کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)
جستجو در:
شروط ضمن عقد ازدواج ←
→ آداب عقد ازدواج
کیفیّت خواندن صیغۀ عقد دائم
مسأله 204. اگر زن و مرد بخواهند «خودشان» صیغۀ عقد دائم[1] را بخوانند باید با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد، پس از تعیین مهریّه:
ابتدا زن خطاب به مرد بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»[2] یعنی «خود را همسر تو نمودم به مهری که معیّن شده»؛
پس از آن، بدون فاصلۀ قابل توجّه[3] مرد بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ» یعنی «قبول کردم ازدواج را با مهر معلوم».[4]
یا اینکه زن بگوید: «أَنْکَحْتُکَ نَفْسی عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»؛[5]
سپس مرد بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
مسأله 205. اگر زن و مرد بخواهند خودشان صیغۀ عقد دائم را بخوانند، جایز است ابتدا مرد خطاب به زن بگوید: «زَوَّجْتُکِ نَفْسی عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»[6] پس از آن بدون فاصلۀ قابل توجّه زن بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»؛
البتّه، احتیاط مستحب است که صیغۀ ازدواج را به شیوهای که در مسأله قبل ذکر شد، بخوانند.
مسأله 206. اگر زن و مرد، «دو نفر را وکیل کنند» که از طرف آنان صیغۀ عقد ازدواج را بخوانند، چنانچه مثلاً اسم مرد «محمّد» و اسم زن «فاطمه» باشد، باید با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد، پس از تعیین مهریّه:
ابتدا وکیل زن خطاب به وکیل مرد بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ مُحَمّداً عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[7] سپس بدون فاصلۀ قابل توجّه، وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ لِمُوَکِّلی مُحَمّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
یا اینکه وکیل زن بگوید: «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ مُحَمَّداً عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[8] سپس وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
مسأله 207. اگر زن و مرد «یک نفر را وکیل نمایند» که از طرف آنها صیغۀ عقد ازدواج را بخواند، چنانچه مثلاً اسم مرد «محمّد» و اسم زن «فاطمه» باشد، باید با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد، پس از تعیین مهریّه:
وکیل بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مُوَکِّلی مُحَمّداً عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[9] سپس بدون فاصلۀ قابل توجّه بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ لِمُوَکِّلی مُحَمّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
یا اینکه بگوید: «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مُوَکِّلی مُحَمَّداً عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[10] سپس بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
شایان ذکر است، بنابر احتیاط لازم وکیل در این مورد به خواندن صیغۀ ایجاب اکتفا نکند و صیغۀ قبول را هم - که در متن فوق ذکر شد - بخواند.
مسأله 208. اگر «مرد بخواهد زنی را به عقد دائم خویش» در آورد، و زن - مثلاً با نام «فاطمه» - وی را وکیل در اجرای صیغۀ عقد ازدواج نماید، باید با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد و بعد از معیّن نمودن مهریّه:
ابتدا بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ بِنَفْسی عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[11] سپس بدون فاصلۀ قابل توجّه، خود بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
یا اینکه بگوید: «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ لِنَفْسی عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[12] سپس بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
شایان ذکر است، بنابر احتیاط لازم وکیل (مرد) در این مورد به خواندن صیغۀ ایجاب اکتفا نکند و همان طور که در متن فوق نیز ذکر شد، صیغۀ قبول را هم بخواند.
مسأله 209. اگر «زن بخواهد خود را به عقد دائم مردی» در آورد و مرد - مثلاً با نام «محمّد» - وی را وکیل در اجرای صیغۀ عقد ازدواج نماید، باید با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد و بعد از معیّن نمودن مهریّه:
ابتدا بگوید: «زَوَّجْتُ نَفْسی بِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[13] سپس بدون فاصلۀ قابل توجّه، خود بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
یا اینکه بگوید: «أَنْکَحْتُ نَفْسی لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[14] سپس بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
شایان ذکر است، بنابر احتیاط لازم وکیل (زن) در این مورد به خواندن صیغۀ ایجاب اکتفا نکند و همان طور که در متن فوق نیز ذکر شد، صیغۀ قبول را هم بخواند.
ابتدا زن خطاب به مرد بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»[2] یعنی «خود را همسر تو نمودم به مهری که معیّن شده»؛
پس از آن، بدون فاصلۀ قابل توجّه[3] مرد بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ» یعنی «قبول کردم ازدواج را با مهر معلوم».[4]
یا اینکه زن بگوید: «أَنْکَحْتُکَ نَفْسی عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»؛[5]
سپس مرد بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
مسأله 205. اگر زن و مرد بخواهند خودشان صیغۀ عقد دائم را بخوانند، جایز است ابتدا مرد خطاب به زن بگوید: «زَوَّجْتُکِ نَفْسی عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»[6] پس از آن بدون فاصلۀ قابل توجّه زن بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»؛
البتّه، احتیاط مستحب است که صیغۀ ازدواج را به شیوهای که در مسأله قبل ذکر شد، بخوانند.
مسأله 206. اگر زن و مرد، «دو نفر را وکیل کنند» که از طرف آنان صیغۀ عقد ازدواج را بخوانند، چنانچه مثلاً اسم مرد «محمّد» و اسم زن «فاطمه» باشد، باید با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد، پس از تعیین مهریّه:
ابتدا وکیل زن خطاب به وکیل مرد بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ مُحَمّداً عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[7] سپس بدون فاصلۀ قابل توجّه، وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ لِمُوَکِّلی مُحَمّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
یا اینکه وکیل زن بگوید: «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ مُحَمَّداً عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[8] سپس وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
مسأله 207. اگر زن و مرد «یک نفر را وکیل نمایند» که از طرف آنها صیغۀ عقد ازدواج را بخواند، چنانچه مثلاً اسم مرد «محمّد» و اسم زن «فاطمه» باشد، باید با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد، پس از تعیین مهریّه:
وکیل بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مُوَکِّلی مُحَمّداً عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[9] سپس بدون فاصلۀ قابل توجّه بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ لِمُوَکِّلی مُحَمّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
یا اینکه بگوید: «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مُوَکِّلی مُحَمَّداً عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[10] سپس بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
شایان ذکر است، بنابر احتیاط لازم وکیل در این مورد به خواندن صیغۀ ایجاب اکتفا نکند و صیغۀ قبول را هم - که در متن فوق ذکر شد - بخواند.
مسأله 208. اگر «مرد بخواهد زنی را به عقد دائم خویش» در آورد، و زن - مثلاً با نام «فاطمه» - وی را وکیل در اجرای صیغۀ عقد ازدواج نماید، باید با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد و بعد از معیّن نمودن مهریّه:
ابتدا بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ بِنَفْسی عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[11] سپس بدون فاصلۀ قابل توجّه، خود بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
یا اینکه بگوید: «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ لِنَفْسی عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[12] سپس بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
شایان ذکر است، بنابر احتیاط لازم وکیل (مرد) در این مورد به خواندن صیغۀ ایجاب اکتفا نکند و همان طور که در متن فوق نیز ذکر شد، صیغۀ قبول را هم بخواند.
مسأله 209. اگر «زن بخواهد خود را به عقد دائم مردی» در آورد و مرد - مثلاً با نام «محمّد» - وی را وکیل در اجرای صیغۀ عقد ازدواج نماید، باید با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد و بعد از معیّن نمودن مهریّه:
ابتدا بگوید: «زَوَّجْتُ نَفْسی بِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[13] سپس بدون فاصلۀ قابل توجّه، خود بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
یا اینکه بگوید: «أَنْکَحْتُ نَفْسی لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ»؛[14] سپس بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
شایان ذکر است، بنابر احتیاط لازم وکیل (زن) در این مورد به خواندن صیغۀ ایجاب اکتفا نکند و همان طور که در متن فوق نیز ذکر شد، صیغۀ قبول را هم بخواند.
[1]. کیفیّت خواندن صیغۀ «عقد موقّت»، در فصل «عقد موقّت» خواهد آمد.
[2]. یا بگوید «زَوَّجْتُ نَفْسی بِکَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ» یا «زَوَّجْتُ نَفْسی مِنْکَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
[3]. منظور از «بدون فاصلۀ قابل توجّه» در این مسأله و مسائل بعد، رعایت موالات است که توضیح آن در مسألۀ «184» ذکر شد.
[4]. البتّه میتوان به عبارت «قَبِلْتُ» یا «قَبِلْتُ التَّزْویجَ» نیز اکتفا نمود.
[5]. یا بگوید: «أَنْکَحْتُ نَفْسی لَکَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ» یا «أَنْکَحْتُ نَفْسی مِنْکَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ».
[6]. ضمیر «کاف» در عبارت «زَوَّجْتُک... » به کسره قرائت میشود.
[7]. یا بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَکَ مُحَمَّداً مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ عَلَی المَهْرِ المَعْلُوم» یا «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ بِمُوَکِّلِکَ مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ» یا «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مِنْ مُوَکِّلِکَ مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ».
[8]. یا بگوید: «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَکَ مُحَمَّداً مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ عَلَی المَهْرِ المَعْلُوم» یا «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ لِمُوَکِّلِکَ مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ» یا «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مِنْ مُوَکِّلِکَ مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ».
[9]. یا بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلی مُحَمَّداً مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ عَلَی المَهْرِ المَعْلُوم» یا «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ بِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ» یا «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مِنْ مُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ».
[10]. یا بگوید: «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلی مُحَمَّداً مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ عَلَی المَهْرِ المَعْلُوم» یا «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ لِمُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ» یا «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مِنْ مُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ».
[11]. یا بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مِنْ نَفْسی عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ».
[12]. یا بگوید: «أَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مِنْ نَفْسی عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ».
[13]. یا بگوید: «زَوَّجْتُ نَفْسی مِنْ مُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ».
[14]. یا بگوید: «أَنْکَحْتُ نَفْسی مِنْ مُوَکِّلی مُحَمَّدٍ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ».