کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
وقف مشاع ←
→ 6. با استفاده از بین نرود
7. معیّن باشد
مسأله 840. اگر مال وقف شده، معیّن نباشد؛ مثلاً بگوید: یکی از دو خانهام را وقف کردم در حالیکه هنگام وقف خانۀ وقفی مشخّص نباشد، وقف باطل است؛
البتّه وقف مقداری از مال به صورت کلّی در معیّن[1] مثل آنکه فردی 100 متر مربّع از یک قطعه زمین مشخّص که قسمتهای مختلف آن یکسان هستند، را وقف کند، چنین وقفی در غیر وقف مسجد صحیح است.
مسأله 841. اگر فرد زمینی را برای امور متعدّدی - غیر از مسجد- مانند «مدرسه و کتابخانه» یا «حسینیّه و متعلّقات آن» بدون اینکه محدودۀ هر یک را تعیین کند، وقف نماید و در هنگام وقف در نظر داشته باشد بعداً خود یا متولّی، محدودۀ آنها را تعیین کند، وقف صحیح است؛
پس اگر فرد زمینی را با توضیحات مذکور به عنوان «حسینیّه و متعلّقات آن مانند سرویس بهداشتی، آشپزخانه، اتاق سرایدار، انبار، راه روهای ورودی و خروجی، کفشداری» وقف کند و تعیین محدودۀ هر مورد را به متولّی واگذار کند، متولّی میتواند بعداً محلّ مناسبی برای هر یک از آنها در نظر بگیرد.
مسأله 842. در وقف مسجد باید «محدودۀ اصلی مسجد»[2] مشخّص باشد. بنابراین، اگر انسان زمینی را به عنوان مسجد و امور متعلّق به آن - مانند سرویس بهداشتی، وضوخانه، آبدارخانه، اتاق سرایدار - وقف کند، در صورتی که هنگام وقف «محدودۀ اصلی مسجد» معلوم نباشد، وقف باطل است؛[3]
بلکه اگر هنگام وقف مثلاً 300 متر مربّع از زمین 600 متر ی را «محدودۀ اصلی مسجد» و بقیّه را متعلّقات مسجد قرار دهد، ولی محلّ «محدودۀ اصلی مسجد» را مشخّص نکند، چنین وقفی نیز صحیح نمیباشد؛
امّا چنانچه مقدار و محلّ «محدودۀ اصلی مسجد» را تعیین کند - مثلاً 300 متر مربّع جنوبی زمین در محدودۀ مشخّص را مسجد و بقیّه را به عنوان امور متعلّق به مسجد قرار دهد - وقف صحیح است، هرچند محدوده و مقدار هر یک از متعلّقات مثل سرویس بهداشتی و آبدارخانه را تعیین نکرده باشد.
همچنین، اگر واقف قصد داشته باشد بنایی را در چند طبقه بسازد و مثلاً طبقۀ همکف را مسجد و طبقۀ فوقانی را اتاق خادم و طبقۀ تحتانی را وضو خانه و سرویس بهداشتی مسجد قرار دهد، باید علاوه بر مشخّص بودن مساحت و محلّ «محدودۀ اصلی مسجد»، ارتفاع و عمق آن را نیز مشخّص نماید.
البتّه وقف مقداری از مال به صورت کلّی در معیّن[1] مثل آنکه فردی 100 متر مربّع از یک قطعه زمین مشخّص که قسمتهای مختلف آن یکسان هستند، را وقف کند، چنین وقفی در غیر وقف مسجد صحیح است.
مسأله 841. اگر فرد زمینی را برای امور متعدّدی - غیر از مسجد- مانند «مدرسه و کتابخانه» یا «حسینیّه و متعلّقات آن» بدون اینکه محدودۀ هر یک را تعیین کند، وقف نماید و در هنگام وقف در نظر داشته باشد بعداً خود یا متولّی، محدودۀ آنها را تعیین کند، وقف صحیح است؛
پس اگر فرد زمینی را با توضیحات مذکور به عنوان «حسینیّه و متعلّقات آن مانند سرویس بهداشتی، آشپزخانه، اتاق سرایدار، انبار، راه روهای ورودی و خروجی، کفشداری» وقف کند و تعیین محدودۀ هر مورد را به متولّی واگذار کند، متولّی میتواند بعداً محلّ مناسبی برای هر یک از آنها در نظر بگیرد.
مسأله 842. در وقف مسجد باید «محدودۀ اصلی مسجد»[2] مشخّص باشد. بنابراین، اگر انسان زمینی را به عنوان مسجد و امور متعلّق به آن - مانند سرویس بهداشتی، وضوخانه، آبدارخانه، اتاق سرایدار - وقف کند، در صورتی که هنگام وقف «محدودۀ اصلی مسجد» معلوم نباشد، وقف باطل است؛[3]
بلکه اگر هنگام وقف مثلاً 300 متر مربّع از زمین 600 متر ی را «محدودۀ اصلی مسجد» و بقیّه را متعلّقات مسجد قرار دهد، ولی محلّ «محدودۀ اصلی مسجد» را مشخّص نکند، چنین وقفی نیز صحیح نمیباشد؛
امّا چنانچه مقدار و محلّ «محدودۀ اصلی مسجد» را تعیین کند - مثلاً 300 متر مربّع جنوبی زمین در محدودۀ مشخّص را مسجد و بقیّه را به عنوان امور متعلّق به مسجد قرار دهد - وقف صحیح است، هرچند محدوده و مقدار هر یک از متعلّقات مثل سرویس بهداشتی و آبدارخانه را تعیین نکرده باشد.
همچنین، اگر واقف قصد داشته باشد بنایی را در چند طبقه بسازد و مثلاً طبقۀ همکف را مسجد و طبقۀ فوقانی را اتاق خادم و طبقۀ تحتانی را وضو خانه و سرویس بهداشتی مسجد قرار دهد، باید علاوه بر مشخّص بودن مساحت و محلّ «محدودۀ اصلی مسجد»، ارتفاع و عمق آن را نیز مشخّص نماید.
[1]. معنای کلّی در معیّن در جلد سوّم، مسألۀ «84» ذکر شد.
[2]. هرچند گاه در عبارات عرفی مسامحه شده و به متعلّقات مسجد - همچون سرویس بهداشتی و وضو خانه - نیز مسجد گفته میشود، امّا متعلّقات مسجد شرعاً جزء «محدودۀ اصلی مسجد» نمی باشد و منظور از مسجد در احکام ویژۀ مسجد، همان «محدودۀ اصلی» میباشد.
شایان توجّه است، صحن حیاط مسجد در برخی موارد جزء محدودۀ اصلی مسجد میباشد، همانند صحن مسجد گوهرشاد در مشهد مقدّس و در برخی موارد جزء متعلّقات مسجد است و این امر بستگی به کیفیّت وقف اولیّه دارد.
[3]. منظور مسجد شرعی است و حکم مساجد عرفی که در زمینهای وقفی ساخته میشود و با توضیح مسألۀ «829» نمازخانه محسوب میشود، مانند سایر موقوفات است.