کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (3) (چاپ 1403)
جستجو در:
شرایط مال و منفعت مورد عاریه ←
→ عاریه / تعریف و شرایط اصل عاریه
شرایط عاریه دهنده و عاریه گیرنده
مسأله 1235. عاریه دهنده باید مالک منفعت مالی باشد که عاریه میدهد یا در حکم مالک (مانند وکیل یا ولیّ شرعی) باشد؛
بنابراین، عاریه دادن مال غصبی و همین طور چیزی که مال خود انسان است، ولی منفعت آن مال دیگری است - مانند مالی که اجاره داده شده - صحیح نیست؛ مگر آنکه مالک منفعت، قبل یا بعد از عاریه دادن آن را اجازه دهد.
مسأله 1236. کسی که مالک منفعت مالی میباشد، ولی مالک خود آن نیســت - مانند فردی که مالی را اجاره کرده - در صورتی که مالک مال با او شرط کرده باشد که فقط خودش از مال استفاده کند، چه اینکه شرط به صورت صریح ذکر شود یا به علّت متعارف و معمول بودن آن، یا مطرح شدن در پیشگفتگوی اجاره و مانند آن، اجاره بر اساس آن واقع شود، حقّ ندارد آن را به دیگری عاریه دهد.
مسأله 1237. کسی که مالی را اجاره کرده و با او شرط نشده که فقط خودش از آن استفاده کند، میتواند آن را به دیگری عاریه دهد؛
البتّه، برای تحویل دادن مال به عاریه گیرنده، بنابر احتیاط واجب باید از صاحب مال اجازه داشته باشد یا به صورتی رضایت او برایش معلوم باشد، هرچند بهطور صریح اجازه نداده باشد.[1]
مسأله 1238. عاریه گیرنده در صورتی میتواند مالی را که عاریه گرفته، به دیگری عاریه دهد که در این کار از صاحب مال اجازه داشته باشد که در این صورت، در حقیقت عاریه دهنده همان مالک مال است و عاریه گیرندۀ اوّل، مأذون یا وکیل وی در عاریه دادن آن به فرد دوّم میباشد. بنابراین، اگر عاریه گیرندۀ اوّل بمیرد یا برای همیشه دیوانه شود، عاریۀ دوّم باطل نمیشود.
مسأله 1239. اگر فرد نابالغ ممیّز بخواهد مال خود را به دیگری عاریه دهد، چنانچه در مورد آن مستقل باشد، عاریه صحیح نیست، هرچند عاریه را با اجازۀ ولیّش انجام دهد؛
امّا چنانچه حدود عاریه مانند تعیین مال و شخص عاریه گیرنده و شرایط آن توسط ولیّ شرعی، معلوم شود، نابالغ میتواند مال خود را به دیگری عاریه دهد، همین طور ولیّ شرعی نابالغ میتواند مال او را عاریه دهد.
شایان ذکر است، تصرّفات ولیّ شرعی در مال نابالغ، باید با رعایت شرایطی باشد که در فصل «حَجْر» مبحث «ولایت بر نابالغ» ذکر میشود. بنابراین، اگر عاریه دادن اموال بچّه نابالغ مفسده داشته باشد، مانند اینکه اموال مذکور در معرض تلف قرار گیرد، ولیّ بچه نابالغ نمیتواند اقدام به عاریه دادن اموال وی نماید.
مسأله 1240. عاریه دادن فرد دیوانه و همین طور فرد سفیه بدون اجازۀ ولیّ شرعی و مفلَّس بدون اجازه از طلبکاران نسبت به مال خودشان صحیح نیست.[2]
مسأله 1241. عاریه گیرنده باید بالغ و عاقل باشد و نیز عاریه در صورتی صحیح است که عاریه گیرنده شرعاً بتواند از مال مورد عاریه استفاده کند؛
بنابراین، عاریه گرفتن کتابی که با خواندن آن، عاریه گیرنده در معرض ضلالت و انحراف دینی قرار میگیرد، صحیح نیست.[3]
مسأله 1242. عاریه گیرنده باید مشخّص باشد؛ پس اگر عاریه دهنده بگوید: «مالم را به یکی از شما دو نفر عاریه دادم» عاریه صحیح نیست؛
امّا عاریه دهنده میتواند مالش را به چند نفر عاریه بدهد که در این صورت، عاریه گیرندگان به نوبت یا با قرعه از آن استفاده میکنند.
مسأله 1243. انسان نمیتواند مال خود را به تعداد غیر محدودی از افراد عاریه دهد؛ مثلاً بگوید: «مالم را به همۀ مردم عاریه دادم»؛ امّا میتواند مال خود را برای همه اباحه[4] کند.
بنابراین، عاریه دادن مال غصبی و همین طور چیزی که مال خود انسان است، ولی منفعت آن مال دیگری است - مانند مالی که اجاره داده شده - صحیح نیست؛ مگر آنکه مالک منفعت، قبل یا بعد از عاریه دادن آن را اجازه دهد.
مسأله 1236. کسی که مالک منفعت مالی میباشد، ولی مالک خود آن نیســت - مانند فردی که مالی را اجاره کرده - در صورتی که مالک مال با او شرط کرده باشد که فقط خودش از مال استفاده کند، چه اینکه شرط به صورت صریح ذکر شود یا به علّت متعارف و معمول بودن آن، یا مطرح شدن در پیشگفتگوی اجاره و مانند آن، اجاره بر اساس آن واقع شود، حقّ ندارد آن را به دیگری عاریه دهد.
مسأله 1237. کسی که مالی را اجاره کرده و با او شرط نشده که فقط خودش از آن استفاده کند، میتواند آن را به دیگری عاریه دهد؛
البتّه، برای تحویل دادن مال به عاریه گیرنده، بنابر احتیاط واجب باید از صاحب مال اجازه داشته باشد یا به صورتی رضایت او برایش معلوم باشد، هرچند بهطور صریح اجازه نداده باشد.[1]
مسأله 1238. عاریه گیرنده در صورتی میتواند مالی را که عاریه گرفته، به دیگری عاریه دهد که در این کار از صاحب مال اجازه داشته باشد که در این صورت، در حقیقت عاریه دهنده همان مالک مال است و عاریه گیرندۀ اوّل، مأذون یا وکیل وی در عاریه دادن آن به فرد دوّم میباشد. بنابراین، اگر عاریه گیرندۀ اوّل بمیرد یا برای همیشه دیوانه شود، عاریۀ دوّم باطل نمیشود.
مسأله 1239. اگر فرد نابالغ ممیّز بخواهد مال خود را به دیگری عاریه دهد، چنانچه در مورد آن مستقل باشد، عاریه صحیح نیست، هرچند عاریه را با اجازۀ ولیّش انجام دهد؛
امّا چنانچه حدود عاریه مانند تعیین مال و شخص عاریه گیرنده و شرایط آن توسط ولیّ شرعی، معلوم شود، نابالغ میتواند مال خود را به دیگری عاریه دهد، همین طور ولیّ شرعی نابالغ میتواند مال او را عاریه دهد.
شایان ذکر است، تصرّفات ولیّ شرعی در مال نابالغ، باید با رعایت شرایطی باشد که در فصل «حَجْر» مبحث «ولایت بر نابالغ» ذکر میشود. بنابراین، اگر عاریه دادن اموال بچّه نابالغ مفسده داشته باشد، مانند اینکه اموال مذکور در معرض تلف قرار گیرد، ولیّ بچه نابالغ نمیتواند اقدام به عاریه دادن اموال وی نماید.
مسأله 1240. عاریه دادن فرد دیوانه و همین طور فرد سفیه بدون اجازۀ ولیّ شرعی و مفلَّس بدون اجازه از طلبکاران نسبت به مال خودشان صحیح نیست.[2]
مسأله 1241. عاریه گیرنده باید بالغ و عاقل باشد و نیز عاریه در صورتی صحیح است که عاریه گیرنده شرعاً بتواند از مال مورد عاریه استفاده کند؛
بنابراین، عاریه گرفتن کتابی که با خواندن آن، عاریه گیرنده در معرض ضلالت و انحراف دینی قرار میگیرد، صحیح نیست.[3]
مسأله 1242. عاریه گیرنده باید مشخّص باشد؛ پس اگر عاریه دهنده بگوید: «مالم را به یکی از شما دو نفر عاریه دادم» عاریه صحیح نیست؛
امّا عاریه دهنده میتواند مالش را به چند نفر عاریه بدهد که در این صورت، عاریه گیرندگان به نوبت یا با قرعه از آن استفاده میکنند.
مسأله 1243. انسان نمیتواند مال خود را به تعداد غیر محدودی از افراد عاریه دهد؛ مثلاً بگوید: «مالم را به همۀ مردم عاریه دادم»؛ امّا میتواند مال خود را برای همه اباحه[4] کند.
[1]. امّا اگر نخواهد مال اجاره شده را به دیگری تحویل دهد، مثلاً در عاریه دادن ماشین برای رفتن به مکانی، خود نیز همراه عاریه گیرنده برود و ماشین را تحویل ندهد، اجازه از مالک لازم نیست.
[2]. توضیحات مربوط به این افراد، در فصل «حَجْر» ذکر میشود.
[3]. یا عاریه گرفتن صید (حیوان خشکزی وحشی هرچند بر اثر عارضی اهلی شده باشد) برای «فرد مُحرم» صحیح نیست؛ زیرا انتفاع بردن از صید در حال احرام جایز نیست؛ توضیح بیشتر در این مورد، در مناسک حج ذکر شده است.
[4]. «اباحه»، نوعی اذن نسبت به تصرّف در اموال میباشد و از ایقاعات محسوب میشود؛ معنای ایقاع، در مسألۀ «75» و برخی توضیحات در مورد ویژگیهای «اذن»، در مسألۀ «1190» ذکر شد.