کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (3) (چاپ 1403)
جستجو در:
دستمزد وکیل ←
→ وکیل گرفتن توسط وکیل
وکیل در مرافعات و دعاوی
مسأله 1174. انسان میتواند در مرافعات و دعاوی وکیل بگیرد؛ چه مدّعی[1] باشد و چه مدّعیٰ علیه؛[2] چه برای خودش باشد و چه برای کسی که نسبت به او ولایت دارد و طرف مقابل نمیتواند از وکیل گرفتن وی جلوگیری نماید؛
بلکه افراد با شخصیّت و محترم، مکروه است که خود مستقیماً در منازعه و مرافعه شرکت کنند؛ مخصوصاً در مواردی که طرف مقابل بد زبان باشد.
مسأله 1175. کسی که وکیل در دعاوی و مرافعات است، اگر علیه موکّل خود اقرار نماید، پذیرفته نمیشود.
بنابراین، اگر مثلاً وکیل مدّعی اقرار کند مال مورد نزاع را گرفته است، یا بدهی مدّعیٰ علیه بخشیده شده، یا شهودی که به نفع مدّعی شهادت دادهاند را فاسق بداند، یا وکیل مدّعیٰ علیه اقرار کند که حقّ با مدّعی است، «اقرار وکیل» در هیچ یک از این امور، مورد قبول نیست و نزاع و مرافعه به حال خود باقی میباشد، هرچند این اقرار در حضور حاکم و در مجلس حکم باشد؛
البتّه، با این چنین اقراری وکالت وکیل باطل میشود و حقّ ادامۀ مرافعه را ندارد.[3]
مسأله 1176. وکیل در مرافعات و دعاوی نمیتواند حقّ موکّل خود را به دیگری ببخشد (ابراء کند) و یا نسبت به آن مصالحه نماید؛ مگر آنکه در این امر نیز وکالت داشته باشد.
مسأله 1177. اگر وکیل در مرافعات و دعاوی بداند ادّعای موکّلش به ناحق است و وی قصد دارد با تزویر و فریب و ارائۀ مدارک و دفاعیّات کذب یا باطل به دادگاه، طرف مقابل را محکوم نماید و اموال او را به ناحق تصاحب نماید یا حقّ شرعی او را تضییع کند، قبول چنین وکالتی جایز نیست.
شایان ذکر است، اگر فردی در موارد فوق وکالت دیگری را قبول کند، وکالت مذکور باطل است و حقّ الوکالۀ دریافتی را نیز مالک نمیشود.
بلکه افراد با شخصیّت و محترم، مکروه است که خود مستقیماً در منازعه و مرافعه شرکت کنند؛ مخصوصاً در مواردی که طرف مقابل بد زبان باشد.
مسأله 1175. کسی که وکیل در دعاوی و مرافعات است، اگر علیه موکّل خود اقرار نماید، پذیرفته نمیشود.
بنابراین، اگر مثلاً وکیل مدّعی اقرار کند مال مورد نزاع را گرفته است، یا بدهی مدّعیٰ علیه بخشیده شده، یا شهودی که به نفع مدّعی شهادت دادهاند را فاسق بداند، یا وکیل مدّعیٰ علیه اقرار کند که حقّ با مدّعی است، «اقرار وکیل» در هیچ یک از این امور، مورد قبول نیست و نزاع و مرافعه به حال خود باقی میباشد، هرچند این اقرار در حضور حاکم و در مجلس حکم باشد؛
البتّه، با این چنین اقراری وکالت وکیل باطل میشود و حقّ ادامۀ مرافعه را ندارد.[3]
مسأله 1176. وکیل در مرافعات و دعاوی نمیتواند حقّ موکّل خود را به دیگری ببخشد (ابراء کند) و یا نسبت به آن مصالحه نماید؛ مگر آنکه در این امر نیز وکالت داشته باشد.
مسأله 1177. اگر وکیل در مرافعات و دعاوی بداند ادّعای موکّلش به ناحق است و وی قصد دارد با تزویر و فریب و ارائۀ مدارک و دفاعیّات کذب یا باطل به دادگاه، طرف مقابل را محکوم نماید و اموال او را به ناحق تصاحب نماید یا حقّ شرعی او را تضییع کند، قبول چنین وکالتی جایز نیست.
شایان ذکر است، اگر فردی در موارد فوق وکالت دیگری را قبول کند، وکالت مذکور باطل است و حقّ الوکالۀ دریافتی را نیز مالک نمیشود.
[1]. ادّعا کننده، خواهان.
[2]. «مدّعیٰ علیه» یعنی کسی که دعویٰ بر او اقامه شود، طرف مقابل مدّعی، خوانده.
[3]. زیرا به زعم خودش موکلّش را محقّ نمیداند تا از حقّ وی دفاع نماید.