پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)(چاپ 1403)

11. دختر، نوه، مادر، مادربزرگ و خواهر کسی که فرد با وی لواط کرده ← → 9. زنی که زوجۀ پنجم فرد به حساب آید

10. کافر و مرتدّ

مسأله 143. اگر زن مسلمان پس از ازدواج، مرتد شود (چه مرتدّ ملّی و چه مرتدّ فطری)[1] یا مرد مسلمان پس از ازدواج مرتدّ ملّی شود، عقد ازدواج باطل می‏گردد؛ مگر آنکه زوجه از زنانی باشد که باید عدّه نگه دارند[2] که در این صورت، چنانچه فرد مرتد در اثنای ایام عدّه، دوباره مسلمان شود، عقد ازدواجشان به حال خود باقی است، هرچند احتیاط مستحب آن است که اگر بخواهند با هم زندگی کنند دوباره صیغۀ عقد بخوانند.
بنابراین، اگر فرد مذکور تا پایان عدّه مسلمان نگردد، معلوم می­شود که ازدواجشان از زمان ارتداد باطل شده است.

مسأله 144. اگر مرد مسلمان پس از ازدواج مرتدّ فطری شود، عقد ازدواج باطل می‌شود و همسرش بر او حرام می‏گردد و باید - با توضیحی که در مسألۀ «627» ذکر می­شود - عدّه نگه دارد؛ البتّه، چنانچه مرد در اثنای عدّه توبه نماید و مسلمان شود، باقی بودن عقد ازدواج محلّ اشکال می­باشد. بنابراین، اگر بخواهند با هم زندگی کنند بنابر احتیاط واجب باید دوباره صیغۀ عقد بخوانند و چنانچه بخواهند جدا شوند، بنابر احتیاط واجب باید صیغۀ طلاق اجرا گردد.

مسأله 145. زنی که مسلمان است نمی­تواند به صورت دائم یا موقّت با کافر ازدواج نماید و در این حکم، فرقی نیست که کافر مذکور اهل کتاب یا غیر اهل کتاب،[3] مرتدّ فطری یا ملّی یا فرد ناصبی باشد.

مسأله 146. مرد مسلمان نمی­تواند با زن کافر غیر اهل کتاب یا زنی که مرتدّ فطری یا ملّی یا ناصبی است به صورت دائم یا موقّت ازدواج نماید.[4]

مسأله 147. ازدواج مرد مسلمان با زنی که یهودی یا مسیحی است[5] به صورت دائم، بنابر احتیاط واجب جایز نیست؛ امّا ازدواج موقّت با وی جایز است؛[6] البتّه اگر مرد، زن مسلمان دارد، ازدواج وی با زن یهودی یا مسیحی (چه به صورت دائم و چه موقّت)، بدون اذن همسرش بنابر فتویٰ و با اذن وی بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
این حکم، در موردی که فرد، زن مسلمان خود را طلاق رجعی داده و هنوز ایّام عدّۀ رجعی باقی است نیز جاری می­شود.

مسأله 148. مرد مسلمان بنابر احتیاط واجب نمی­تواند با زن زرتشتی (مَجوسی) به صورت دائم یا موقّت ازدواج نماید.
همچنین، ازدواج با زن صابئی (صُبّی) در صورتی که صابئین طایفه­ای از مسیحیّت محسوب شوند، حکم مسألۀ «147» را دارد؛ امّا اگر صابئین بت‌پرست باشند، ازدواج با زن صابئی جایز نیست.
شایان ذکر است، چنانچه حقیقت صابئین معلوم نباشد، بنابر احتیاط واجب نمی‌توان با وی ازدواج نمود.[7]

مسأله 149. عقد واقع بین کفّار، در صورتی که نزد آنان و بر طبق آیینشان صحیح باشد، آثار صحّت بر آن جاری می­شود؛ فرق ندارد زوجین هر دو کافر اهل کتاب باشند یا کافر غیر کتابی یا مختلف باشند، حتّی اگر زوجین کافر همزمان مسلمان شوند، ازدواجشان باقی است و نیاز به خواندن عقد ازدواج جدید نیست و اگر یکی مسلمان شود و دیگری مسلمان نشود یا به‌طور غیر همزمان مسلمان شوند، حکم آن در مسائل بعد ذکر می‌شود.

شایان ذکر است، اگر ازدواج کفّار از مواردی باشد که در آیین اسلام حرام است مانند ازدواج با محارم، با مسلمان شدن حکم اسلام در مورد آن جاری می­شود.

مسأله 150. اگر شوهر[8] زن اهل کتاب مسلمان شود، ازدواجش با زن مذکور باقی است، هرچند هنوز با آن زن نزدیکی نکرده باشد؛ امّا اگر شوهر[9] زن غیر اهل کتاب مسلمان شود، چنانچه اسلامش قبل از نزدیکی با زوجۀ مذکور باشد، عقد ازدواجشان باطل می­شود و اگر بعد از نزدیکی باشد بین آن دو جدایی انداخته می­شود. چنانچه زوجۀ مذکور در ایّام عدّه مسلمان شود، عقد ازدواجشان باقی است و اگر دوران عدّه به پایان برسد و مسلمان نشود، معلوم می­شود که عقدشان از حین مسلمان شدن زوج باطل شده است.

مسأله 151. اگر زوجۀ مرد غیر مسلمان - چه زوجه اهل کتاب باشد یا نه - مسلمان شود، چنانچه اسلامش قبل از نزدیکی با وی باشد، عقد ازدواجشان باطل می­شود و اگر بعد از نزدیکی باشد، مشهور بین فقها آن است که «بین آن دو جدایی انداخته می‌شود، چنانچه شوهرش در ایّام عدّه مسلمان شود، عقد ازدواجشان باقی است و اگر دوران عدّه به پایان برسد و مسلمان نشود، معلوم می­شود که عقدشان از حین مسلمان شدن زوجه باطل شده است»، ولی حکم مذکور محلّ اشکال است و احتیاط واجب آن است که اگر شوهر در ایّام عدّه مسلمان شود، چنانچه قصد ادامۀ زندگی دارند، عقد ازدواج مجدّد خوانده شود و اگر قصد جدایی دارند صیغۀ طلاق جاری شود.

مسأله 152. ازدواج شیعۀ دوازده امامی با زنی که مسلمان است، ولی شیعۀ دوازده امامی نیست، صحیح می‌باشد. همچنین، ازدواج زنی که شیعۀ دوازده امامی است با مرد مسلمانی که شیعۀ دوازده امامی نیست، صحیح ولی مکروه می­باشد؛
البتّه، در موارد فوق اگر ازدواج باعث شود فرد در معرض انحراف یا سست شدن در اعتقادات قرار گرفته یا به جهت این ازدواج نتواند به وظایف شرعی خود طبق مذهب شیعۀ دوازده امامی به درستی عمل نماید یا مفسدۀ دیگری داشته که اجتناب از آن شرعاً لازم است، چنین ازدواجی تکلیفاً حرام است.[10]

[1]. «مرتد» فردی است که از‌ دین اسلام خارج شده و کافر گردد و بر دو قسم است: مرتدّ فطری، مرتدّ ملّی، که توضیح هر یک در فصل «ارث»، مسألۀ «1296» بیان خواهد شد.

[2]. احکام مربوط به عدّه و زنانی که باید عدّه نگه دارند، در فصل «طلاق» خواهد آمد.

[3]. فرقۀ بهائیّت کافر محسوب می­شوند و ازدواج مرد یا زن مسلمان با آنان، باطل و حرام است.

[4]. همین طور، وطی و نزدیکی بدون عقد با زن کافر - چه اهل کتاب باشد یا نباشد - به قصد استیلاء بر وی جایز نیست، هرچند زن مذکور در کشوری ساکن باشد که به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم در حال جنگ با مسلمانان است.

[5]. بدیهی است فرض مسأله در موردی است که زن مسیحی یا یهودی متأهّل (شوهردار) نباشد. بنابراین، اگر زن مذکور با مرد کافری ازدواج کرده به ازدواجی که در نزد آنان صحیح می­­باشد، زن شوهردار محسوب شده و ازدواج با وی مطلقاً جایز نیست.

[6]. شایان ذکر است اگر فرد بر اثر ازدواج در معرض انحراف یا سستی در عقائد دینی باشد، تکلیفاً نباید اقدام به ازدواج نماید.

[7]. شایان ذکر است مردی که دارای همسر مسلمان است، «بنابر فتویٰ» نمی‌تواند بدون اذن همسر خویش با فرقه­های مذکور ازدواج نماید.

[8]. چه شوهر مذکور نیز اهل کتاب باشد یا نباشد.

[9]. همان.

[10]. حکم اخیر، در موردی که طرف مقابل شیعۀ دوازده امامی باشد نیز جاری است.
11. دختر، نوه، مادر، مادربزرگ و خواهر کسی که فرد با وی لواط کرده ← → 9. زنی که زوجۀ پنجم فرد به حساب آید
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français