کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
مهریه[1] / تعریف مهریه ←
→ کیفیّت خواندن صیغۀ عقد دائم
شروط ضمن عقد ازدواج
مسأله 210. زوج یا زوجه میتوانند در ضمن عقد ازدواج، انجام هر عمل حلال و مشروعی را بر عهدۀ طرف مقابل شرط نمایند؛ البتّه آنچه شرط میشود باید ویژگیهایی که در جلد سوّم مبحث «بعضی از احکام مربوط به شرط»، مسائل «298 تا 308» بیان شد را داشته باشد.
بنابراین؛ اگر زوج در ضمن عقد ازدواج شرط نماید که زوجه کارهایی را که انجام آن توسط بانوان متعارف است به عهده گیرد یا زوجه در ضمن عقد ازدواج شرط نماید که زوج محلّ سکونت در زندگی مشترکشان را وطن زوجه قرار دهد، عمل به چنین شرایطی واجب است و میتوان طرف مقابل را بر انجام آن الزام نمود؛[1]
البتّه، تخلّف از آن یا تعذّر از انجام آن، موجب حقّ فسخ برای طرف مقابل نمیشود.[2]
مسأله 211. اگر زوجه در ضمن عقد ازدواج شرط نماید که زوج تا مدّت معیّنی یا مطلقاً با وی نزدیکی نکند، چنین شرطی صحیح است، هرچند ازدواج دائم باشد و چنانچه زوج با شرط مذکور مخالفت کند، مرتکب حرام شده، ولی حکم زنا را ندارد.
شایان ذکر است، اگر زوجه بعداً به نزدیکی رضایت دهد، این کار برای زوج جایز و حلال میباشد.
مسأله 212. اگر زوجه در ضمن عقد ازدواج شرط کند که زوج بدون اجازۀ وی اقدام به ازدواج مجدّد ننماید، بر زوج واجب است به شرط مذکور عمل نماید؛ چه اینکه شرط ازدواج نکردن مربوط به ازدواج دائم باشد یا موقّت و یا هر دو؛
البتّه، در صورت اقدام زوج بر ازدواج مجدّد - هرچند مرتکب گناه شده - ولی عقد ازدواج مجدّد، صحیح محسوب میشود.
مسأله 213. اگر در ضمن عقد ازدواج شرطی شود که خلاف مقتضای عقد محسوب شود، مانند اینکه زوجه در ازدواج موقّت با زوج شرط نماید زوج حقّ هیچ گونه استمتاعی را نداشته باشد،[3] عقد ازدواج و شرط ضمن آن، هر دو باطل میباشد.
مسأله 214. اگر در ضمن عقد ازدواج انجام عملی شرط شود که خلاف شرع باشد، مانند اینکه زوجه شرط نماید که زوج نفقه و سایر حقوق شرعی همسر دائمی دیگرش را نپردازد یا حقّ طلاق[4] با زوجه باشد، شرط مذکور باطل است، ولی اصل عقد ازدواج صحیح میباشد.
مسأله 215. برای آنکه شروط ضمن عقد به صورت صحیح واقع شود، باید زوجین در هنگام عقد از مفاد آن مطّلع باشند؛ البتّه، اگر عقد ازدواج توسط وکیل زوجین خوانده میشود و وی وکیل باشد عقد را مثلاً با شرایط موجود در قبالۀ ازدواج بخواند، اطلاع وکیل از مفاد شرایط کافی است و لازم نیست زوجین از مفاد آن مطّلع باشند.
شایان ذکر است، چنانچه زوجین از مفاد شرایط مطّلع باشند و وکیل بدون اطلاع از آن مفاد، عقد را با همان شرایط بخواند، مثل آنکه در ادامه جملات صیغۀ عقد بگوید: «عَلَی الشَّرائِطِ المَعْلُومَة» کافی است.
مسأله 216. زوج یا زوجه نمیتوانند در ضمن عقد ازدواج - دائم یا موقّت - برای خویش حقّ فسخ عقد ازدواج را شرط نمایند و اگر چنین امری را شرط کنند، شرط مذکور باطل است، ولی عقد ازدواج صحیح میباشد.
بنابراین؛ اگر زوج در ضمن عقد ازدواج شرط نماید که زوجه کارهایی را که انجام آن توسط بانوان متعارف است به عهده گیرد یا زوجه در ضمن عقد ازدواج شرط نماید که زوج محلّ سکونت در زندگی مشترکشان را وطن زوجه قرار دهد، عمل به چنین شرایطی واجب است و میتوان طرف مقابل را بر انجام آن الزام نمود؛[1]
البتّه، تخلّف از آن یا تعذّر از انجام آن، موجب حقّ فسخ برای طرف مقابل نمیشود.[2]
مسأله 211. اگر زوجه در ضمن عقد ازدواج شرط نماید که زوج تا مدّت معیّنی یا مطلقاً با وی نزدیکی نکند، چنین شرطی صحیح است، هرچند ازدواج دائم باشد و چنانچه زوج با شرط مذکور مخالفت کند، مرتکب حرام شده، ولی حکم زنا را ندارد.
شایان ذکر است، اگر زوجه بعداً به نزدیکی رضایت دهد، این کار برای زوج جایز و حلال میباشد.
مسأله 212. اگر زوجه در ضمن عقد ازدواج شرط کند که زوج بدون اجازۀ وی اقدام به ازدواج مجدّد ننماید، بر زوج واجب است به شرط مذکور عمل نماید؛ چه اینکه شرط ازدواج نکردن مربوط به ازدواج دائم باشد یا موقّت و یا هر دو؛
البتّه، در صورت اقدام زوج بر ازدواج مجدّد - هرچند مرتکب گناه شده - ولی عقد ازدواج مجدّد، صحیح محسوب میشود.
مسأله 213. اگر در ضمن عقد ازدواج شرطی شود که خلاف مقتضای عقد محسوب شود، مانند اینکه زوجه در ازدواج موقّت با زوج شرط نماید زوج حقّ هیچ گونه استمتاعی را نداشته باشد،[3] عقد ازدواج و شرط ضمن آن، هر دو باطل میباشد.
مسأله 214. اگر در ضمن عقد ازدواج انجام عملی شرط شود که خلاف شرع باشد، مانند اینکه زوجه شرط نماید که زوج نفقه و سایر حقوق شرعی همسر دائمی دیگرش را نپردازد یا حقّ طلاق[4] با زوجه باشد، شرط مذکور باطل است، ولی اصل عقد ازدواج صحیح میباشد.
مسأله 215. برای آنکه شروط ضمن عقد به صورت صحیح واقع شود، باید زوجین در هنگام عقد از مفاد آن مطّلع باشند؛ البتّه، اگر عقد ازدواج توسط وکیل زوجین خوانده میشود و وی وکیل باشد عقد را مثلاً با شرایط موجود در قبالۀ ازدواج بخواند، اطلاع وکیل از مفاد شرایط کافی است و لازم نیست زوجین از مفاد آن مطّلع باشند.
شایان ذکر است، چنانچه زوجین از مفاد شرایط مطّلع باشند و وکیل بدون اطلاع از آن مفاد، عقد را با همان شرایط بخواند، مثل آنکه در ادامه جملات صیغۀ عقد بگوید: «عَلَی الشَّرائِطِ المَعْلُومَة» کافی است.
مسأله 216. زوج یا زوجه نمیتوانند در ضمن عقد ازدواج - دائم یا موقّت - برای خویش حقّ فسخ عقد ازدواج را شرط نمایند و اگر چنین امری را شرط کنند، شرط مذکور باطل است، ولی عقد ازدواج صحیح میباشد.
[1]. همین طور، اگر در ضمن عقد ازدواج شرط شود که چنانچه زوج همسرش را طلاق دهد، باید مثلاً نصف دارایی خود را که در ایّام زناشویی به دست آورده و در هنگام طلاق موجود است یا معادل آن را بهطور مجّانی به همسرش تملیک نماید، شرط مذکور صحیح است و باید مطابق آن عمل شود.
[2]. البتّه، فرد در صورت دارا بودن «خیار عیب» یا «خیار تدلیس» میتواند عقد ازدواج را فسخ نماید. توضیح آنها، در فصل «فسخ ازدواج» ذکر میشود.
[3]. مثل آنکه هدف از ازدواج تنها حصول محرمیّت باشد و بخواهند با چنین شرطی، زمینۀ استمتاعات جنسی را مطلقاً از بین ببرند.
[4]. اگر زوجه بخواهد حق داشته باشد خود بدون هماهنگی با زوج، اقدام به طلاق خویش از طرف وی نماید، میتواند از شرط وکالت در ضمن عقد با توضیحی که در جلد سوّم، فصل «وکالت»، مسألۀ «1183» بیان شد، استفاده کند. همچنین، برای توضیح بیشتر در مورد حقّ طلاق به مسألۀ «652» رجوع شود.