کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)(چاپ 1403)
جستجو در:
شرط دوّم: زن مهر یا مال معیّن دیگری را به عنوان «عوض طلاق خلع» بذل نماید ←
→ شرایط طلاق خلع
شرط اوّل: زن از شوهرش کراهت شدید و تنفّر داشته باشد
مسأله 550. طلاق خلع در صورتی محقّق میشود که زن از شوهرش کراهت شدید و تنفّر داشته باشد و این کراهت به حدّی باشد که موجب شود عملاً حقوق واجب زناشویی را رعایت ننماید و ملتزم به حدود الهی در مورد وی نباشد یا آنکه شوهرش را به این امر (رعایت نکردن امور مذکور) تهدید نماید.
مسأله 551. کراهت و تنفّر زن از شوهر خود در طلاق خلع، ممکن است بر اثر امور مختلفی باشد که گاه با توجّه به آن، حکم طلاق خلع نیز متفاوت میشود؛ این امور عبارت است از:
1. کراهت وی به جهت زشتی چهره و اندام شوهر یا بد اخلاقی او یا معتاد بودن یا فقیر بودن یا سایر خصوصیّات فردی او باشد.
2. کراهت وی به جهت رعایت نکردن حقوق مستحبّی زن، مانند توسعه در نفقات یا انجام اعمالی که مخالف ذوق و سلیقه زن است، مانند ازدواج مجدّد با زن دیگر باشد.
3. کراهت وی به جهت رعایت نکردن بعضی از حقوق واجب زن توسّط شوهر باشد مثل نپرداختن نفقۀ واجب زن یا رعایت نکردن حقّ القَسْم[1] وی.
در موارد سه گانۀ فوق، چنانچه زوجه مالی را بذل نماید تا شوهرش وی را طلاق خلع دهد، چنین طلاق خلعی صحیح است.
4. منشأ کراهت و تنفّر زن و درخواست جدایی و طلاق، اذیّت شوهر، دشنام دادن و ناسزا گفتن به زن یا کتک زدن او و مانند آن باشد و زن به جهت رهایی از آزار و اذیّت شوهر، مالی را بذل میکند تا او را طلاق خلع دهد و از شرّ وی خلاص گردد، چنین طلاق خلعی باطل است و شوهر مالک عوض نمیشود؛ بلکه چنین طلاقی که در ازای بذل مال است به عنوان طلاق عادی و غیر خلع هم محسوب نمیشود.
شایان ذکر است، در فرض مذکور (مورد چهارم)اگر زن بدون اکراه و اجبار مهر یا مال دیگری را به شوهرش بهطور مجّانی مصالحه نماید به شرط آنکه شوهر او را طلاق عادی (طلاق غیر خلع) دهد یا وی را وکیل در طلاق عادی نماید، بر شوهر واجب است به آن شرط عمل کند و چنین طلاقی که در ازای بذل مال نمیباشد، صحیح واقع میشود.
مسأله 552. اگر طلاق خلع بدون کراهت شدید و تنفّر زن از شوهرش - با توضیحی که در دو مسألۀ قبل گذشت - واقع شود، طلاق خلع باطل است و شوهر مالک عوض نمیشود، بلکه چنین طلاقی که در ازای بذل مال است، به عنوان طلاق عادی و غیر خلع هم محسوب نمیشود.
شایان ذکر است، در این مسأله نیز میتوان مانند مسألۀ قبل، از شیوه مصالحه استفاده نمود.
مسأله 551. کراهت و تنفّر زن از شوهر خود در طلاق خلع، ممکن است بر اثر امور مختلفی باشد که گاه با توجّه به آن، حکم طلاق خلع نیز متفاوت میشود؛ این امور عبارت است از:
1. کراهت وی به جهت زشتی چهره و اندام شوهر یا بد اخلاقی او یا معتاد بودن یا فقیر بودن یا سایر خصوصیّات فردی او باشد.
2. کراهت وی به جهت رعایت نکردن حقوق مستحبّی زن، مانند توسعه در نفقات یا انجام اعمالی که مخالف ذوق و سلیقه زن است، مانند ازدواج مجدّد با زن دیگر باشد.
3. کراهت وی به جهت رعایت نکردن بعضی از حقوق واجب زن توسّط شوهر باشد مثل نپرداختن نفقۀ واجب زن یا رعایت نکردن حقّ القَسْم[1] وی.
در موارد سه گانۀ فوق، چنانچه زوجه مالی را بذل نماید تا شوهرش وی را طلاق خلع دهد، چنین طلاق خلعی صحیح است.
4. منشأ کراهت و تنفّر زن و درخواست جدایی و طلاق، اذیّت شوهر، دشنام دادن و ناسزا گفتن به زن یا کتک زدن او و مانند آن باشد و زن به جهت رهایی از آزار و اذیّت شوهر، مالی را بذل میکند تا او را طلاق خلع دهد و از شرّ وی خلاص گردد، چنین طلاق خلعی باطل است و شوهر مالک عوض نمیشود؛ بلکه چنین طلاقی که در ازای بذل مال است به عنوان طلاق عادی و غیر خلع هم محسوب نمیشود.
شایان ذکر است، در فرض مذکور (مورد چهارم)اگر زن بدون اکراه و اجبار مهر یا مال دیگری را به شوهرش بهطور مجّانی مصالحه نماید به شرط آنکه شوهر او را طلاق عادی (طلاق غیر خلع) دهد یا وی را وکیل در طلاق عادی نماید، بر شوهر واجب است به آن شرط عمل کند و چنین طلاقی که در ازای بذل مال نمیباشد، صحیح واقع میشود.
مسأله 552. اگر طلاق خلع بدون کراهت شدید و تنفّر زن از شوهرش - با توضیحی که در دو مسألۀ قبل گذشت - واقع شود، طلاق خلع باطل است و شوهر مالک عوض نمیشود، بلکه چنین طلاقی که در ازای بذل مال است، به عنوان طلاق عادی و غیر خلع هم محسوب نمیشود.
شایان ذکر است، در این مسأله نیز میتوان مانند مسألۀ قبل، از شیوه مصالحه استفاده نمود.
[1]. توضیح حقّ القسم، در مسألۀ «277» ذکر شد.