کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (3) (چاپ 1403)
جستجو در:
خصوصیّات شرطی که پایبندی به آن واجب است ←
→ 3. خیار تخلّف شرط
بعضی از احکام مربوط به شرط[1]
مسأله 297. پایبندی به شرطی که در ضمن عقد - چه عقـد لازم و چه عقد جایــز - قرار داده شده، واجب است. بنابراین، اگر فرد خانهای را بخرد و در ضمن معامله شرط نماید که فروشنده خانه را سند بزند، واجب است فروشنده به تعهّد خویش عمل نماید؛ البتّه، اگر مقصود طرفین این باشد که چنانچه عقد باقی مانده و فسخ نشود، طرف مقابل باید به شرط عمل کند، مثل آنکه فرد کالایی را به دیگری بفروشد یا هبه کند، به شرط اینکه وی خانهاش را اجاره دهد، در صورت فسخ عقد (فروش یا هبه در مثالهای مذکور)، عمل به شرط واجب نیست.[2]
همین طور، اگر کسی که به نفع او شرط شده از حقّ خود صرف نظر کرده و شرط را اسقاط کند، عمل به شرط بر دیگری واجب نیست.
شایان ذکر است، همان طور که در مسائل «295 و 311» ذکر گردیده است، در عقد لازم، چنانچه فردی که با او شرط شده است به شرط عمل ننماید، طرف دیگر عقد، حقّ فسخ دارد.[3]
همین طور، اگر کسی که به نفع او شرط شده از حقّ خود صرف نظر کرده و شرط را اسقاط کند، عمل به شرط بر دیگری واجب نیست.
شایان ذکر است، همان طور که در مسائل «295 و 311» ذکر گردیده است، در عقد لازم، چنانچه فردی که با او شرط شده است به شرط عمل ننماید، طرف دیگر عقد، حقّ فسخ دارد.[3]
[1]. شرایطی که ذکر میشود، اختصاص به خرید و فروش ندارد و شامل شرطهایی که در ضمن سایر عقدها از قبیل اجاره، مصالحه و مانند آن صورت میگیرد نیز میشود؛ البتّه، در برخی موارد، مسائل جزئیتری وجود دارد که در مباحث مربوط به خود، به آن اشاره شده است، مانند شرطهایی که در ضمن عقد قرض صورت میگیرد و همین طور، شرط قرض دادن مال که در ضمن سایر عقود انجام میشود.
[2]. همینطور، بدیهی است اگر مضمون و محتوای شرط این باشد که در مدّت عقد، طرف مقابل به شرط عمل کند، مثل اینکه فرد کتاب خویش را به مدّت یک ماه به دیگری عاریه بدهد و در ضمن عقد عاریه شرط نماید که طرف مقابل در مدّت عاریه هر روز فاتحهای برای پدرش بخواند، پس از سپری شدن مدّت عاریه، فاتحه خواندن، واجب نیست.
[3]. معنای عقد لازم و جایز در مسألۀ «76» ذکر شد.