پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (3) (چاپ 1403)

تعریف و اقسام دین ← → توصیه به نوشتن و شاهد گرفتن بر بدهی

مهلت دادن به بدهکاری که توانایی پرداخت بدهی ندارد

قرآن کریم نسبت به وجوب مهلت دادن به بدهکاری که توانایی پرداخت بدهیش را ندارد، می­فرماید:
«وَإِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلی‏ مَیْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ».[1]
«و اگر (بدهکار) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایی، مهلت دهید و بخشیدن آن (به هنگام تنگدستی وی) به رسم صدقه، برای شما بهتر است اگر (منافع این کار و پاداش آن را) بدانید».
روایت شده که امام صادق فرمودند: «... بپرهیزید از اینکه یکی از برادران مسلمان خود را برای باز پس گرفتن مالی که در نزد او دارید در فشار قرار دهید، در حالی که وی در تنگدستی به سر می­برد، زیرا جدّ بزرگوارمان رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) می‌فرمودند: مسلمانی حقّ ندارد مسلمان دیگر را در تنگنا و فشار بگذارد و هر کس بدهکار تنگدستی را مهلت دهد، خداوند متعال در روزی که هیچ سایه­ای جز سایۀ او نیست، وی را در سایۀ عرش خود جای دهد».[2]
در حدیث است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: «هزار درهم را اگر دو بار قرض بدهم، بیشتر دوست دارم از اینکه آن را یک مرتبه به عنوان صدقه بپردازم و همان طور که بدهکار تو حق ندارد در پرداخت بدهیش سهل‌انگاری کند، در حالی که توانایی مالی دارد، تو نیز در صورتی که می­دانی او در تنگدستی است، جایز نیست وی را (برای دریافت طلبت) در فشار و تنگنا قرار دهی».[3]
از امام صادق نقل شده که روزی رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) بر منبر رفته و پس از حمد و ثنای پروردگار فرمودند: «ای مردم، حاضران به غایبان برسانند، آگاه باشید هر کس بدهکار تنگدستی را مهلت دهد، در هر روز برای او ثواب صدقه­ای برابر با طلبی که از او دارد بر عهدۀ خداست تا زمانی که مال خود را دریافت نماید...».[4]
از امام صادق روایت شده که رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: «هر کس بخواهد خداوند متعال در روزی که هیچ سایه­ای جز سایۀ او نیست او را در سایۀ عرش خود جای دهد، بدهکار تنگدست را مهلت دهد یا اینکه از حقّ خود بگذرد».[5]
در حدیث نقل شده است که امام باقر فرمودند: «خداوند متعال در روز قیامت اقوامی را از زیر عرش الهی مبعوث می­کند که چهره­هایشان از نور و لباس‌هایشان از نور و زینت­هایشان از نور است و بر صندلی­هایی از نور نشسته­اند، خداوند متعال آنان را به مردم نشان می­دهد و مردم می­گویند: آنان پیامبران هستند. در آن هنگام منادی از تحت عرش الهی ندا سر می­دهد: اینان پیامبران نیستند. مردم می­گویند: آنان شهیدان هستند. منادی از تحت عرش الهی ندا نماید: اینان شهیدان نیستند، ایشان گروهی هستند که بر مؤمنین آسان می­گرفتند و به بدهکاران که توانایی پرداخت بدهی نداشتند، مهلت می­دادند تا به گشایشی برسند».[6]

[1]. سورۀ بقرۀ، آیۀ 280.

[2]. وسائل الشیعه، ج‌18، ابواب الدین و القرض، باب25، ص366، ح1.

[3]. همان، باب25، ص366، ح2.

[4]. همان، ج‌16، ابواب فعل المعروف، باب12، ص320 و 321، ح4.

[5]. همان، ج‌18، ابواب الدین و القرض، باب25، ص367، ح4.

[6]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‌12، ابواب فعل المعروف، باب12، ص365، ح1.
تعریف و اقسام دین ← → توصیه به نوشتن و شاهد گرفتن بر بدهی
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français