کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
برخی از احکام مربوط به اولاد / انتساب شرعی فرزند به زن و شوهر ←
→ ازدواج موقّت بدون استمتاع
اختلاف زوجین در دائم یا موقّت بودن عقد
مسأله 360. اگر بعد از تحقّق عقد ازدواج، زوجه ادّعا نماید عقد به صورت دائم بوده و در نتیجه مستحقّ نفقه است، ولی زوج، موقّت بودن عقد و عدم ثبوت نفقه را ادّعا کند، در این مورد زوجه «مدّعی» و زوج «منکِر» محسوب میشود؛ مگر اینکه ادّعای زوجه مطابق ظاهر باشد؛
امّا اگر مقصود زوجه از ادّعای دائمی بودن عقد، استحقاق تمام مهر باشد و این در حالی باشد که به عدم تمکین اقرار مینماید، ولی مقصود زوج از ادّعای موقّت بودن عقد، پس گرفتن بخشی از مهر به سبب عدم تمکین زوجه در بعضی از مدّت عقد باشد،[1] در این فرض زوج «مدّعی» و زوجه «منکِر» محسوب میشود؛
مگر اینکه ادّعای زوج مطابق ظاهر باشد و حاکم شرع پس از تعیین «مدّعی» و «منکر»، حسب موازین باب قضا بین طرفین حکم مینماید.
شایان ذکر است، گاهی نزاع و اختلاف بین طرفین از باب «تداعی»[2] است، مانند اینکه دو دعوای مذکور اجتماع نمایند، از یک طرف زوجه ادّعا نماید عقد به صورت دائم بوده و وی مستحقّ نفقه است و از شوهر مطالبه نفقه نماید و از طرف دیگر زوج ادّعای موقّت بودن عقد و پس گرفتن بخشی از مهر به سبب عدم تمکین زوجه در بعضی از مدّت عقد را داشته باشد، در این صورت اگر ظاهر موافق با گفتۀ یکی از آنها نباشد، احکام «تداعی»[3] در مورد آن جاری میشود.[4]
امّا اگر مقصود زوجه از ادّعای دائمی بودن عقد، استحقاق تمام مهر باشد و این در حالی باشد که به عدم تمکین اقرار مینماید، ولی مقصود زوج از ادّعای موقّت بودن عقد، پس گرفتن بخشی از مهر به سبب عدم تمکین زوجه در بعضی از مدّت عقد باشد،[1] در این فرض زوج «مدّعی» و زوجه «منکِر» محسوب میشود؛
مگر اینکه ادّعای زوج مطابق ظاهر باشد و حاکم شرع پس از تعیین «مدّعی» و «منکر»، حسب موازین باب قضا بین طرفین حکم مینماید.
شایان ذکر است، گاهی نزاع و اختلاف بین طرفین از باب «تداعی»[2] است، مانند اینکه دو دعوای مذکور اجتماع نمایند، از یک طرف زوجه ادّعا نماید عقد به صورت دائم بوده و وی مستحقّ نفقه است و از شوهر مطالبه نفقه نماید و از طرف دیگر زوج ادّعای موقّت بودن عقد و پس گرفتن بخشی از مهر به سبب عدم تمکین زوجه در بعضی از مدّت عقد را داشته باشد، در این صورت اگر ظاهر موافق با گفتۀ یکی از آنها نباشد، احکام «تداعی»[3] در مورد آن جاری میشود.[4]
[1]. توضیحات مربوط به عدم استحقاق زوجه نسبت به مهریۀ عقد موقّت به جهت تمکین نکردن، در مسألۀ «332» ذکر شد.
[2]. در دعاوی گاه یکی از دو طرف، «مدّعی» چیزی و طرف دیگر «منکر» ادّعای اوست، بدون آنکه خود ادّعایی داشته باشد. غالب موارد دعاوی چنین است و گاه هر دو طرف مدّعی هستند، دو طرف دعویٰ «متداعیان» و دعوای آن دو «تداعی» نامیده میشود؛ مثلاً کسی واحدی از آپارتمانهای خود را به شخصی اجاره داده، پیش از سکونت مستأجر در آپارتمان، بینشان در تعیین واحد مورد اجاره اختلاف پیش میآید، موجر مدّعی میشود واحد غربی را اجاره داده است، ولی مستأجر مدّعی است مورد اجاره واحد شرقی میباشد؛ در این صورت، هر یک مدّعی اجارۀ واحدی از ساختمان و منکر اجارۀ واحد دیگر است. شایان ذکر است، تداعـــی در باب ازدواج - که مثال آن در متـــن ذکر شده - نیز از همین قبیل است.
[3]. احکام باب تداعی، در کتابهای مفصّلتر ذکر شده است.
[4]. بنابراین، در نزاع مذکور نمیتوان در تمام موارد «اصل» را بر دائمی یا موقّت بودن عقد قرار داد، بلکه لازم است مقصود زوجین از این ادّعا لحاظ گردد.