کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2) (چاپ 1403)
جستجو در:
خوردن خوراکیها، آشامیدنیها و داروهای دارای اندکی الکل ←
→ 1. خون
2. شراب و چیزهای مست کننده و فقّاع و آب انگور جوشیده
مسأله 1387. حرام بودن آشامیدن شراب، از ضروریّات دین است و در روایات، از بزرگترین گناهان شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند، در صورتی که ملتفت باشد که لازمۀ حلال دانستن آن، تکذیب رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) میباشد، حکم به کفر او میشود.
خداوند متعال در قرآن کریم نسبت به شراب میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، شراب و قمار و بتها و ازلام (نوع خاصّی از بختآزمایی) پلید و از عمل شیطانند، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید؛ شیـــطان میخواهــد به وسیــلۀ شراب و قمار در میان شما عداوت و دشمنی ایجاد کند و از ذکر خدا و نماز باز دارد...».[1]
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمودند «شراب، ریشۀ بدیها (أمّ الخبائث) و سرچشمۀ هر شرّی است و کسی که شراب میخورد، عقل خود را از دست میدهد و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و آن را مرتکب میشود و احترام هیچ کس را نگه نمیدارد و حقّ خویشان نزدیک را رعایت نمیکند و قطع رحم مینماید و از زشتیهای آشکار روی نمیگرداند و آن را انجام میدهد، انسان مست افسارش به دست شیطان است، اگر به او دستور دهد برای بت سجده نماید خواهد کرد و به هر کجا میخواهد او را میبرد».[2]
از امام صادق روایت شده که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «هر مسکری (مست کنندهای)حرام است و آنچه زیاد آن مسکر است، خوردن کم آن نیز حرام است».[3]
از امام صادق روایت شده که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «شفاعت من به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد، به خدا سوگند او بر من در حوض کوثر وارد نمیشود؛ شفاعت من به کسی که مسکر مینوشد نمیرسد، به خدا سوگند او بر من در حوض کوثر وارد نمیشود».[4]
مسأله 1388. آشامیدن شراب انگور و سایر مسکرات - چه جامد و چه مایع - حرام میباشد، هرچند فرد آن قدر کم بیاشامد که مست نشود و نیز «فُقّاع» که غالباً از جو گرفته میشود و موجب درجۀ خفیفی از مستی است، خوردن آن حرام است؛ امّا آب جو که برای خواصّ طبّی از جو میگیرند و به آن «ماء الشعیر» میگویند و موجب هیچ گونه مستی نیست، خوردن آن حلال میباشد.
مسأله 1389. اگر خوردن یا آشامیدن شیئی به مقدار زیاد موجب مستی - هرچند در حدّ خیلی خفیف - شود، تناول آن شیء هرچند به مقدار اندک که موجب مستی نشود حرام است.
مسأله 1390. غذا خوردن یا آشامیدن از سفره یا میزی که در آن شراب یا مسکرات مینوشند، حرام است، هرچند آن غذا و آشامیدنی حلال و مباح باشد. همچنین، نشستن بر سر چنین سفره یا میزی بنابر احتیاط واجب، حرام است.
مسأله 1391. اگر آب انگور به جوش آید - خواه به خودی خود جوش آید یا به سبب پختن یا به سبب آفتاب و مانند آن - خوردن آن حرام میشود و بنابر احتیاط واجب، آب درون دانۀ انگور نیز حکم آب انگور را دارد؛
امّا غوره، خرما، مویز و کشمش یا آب آنها حکم آب انگور را ندارد. بنابراین، اگر جوش بیایند، پاک و خوردن آنها حلال است؛ مگر آنکه مسکر و مست کننده باشد.[5]
مسأله 1392. تبخیر شدن دو سوّم آب انگور[6] که موجب حلال شدن آن میگردد،[7] به یکی از روشهای زیر ثابت میشود:
1. خود انسان یقین یا از راه معقول اطمینان کند که دو قسمت آن تبخیر شده است.
2. دو مرد عادل شهادت دهند که دو قسمت آن تبخیر شده است؛ البتّه باید شهادت آنان مستند به حسّ باشد نه حدس و گمان؛ مثلاً بگویند: «خودمان دیدهایم که دو قسمت آن تبخیر شده است» و احتیاط واجب آن است که به شهادت یک مرد عادل اکتفا نشود، مگر آنکه موجب اطمینان گردد.
3. در اختیار مسلمان باشد و او خبر دهد که دو قسمت آن تبخیر شده است؛ البتّه به شرط آنکه وی از کسانی نباشد که آب انگور جوشیده را قبل از تبخیر شدن دو قسمت آن، میآشامند.
مسأله 1393. اگر آب انگور چه قبل از جوش آمدن و چه بعد از آن با آب مخلوط شود، برای حلال شدن آن کافی است دو سوم مجموع آن تبخیر شود.
بنابراین، اگر آب انگور قبل از تبخیر شدن دو سوّم آن بر اثر جوشاندن غلیظ شود و جوشیدن بیشتر، موجب سوختنش میشود، میتوان مقداری آب به آن اضافه کرد تا رقیق شود، که در این صورت برای حلال شدن آن، کافی است دو سوّم مجموع آن تبخیر شود.
مسأله 1394. اگر آب انگور جوشانده شود، ولی قبل از تبخیر شدن دو سوّم آن تبدیل به شیرۀ انگور گردد، بنابر احتیاط لازم حلال نمیشود و میتوان برای حلال شدن آن به روشی که در مسألۀ قبل ذکر شد، عمل نمود.
مسأله 1395. اگر چیزهایی مانند کدوی حلوایی، گلابی، سیب و غیر آنها به آب انگور جوشیده قبل از آنکه دو سوم آن تبخیر شود، اضافه گردد، در صورتی که آب انگور به داخل این اشیاء نفوذ میکند، برای حلال شدن آنها باید دو سوّم آنچه که به درونشان نفوذ کرده، تبخیر شود و تبخیر شدن دو سوّم آب انگور داخل ظرف به تنهایی، موجب حلال شدن آنها نمیشود.
خداوند متعال در قرآن کریم نسبت به شراب میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، شراب و قمار و بتها و ازلام (نوع خاصّی از بختآزمایی) پلید و از عمل شیطانند، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید؛ شیـــطان میخواهــد به وسیــلۀ شراب و قمار در میان شما عداوت و دشمنی ایجاد کند و از ذکر خدا و نماز باز دارد...».[1]
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمودند «شراب، ریشۀ بدیها (أمّ الخبائث) و سرچشمۀ هر شرّی است و کسی که شراب میخورد، عقل خود را از دست میدهد و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و آن را مرتکب میشود و احترام هیچ کس را نگه نمیدارد و حقّ خویشان نزدیک را رعایت نمیکند و قطع رحم مینماید و از زشتیهای آشکار روی نمیگرداند و آن را انجام میدهد، انسان مست افسارش به دست شیطان است، اگر به او دستور دهد برای بت سجده نماید خواهد کرد و به هر کجا میخواهد او را میبرد».[2]
از امام صادق روایت شده که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «هر مسکری (مست کنندهای)حرام است و آنچه زیاد آن مسکر است، خوردن کم آن نیز حرام است».[3]
از امام صادق روایت شده که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «شفاعت من به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد، به خدا سوگند او بر من در حوض کوثر وارد نمیشود؛ شفاعت من به کسی که مسکر مینوشد نمیرسد، به خدا سوگند او بر من در حوض کوثر وارد نمیشود».[4]
مسأله 1388. آشامیدن شراب انگور و سایر مسکرات - چه جامد و چه مایع - حرام میباشد، هرچند فرد آن قدر کم بیاشامد که مست نشود و نیز «فُقّاع» که غالباً از جو گرفته میشود و موجب درجۀ خفیفی از مستی است، خوردن آن حرام است؛ امّا آب جو که برای خواصّ طبّی از جو میگیرند و به آن «ماء الشعیر» میگویند و موجب هیچ گونه مستی نیست، خوردن آن حلال میباشد.
مسأله 1389. اگر خوردن یا آشامیدن شیئی به مقدار زیاد موجب مستی - هرچند در حدّ خیلی خفیف - شود، تناول آن شیء هرچند به مقدار اندک که موجب مستی نشود حرام است.
مسأله 1390. غذا خوردن یا آشامیدن از سفره یا میزی که در آن شراب یا مسکرات مینوشند، حرام است، هرچند آن غذا و آشامیدنی حلال و مباح باشد. همچنین، نشستن بر سر چنین سفره یا میزی بنابر احتیاط واجب، حرام است.
مسأله 1391. اگر آب انگور به جوش آید - خواه به خودی خود جوش آید یا به سبب پختن یا به سبب آفتاب و مانند آن - خوردن آن حرام میشود و بنابر احتیاط واجب، آب درون دانۀ انگور نیز حکم آب انگور را دارد؛
امّا غوره، خرما، مویز و کشمش یا آب آنها حکم آب انگور را ندارد. بنابراین، اگر جوش بیایند، پاک و خوردن آنها حلال است؛ مگر آنکه مسکر و مست کننده باشد.[5]
مسأله 1392. تبخیر شدن دو سوّم آب انگور[6] که موجب حلال شدن آن میگردد،[7] به یکی از روشهای زیر ثابت میشود:
1. خود انسان یقین یا از راه معقول اطمینان کند که دو قسمت آن تبخیر شده است.
2. دو مرد عادل شهادت دهند که دو قسمت آن تبخیر شده است؛ البتّه باید شهادت آنان مستند به حسّ باشد نه حدس و گمان؛ مثلاً بگویند: «خودمان دیدهایم که دو قسمت آن تبخیر شده است» و احتیاط واجب آن است که به شهادت یک مرد عادل اکتفا نشود، مگر آنکه موجب اطمینان گردد.
3. در اختیار مسلمان باشد و او خبر دهد که دو قسمت آن تبخیر شده است؛ البتّه به شرط آنکه وی از کسانی نباشد که آب انگور جوشیده را قبل از تبخیر شدن دو قسمت آن، میآشامند.
مسأله 1393. اگر آب انگور چه قبل از جوش آمدن و چه بعد از آن با آب مخلوط شود، برای حلال شدن آن کافی است دو سوم مجموع آن تبخیر شود.
بنابراین، اگر آب انگور قبل از تبخیر شدن دو سوّم آن بر اثر جوشاندن غلیظ شود و جوشیدن بیشتر، موجب سوختنش میشود، میتوان مقداری آب به آن اضافه کرد تا رقیق شود، که در این صورت برای حلال شدن آن، کافی است دو سوّم مجموع آن تبخیر شود.
مسأله 1394. اگر آب انگور جوشانده شود، ولی قبل از تبخیر شدن دو سوّم آن تبدیل به شیرۀ انگور گردد، بنابر احتیاط لازم حلال نمیشود و میتوان برای حلال شدن آن به روشی که در مسألۀ قبل ذکر شد، عمل نمود.
مسأله 1395. اگر چیزهایی مانند کدوی حلوایی، گلابی، سیب و غیر آنها به آب انگور جوشیده قبل از آنکه دو سوم آن تبخیر شود، اضافه گردد، در صورتی که آب انگور به داخل این اشیاء نفوذ میکند، برای حلال شدن آنها باید دو سوّم آنچه که به درونشان نفوذ کرده، تبخیر شود و تبخیر شدن دو سوّم آب انگور داخل ظرف به تنهایی، موجب حلال شدن آنها نمیشود.
[1]. سورۀ مائده، آیات 91 و 90.
[2]. وسائل الشیعه، ج25، ابواب الأشربة المحرّمة، باب12، ص317، ح11.
[3]. همان، باب17، ص339 و 340، ح8.
[4]. همان، باب 15، ص328، ح11.
[5]. تفصیل احکام مربوط به موارد فوق در جلد اوّل، فصل «نجاسات»، مورد نهم «خمر» و نیز فصل «مطهّرات»، مورد پنجم «انقلاب» ذکر شده است.
[6]. معیار تبخیر شدن دو سوّم از حجم آب انگور است، نه وزن آن.
[7]. برخی از احکام مرتبط با این موضوع در جلد اول، فصل «مطهّرات»، مورد پنجم «انقلاب» ذکر شده است.