کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2) (چاپ 1403)
جستجو در:
احکام نذر / تعریف نذر ←
→ ج. منع نکردن پدر یا شوهر از مورد قسم
احکام وفای به قسم و تخلّف از عمل به آن
مسأله 1173. اگر انسان قسم بخورد کاری را انجام دهد، باید همان طور که قسم خورده به جا آورد؛ پس اگر قسم بخورد که روز اوّل ماه صدقه بدهد یا روزه بگیرد یا نماز اوّل ماه بخواند یا عزاداران امام حسین(علیه السلام) را در روز عاشورا اطعام نماید، انجام اعمال مذکور قبل از آن روز یا بعد از آن کفایت نمی کند.
همین طور، اگر فرد قسم بخورد وقتی مریضش بهبود یافت صدقه بدهد، پرداخت صدقه قبل از بهبودی بیمار کافی نیست. همچنین، اگر قسم بخورد که به زیارت یکی از امامان(علیهم السلام) - مثلاً به زیارت حضرت ابا عبداللّه الحسین - مشرّف شود، چنانچه به زیارت امام دیگری برود کافی نیست.
مسأله 1174. فردی که به جهت عذر به قسم خود عمل نکند، گناه نکرده و کفّاره بر او واجب نیست. بنابراین، اگر از روی فراموشی، ناچاری، غفلت یا اشتباه یا بدون اختیار،[1] به قسم خود عمل نکند یا کسی او را مجبور به مخالفت با قسم نماید، یا آنکه جاهل قاصر باشد (در فراگیری مسأله کوتاهی نکرده باشد)، کفّاره بر او واجب نیست.
شایان ذکر است، اگر مورد قسم در موارد فوق، امری ادامهدار است، مانند اینکه فرد برای عمل به قسم خویش زمانی را معیّن کرده و مقداری از زمان عمل به قسم باقی مانده، باید در مدّت باقیمانده به قسم عمل کند، مثلاً اگر قسم خورده تا مدّت یک سال هر جمعه به زیارت امام رضا (علیه السلام) برود، چنانچه از روی فراموشی یکی از جمعهها به زیارت نرود، نسبت به هفتههای بعد باید به قسم خود عمل کند. همچنین، اگر قسم خورده تا آخر عمر سیگار و قلیان نکشد، در صورتی که از روی فراموشی سیگار یا قلیان بکشد، قسمش باطل نشده و باید کشیدن سیگار یا قلیان را ترک نماید.
مسأله 1175. اگر فرد مثلاً قسم بخورد که تا آخر ماه یک روز را روزه بگیرد، چنانچه انجام روزه را تأخیر بیندازد و اتّفاقاً دچار بیماری شود و بیماریش تا آخر ماه ادامه پیدا کند، در صورتی که تأخیر وی در انجام روزه همراه با عذر بوده، مانند اینکه فکر میکرده میتواند تا آخر ماه روزه بگیرد، قسمش باطل شده و گناه و کفّاره بر او ثابت نمیشود؛ امّا اگر تأخیرش بدون عذر بوده، گناهکار محسوب شده و بر او کفّاره واجب میشود.
مسأله 1176. اگر انسان با رعایت شرایطی که در مسائل قبل ذکر شد قسم بخورد، در صورتی که بدون عذر از عمل به قسم تخلّف نماید گناهکار است و بر وی «کفّاره» واجب میشود.
«کفّارۀ تخلّف قَسم» آن است که یک بنده آزاد کند یا ده فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُدّ که تقریباً 750 گرم است طعام بدهد[2] یا برایشان لباس تهیّه کند[3] و اگر توانایی انجام هیچ یک از این موارد را نداشته باشد، باید سه روز پی در پی روزه بگیرد، ولی واجب نیست قضای عملی را که قسم خورده است انجام دهد، حتّی اگر آن عمل روزه یا نماز باشد.[4]
مسأله 1177. اگر انسان قسم بخورد عملی را انجام دهد، ولی برای انجام آن زمانی را تعیین نکند، میتواند تا حدّی که عرفاً سهلانگاری در انجام واجب نباشد، در وفای به قسم تأخیر کند و تخلّف از عمل به قسم زمانی واقع میشود که آن عمل را در تمام مدّت عمرش عمداً انجام ندهد؛ البتّه، اگر هنگام قسم خوردن، تأخیر زیاد خلاف مقصود وی بوده، با همین مقدار تأخیر عمدی نیز تخلّف از عمل به قسم محقّق میشود.
مسأله 1178. اگر فرد قسم بخورد که عملی را در مدّت معیّنی انجام دهد، مثلاً تمام ماه شعبان امسال را روزه بگیرد، چنانچه قصد وی از قسم خوردن این باشد که تعهّدها و التزامهای متعدّدی را بر خود واجب کند، یعنی التزام به روزۀ هر یک از روزهای ماه، مستقلّاً لحاظ شده باشد، در این صورت با تخلّف عمدی در هر روز، کفّارۀ قسم به تعداد روزهایی که تخلّف نموده بر او واجب میشود. همچنین، تکلیف نسبت به ایّام باقیمانده ساقط نمیشود و باید روزهای دیگر را نیز روزه بگیرد؛ امّا چنانچه مقصودش انعقاد یک تعهّد و التزام بوده، در این فرض با تخلّف عمدی از قسم در اوّلین بار، قسمش باطل شده و فقط یک کفّارۀ قسم بر او واجب میشود و نسبت به بقیّۀ روزها تکلیفی ندارد.
شایان ذکر است، اگر فرد پس از قسم خوردن شک نماید که قسمش از نوع اوّل یا نوع دوّم بوده، احکام نوع دوّم از قسم بر آن جاری میشود.
مسأله 1179. اگر فرد قسم بخورد عملی را در مدّت معیّنی ترک نماید، مثلاً از هنگام قسم به مدّت یک ماه خوابیدن بین الطّلوعین را ترک کند، در صورتی که از عمل به قسم مذکور عمداً تخلّف نماید، حکم مسألۀ قبل در مورد آن جاری میشود.
مسأله 1180. اگر فردی (العیاذ بالله) به برائت از خداوند متعال یا پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) یا دین خدا یا امامان معصوم0 قسم بخورد، مثلاً بگوید «از خداوند بیزار باشم اگر به وعدهام وفا ننمایم»، چنین قسمی حرام محسوب میشود، هرچند با آن مخالفت نشود و در صورت مخالفت، باید کفّارۀ مخصوص آن را - که در فصل کفّارات، مسألۀ «1103» ذکر شد - بپردازد.
همین طور، اگر فرد قسم بخورد وقتی مریضش بهبود یافت صدقه بدهد، پرداخت صدقه قبل از بهبودی بیمار کافی نیست. همچنین، اگر قسم بخورد که به زیارت یکی از امامان(علیهم السلام) - مثلاً به زیارت حضرت ابا عبداللّه الحسین - مشرّف شود، چنانچه به زیارت امام دیگری برود کافی نیست.
مسأله 1174. فردی که به جهت عذر به قسم خود عمل نکند، گناه نکرده و کفّاره بر او واجب نیست. بنابراین، اگر از روی فراموشی، ناچاری، غفلت یا اشتباه یا بدون اختیار،[1] به قسم خود عمل نکند یا کسی او را مجبور به مخالفت با قسم نماید، یا آنکه جاهل قاصر باشد (در فراگیری مسأله کوتاهی نکرده باشد)، کفّاره بر او واجب نیست.
شایان ذکر است، اگر مورد قسم در موارد فوق، امری ادامهدار است، مانند اینکه فرد برای عمل به قسم خویش زمانی را معیّن کرده و مقداری از زمان عمل به قسم باقی مانده، باید در مدّت باقیمانده به قسم عمل کند، مثلاً اگر قسم خورده تا مدّت یک سال هر جمعه به زیارت امام رضا (علیه السلام) برود، چنانچه از روی فراموشی یکی از جمعهها به زیارت نرود، نسبت به هفتههای بعد باید به قسم خود عمل کند. همچنین، اگر قسم خورده تا آخر عمر سیگار و قلیان نکشد، در صورتی که از روی فراموشی سیگار یا قلیان بکشد، قسمش باطل نشده و باید کشیدن سیگار یا قلیان را ترک نماید.
مسأله 1175. اگر فرد مثلاً قسم بخورد که تا آخر ماه یک روز را روزه بگیرد، چنانچه انجام روزه را تأخیر بیندازد و اتّفاقاً دچار بیماری شود و بیماریش تا آخر ماه ادامه پیدا کند، در صورتی که تأخیر وی در انجام روزه همراه با عذر بوده، مانند اینکه فکر میکرده میتواند تا آخر ماه روزه بگیرد، قسمش باطل شده و گناه و کفّاره بر او ثابت نمیشود؛ امّا اگر تأخیرش بدون عذر بوده، گناهکار محسوب شده و بر او کفّاره واجب میشود.
مسأله 1176. اگر انسان با رعایت شرایطی که در مسائل قبل ذکر شد قسم بخورد، در صورتی که بدون عذر از عمل به قسم تخلّف نماید گناهکار است و بر وی «کفّاره» واجب میشود.
«کفّارۀ تخلّف قَسم» آن است که یک بنده آزاد کند یا ده فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُدّ که تقریباً 750 گرم است طعام بدهد[2] یا برایشان لباس تهیّه کند[3] و اگر توانایی انجام هیچ یک از این موارد را نداشته باشد، باید سه روز پی در پی روزه بگیرد، ولی واجب نیست قضای عملی را که قسم خورده است انجام دهد، حتّی اگر آن عمل روزه یا نماز باشد.[4]
مسأله 1177. اگر انسان قسم بخورد عملی را انجام دهد، ولی برای انجام آن زمانی را تعیین نکند، میتواند تا حدّی که عرفاً سهلانگاری در انجام واجب نباشد، در وفای به قسم تأخیر کند و تخلّف از عمل به قسم زمانی واقع میشود که آن عمل را در تمام مدّت عمرش عمداً انجام ندهد؛ البتّه، اگر هنگام قسم خوردن، تأخیر زیاد خلاف مقصود وی بوده، با همین مقدار تأخیر عمدی نیز تخلّف از عمل به قسم محقّق میشود.
مسأله 1178. اگر فرد قسم بخورد که عملی را در مدّت معیّنی انجام دهد، مثلاً تمام ماه شعبان امسال را روزه بگیرد، چنانچه قصد وی از قسم خوردن این باشد که تعهّدها و التزامهای متعدّدی را بر خود واجب کند، یعنی التزام به روزۀ هر یک از روزهای ماه، مستقلّاً لحاظ شده باشد، در این صورت با تخلّف عمدی در هر روز، کفّارۀ قسم به تعداد روزهایی که تخلّف نموده بر او واجب میشود. همچنین، تکلیف نسبت به ایّام باقیمانده ساقط نمیشود و باید روزهای دیگر را نیز روزه بگیرد؛ امّا چنانچه مقصودش انعقاد یک تعهّد و التزام بوده، در این فرض با تخلّف عمدی از قسم در اوّلین بار، قسمش باطل شده و فقط یک کفّارۀ قسم بر او واجب میشود و نسبت به بقیّۀ روزها تکلیفی ندارد.
شایان ذکر است، اگر فرد پس از قسم خوردن شک نماید که قسمش از نوع اوّل یا نوع دوّم بوده، احکام نوع دوّم از قسم بر آن جاری میشود.
مسأله 1179. اگر فرد قسم بخورد عملی را در مدّت معیّنی ترک نماید، مثلاً از هنگام قسم به مدّت یک ماه خوابیدن بین الطّلوعین را ترک کند، در صورتی که از عمل به قسم مذکور عمداً تخلّف نماید، حکم مسألۀ قبل در مورد آن جاری میشود.
مسأله 1180. اگر فردی (العیاذ بالله) به برائت از خداوند متعال یا پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) یا دین خدا یا امامان معصوم0 قسم بخورد، مثلاً بگوید «از خداوند بیزار باشم اگر به وعدهام وفا ننمایم»، چنین قسمی حرام محسوب میشود، هرچند با آن مخالفت نشود و در صورت مخالفت، باید کفّارۀ مخصوص آن را - که در فصل کفّارات، مسألۀ «1103» ذکر شد - بپردازد.
[1]. مثلاً، فرد وسواسی قسم بخورد که الآن مشغول نماز میشوم و به واسطۀ وسواس مشغول نماز نشود، چنانچه وسواس او طوری باشد که بیاختیار به قسمش عمل نکند، کفّاره ندارد.
[2]. منظور از طعام، در مسألۀ «1132» و مسائل بعد از آن ذکر شد.
[3]. منظور از لباس، در مسألۀ «1139» و مسائل بعد از آن ذکر شد.
[4]. توضیح بیشتر در مورد کفّارۀ قسم، در فصل «کفّارات» ذکر گردید.