پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)(چاپ 1403)

3. استفادۀ حلال داشته باشد و برای حلال وقف شود ← → 1. قبلاً وقف نشده باشد

2. خود شیء (عین)[1] باشد؛ نه منفعت و حقّ و دین

مسأله 826. وقف «دَین» صحیح نیست؛ پس اگر فرد بگوید: «فرشی را که از حسین طلبکارم، وقف حسینیّه نمودم»،[2] وقف باطل است.
همین طور، اگر کسی «منفعت یک مال» را وقف کند، چنین وقفی صحیح نمی‌باشد. بنابراین، وقف منفعت خانه یا مغازه و مانند آن - بدون اینکه خود مغازه و خانه وقف باشد - باطل است.[3]
مسأله 827. وقف «حقّ» باطل است؛[4] پس وقف سرقفلی[5] یا وقف حقّ تقدیمی یا حقّ پذیره در زمین‌های وقفی[6] یا وقف حقّ تحجیر[7] و مانند آن صحیح نمی‌باشد.
شایان ذکر است، برای رسیدن به این هدف می­توان از عقد مصالحه استفاده نمود؛ مثلاً کسی که می­خواهد سرقفلی مغازه­اش را به حسینیّه واگذار کند، می‌تواند آن را به حسینیّه صلح نماید و متولّی حسینیّه صلح مذکور را قبول کند.
مسأله 828. اگر فردی که زمین موقوفه را در اختیار دارد و مالک حقّ تقدیمی یا حقّ پذیرۀ زمین وقفی است و از متولّی شرعی وقف، اجازۀ احداث بناء و ساختمان در آن وقف را داشته، اقدام به احداث بناء در آن نماید و ملک مذکور را که متشکّل از زمین و ساختمان است، وقف کند (غیر از وقف مسجد)، هرچند وقف زمین و حقّ تقدیمی یا حقّ پذیرۀ آن باطل است، امّا با توجّه به اینکه وقف بناء (ساختمان) آن صحیح به حساب می‌آید، باید تا وقتی ساختمان موجود در زمان وقف از بین نرفته، آن ملک در جهت وقف به کار گرفته شود.
شایان ذکر است، این امر پس از فوت واقف که حقّ تقدیمی یا حقّ پذیره به ورثه منتقل می‌شود نیز جاری است. بنابراین، ورثه تا زمانی که ساختمان اولیّه باقی است، حقّ مزاحمت با کاربری وقف را ندارند؛
زمین مذکور پس از خراب شدن بناء، در اختیار ورثه قرار می‌گیرد تا هر طور بخواهند -بر اساس ضوابط حقّ تقدیمی یا حقّ پذیره - از آن استفاده کنند.[8]
مسأله 829. اگر انسان ملکی (متشکّل از زمین و ساختمان) را که زمین آن وقفی بوده و فرد مالک حقّ تقدیمی یا حقّ پذیرۀ آن است با توضیحی که در مسألۀ قبل ذکر شد، به عنوان «مسجد شرعی» وقف کند، چنین وقفی هم نسبت به زمین (و نیز حقّ تقدیمی یا حقّ پذیره) و هم نسبت به ساختمان باطل است؛[9]
البتّه، اگر فرد قصد داشته باشد محلّ مذکور نماز‌خانه و مصلّیٰ باشد (مسجد عرفی)، نه مسجد شرعی، حکم مسألۀ قبل در مورد آن جاری می‌شود.[10]
مسأله 830. اگر کسی که مالک سرقفلی مکان تجاری یا حقّ تقدیمی یا حقّ پذیرۀ زمین وقفی است و اجازۀ واگذاری آن را دارد بخواهد آن را برای صرف در جهات خیر واگذار کند، از آنجا که وقف آن صحیح نیست، می‌تواند حقّ تقدیمی یا پذیره یا سرقفلی را به یک مؤسّسه یاخیریّه یا موقوفه و مانند آن (جهت عرفی) صلح کند و شرط نماید که متولّیِ آن جهت، از محلّ مورد نظر فقط برای جهت خیری که واگذار کننده در نظر دارد استفاده نماید.
مسأله 831. وقف انواع مختلف رایانه، تبلت، تلفن همراه، سِروِرهای اینترنتی و ابزارهای فیزیکیِ ذخیره سازی اطلاعات مانند هارد دیسک، فلش مِمُوری، سی دی و دی وی دی و مانند آن برای استفاده­های حلال صحیح است؛
ولی وقف فضای مجازی مانند سایت، وبگاه، وبلاگ، شبکه­های اجتماعی و صفحات آن، موتورهای جستجوگر (مرورگرهای اینترنتی)، پست­های الکترونیک و نیز وقف نرم افزار، بازی­های رایانه­ای و مانند آن صحیح نیست.[11]

[1]. مراد از عین، عین حقیقی است نه عین اعتباری (مجازی).
[2]. مثل اینکه فرشی را به صورت سلف یا کلّی در ذمّه خریداری کرده و بخواهد این طلب خویش را قبل از قبض و تحویل وقف کند.
[3]. اگر انسان بخواهد بدون اینکه خانۀ خود را از ملکیّت خویش خارج کند، منافع آن را به‌طور مجّانی برای مدّتی یا برای همیشه به دیگری واگذار کند، می‌تواند از «حبس» و ملحقات آنکه در مسائل «978 و بعد از آن» ذکر می‌شود، استفاده کند. همین طور، می­توان با «عقد صلح» منافع خانه را به‌طور موقّت یا دائم به دیگری منتقل گردد.
[4]. به‌طور کلّی وقف و همین طور هبه، نسبت به «حقّ سرقفلی اماکن تجاری» یا «حقّ پذیره یا حقّ تقدیمی زمین­های وقفی» یا سایر حقوقی که شرعاً قابل نقل و انتقال است صحیح نیست. همچنین، صحّت بیع آنها محلّ اشکال است که توضیح آن در جلد سوّم مسألۀ «141» ذکر شد و امّا صلح با عوض یا بدون عوض موارد مذکور اشکال ندارد.
[5]. منظور از حقّ سرقفلی، حقّ انتفاع و استفاده از مکان تجاری است که شخص با پرداخت عوض، مالک آن شده است؛ توضیح آن در جلد سوّم، مسائل «609 و 610» ذکر شد.
[6]. گاه متولّى وقف با رعایت مصلحت وقف و موازین شرعی، در ازای دریافت مبلغی زمین­های وقفی را در اختیار اشخاص قرار داده و آنان نسبت به ساخت و ساز و اجاره نمودن ملک از متولّی و سایر تصرّفات متعارف حسب توافق با وی اولویّت پیدا می­کنند، که در عرف رایج از این حق، تعبیر به «حقّ تقدیمی» یا «حقّ پذیره» می­شود.
[7]. توضیح معنای حقّ تحجیر، در جلد سوّم مسألۀ «1356» ذکر شد.
[8]. برای اینکه حقّ تقدیمی یا حقّ پذیرۀ زمین وقفی نیز به نهاد وقف منتقل شود و به ورثۀ واقف ارث نرسد، می‌توان از عقد مصالحه استفاده نمود؛ مثلاً اگر بنای مذکور به عنوان حسینیّه وقف شده است، واقف می­تواند حقّ تقدیمی یا حقّ پذیرۀ زمین را به نهاد وقف (حسینیّه) صلح کند و متولّی حسینیّه صلح مذکور را قبول نماید. بدین ترتیب، هرچند وقف حقّ صحیح نمی­باشد، ولی با صلح آن به حسینیّه، ملکیّت حقّ مذکور، به حسینیّه منتقل می­شود و حتّی پس از خراب شدن بناء قبلی در اختیار ورثه قرار نمی‌گیرد.
[9]. از آنجا که وقف مسجد از نوع اوّل وقف، یعنی وقف تحریر - که توضیح آن در مسائل «764 و 821» ذکر شد - می‌باشد، نمی­توان در زمینی که قبلاً وقف شده، مسجد شرعی بناء نمود.
[10]. بنابراین، مساجدی که در زمین‌های وقفی بناء شده‌اند، چنانچه احتمال عقلایی داده شود مقصود واقف، وقف آن به عنوان نمازخانه و مصلّیٰ (مسجد عرفی) بوده، وقف آن باطل به حساب نمی‌آید، بلکه صحیح است و تصرّف در آن در جهت کاربری وقف جایز است.
[11]. البتّه واگذاری فضاهای مجازی مانند سایت یا نرم افزار یا بازی­های رایانه­ای از طریق مصالحه یا وصیّت امکان‌پذیر است؛ مثلاً فردی که قصد دارد در زمان حیاتش سایت مذهبی خود را به یک مجتمع فرهنگی واگذار نماید «به عنوان مُصالِح» می­گوید: «مصالحه می­نمایم که سایت خویش به همراه نام کاربری (شناسه) و رمز عبور (پسورد) آن را در اختیار مجتمع فرهنگی به‌طور مجّانی یا در ازای مبلغ معیّن واگذار نمایم و مسؤول مجتمع فرهنگی «به عنوان مُتصالح»، صلح مذکور را قبول می­کند.
همین طور، فرد می­تواند با رعایت شرایط وصیّت، نسبت به واگذاری سایت مذکور بعد از وفاتش به مجتمع فرهنگی مذکور و مانند آن وصیّت نماید.
3. استفادۀ حلال داشته باشد و برای حلال وقف شود ← → 1. قبلاً وقف نشده باشد
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français