کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (3) (چاپ 1403)
جستجو در:
غصب و سایر امور ضمانآور / غصب / مذمّت و نکوهش غصب ←
→ عراض و صرف نظر کردن از مال
شرایط مالک شدن برخی از حیوانات
مسأله 1470. انسان با هر یک از امور ذیل، مالک حیوان وحشی[1] - اعم از چهارپایان، پرندگان یا غیر آن - که جزء مباحات اصلی بوده (و مالک خاصّی ندارد) میشود:
الف. گرفتن حیوان؛ مثل آنکه پرنده را با دست بگیرد؛
ب. قرار گرفتن حیوان در دام یا شیء دیگری که فرد آن را برای صید حیوان به کار گرفته است؛
ج. پرتاب تیر یا شیء دیگر به حیوان؛ طوری که باعث شود حیوان نتواند فرار کند.
در هر سه مورد فوق، فرد در صورتی مالک حیوان میشود که «قصد تملّک» آن را داشته باشد.
مسأله 1471. آنچه برای به دام انداختن حیوان وحشی به کار گرفتـــه میشــود (مورد «ب» از مسألۀ قبل)، فرقی نمیکند از وسایل و ابزار معمول برای صید حیوان باشد - مانند تله یا تور ماهیگیری - یا اینکه فرد حیوان را به شیوۀ دیگری - مانند حفر گودال یا ایجاد گِلزار در مسیر حیوان یا دانه پاشیدن و هدایت حیوان به محلّی که نتواند از آنجا بگریزد - به دام اندازد.
مسأله 1472. اگر حیوان وحشی در موقعیّتی مانند زمین گِلزار یا گودال که امکان فرار برایش وجود ندارد، قرار گیرد، چنانچه گودال یا گِلزار و مانند آن، به قصد گرفتن حیوان ایجاد نشده باشد - همان طور که از مسألۀ «1470» فهمیده میشود - فرد مالک آن نمیشود.
مسأله 1473. لانه کردن پرندۀ وحشی در خانۀ انسان، باعث نمیشود فرد مالک آن شود، هرچند قصد تملّک آن را داشته باشد.
همین طور، اگر فرد محلّی را فراهم کند تا پرندۀ وحشی در آنجا لانه بسازد و بتواند حیوان را صید کند، این کار باعث مالک شدن پرنده نمیشود؛ البتّه، در این صورت وی نسبت به آن پرنده حقّ اولویّت پیدا میکند.[2] بنابراین، اگر قبل از آنکه با گرفتن پرنده مالک آن شود، شخص دیگری آن را بگیرد، آن شخص مالک پرنده نمیشود.
مسأله 1474. اگر حیوان وحشی در دام یا تور نصب شده برای صید واقع شود، ولی به جهت قوّت بدنی حیوان و سستی دام یا تور، بتواند از آن فرار کند، صاحب دام یا تور، مالک حیوان نمیشود و اگر شخص دیگری آن را صید نماید مالک آن میشود.
این حکم، در جایی که حیوان با همان تور فرار کند، بدون آنکه قدرت حیوان برای فرار ضعیف شده باشد، نیز جاری است؛ البتّه، شخصی که آن را صید میکند باید تور را به صاحب آن پس دهد.
مسأله 1475. اگر انسان حیوان وحشی را دنبال کند تا اینکه حیوان خسته شده و بایستد، تا وقتی آن را نگرفته مالک نمیشود؛ البتّه، نسبت به آن اولویّت پیدا میکند و اگر دیگری آن را بگیرد، مالک نمیشود؛ مگر آنکه نفر اوّل از آن صرف نظر و اعراض نموده باشد.
مسأله 1476. اگر فرد به سوی حیوان وحشی تیری پرتاب کند و بر اثر آن، حیوان از فرار کردن ناتوان نشود، ولی دویدن یا پروازش با سختی همراه شود، طوری که برای گرفتن آن باید با سرعت به دنبال آن برود، این امر موجب مالکیّت فرد نمیشود؛ ولی برای وی حقّ اولویّت حاصل شده و تا زمانی که از آن اعراض نکرده، دیگری نمیتواند آن را تملّک کند.
مسأله 1477. اگر حیوان وحشی را که فرد گرفته و - با توضیحی که قبلاً بیان شد - مالک آن شده، فرار کند یا آنکه خودش حیوان را رها کند، در حالی که حیوان همانند قبل قدرت بر فرار یا پرواز داشته باشد، در این صورت حیوان از ملکیّت آن فرد خارج شده و دیگران میتوانند آن را صید کنند؛ البتّه، در صورتی که قدرت فرار یا پرواز حیوان (امتناع حیوان) ضعیف شده و هنوز تمام قدرت خود را به دست نیاورده باشد،[3] همچنان در ملکیّت فرد باقی است.
این حکم، در جایی که حیوان بعد از قرار گرفتن در تور فرار کند یا با تیر و مانند آن مجروح شده و بعد خوب شود و فرار کند نیز جاری است.
مسأله 1478. اگر انسان حیوان وحشی را با مجروح کردن یا شکستن بال و مانند آن - با توضیحی که قبلاً ذکر شد - مالک شود، سپس حیوان را قبل از بهبودی در حالی که هنوز توانایی فرار و قدرت بر دویدن یا پرواز ندارد، رها کند و از آن اعراض نماید، حیوان مذکور تنها با اعراض کردن، از ملکیّت وی خارج نمیشود؛ ولی اگر تملّک آن را برای دیگران مباح نموده و شخص دیگری آن را به قصد ملکیّت بگیرد، مالک آن میشود و بعد از آن فرد سابق نمیتواند حیوان را از وی پس بگیرد.
مسأله 1479. اگر انسان حیوان وحشـی را ببینــد و نداند ملک فرد دیگری اســت (یا کسی نسبت به آن حقّ اولویّت دارد) یا نه، دو صورت دارد:
الف. نشانهای بر مالکیّت فردی یا وجود حقّ اولویّتی برای شخصی نسبت به آن وجود داشته باشد؛ مثل اینکه طوقی در گردن حیوان یا ریسمانی بر پایش بسته شده باشد؛
در این صورت، حیوان متعلّق به دیگری به حساب میآید و فرد دیگر با صید، مالک آن نمیشود؛ مگر آنکه آنچه موجب از بین رفتن ملکیّت فرد است پیش آمده باشد؛ مانند آنچه در مسألۀ قبل ذکر شد.
ب. نشانهای وجود نداشته باشد؛ در این صورت، حیوان متعلّق به فردی به حساب نمیآید و انسان با صید، مالک آن میگردد.
مسأله 1480. اگر انسان بداند حیوانی که صید کرده مالک دارد، چنانچه مالکش را بشناسد، باید به او برگرداند؛ در غیر این صورت، حیوان مذکور احکامی دارد که در فصل «مال پیدا شده»، قسم اوّل «حیوان گمشده» (ضالّه)[4] بیان شد.[5]
مسأله 1481. اگر انسان ملکۀ زنبور عسل را - که متعلّق به کسی نیست - بگیرد و قصد تملّک آن را بنماید، علاوه بر آن زنبور، مالک تمام زنبورهایی میشود که در مسیر و حرکت و توقّف و نیز ورود و خروج به لانه، تابع آن میباشند.
الف. گرفتن حیوان؛ مثل آنکه پرنده را با دست بگیرد؛
ب. قرار گرفتن حیوان در دام یا شیء دیگری که فرد آن را برای صید حیوان به کار گرفته است؛
ج. پرتاب تیر یا شیء دیگر به حیوان؛ طوری که باعث شود حیوان نتواند فرار کند.
در هر سه مورد فوق، فرد در صورتی مالک حیوان میشود که «قصد تملّک» آن را داشته باشد.
مسأله 1471. آنچه برای به دام انداختن حیوان وحشی به کار گرفتـــه میشــود (مورد «ب» از مسألۀ قبل)، فرقی نمیکند از وسایل و ابزار معمول برای صید حیوان باشد - مانند تله یا تور ماهیگیری - یا اینکه فرد حیوان را به شیوۀ دیگری - مانند حفر گودال یا ایجاد گِلزار در مسیر حیوان یا دانه پاشیدن و هدایت حیوان به محلّی که نتواند از آنجا بگریزد - به دام اندازد.
مسأله 1472. اگر حیوان وحشی در موقعیّتی مانند زمین گِلزار یا گودال که امکان فرار برایش وجود ندارد، قرار گیرد، چنانچه گودال یا گِلزار و مانند آن، به قصد گرفتن حیوان ایجاد نشده باشد - همان طور که از مسألۀ «1470» فهمیده میشود - فرد مالک آن نمیشود.
مسأله 1473. لانه کردن پرندۀ وحشی در خانۀ انسان، باعث نمیشود فرد مالک آن شود، هرچند قصد تملّک آن را داشته باشد.
همین طور، اگر فرد محلّی را فراهم کند تا پرندۀ وحشی در آنجا لانه بسازد و بتواند حیوان را صید کند، این کار باعث مالک شدن پرنده نمیشود؛ البتّه، در این صورت وی نسبت به آن پرنده حقّ اولویّت پیدا میکند.[2] بنابراین، اگر قبل از آنکه با گرفتن پرنده مالک آن شود، شخص دیگری آن را بگیرد، آن شخص مالک پرنده نمیشود.
مسأله 1474. اگر حیوان وحشی در دام یا تور نصب شده برای صید واقع شود، ولی به جهت قوّت بدنی حیوان و سستی دام یا تور، بتواند از آن فرار کند، صاحب دام یا تور، مالک حیوان نمیشود و اگر شخص دیگری آن را صید نماید مالک آن میشود.
این حکم، در جایی که حیوان با همان تور فرار کند، بدون آنکه قدرت حیوان برای فرار ضعیف شده باشد، نیز جاری است؛ البتّه، شخصی که آن را صید میکند باید تور را به صاحب آن پس دهد.
مسأله 1475. اگر انسان حیوان وحشی را دنبال کند تا اینکه حیوان خسته شده و بایستد، تا وقتی آن را نگرفته مالک نمیشود؛ البتّه، نسبت به آن اولویّت پیدا میکند و اگر دیگری آن را بگیرد، مالک نمیشود؛ مگر آنکه نفر اوّل از آن صرف نظر و اعراض نموده باشد.
مسأله 1476. اگر فرد به سوی حیوان وحشی تیری پرتاب کند و بر اثر آن، حیوان از فرار کردن ناتوان نشود، ولی دویدن یا پروازش با سختی همراه شود، طوری که برای گرفتن آن باید با سرعت به دنبال آن برود، این امر موجب مالکیّت فرد نمیشود؛ ولی برای وی حقّ اولویّت حاصل شده و تا زمانی که از آن اعراض نکرده، دیگری نمیتواند آن را تملّک کند.
مسأله 1477. اگر حیوان وحشی را که فرد گرفته و - با توضیحی که قبلاً بیان شد - مالک آن شده، فرار کند یا آنکه خودش حیوان را رها کند، در حالی که حیوان همانند قبل قدرت بر فرار یا پرواز داشته باشد، در این صورت حیوان از ملکیّت آن فرد خارج شده و دیگران میتوانند آن را صید کنند؛ البتّه، در صورتی که قدرت فرار یا پرواز حیوان (امتناع حیوان) ضعیف شده و هنوز تمام قدرت خود را به دست نیاورده باشد،[3] همچنان در ملکیّت فرد باقی است.
این حکم، در جایی که حیوان بعد از قرار گرفتن در تور فرار کند یا با تیر و مانند آن مجروح شده و بعد خوب شود و فرار کند نیز جاری است.
مسأله 1478. اگر انسان حیوان وحشی را با مجروح کردن یا شکستن بال و مانند آن - با توضیحی که قبلاً ذکر شد - مالک شود، سپس حیوان را قبل از بهبودی در حالی که هنوز توانایی فرار و قدرت بر دویدن یا پرواز ندارد، رها کند و از آن اعراض نماید، حیوان مذکور تنها با اعراض کردن، از ملکیّت وی خارج نمیشود؛ ولی اگر تملّک آن را برای دیگران مباح نموده و شخص دیگری آن را به قصد ملکیّت بگیرد، مالک آن میشود و بعد از آن فرد سابق نمیتواند حیوان را از وی پس بگیرد.
مسأله 1479. اگر انسان حیوان وحشـی را ببینــد و نداند ملک فرد دیگری اســت (یا کسی نسبت به آن حقّ اولویّت دارد) یا نه، دو صورت دارد:
الف. نشانهای بر مالکیّت فردی یا وجود حقّ اولویّتی برای شخصی نسبت به آن وجود داشته باشد؛ مثل اینکه طوقی در گردن حیوان یا ریسمانی بر پایش بسته شده باشد؛
در این صورت، حیوان متعلّق به دیگری به حساب میآید و فرد دیگر با صید، مالک آن نمیشود؛ مگر آنکه آنچه موجب از بین رفتن ملکیّت فرد است پیش آمده باشد؛ مانند آنچه در مسألۀ قبل ذکر شد.
ب. نشانهای وجود نداشته باشد؛ در این صورت، حیوان متعلّق به فردی به حساب نمیآید و انسان با صید، مالک آن میگردد.
مسأله 1480. اگر انسان بداند حیوانی که صید کرده مالک دارد، چنانچه مالکش را بشناسد، باید به او برگرداند؛ در غیر این صورت، حیوان مذکور احکامی دارد که در فصل «مال پیدا شده»، قسم اوّل «حیوان گمشده» (ضالّه)[4] بیان شد.[5]
مسأله 1481. اگر انسان ملکۀ زنبور عسل را - که متعلّق به کسی نیست - بگیرد و قصد تملّک آن را بنماید، علاوه بر آن زنبور، مالک تمام زنبورهایی میشود که در مسیر و حرکت و توقّف و نیز ورود و خروج به لانه، تابع آن میباشند.
[1]. حیوان وحشی به حیوانی گفته میشود که با انسان غیر مأنوس بوده و به صورت طبیعی، بدون دخالت و کمک انسان زندگی کرده و آب و خوراک و شؤون حیاتش را، خود تأمین میکند و تحت کنترل انسان نبوده و رام و دستآموز وی نیست.
[2]. مگر آنکه از صید پرنده به کلّی اعراض کند.
[3]. مانند موردی که حیوان مجروح است یا بالش شکسته و هنوز توانایی فرار ندارد.
[4]. حیوان گمشده در اصطلاح فقهی، «ضالّه» نامیده میشود.
[5]. نسبت به تملّک پرندگان، در مسألۀ «1420» حکم خاصّی ذکر شد.