کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
خیار تدلیس / حرام بودن تدلیس ←
→ رضایت به عیب و اسقاط حقّ فسخ
استحقاق یا عدم استحقاق مهریه در موارد خیار عیب
مسأله 305. اگر زوج یا زوجه به جهت خیار عیب، ازدواج را فسخ کند، چنانچه نزدیکی صورت گرفته[1] زوج باید تمام مهر را بپردازد[2] و در صورتی که نزدیکی نشده، هیچ مقداری از مهریه بر عهدۀ مرد نیست؛ مگر در مورد عیب «عَنَن» مرد[3] که در این مورد، چنانچه نزدیکی صورت نگرفته و زن عقد ازدواج را فسخ نماید، شوهر باید نصف مهریه را به وی بپردازد.
مسأله 306. اگر عقد ازدواج با تدلیس (پنهانکاری و فریب) زوجه نسبت به عیب[4] خویش، همراه بوده - مثل اینکه مرد با اعتقاد به اینکه زن فلان عیب را ندارد اقدام به ازدواج با وی کرده، ولی زن با آگاهی از وجود عیب، خود را فاقد آن معرّفی و توصیف نموده یا نسبت به بیان آن سکوت کرده باشد - در این صورت، چنانچه زوج پس از اطلاع از عیب، عقد ازدواج را فسخ کند، هیچ مقداری از مهریه به عهدۀ مرد ثابت نیست، هرچند نزدیکی صورت گرفته باشد.
مسأله 307. اگر عقد ازدواج با تدلیس (پنهانکاری و فریب) ولیّ شرعی یا عرفی زوجه[5] نسبت به عیب[6] زوجه همراه بوده[7]- مثل اینکه مرد با اعتقاد به اینکه زن، فلان عیب را ندارد اقدام به ازدواج با وی کرده، امّا پدرِ زن با آگاهی از وجود عیب، وی را فاقد آن برای مرد معرّفی و توصیف نموده یا نسبت به بیان آن سکوت کرده باشد - در این صورت، چنانچه زوج پس از اطلاع از عیب، عقد ازدواج را فسخ کند، در صورتی که نزدیکی انجام شده، تمام مهریهای که در عقد معیّن شده بر عهدۀ مرد ثابت است و باید آن را بپردازد و بعد از پرداخت میتواند آن را از شخصی که موجب تدلیس وی شده مطالبه نماید.
شایان ذکر است، در موارد تدلیس، چنانچه فردی غیر از ولیّ شرعی و عرفی با سعی و وساطت بین طرفین، رضایت آنان را برای ازدواج جلب کرده و عهدهدار بیان امور مربوطه بوده، در صورتی که تدلیس به وی عرفاً استناد پیدا میکند، حکم مذکور در مورد وی جاری است.
مسأله 306. اگر عقد ازدواج با تدلیس (پنهانکاری و فریب) زوجه نسبت به عیب[4] خویش، همراه بوده - مثل اینکه مرد با اعتقاد به اینکه زن فلان عیب را ندارد اقدام به ازدواج با وی کرده، ولی زن با آگاهی از وجود عیب، خود را فاقد آن معرّفی و توصیف نموده یا نسبت به بیان آن سکوت کرده باشد - در این صورت، چنانچه زوج پس از اطلاع از عیب، عقد ازدواج را فسخ کند، هیچ مقداری از مهریه به عهدۀ مرد ثابت نیست، هرچند نزدیکی صورت گرفته باشد.
مسأله 307. اگر عقد ازدواج با تدلیس (پنهانکاری و فریب) ولیّ شرعی یا عرفی زوجه[5] نسبت به عیب[6] زوجه همراه بوده[7]- مثل اینکه مرد با اعتقاد به اینکه زن، فلان عیب را ندارد اقدام به ازدواج با وی کرده، امّا پدرِ زن با آگاهی از وجود عیب، وی را فاقد آن برای مرد معرّفی و توصیف نموده یا نسبت به بیان آن سکوت کرده باشد - در این صورت، چنانچه زوج پس از اطلاع از عیب، عقد ازدواج را فسخ کند، در صورتی که نزدیکی انجام شده، تمام مهریهای که در عقد معیّن شده بر عهدۀ مرد ثابت است و باید آن را بپردازد و بعد از پرداخت میتواند آن را از شخصی که موجب تدلیس وی شده مطالبه نماید.
شایان ذکر است، در موارد تدلیس، چنانچه فردی غیر از ولیّ شرعی و عرفی با سعی و وساطت بین طرفین، رضایت آنان را برای ازدواج جلب کرده و عهدهدار بیان امور مربوطه بوده، در صورتی که تدلیس به وی عرفاً استناد پیدا میکند، حکم مذکور در مورد وی جاری است.
[1]. حکم مذکور، شامل نزدیکی از جلو یا پشت میشود.
[2]. این حکم، در صورتی است که تدلیس (فریب کاری) صورت نگرفته باشد، وگرنه حکم آن در مسألۀ «306» بیان میشود.
[3]. توضیح این عیب، در مسألۀ «295» ذکر شد.
[4]. منظور یکی از عیوبی است که مرد با وجود آن حقّ فسخ دارد.
[5]. مراد از ولیّ عرفی، کسی است که معمولاً برای امر ازدواج به وی رجوع میشود و بدون رأی و نظر او ازدواج صورت نمیگیرد.
[6]. منظور، یکی از عیوبی است که مرد با وجود آن حقّ فسخ دارد.
[7]. فرض مسأله جایی است که زوجه، نقشی در تدلیس زوج نداشته است.