کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)(چاپ 1403)
جستجو در:
صورتهای مالکیّت زوجه نسبت به تمام یا بخشی از مهریه ←
→ 1. مهریه معیّن باشد و در صیغۀ عقد ذکر گردد
شرایط مهریه و نوع آن
مسأله 329. مالی که به عنوان مهریۀ عقد موقّت قرار داده میشود، لازم است دارای شرایطی باشد که از جملۀ آنها موارد ذیل میباشد:
1. از نظر شرعی، مالک شدن مسلمان نسبت به آن صحیح باشد؛ بنابراین، نمیتوان شراب یا خوک یا وسایل مخصوص قمار و مانند آن را به عنوان مهریه قرار داد.
2. بنابر احتیاط لازم، عرفاً ارزش مالی داشته باشد؛
بنابراین، قرار دادن اشیای بیارزش مثل یک دانه گندم یا یک برگ درخت به عنوان مهریه بنابر احتیاط لازم صحیح نیست.
3. برای طرفین معلوم باشد؛ پس اگر فرد بگوید: «چیزی را مهر قرار دادم» یا «یکی از دو شیء - مثلاً منزل یا ماشین - مهر باشد»، بدون آنکه آن را معیّن نماید، صحیح نیست؛ بلکه احتیاط واجب آن است مهریه از نظر مقدار و جنس و اوصاف آن، با کیفیّتی که در احکام معاملات بیان شد[1] معلوم باشد؛ پس اگر مثلاً از اشیای وزنی یا عددی است برای تعیین مقدار آن، بنابر احتیاط واجب باید وزن یا عدد آن و اگر از اشیای متری است، متراژ یا مساحت آن معلوم باشد.
همچنین، اگر مهریه را مثلاً یک شاخه گُل قرار داده، ولی جنس آن را مشخّص نکنند، بنابر احتیاط واجب مهریه صحیح نیست؛ بلکه اگر جنس گُل مشخّص شده - مثلاً گُل سرخ - ولی از بین انواع مختلف آن - که قیمت آنها به مقدار قابل توجّه متفاوت است - نوعش معیّن نشود، بنابر احتیاط واجب مهریه صحیح نیست.
مسأله 330. آنچه در عقد موقّت میتواند به عنوان مهریه قرار داده شود، صورتهای مختلفی دارد، از جملۀ آنها موارد ذیل است:
1. عین؛ مانند خانه یا باغ یا زمین معیّن و موجود.
2. دین؛ مانند تعداد معیّنی سکّۀ بهار آزادی در ذمّۀ زوج.
3. منفعت؛ مانند منافع خانه یا باغ یا وسیلۀ نقلیّۀ معیّن.
4. عمل (کار و خدمت)؛ مانند آموزش حرفه یا هنر خاص یا تعلیم قرآن؛
5. حقّ مالی قابل نقل و انتقال؛ مانند حقّ التحجیر یا سرقفلی مغازه.[1]
مسأله 331. اگر فردی غیر زوج - مانند پدر وی - رضایت دهد که مال معیّن وی به صورت عین شخصی جهت مهریۀ عقد موقّت قرار گیرد و عقد ازدواج با همان مهر انجام شود، صحیح است.
امّا قرار دادن مهر به صورت دین بر ذمّۀ فردی غیر از زوج محلّ اشکال است، هرچند با اذن یا اجازۀ وی باشد.
1. از نظر شرعی، مالک شدن مسلمان نسبت به آن صحیح باشد؛ بنابراین، نمیتوان شراب یا خوک یا وسایل مخصوص قمار و مانند آن را به عنوان مهریه قرار داد.
2. بنابر احتیاط لازم، عرفاً ارزش مالی داشته باشد؛
بنابراین، قرار دادن اشیای بیارزش مثل یک دانه گندم یا یک برگ درخت به عنوان مهریه بنابر احتیاط لازم صحیح نیست.
3. برای طرفین معلوم باشد؛ پس اگر فرد بگوید: «چیزی را مهر قرار دادم» یا «یکی از دو شیء - مثلاً منزل یا ماشین - مهر باشد»، بدون آنکه آن را معیّن نماید، صحیح نیست؛ بلکه احتیاط واجب آن است مهریه از نظر مقدار و جنس و اوصاف آن، با کیفیّتی که در احکام معاملات بیان شد[1] معلوم باشد؛ پس اگر مثلاً از اشیای وزنی یا عددی است برای تعیین مقدار آن، بنابر احتیاط واجب باید وزن یا عدد آن و اگر از اشیای متری است، متراژ یا مساحت آن معلوم باشد.
همچنین، اگر مهریه را مثلاً یک شاخه گُل قرار داده، ولی جنس آن را مشخّص نکنند، بنابر احتیاط واجب مهریه صحیح نیست؛ بلکه اگر جنس گُل مشخّص شده - مثلاً گُل سرخ - ولی از بین انواع مختلف آن - که قیمت آنها به مقدار قابل توجّه متفاوت است - نوعش معیّن نشود، بنابر احتیاط واجب مهریه صحیح نیست.
مسأله 330. آنچه در عقد موقّت میتواند به عنوان مهریه قرار داده شود، صورتهای مختلفی دارد، از جملۀ آنها موارد ذیل است:
1. عین؛ مانند خانه یا باغ یا زمین معیّن و موجود.
2. دین؛ مانند تعداد معیّنی سکّۀ بهار آزادی در ذمّۀ زوج.
3. منفعت؛ مانند منافع خانه یا باغ یا وسیلۀ نقلیّۀ معیّن.
4. عمل (کار و خدمت)؛ مانند آموزش حرفه یا هنر خاص یا تعلیم قرآن؛
5. حقّ مالی قابل نقل و انتقال؛ مانند حقّ التحجیر یا سرقفلی مغازه.[1]
مسأله 331. اگر فردی غیر زوج - مانند پدر وی - رضایت دهد که مال معیّن وی به صورت عین شخصی جهت مهریۀ عقد موقّت قرار گیرد و عقد ازدواج با همان مهر انجام شود، صحیح است.
امّا قرار دادن مهر به صورت دین بر ذمّۀ فردی غیر از زوج محلّ اشکال است، هرچند با اذن یا اجازۀ وی باشد.
[1]. به جلد سوّم، فصل «خرید و فروش»، مسألۀ «140»، شرط دوّم و سوّم رجوع شود.
[2]. منظور از حقّ التحجیر در جلد سوّم، مسألۀ «1356» و حقّ سرقفلی در جلد سوّم، مسائل «609 و 610» ذکر شده است.