی از ابزار آلات سایر حرفهها، از اشیای منقول محسوب میشوند.
مسأله 1255. میوهها و محصولاتی که هنگام وفات فرد هنوز چیده نشده، چنانچه چیدن و خوردن آنها با همان حال متعارف باشد، مثل غوره یا خِلال (خارک)،[11] جزء منقولات محسوب میشود؛
در غیر این صورت، در حکم غیر منقولات است مانند میوۀ نارس که چیدن و خوردنش در آن حال، متعارف نیست.
همچنین، زراعتهایى که اصل و ریشۀ ثابت در زمین دارند، اصل و ریشههایشان جزء غیر منقولات محسوب شده و ثمرۀ آنها در صورتى که چیدن و خوردنشان در همان حال متعارف باشد، جزء منقولات به حساب مىآید، مانند گُل زعفران که پیازچۀ آن در زمین باقى مىماند و گُل آن جهت استفاده از زعفران موجود در آن، چیده مىشود.
مسأله 1256. چاه آب، قنات، چشمه و مانند آن حکم زمین را دارد و آجر و اشیایی که در ساخت آن به کار رفته، در حکم ساختمان و بناء است؛ ولی آبهایی که در هنگام وفات فرد در چاه، قنات و استخر و مانند آن موجود است از اشیای منقول محسوب میشود.[12]
شایان ذکر است، چنانچه فرد سردابی را حفر نماید یا چاهى را حفر کرده، ولی قبل از آنکه به حدّ جوشش و جارى شدن آب برسد فوت نماید، حکم بناء را دارد.
مسأله 1257. اگر بخواهند ساختمان و بناء و درخت و مانند آن را قیمت نمایند، باید همان طور که نزد کارشناسان قیمتگذارى معمول و متعارف است، حساب کنند به این صورت که آنها را با همان شکل عادی و طبیعی در زمین و با حفظ هیأت اجتماعى فعلیشان و لحاظ خصوصیّات عرصه و اعیان، قیمتگذارى نمایند.[13]
مسأله 1258. اموالی که زوجه، فقط از قیمتِ آن ارث میبرد،[14] باید قیمت آنها در هنگامی که سهم الارث زوجه از آن اموال پرداخت میشود محاسبه گردد، نه قیمت هنگام وفات متوفّى.[15]
مسأله 1259. هر گونه تصرّف زوجه در اموالی که وی فقط از قیمت آنها ارث میبرد،[16] باید با رضایت سایر ورثه باشد.
از طرفی، سایر ورثه نمیتوانند بدون رضایت وی در اموال مذکور تصرّفی که موجب انتقال ملکیّت آنها میشود - مانند فروش یا بخشش یا صلح - یا تصرّفی که موجب کاهش قیمت آنها میشود - مانند تخریب یا آسیب رساندن به آن - انجام دهند، مگر بعد از اینکه سهم الارث وی را بپردازند. بنابراین، سایر تصرّفات مثل رفت و آمد و سکونت در منزل، نماز خواندن اشکال ندارد.
مسأله 1260. اگر ورثه به جهت عذرى یا بدون عذر، پرداخت سهم الارث زوجه را از اموالی که وی فقط از قیمت آنها[17] ارث میبرد، تأخیر اندازند، زوجه حقّ مطالبۀ اجرت المثل آن اموال[18] را تا زمان دریافت حقّش ندارد؛
همین طور، چنانچه ورثه اموال مذکور را اجاره دهند، زوجه سهمی از اجاره بها ندارد؛[19] نیز اگر مثلاً نهالی که به ارث رسیده، پس از فوت مورّث، رشد نموده و تبدیل به درختى شود یا در آن مدّت میوه دهد، زوجه سهمی در میوه یا نمای مذکور نــدارد؛ البتّه، تأخیر عمدی و بدون عذر در پرداخت ارث زوجه، معصیت محسوب میشود و ورثه نباید در این امر کوتاهی نمایند.
مسأله 1252. ارث بردن زوجه از اموال شوهرش به شرح ذیل است:
الف. زوجه از زمین ملکی ارث نمیبرد، نه از خود زمین و نه از قیمت آن و فرقی بین زمین خانه، زمین باغ، زمین زراعت و غیر آن نیست؛ همین طور زوجه از زمین مَوات، چه قبل از احیای آن و چه بعد از احیاء، ارث نمیبرد.
ب. زوجه از خودِ بناء و ساختمان و نیز درختان کاشته شده[1] و اشیایی از این قبیل که معمولاً نقل و انتقال داده نمیشوند، ارث نمیبرد؛ ولی از قیمت آنها ارث مىبرد.
بنابراین، وی در عین موارد مذکور سهمی ندارد و فقط از مالیّت آنها سهم میبرد و با ورثه شریک است[2] و اگر ورثه، سهم الارث زوجه را از قیمت آن اشیاء به صورت نقدی به وی بپردازند، باید قبول کند؛
البتّه، سایر ورثه میتوانند در صورت تمایل، سهم الارث زوجه را از عین آن اموال بدهند و در این صورت، زوجه مانند سایر ورثه در آن اموال شریک میشود و حقّ مطالبۀ قیمت ندارد و اگر پس از آن، ورثه پشیمان شده و بخواهند قیمت آن اموال را به زوجه بدهند، بر وی واجب نیست قبول کند.
ج. زوجه نسبت به پول و وجوه نقدی،[3] سکّۀ طلا، اثاث منزل، کتاب، ماشین، موبایل، تبلت، رایانه و سایر اموال غیر از موارد فوق در قسمت «الف» و «ب»، مانند ورثۀ دیگر محسوب شده و به مقدار سهم الارث خویش، با آنان شریک میباشد[4] و ورثه نمىتوانند او را مجبور به قبول قیمت آنها نمایند و تفصیل حکم در مسائل آینده بیان میشود.[5]
مسأله 1253. زوجه از حقّى که مربوط به زمین است - نه از خود زمین - ارث مىبرد. بنابراین، زوجه از «حقّ تحجیر» نسبت به زمین مَواتی که قبل از آباد شدن، اطراف آن سنگچینی یا علامتگذاری شده ارث میبرد.[6]
همین طور، زوجه از «سرقفلى مغازه و اماکن تجاری»[7] و «حقّ تقدیمی» یا «حقّ پذیره»[8] زمینهاى وقفی و سایر حقوق قابل نقل و انتقال مانند «حقّ آب» مربوط به چاه و قنات و «حقّ انشعاب آب»، ارث مىبرد.
مسأله 1254. ملاک در تشخیص «اشیای غیر منقول» که زوجه فقط از قیمت آنها ارث میبرد[9] و نیز «اشیای منقول» که زوجه از عین آنها ارث میبرد،[10] عرف میباشد.
بنابراین، زوجه نسبت به اشیایی که عرفاً جزء بناء و ساختمان محسوب میگردد و معمولاً در خرید و فروش همراه خانه معامله مىشود - مانند کنتور آب، برق و گاز، لولهکشی ساختمان - از قیمت آنها ارث میبرد و نسبــت به اثاث منزل - مانند فرش، ظروف، مبل، یخچال و بخاری - در عین آنها با سایر ورثه شریک میباشد.
همین طور، حیوانات - مانند گوسفند، گاو، شتر، اسب - و وسائل نقلیه - مانند دوچرخه، موتور، ماشین - و نیز برخی از وسایل و تجهیزاتی که در زراعت و کشاورزی استفاده میشود - مانند تراکتور، تیلر، کمباین، گاو آهن، داس، بیل و کلنگ - یا برخی از ابزار آلات سایر حرفهها، از اشیای منقول محسوب میشوند.
مسأله 1255. میوهها و محصولاتی که هنگام وفات فرد هنوز چیده نشده، چنانچه چیدن و خوردن آنها با همان حال متعارف باشد، مثل غوره یا خِلال (خارک)،[11] جزء منقولات محسوب میشود؛
در غیر این صورت، در حکم غیر منقولات است مانند میوۀ نارس که چیدن و خوردنش در آن حال، متعارف نیست.
همچنین، زراعتهایى که اصل و ریشۀ ثابت در زمین دارند، اصل و ریشههایشان جزء غیر منقولات محسوب شده و ثمرۀ آنها در صورتى که چیدن و خوردنشان در همان حال متعارف باشد، جزء منقولات به حساب مىآید، مانند گُل زعفران که پیازچۀ آن در زمین باقى مىماند و گُل آن جهت استفاده از زعفران موجود در آن، چیده مىشود.
مسأله 1256. چاه آب، قنات، چشمه و مانند آن حکم زمین را دارد و آجر و اشیایی که در ساخت آن به کار رفته، در حکم ساختمان و بناء است؛ ولی آبهایی که در هنگام وفات فرد در چاه، قنات و استخر و مانند آن موجود است از اشیای منقول محسوب میشود.[12]
شایان ذکر است، چنانچه فرد سردابی را حفر نماید یا چاهى را حفر کرده، ولی قبل از آنکه به حدّ جوشش و جارى شدن آب برسد فوت نماید، حکم بناء را دارد.
مسأله 1257. اگر بخواهند ساختمان و بناء و درخت و مانند آن را قیمت نمایند، باید همان طور که نزد کارشناسان قیمتگذارى معمول و متعارف است، حساب کنند به این صورت که آنها را با همان شکل عادی و طبیعی در زمین و با حفظ هیأت اجتماعى فعلیشان و لحاظ خصوصیّات عرصه و اعیان، قیمتگذارى نمایند.[13]
مسأله 1258. اموالی که زوجه، فقط از قیمتِ آن ارث میبرد،[14] باید قیمت آنها در هنگامی که سهم الارث زوجه از آن اموال پرداخت میشود محاسبه گردد، نه قیمت هنگام وفات متوفّى.[15]
مسأله 1259. هر گونه تصرّف زوجه در اموالی که وی فقط از قیمت آنها ارث میبرد،[16] باید با رضایت سایر ورثه باشد.
از طرفی، سایر ورثه نمیتوانند بدون رضایت وی در اموال مذکور تصرّفی که موجب انتقال ملکیّت آنها میشود - مانند فروش یا بخشش یا صلح - یا تصرّفی که موجب کاهش قیمت آنها میشود - مانند تخریب یا آسیب رساندن به آن - انجام دهند، مگر بعد از اینکه سهم الارث وی را بپردازند. بنابراین، سایر تصرّفات مثل رفت و آمد و سکونت در منزل، نماز خواندن اشکال ندارد.
مسأله 1260. اگر ورثه به جهت عذرى یا بدون عذر، پرداخت سهم الارث زوجه را از اموالی که وی فقط از قیمت آنها[17] ارث میبرد، تأخیر اندازند، زوجه حقّ مطالبۀ اجرت المثل آن اموال[18] را تا زمان دریافت حقّش ندارد؛
همین طور، چنانچه ورثه اموال مذکور را اجاره دهند، زوجه سهمی از اجاره بها ندارد؛[19] نیز اگر مثلاً نهالی که به ارث رسیده، پس از فوت مورّث، رشد نموده و تبدیل به درختى شود یا در آن مدّت میوه دهد، زوجه سهمی در میوه یا نمای مذکور نــدارد؛ البتّه، تأخیر عمدی و بدون عذر در پرداخت ارث زوجه، معصیت محسوب میشود و ورثه نباید در این امر کوتاهی نمایند.
[1]. فرقی بین درختان بزرگ و کوچک (درختچه)، درختانی که میوه میدهند و درختان بدون میوه نیست.
[2]. به عبارتی، سهم الارث زوجه به صورت «شرکت در مالیّت» اموال مذکور است؛ نه «شرکت در عینیّت» آنها.
[3]. این حکم شامل پول و وجوه نقدی که متوفّیٰ از دیگران طلبکار است نیز میشود.
[4]. به صورت شرکت در عینیّت اموال.
[5]. شایان ذکر است اگر زوج پسر داشته باشد، در صورت فوت «حَبْوه» اختصاص به پسر بزرگتر وی دارد که توضیح آن در مسائل «1269 و بعد از آن» ذکر میشود و زوجه و سایر ورثه، در «حَبْوه» سهمی ندارند.
[6]. توضیح کامل معنای «حقّ تحجیر» در جلد سوّم، مسألۀ «1356» ذکر شد.
[7]. منظور از «حقّ سرقفلی»، حقّ انتفاع و استفاده از مکان تجاری است که شخص با پرداخت عوض، مالک آن شده است؛ توضیح آن در جلد سوّم، مسائل «609 و 610» ذکر شد.
[8]. گاه متولّى وقف با رعایت موازین شرعی، در ازای دریافت مبلغی زمینهای وقفی را در اختیار اشخاص قرار داده و آنان نسبت به ساخت و ساز و اجاره نمودن ملک از متولّی و سایر تصرّفات متعارف حسب توافق با وی اولویّت پیدا میکنند؛ در عرف رایج از این حقّ، تعبیر به «حقّ تقدیمی» یا «حقّ پذیره» میشود.
[9]. مورد (ب) از مسألۀ «1252».
[10]. مورد (ج) از مسألۀ «1252».
[11]. خرماى نارسى که خوردن آن متعارف است.
[12]. حکم حقّ آب در مسألۀ «1253» ذکر شد.
[13]. بنابراین، شیوههای دیگر قیمتگذاری - مثل اینکه آنها را کَنده شده از زمین فرض نمایند، یا اینکه قیمت آنها را در حالى که بدون اجرت یا با اجرت در همان زمین باقى بمانند حساب نمایند - صحیح نمیباشد.
[14]. توضیح آن در قسمت (ب)، از مسألۀ «1252» ذکر شد.
[15]. بنابراین، اگر به سبب نوسان قیمتها در بازار، قیمت آن اموال از زمان فوت تا هنگام پرداخت سهم الارث زوجه بیشتر یا کمتر شده باشد، باید ارزش فعلی آنها لحاظ شود، هرچند احتیاط مستحب آن است که در صورت تفاوت قیمت، زوجۀ متوفّیٰ و سایر ورثه با هم مصالحه نمایند.
[16]. توضیح آن در قسمت (ب)، از مسألۀ «1252» ذکر شد.
[17]. همان.
[18]. اجارهبهای معمول بازاری آن.
[19]. شایان ذکر است، اگر ورثه، زوجه را در عین این اموال شریک نمایند، احکام شرکت (شرکت در عینیّت) بین زوجه و سایر ورثه جاری میشود؛ توضیح بیشتر مطلب در قسمت (ب)، از مسألۀ «1252» ذکر شد.
بنابراین، در این فرض در صورت تأخیر عمدی در پرداخت سهم الارث زوجه نسبت به اموالی که عرفاً قابل اجاره دادن است مثل ساختمان و بناء، ضامن اجرت المثل سهم الارث زوجه میباشند (توضیح بیشتر در این مورد در جلد سوّم، مسألۀ «1497» ذکر شد).
همچنین، در این فرض اگر بنای مذکور را بدون اذن زوجۀ متوفّیٰ اجاره دهند، اجاره نسبت به سهم الارث زوجه، فضولی محسوب میشود.