کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (3) (چاپ 1403)
جستجو در:
تعریف و کیفیـّت محقّق شدن غصب / معنای غصب و پیامدهای آن ←
→ شرایط مالک شدن برخی از حیوانات
غصب و سایر امور ضمانآور / غصب / مذمّت و نکوهش غصب
غصب، یکی از گناهان کبیره است که عقل و نقل (قرآن و روایات) بر زشتی و حرام بودن آن اتّفاق دارند. در حدیث است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: (پدرم) امام باقر(علیه السلام) از پدران بزرگوارش(علیه السلام) از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت کردند که آن حضرت فرمودند: «از بزرگترین گناهان، به ناحق گرفتن مال مسلمان است».[1]
از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «کسی که مال مؤمنی را به ناحق از وی گرفته و غصب نماید، خداوند متعال پیوسته از او روی گردان است و از اعمال نیک و خیری که انجام میدهد ناراضی است و آنها را در شمار حسناتش ثبت نکند تا آن گاه که توبه کند و مالی را که گرفته است به صاحبش برگرداند».[2]
در حدیث است که امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «گرفتن مال مسلمان بدون رضایت قلبیش جایز نیست».[3]
از امیر المؤمنین(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «سنگ غصبی در بنای خانه، گروی ویرانی آن است (مایۀ ویران شدن آن است)».[4]
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که دربارۀ گفتار خداوند متعال در مورد آیۀ «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصٰاد»[5] (همانا پروردگار تو در کمینگاه است) فرمودند: «مرصاد، موقفی است بر روی صراط که هر بندهای مظلمهای به گردن داشته باشد، نمیتواند از آن بگذرد».[6] روایت شده که امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «سوگند به خدا، اگر تمام شب را بر روی خارهای سَعدان[7] به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به این سو یا آن سو کشیده شوم، محبوبتر است نزد من از اینکه خدا و پیامبرش(صلی الله علیه وآله وسلم) را در روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم و چیزی از اموال دنیا که همچون خرده گیاهی خشک بیارزش است را غصب کرده باشم، چگونه بر کسی ستم کنم برای نفس خویش، که به سوی کهنگی و پوسیده شدن پیش می رود و در خاک، زمانی طولانی اقامت میکند...
به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جو را از مورچهای ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد و همانا این دنیای آلودۀ شما نزد من از برگ جویده شدۀ ملخ پستتر است، علی را با نعمتهای فناپذیر و لذّتهای ناپایدار چه کار، به خدا پناه میبریم از خفتن عقل و زشتی لغزشها و از او یاری میجوییم».[8]
از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «کسی که مال مؤمنی را به ناحق از وی گرفته و غصب نماید، خداوند متعال پیوسته از او روی گردان است و از اعمال نیک و خیری که انجام میدهد ناراضی است و آنها را در شمار حسناتش ثبت نکند تا آن گاه که توبه کند و مالی را که گرفته است به صاحبش برگرداند».[2]
در حدیث است که امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «گرفتن مال مسلمان بدون رضایت قلبیش جایز نیست».[3]
از امیر المؤمنین(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «سنگ غصبی در بنای خانه، گروی ویرانی آن است (مایۀ ویران شدن آن است)».[4]
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که دربارۀ گفتار خداوند متعال در مورد آیۀ «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصٰاد»[5] (همانا پروردگار تو در کمینگاه است) فرمودند: «مرصاد، موقفی است بر روی صراط که هر بندهای مظلمهای به گردن داشته باشد، نمیتواند از آن بگذرد».[6] روایت شده که امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «سوگند به خدا، اگر تمام شب را بر روی خارهای سَعدان[7] به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به این سو یا آن سو کشیده شوم، محبوبتر است نزد من از اینکه خدا و پیامبرش(صلی الله علیه وآله وسلم) را در روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم و چیزی از اموال دنیا که همچون خرده گیاهی خشک بیارزش است را غصب کرده باشم، چگونه بر کسی ستم کنم برای نفس خویش، که به سوی کهنگی و پوسیده شدن پیش می رود و در خاک، زمانی طولانی اقامت میکند...
به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جو را از مورچهای ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد و همانا این دنیای آلودۀ شما نزد من از برگ جویده شدۀ ملخ پستتر است، علی را با نعمتهای فناپذیر و لذّتهای ناپایدار چه کار، به خدا پناه میبریم از خفتن عقل و زشتی لغزشها و از او یاری میجوییم».[8]
[1]. وسائل الشیعه، ج16، بقیّة ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، باب77، ص50، ح14.
[2]. همان، باب78، ص53، ح6.
[3]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج17، کتاب الغصب، باب1، ص88، ح3.
[4]. نهج البلاغه، حکمت240.
[5]. سورۀ فجر، آیۀ 14.
[6]. وسائل الشیعه، ج16، بقیّة ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، باب77، ص47، ح5.
[7]. خاری سه شعبه که خوراک شتران بوده و سخت گزنده است.
[8]. نهج البلاغه، خطبۀ 224