کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)(چاپ 1403)
جستجو در:
ب. عیب هایی که زن میتواند به سبب آنها عقد ازدواج را فسخ نماید ←
→ فسخ ازدواج
1. خیار عیب / الف. عیبهایی که شوهر میتواند به سبب آنها عقد را فسخ نماید
مسأله 293. اگر شوهر بعد از عقد ازدواج - چه اینکه عقد دائم باشد یا موقّت - بفهمد که همسرش یکی از عیبهای ذیل را در هنگام عقد داشته، میتواند به جهت آن عیب، بدون طلاق، عقد ازدواج را فسخ نموده و به هم بزند؛ آن عیبها عبارتند از:
الف. جنون، هرچند دائمی نباشد.
ب. مرض جذام (خوره).
ج. مرض بَرَص (پیسی).[1]
د. نابینایی دو چشم.
امّا نابینایی یک چشم و شب کوری و ضعف چشمی که معمولاً با اشک همراه است، حقّی برای مرد برای فسخ عقد ازدواج ایجاد نمیکند.
ه . فلج بودن، هرچند به حدّ زمینگیر شدن نباشد.
و. آنکه گوشت، یا استخوانی در مَهْبل او باشد، خواه مانع نزدیکی یا آبستن شدن باشد یا خیر. همچنین است، به هم چسبیدگی مَهبل، در صورتی که مانع از نزدیکی باشد.
شایان ذکر است، اگر عیوب مذکور بعد از عقد ازدواج ایجاد شود، خیار عیب و حقّ فسخ ثابت نیست.
مسأله 294. اگر شوهر بعد از عقد ازدواج بفهمد همسرش در هنگام عقد معیوب به عیب «إفضاء» بوده، یعنی راه ادرار و حیض یا راه حیض و غائط او یا هر سه یکی شده، ثابت شدن خیار عیب و حقّ فسخ محلّ اشکال است و در صورتی که زوج عقد را فسخ نماید، مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.[2]
الف. جنون، هرچند دائمی نباشد.
ب. مرض جذام (خوره).
ج. مرض بَرَص (پیسی).[1]
د. نابینایی دو چشم.
امّا نابینایی یک چشم و شب کوری و ضعف چشمی که معمولاً با اشک همراه است، حقّی برای مرد برای فسخ عقد ازدواج ایجاد نمیکند.
ه . فلج بودن، هرچند به حدّ زمینگیر شدن نباشد.
و. آنکه گوشت، یا استخوانی در مَهْبل او باشد، خواه مانع نزدیکی یا آبستن شدن باشد یا خیر. همچنین است، به هم چسبیدگی مَهبل، در صورتی که مانع از نزدیکی باشد.
شایان ذکر است، اگر عیوب مذکور بعد از عقد ازدواج ایجاد شود، خیار عیب و حقّ فسخ ثابت نیست.
مسأله 294. اگر شوهر بعد از عقد ازدواج بفهمد همسرش در هنگام عقد معیوب به عیب «إفضاء» بوده، یعنی راه ادرار و حیض یا راه حیض و غائط او یا هر سه یکی شده، ثابت شدن خیار عیب و حقّ فسخ محلّ اشکال است و در صورتی که زوج عقد را فسخ نماید، مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.[2]
[1]. بیماری پوستی است که نقاط سفید وسیعی بر روی پوست فرد آشکار میگردد.
[2]. توضیح کیفیّت احتیاط، در مسألۀ «64» ذکر شد.