کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
قرار گرفتن مهریه بر عهدۀ فردی غیر از زوج ←
→ امتناع از تمکین تا زمان پرداخت مهریه
موارد ساقط شدن نصف مهریه
مسأله 243. اگر در عقد ازدواج مهریه تعیین شده باشد، با اجرای صیغۀ ازدواج، تمام مهر بر عهدۀ زوج ثابت میشود؛
البتّه، اگر زوج همسرش را قبل از نزدیکی طلاق دهد، فقط نصف مهر بر عهدۀ اوست و نیم دیگر آن، چنانچه به صورت دین (کلّی در ذمّه، مانند تعداد معیّنی سکّه در ذمّۀ زوج) بوده ساقط میشود و در صورتی که عین شخصی (مانند یک ملک معیّن) بوده، زوج در نصف آن با زوجه شریک میشود و مالک نصف مشاع آن میگردد.
پس اگر بعد از نزدیکی[1] طلاق صورت گیرد، همچنان زوج باید تمام مهریه را به همسرش بپردازد.[2]
مسأله 244. اگر طلاق بدون انجام نزدیکی واقع شود و این در حالی باشد که زوجه مهریه را که به صورت دین بر ذمّۀ زوج بوده (مانند تعداد معیّنی سکّه در ذمّۀ وی) قبل از طلاق بخشیده است،[3] زوج میتواند - با وجود اینکه مهریهای نپرداخته - نصف مهریه را از زوجه مطالبه نماید و اگر نزدیکی صورت گرفته، شوهر حقّ ندارد چیزی از همسرش بگیرد.
مسأله 245. اگر مهریه به صورت دین بر ذمّۀ شوهر باشد (مانند تعداد معیّنی سکّه در ذمّۀ وی) و زوجه نصف آن را به شوهرش ببخشد،[4] چنانچه شوهر قبل از نزدیکی وی را طلاق دهد، نصف دیگر مهریه نیز به سبب طلاق از ذمّۀ زوج ساقط شده و از این جهت هیچ کدام از زوجین حقّ ندارد چیزی از دیگری مطالبه کند.[5]
مسأله 246. اگر مهریه به صورت عین شخصی بوده (مانند یک ملک معیّن و موجود یا یک خودروی معیّن و موجود) و زوجه تمام آن را به شوهرش ببخشد،[6] چنانچه شوهر قبل از نزدیکی وی را طلاق دهد، در صورتی که مهریه از اشیای مثلی باشد،[7] شوهر میتواند نصف مثل آن مهریه را از زن مطالبه نماید و اگر از اشیای قیمی باشد میتواند نصف قیمت آن را از او مطالبه کند.
امّا چنانچه نزدیکی صورت گرفته، شوهر حقّ مطالبۀ چیزی از همسرش ندارد.
مسأله 247. اگر مهریه به صورت عین شخصی بوده (مانند یک ملک معیّن و موجود یا یک خودروی معیّن و موجود) و زوجه نصف آن را - چه نصف مشاع و چه نصف معیّن - به شوهرش ببخشد، چنانچه شوهر قبل از نزدیکی وی را طلاق دهد، زوجین در نصف باقیمانده که بخشیده نشده شریک میشوند و زوجه باید مثل یا قیمت نصف بخشیده شده را به زوج بپردازد.[8]
مسأله 248. اگر در عقد ازدواج مهریهای معیّن شود، ولی زوج با توافق زوجه، مال دیگری را به جای مهریۀ معیّن شده به وی بپردازد و شوهر قبل از نزدیکی او را طلاق دهد، شوهر میتواند نصف مهریهای را که در عقد معیّن شده از زوجه مطالبه نماید و حق ندارد آنچه را در ازای مهریه پرداخته از زوجه پس بگیرد.
مسأله 249. اگر فردی مهریهای را که بر عهدۀ زوج است بهطور مجّانی بپردازد و شوهر قبل از نزدیکی همسرش را طلاق دهد، زوجه باید نیمی از مهریه را بپردازد؛
امّا در مورد اینکه نصف مذکور متعلّق به زوج است یا فردی که مهریه را پرداخته، مسأله محلّ اشکال است و احتیاط واجب آن است که زوج و فرد مذکور نسبت به آن با هم مصالحه نمایند.
همین طور، در صورتی که ولیّ بچّۀ نابالغ (پدر یا جدّ پدری) او را با مهریۀ معیّن به عقد ازدواج فردی درآورد و مهریه را از مال خود بپردازد، سپس فرزند یا نوه بعد از بلوغ و رشد، قبل از نزدیکی همسرش را طلاق دهد، حکم مذکور جاری میگردد.
مسأله 250. اگر شوهر قبل از نزدیکی همسرش را طلاق دهد، نسبت به نصف باقیماندۀ مهر،[9] پدر یا جدّ پدری زوجهای که غیر بالغ و غیر رشید است اختیار عفو و بخشش دارند؛ البتّه، آنان حقّ ندارند تمام باقیماندۀ مهر را ببخشند و بنابر احتیاط واجب باید بخشیدن مهر و مقدار آن با رعایت مصلحت وی صورت گیرد.
امّا در مواردی که ولایت برای پدر و جدّ پدری ثابت است، ولی (بنابر فتوی یا احتیاط) نمیتوانند بهطور مستقل دختر خویش را بدون اجازۀ وی به عقد کسی در آورند، اختیار عفو و بخشش برای آنان بدون توافق با زوجه محلّ اشکال است؛ مانند دختر بالغۀ رشیده، چه مستقل در شؤون زندگی باشد و چه غیر مستقل.
مسأله 251. اگر یکی از زوجین در ازدواج دائم قبل از نزدیکی[10] فوت کند، نصفی از مهریهای که تعیین نمودهاند همچنان ثابت بوده و نصف دیگر آن، ساقط میشود، هرچند احتیاط مستحب آن است که در مورد آن مصالحه صورت گیرد.
همین طور، سایر احکام مربوط به مقدار مهریه در جایی که طلاق قبل از نزدیکی واقع میگردد (که در مسائل قبل ذکر شد)، در مورد فوت قبل از نزدیکی نیز جاری است.
شایان ذکر است، اگر فردی در مرض متّصل به موت با زنی ازدواج کند و قبل از نزدیکی[11] با او به سبب همان مرض بمیرد، چه اینکه زن مذکور پس از فوت مرد زنده باشد یا او نیز قبل از فوت مرد بمیرد، عقد ازدواجشان باطل میشود و هیچ مهریهای برای زن ثابت نیست. توضیح مطلب در فصل «ارث»، مسائل«1261 و 1262» ذکر میشود.
البتّه، اگر زوج همسرش را قبل از نزدیکی طلاق دهد، فقط نصف مهر بر عهدۀ اوست و نیم دیگر آن، چنانچه به صورت دین (کلّی در ذمّه، مانند تعداد معیّنی سکّه در ذمّۀ زوج) بوده ساقط میشود و در صورتی که عین شخصی (مانند یک ملک معیّن) بوده، زوج در نصف آن با زوجه شریک میشود و مالک نصف مشاع آن میگردد.
پس اگر بعد از نزدیکی[1] طلاق صورت گیرد، همچنان زوج باید تمام مهریه را به همسرش بپردازد.[2]
مسأله 244. اگر طلاق بدون انجام نزدیکی واقع شود و این در حالی باشد که زوجه مهریه را که به صورت دین بر ذمّۀ زوج بوده (مانند تعداد معیّنی سکّه در ذمّۀ وی) قبل از طلاق بخشیده است،[3] زوج میتواند - با وجود اینکه مهریهای نپرداخته - نصف مهریه را از زوجه مطالبه نماید و اگر نزدیکی صورت گرفته، شوهر حقّ ندارد چیزی از همسرش بگیرد.
مسأله 245. اگر مهریه به صورت دین بر ذمّۀ شوهر باشد (مانند تعداد معیّنی سکّه در ذمّۀ وی) و زوجه نصف آن را به شوهرش ببخشد،[4] چنانچه شوهر قبل از نزدیکی وی را طلاق دهد، نصف دیگر مهریه نیز به سبب طلاق از ذمّۀ زوج ساقط شده و از این جهت هیچ کدام از زوجین حقّ ندارد چیزی از دیگری مطالبه کند.[5]
مسأله 246. اگر مهریه به صورت عین شخصی بوده (مانند یک ملک معیّن و موجود یا یک خودروی معیّن و موجود) و زوجه تمام آن را به شوهرش ببخشد،[6] چنانچه شوهر قبل از نزدیکی وی را طلاق دهد، در صورتی که مهریه از اشیای مثلی باشد،[7] شوهر میتواند نصف مثل آن مهریه را از زن مطالبه نماید و اگر از اشیای قیمی باشد میتواند نصف قیمت آن را از او مطالبه کند.
امّا چنانچه نزدیکی صورت گرفته، شوهر حقّ مطالبۀ چیزی از همسرش ندارد.
مسأله 247. اگر مهریه به صورت عین شخصی بوده (مانند یک ملک معیّن و موجود یا یک خودروی معیّن و موجود) و زوجه نصف آن را - چه نصف مشاع و چه نصف معیّن - به شوهرش ببخشد، چنانچه شوهر قبل از نزدیکی وی را طلاق دهد، زوجین در نصف باقیمانده که بخشیده نشده شریک میشوند و زوجه باید مثل یا قیمت نصف بخشیده شده را به زوج بپردازد.[8]
مسأله 248. اگر در عقد ازدواج مهریهای معیّن شود، ولی زوج با توافق زوجه، مال دیگری را به جای مهریۀ معیّن شده به وی بپردازد و شوهر قبل از نزدیکی او را طلاق دهد، شوهر میتواند نصف مهریهای را که در عقد معیّن شده از زوجه مطالبه نماید و حق ندارد آنچه را در ازای مهریه پرداخته از زوجه پس بگیرد.
مسأله 249. اگر فردی مهریهای را که بر عهدۀ زوج است بهطور مجّانی بپردازد و شوهر قبل از نزدیکی همسرش را طلاق دهد، زوجه باید نیمی از مهریه را بپردازد؛
امّا در مورد اینکه نصف مذکور متعلّق به زوج است یا فردی که مهریه را پرداخته، مسأله محلّ اشکال است و احتیاط واجب آن است که زوج و فرد مذکور نسبت به آن با هم مصالحه نمایند.
همین طور، در صورتی که ولیّ بچّۀ نابالغ (پدر یا جدّ پدری) او را با مهریۀ معیّن به عقد ازدواج فردی درآورد و مهریه را از مال خود بپردازد، سپس فرزند یا نوه بعد از بلوغ و رشد، قبل از نزدیکی همسرش را طلاق دهد، حکم مذکور جاری میگردد.
مسأله 250. اگر شوهر قبل از نزدیکی همسرش را طلاق دهد، نسبت به نصف باقیماندۀ مهر،[9] پدر یا جدّ پدری زوجهای که غیر بالغ و غیر رشید است اختیار عفو و بخشش دارند؛ البتّه، آنان حقّ ندارند تمام باقیماندۀ مهر را ببخشند و بنابر احتیاط واجب باید بخشیدن مهر و مقدار آن با رعایت مصلحت وی صورت گیرد.
امّا در مواردی که ولایت برای پدر و جدّ پدری ثابت است، ولی (بنابر فتوی یا احتیاط) نمیتوانند بهطور مستقل دختر خویش را بدون اجازۀ وی به عقد کسی در آورند، اختیار عفو و بخشش برای آنان بدون توافق با زوجه محلّ اشکال است؛ مانند دختر بالغۀ رشیده، چه مستقل در شؤون زندگی باشد و چه غیر مستقل.
مسأله 251. اگر یکی از زوجین در ازدواج دائم قبل از نزدیکی[10] فوت کند، نصفی از مهریهای که تعیین نمودهاند همچنان ثابت بوده و نصف دیگر آن، ساقط میشود، هرچند احتیاط مستحب آن است که در مورد آن مصالحه صورت گیرد.
همین طور، سایر احکام مربوط به مقدار مهریه در جایی که طلاق قبل از نزدیکی واقع میگردد (که در مسائل قبل ذکر شد)، در مورد فوت قبل از نزدیکی نیز جاری است.
شایان ذکر است، اگر فردی در مرض متّصل به موت با زنی ازدواج کند و قبل از نزدیکی[11] با او به سبب همان مرض بمیرد، چه اینکه زن مذکور پس از فوت مرد زنده باشد یا او نیز قبل از فوت مرد بمیرد، عقد ازدواجشان باطل میشود و هیچ مهریهای برای زن ثابت نیست. توضیح مطلب در فصل «ارث»، مسائل«1261 و 1262» ذکر میشود.
[1]. هرچند نزدیکی از پشت باشد.
[2]. شایان ذکر است، اگر ازالۀ بکارت توسط زوج بدون نزدیکی صورت گرفته و زوجه به این امر راضی نبوده، در صورت طلاق باید زوج نصف مهریه را بپردازد و نسبت به نیم دیگر آن، بنابر احتیاط لازم باید زوجین با یکدیگر مصالحه نمایند.
[3]. توضیح معنای بخشش در این گونه موارد، در مسألۀ «235» ذکر شد.
[4]. همان.
[5]. همین طور، اگر مثلاً مهریۀ 14 سکّۀ بهار آزادی بر ذمّۀ زوج باشد و قبل از نزدیکی، زوجه نیمی از مهریۀ خود را در ازای طلاق خُلع به همسرش بذل نماید، با تحقّق طلاق خُلع، هیچ کدام از زوجین حقّ مطالبۀ چیزی از دیگری ندارد.
[6]. توضیح معنای بخشش در این موارد، در مسألۀ «236» ذکر شد؛ البتّه، اگر بخشش مذکور از موارد بخشش لازم - که در جلد سوّم، مسألۀ «1290» ذکر شد - نباشد، زوجه میتواند به آنچه بخشیده رجوع نماید.
[7]. تعریف اشیای مثلی و قیمی در جلد سوّم، مسألۀ «1504 و 1505» ذکر شد.
[8]. اگر مهریه از اشیای مثلی بوده، نصف مثل آن و اگر از اشیای قیمی بوده، نصف قیمت آن را بپردازد.
[9]. نصف مهریه، با توجّه به مسألۀ «243» به جهت طلاق قبل از نزدیکی ساقط میشود و حکم این مسأله، مربوط به نیم دیگر مهریه است.
[10]. حکم مذکور شامل نزدیکی از پشت هم میشود.
[11]. همان.