کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (3) (چاپ 1403)
جستجو در:
شرایط جاعل و عامل ←
→ جعاله / تعریف و اقسام جعاله
مقایسۀ «جعاله» و «اجارۀ اجیر»
مسأله 622. جعاله از این جهت که فرد متعهّد شده تا در مقابل انجام کاری، عوضی پرداخت کند، مانند اجارۀ اجیر میباشد. بنابراین، کارهایی را که میتوان با قرارداد اجاره برای انجام آن اجیر گرفت و توضیح آن در فصل اجاره ذکر شد،[1] از طریق جعاله نیز قابل انجام است.
مسأله 623. جعاله و اجارۀ اجیر، در برخی از ویژگیها و شرایط، فرقهایی دارند؛ از جمله دو مورد ذیل:
الف. جعاله «ایقاع» است، ولی اجاره «عقد» میباشد.[2] بنابراین، جعاله همین که ایجاب آن توسّط جاعل انجام شود، محقّق میشود و نیاز به قبول طرف مقابل ندارد. همین طور، لحاظ کردن شرط در ضمن عقد اجاره صحیح بوده و عمل به آن لازم است، امّا جعاله به جهت اینکه ایقاع است، قابلیّت ندارد امری در ضمن آن شرط شود.[3]
ب. در اجاره با محقّق شدن قرارداد (ایجاب و قبول)، انجام کار بر اجیر واجب شده و اجرت نیز به عهدۀ مستأجر میآید که توضیح بیشتر در فصل «اجاره» ذکر شد؛ امّا در جعاله، انجام کار بر عامل واجب نبوده و جاعل نیز تا وقتی که عامل کار را انجام نداده، چیزی بر عهدهاش نمیباشد.[4]
مسأله 623. جعاله و اجارۀ اجیر، در برخی از ویژگیها و شرایط، فرقهایی دارند؛ از جمله دو مورد ذیل:
الف. جعاله «ایقاع» است، ولی اجاره «عقد» میباشد.[2] بنابراین، جعاله همین که ایجاب آن توسّط جاعل انجام شود، محقّق میشود و نیاز به قبول طرف مقابل ندارد. همین طور، لحاظ کردن شرط در ضمن عقد اجاره صحیح بوده و عمل به آن لازم است، امّا جعاله به جهت اینکه ایقاع است، قابلیّت ندارد امری در ضمن آن شرط شود.[3]
ب. در اجاره با محقّق شدن قرارداد (ایجاب و قبول)، انجام کار بر اجیر واجب شده و اجرت نیز به عهدۀ مستأجر میآید که توضیح بیشتر در فصل «اجاره» ذکر شد؛ امّا در جعاله، انجام کار بر عامل واجب نبوده و جاعل نیز تا وقتی که عامل کار را انجام نداده، چیزی بر عهدهاش نمیباشد.[4]
[1]. مثالهایی برای آن در بخش «اجارۀ واقع بر اعمال»، مسألۀ «533» ذکر شد.
[2]. توضیح معنای «ایقاع» و «عقد» در فصل «قراردادهای شرعی»، مسألۀ «75» ذکر شده است.
[3]. بنابراین، چنانچه جاعل یا عامل یا طرفین قصد دارند شروطی را در جعاله قرار دهند که عمل به آن لازم باشد، میتوانند جعاله را در قالب صلح انجام دهند؛ به عنوان مثال صلح کننده (مُصالِح) خطاب به طرف مقابل (مُتصالِح) بگوید: مصالحه میکنم بر اینکه اگر با سرمایهای که در اختیارت به مدّت یک سال قرار میدهم تجارت نمایی، نصف سود حاصل از آن، حقّ الزحمۀ (جُعل) تو باشد و شرط مینمایم اوّلاً: خرید کالاهای تجاری را از فلان محلّ انجام دهی و ثانیاً: چنانچه در معاملات ضرر کردی و سرمایه از بین رفت، معادل آن را مجاناً از مال خود جبران کرده و به من هبه نمایی و همین طور سایر شرایطی را که طرفین منظور نظرشان است ذکر میکنند و متصالح، مصالحۀ مذکور را قبول مینماید، در این صورت، عمل به شرایط مذکور واجب است.
[4]. فرقهای دیگر مربوط به شرایط اجاره و جعاله، از مسائل بعد معلوم میشود.