کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (3) (چاپ 1403)
جستجو در:
ضمان عاریهگیرنده ←
→ 2. برای منعفت حرام مورد عاریه واقع نشود
منفعتی که مال برای آن عاریه داده میشود، مشخّص باشد
مسأله 1248. اگر مالی که عاریه داده میشود بهطور معمول، قابلیّت برای بهرهبرداریهای گوناگون داشته باشد، مثل زمینی که هم قابلیّت زراعت داشته و هم قابل درختکاری باشد و یا ماشینی که قابل باربری و مسافربری باشد، حکم تعیین نوع استفاده از آن دو صورت دارد:
الف. انتخاب نوع منفعت و بهرهبرداری به عاریه گیرنده واگذار شده، طوری که وی مجاز باشد هر یک یا چند نوع استفادهای که میخواهد ببرد؛ در این صورت، عاریه بدون تعیین نوع استفاده صحیح است؛
ب. مال تنها برای برخی از انواع بهرهبرداریها، عاریه داده میشود؛ در این صورت، باید آن استفاده در هنگام عاریه دادن مال مشخّص شود.
مسأله 1249. اگر هنگام عاریه دادن مال، قید و شرط و توافقی برای نوع استفاده از آن ذکر نشود - مثلاً بگوید: «این ماشین را به تو عاریه دادم» یا بدون اینکه قید و شرطی شود مال را به عنوان عاریه به دیگری بدهد و او هم به همین عنوان بگیرد - هرنوع استفادۀ معمول و متداول حلال از آن، برای عاریه گیرنده جایز است؛
البتّه، گاه برخی از انواع استفادهها طوری است که هرچند قرارداد عاریه بدون قید و شرط منعقد شده باشد، ولی عرفاً نمیتوان عاریه را شامل آن دانست؛ مثل اینکه عاریه گیرنده زمینی را که بدون قید و شرط عاریه گرفته، بخواهد برای دفن اموات به کار گیرد؛
در این موارد، هرچند دفن یکی از انواع استفاده از زمین است، ولی برای آنکه عاریه شامل آن باشد، باید به همان مورد تصریح شود یا طوری بیان شود که معلوم باشد عاریه شامل آن هم میشود.
مسأله 1250. معیّن بودن مال مورد عاریه در هنگام عاریه دادن، لازم نیست. بنابراین، اگر عاریه گیرنده بگوید: «یکی از لباسهای خود را به من عاریه بده» و عاریه دهنده به قصد انجام عاریه بگوید: «برو هر کدام را که میخواهی بردار»، عاریه بهطور صحیح محقّق شده است.
ضمان عاریهگیرنده ←
→ 2. برای منعفت حرام مورد عاریه واقع نشود
الف. انتخاب نوع منفعت و بهرهبرداری به عاریه گیرنده واگذار شده، طوری که وی مجاز باشد هر یک یا چند نوع استفادهای که میخواهد ببرد؛ در این صورت، عاریه بدون تعیین نوع استفاده صحیح است؛
ب. مال تنها برای برخی از انواع بهرهبرداریها، عاریه داده میشود؛ در این صورت، باید آن استفاده در هنگام عاریه دادن مال مشخّص شود.
مسأله 1249. اگر هنگام عاریه دادن مال، قید و شرط و توافقی برای نوع استفاده از آن ذکر نشود - مثلاً بگوید: «این ماشین را به تو عاریه دادم» یا بدون اینکه قید و شرطی شود مال را به عنوان عاریه به دیگری بدهد و او هم به همین عنوان بگیرد - هرنوع استفادۀ معمول و متداول حلال از آن، برای عاریه گیرنده جایز است؛
البتّه، گاه برخی از انواع استفادهها طوری است که هرچند قرارداد عاریه بدون قید و شرط منعقد شده باشد، ولی عرفاً نمیتوان عاریه را شامل آن دانست؛ مثل اینکه عاریه گیرنده زمینی را که بدون قید و شرط عاریه گرفته، بخواهد برای دفن اموات به کار گیرد؛
در این موارد، هرچند دفن یکی از انواع استفاده از زمین است، ولی برای آنکه عاریه شامل آن باشد، باید به همان مورد تصریح شود یا طوری بیان شود که معلوم باشد عاریه شامل آن هم میشود.
مسأله 1250. معیّن بودن مال مورد عاریه در هنگام عاریه دادن، لازم نیست. بنابراین، اگر عاریه گیرنده بگوید: «یکی از لباسهای خود را به من عاریه بده» و عاریه دهنده به قصد انجام عاریه بگوید: «برو هر کدام را که میخواهی بردار»، عاریه بهطور صحیح محقّق شده است.