کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
تعریف طلاق مبارات ←
→ شرط سوّم: صیغۀ مخصوص طلاق خلع خوانده شود
صیغههای طلاق خلع
مسأله 564. اگر خود زن و شوهر بخواهند طلاق خلع را واقع سازند، کافی است با رعایت شرایط صحیح بودن طلاق به صورت ذیل عمل کنند:
- ابتدا زن (در صورتی که بخواهد تمام مهریه را در عوض طلاق بذل کند) خطاب به شوهر بگوید:
«بَذَلْتُ لَکَ مَا عَلَیْکَ مِنَ الْمَهْرِ لِتُطَلِّقَنى»؛ یعنى «مهرى را که از تو طلبکارم به تو بذل نمودم تا من را طلاق دهى».
امّا در صورتی که زن مال معلوم دیگرى - غیر از مهریّه - را بذل مىکند بگوید: «بَذَلْتُ لَکَ الشَّیْءَ الْمَعْلُوْمَ لِتُطَلِّقَنى»؛ یعنى «فلان مال معلوم را به تو بذل نمودم تا من را طلاق دهی».
- سپس زوج (که مثلاً نام همسرش فاطمه است) بگوید:
«زَوْجَتى فاطِمَةُ خَلَعْتُهَا عَلىٰ مَا بَذَلَتْ» و بنابر احتیاط مستحب نیز بگوید: «فَهىَ طَالِقٌ عَلىٰ مَا بَذَلَتْ»؛ یعنى «همسرم فاطمه را در مقابل چیزى که بذل نموده طلاق خلع دادم، او آزاد و رها است».
همین طور، کافی است زوج (پس از بذل زن) بگوید: «زَوْجَتى فاطِمَةُ مُخْتَلِعَةٌ عَلیٰ ما بَذَلَتْ» یا بگوید: «زَوْجَتى فاطِمَةُ طالِقٌ عَلیٰ ما بَذَلَتْ».
مسأله 565. اگر زن فردی را وکیل کند که مهریه یا مال دیگرى را به شوهرش در ازای طلاق خلع بذل نماید و شوهر نیز همان فرد را وکیل کند که زن را طلاق خلع دهد، کافی است با رعایت شرایط صحیح بودن طلاق، به صورت ذیل عمل کنند:
چنانچه مثلاً نام زن فاطمه و نام مرد محمّد باشد و زن بخواهد مهریۀ خود را بذل کند:
- ابتدا وکیل از طرف زن برای انجام طلاق خلع، یکى از جملات ذیل را بگوید:
الف. «عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلَتى فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِّلى مُحَمَّدٍ لِیَخْلَعَها عَلَیْه»؛
ب. «عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلَتى فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِّلى مُحَمَّدٍ لِیُطَلِّقَها»؛
ج. «عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلَتى فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِّلى مُحَمَّدٍ لِیَخْلَعَها عَلَیْه وَیُطَلِّقَها».
در صورتى که زن مال دیگری - غیر از مهریه - را بذل میکند، به جاى عبارت «مَهْرَها»، عبارت «الشَّیْءَ الْمَعْلُوْمَ» یا نام آن مال را ذکر کند.
سپس به وکالت از مرد یکی از صیغههای ذیل را بگوید:
الف. «خَلَعْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلى عَلىٰ مَا بَذَلَتْ»؛
ب. «زَوْجَةُ مُوَکِّلى مُخْتَلِعَةٌ عَلىٰ مَا بَذَلَتْ»؛
ج. «زَوْجَةُ مُوَکِّلى طَالِقٌ عَلىٰ مَا بَذَلَتْ»؛
د. «خَلَعْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلى عَلىٰ مَا بَذَلَتْ فَهى طَالِقٌ عَلَى مَا بَذَلَتْ»؛
ه . «زَوْجَةُ مُوَکِّلى مُخْتَلِعَةٌ عَلىٰ مَا بَذَلَتْ فَهى طَالِقٌ عَلَى مَا بَذَلَتْ».
مسأله 566. اگر مرد همسرش را وکیل کند تا بعد از بذل مهریه یا مال دیگر، خودش صیغۀ طلاق خلع را جاری نماید، در صورتی که آنچه بذل مینماید مهریهاش بوده و نام شوهر احمد باشد، کافی است با رعایت شرایط صحیح بودن طلاق، به صورت ذیل عمل کند:
- ابتدا بگوید: «بَذَلْتُ لِزَوْجی (أحمد) مَهْریٖ لِیَخْلَعَنی و یُطَلِّقَنی»؛[1]
- سپس به وکالت از شوهرش بگوید:
«عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلی، أَنا مُخْتَلِعَةٌ عَلیٰ ما بَذَلْتُ» یا بگوید: «أَنا طالِقٌ عَلیٰ ما بَذَلْتُ».
مسأله 567. اگر مرد همسرش را وکیل کند که شخص دیگری را وکیل نماید تا وی بعد از بذل مهریه یا مال دیگر، صیغۀ طلاق خلع را جاری نماید، وی میتواند طلاق خلع را به کیفیّتی که در مسألۀ «565» ذکر شد، جاری کند.[2]
- ابتدا زن (در صورتی که بخواهد تمام مهریه را در عوض طلاق بذل کند) خطاب به شوهر بگوید:
«بَذَلْتُ لَکَ مَا عَلَیْکَ مِنَ الْمَهْرِ لِتُطَلِّقَنى»؛ یعنى «مهرى را که از تو طلبکارم به تو بذل نمودم تا من را طلاق دهى».
امّا در صورتی که زن مال معلوم دیگرى - غیر از مهریّه - را بذل مىکند بگوید: «بَذَلْتُ لَکَ الشَّیْءَ الْمَعْلُوْمَ لِتُطَلِّقَنى»؛ یعنى «فلان مال معلوم را به تو بذل نمودم تا من را طلاق دهی».
- سپس زوج (که مثلاً نام همسرش فاطمه است) بگوید:
«زَوْجَتى فاطِمَةُ خَلَعْتُهَا عَلىٰ مَا بَذَلَتْ» و بنابر احتیاط مستحب نیز بگوید: «فَهىَ طَالِقٌ عَلىٰ مَا بَذَلَتْ»؛ یعنى «همسرم فاطمه را در مقابل چیزى که بذل نموده طلاق خلع دادم، او آزاد و رها است».
همین طور، کافی است زوج (پس از بذل زن) بگوید: «زَوْجَتى فاطِمَةُ مُخْتَلِعَةٌ عَلیٰ ما بَذَلَتْ» یا بگوید: «زَوْجَتى فاطِمَةُ طالِقٌ عَلیٰ ما بَذَلَتْ».
مسأله 565. اگر زن فردی را وکیل کند که مهریه یا مال دیگرى را به شوهرش در ازای طلاق خلع بذل نماید و شوهر نیز همان فرد را وکیل کند که زن را طلاق خلع دهد، کافی است با رعایت شرایط صحیح بودن طلاق، به صورت ذیل عمل کنند:
چنانچه مثلاً نام زن فاطمه و نام مرد محمّد باشد و زن بخواهد مهریۀ خود را بذل کند:
- ابتدا وکیل از طرف زن برای انجام طلاق خلع، یکى از جملات ذیل را بگوید:
الف. «عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلَتى فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِّلى مُحَمَّدٍ لِیَخْلَعَها عَلَیْه»؛
ب. «عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلَتى فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِّلى مُحَمَّدٍ لِیُطَلِّقَها»؛
ج. «عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلَتى فاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِّلى مُحَمَّدٍ لِیَخْلَعَها عَلَیْه وَیُطَلِّقَها».
در صورتى که زن مال دیگری - غیر از مهریه - را بذل میکند، به جاى عبارت «مَهْرَها»، عبارت «الشَّیْءَ الْمَعْلُوْمَ» یا نام آن مال را ذکر کند.
سپس به وکالت از مرد یکی از صیغههای ذیل را بگوید:
الف. «خَلَعْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلى عَلىٰ مَا بَذَلَتْ»؛
ب. «زَوْجَةُ مُوَکِّلى مُخْتَلِعَةٌ عَلىٰ مَا بَذَلَتْ»؛
ج. «زَوْجَةُ مُوَکِّلى طَالِقٌ عَلىٰ مَا بَذَلَتْ»؛
د. «خَلَعْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلى عَلىٰ مَا بَذَلَتْ فَهى طَالِقٌ عَلَى مَا بَذَلَتْ»؛
ه . «زَوْجَةُ مُوَکِّلى مُخْتَلِعَةٌ عَلىٰ مَا بَذَلَتْ فَهى طَالِقٌ عَلَى مَا بَذَلَتْ».
مسأله 566. اگر مرد همسرش را وکیل کند تا بعد از بذل مهریه یا مال دیگر، خودش صیغۀ طلاق خلع را جاری نماید، در صورتی که آنچه بذل مینماید مهریهاش بوده و نام شوهر احمد باشد، کافی است با رعایت شرایط صحیح بودن طلاق، به صورت ذیل عمل کند:
- ابتدا بگوید: «بَذَلْتُ لِزَوْجی (أحمد) مَهْریٖ لِیَخْلَعَنی و یُطَلِّقَنی»؛[1]
- سپس به وکالت از شوهرش بگوید:
«عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلی، أَنا مُخْتَلِعَةٌ عَلیٰ ما بَذَلْتُ» یا بگوید: «أَنا طالِقٌ عَلیٰ ما بَذَلْتُ».
مسأله 567. اگر مرد همسرش را وکیل کند که شخص دیگری را وکیل نماید تا وی بعد از بذل مهریه یا مال دیگر، صیغۀ طلاق خلع را جاری نماید، وی میتواند طلاق خلع را به کیفیّتی که در مسألۀ «565» ذکر شد، جاری کند.[2]
[1]. در صورتی که آنچه بذل میشود مال دیگری غیر از مهریه باشد، کافی است به جای «مَهْری» بگوید: «الشیْءَ الْمَعْلومَ».
[2]. البتّه، اگر فردی که صیغۀ طلاق را میخواند، وکالتش مستقیماً از طرف زوج نباشد، بلکه زن وی را وکیل خودش کند که بر اساس وکالتی که زن از شوهر خود دارد، طلاق را جاری سازد، وی میتواند پس از بذل مال توسط زن یا وکیل وی با عبارت «خَلَعْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِ مُوَکِّلَتی عَلیٰ ما بَذَلَتْ» یا «زَوْجَةَ مُوَکِّلِ مُوَکِّلَتی مُخْتَلِعَةٌ عَلیٰ ما بَذَلَتْ» یا «زَوْجَةَ مُوَکِّلِ مُوَکِّلَتی طالِقٌ عَلیٰ ما بَذَلَتْ» نیز صیغۀ طلاق را جاری نماید.