کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2) (چاپ 1403)
جستجو در:
ب. کسی که شغلش غیر از فروش طلا و ارز است ←
→ خمس زمین موات
الف. کسی که شغلش فروش طلا یا ارز است
مسأله 668. کسی که سرمایۀ کسبش را «طلا» یا «ارز» قرار داده، مانند طلا فروش یا ارز فروش، برای محاسبۀ سود و زیان - که در مقدار خمس تأثیر دارد - میتواند به هر یک از دو روش زیر رفتار نماید:
روش اوّل: سود و زیان حاصل در سرمایۀ طلا یا ارز را با نقد رایج بسنجد و ترقّی و کاهش قیمت طلا و ارز را نسبت به نقد رایج لحاظ نماید.
بنابراین، اگر خمس طلا یا ارز را بدهد و در سال بعد از نظر وزن یا مقدار به آنها اضافه نشود، ولی قیمت آن ترقّی نماید، افزایش قیمت درآمد محسوب شده و خمس دارد[1] و اگر قیمت کاهش یابد این کاهش، زیان به حساب میآید.
روش دوّم: سود و زیان سرمایۀ طلا را با خود طلا (وزن آن و در مواردی مثل سکّه، تعداد آن) و ارز را با خود ارز (تعداد آن) حساب کند، یعنی میزان سود و زیان را بر اساس نقد رایج لحاظ نکند؛ بلکه مبنای محاسبات خویش را در زمانهای حسابرسی معمول در معاملات (روزانه یا ماهانه یا سالانه)، مقدار طلا یا مقدار ارز قرار دهد.
بنابراین، اگر خمس طلا یا ارز را بدهد و سال بعد طلا و ارز از نظر وزن و عدد اضافه نشود، ولی قیمت آنها بر اساس نقد رایج ترقّی کند، خمس بر او واجب نیست و در این صورت اگر قیمت طلا یا ارز کم شود، نمیتواند آن را ضرر حساب نماید.
مثال: فردی 50 سکّۀ طلا به ارزش مالی 500 میلیون تومان که مخمّس یا در حکم مخمّس است را سرمایۀ کار خود قرار داده است؛ اگر این فرد بخواهد از محاسبۀ «روش دوم» استفاده کند، قصد میکند سود و زیان در سکّههای طلا را بر اساس تعداد یا وزن لحاظ نماید. بنابراین، اگر سرمایۀ او در انتهای سال خمسی بعد تغییر نکرده و همان 50 سکّۀ طلا باشد ولی این سکّهها 700 میلیون تومان ارزشگذاری شود، لازم نیست خمس ترقّی قیمت مذکور را بپردازد.
همین طور، اگر تعداد سکّههای طلای فرد مذکور در انتهای سال خمسی بعد به 55 عدد افزایش یافته باشد، ولی قیمت این تعداد سکّۀ طلا همان 500 میلیون تومان یا کمتر باشد، باید خمس 5 عدد سکّه اضافه شده را بپردازد.
چند نکته:
1. محاسبۀ سکّه بر اساس تعداد در صورتی جایز است که سکّه، عرفاً از اشیای مثلی و همانند هم شمرده شود.
2. وجه نقد طلا فروش و ارز فروش در صورتی که سرمایۀ کسب وی باشد و در طول سال تبدیل به مال التّجاره (طلا یا ارز) میشود نیز، حکم طلا و ارز را دارد که میتواند سود و زیان آن را با معیار طلا و ارز محاسبه نماید؛ امّا وجه نقدی که سرمایۀ کسب وی نیست و مثلاً به عنوان پسانداز نگهداری میگردد را نمیتواند بر اساس طلا یا ارز محاسبه نماید.
3. اگر فرد تا کنون توجّه نداشته که میتواند معیار را وزن یا عدد طلا یا ارز قرار دهد، ابتدا باید خمس سرمایه را بر اساس قیمت نقد رایج پرداخت کند و از آن پس در سالهای بعد میتواند معیار را وزن یا عدد - با توضیحاتی که بیان شد - قرار دهد.
4. روش محاسبۀ قسمت (ب) مخصوص طلا و ارز است و شامل سایر اجناس نمیشود. بنابراین، برنج فروش و پارچه فروش و... نمیتوانند معیار را وزن برنج یا متراژ پارچه و... قرار دهند؛ البتّه با توضیحی که در مسألۀ بعد ذکر میشود، میتوانند معیار محاسبات خود را طلا یا ارز در نظر بگیرند.
روش اوّل: سود و زیان حاصل در سرمایۀ طلا یا ارز را با نقد رایج بسنجد و ترقّی و کاهش قیمت طلا و ارز را نسبت به نقد رایج لحاظ نماید.
بنابراین، اگر خمس طلا یا ارز را بدهد و در سال بعد از نظر وزن یا مقدار به آنها اضافه نشود، ولی قیمت آن ترقّی نماید، افزایش قیمت درآمد محسوب شده و خمس دارد[1] و اگر قیمت کاهش یابد این کاهش، زیان به حساب میآید.
روش دوّم: سود و زیان سرمایۀ طلا را با خود طلا (وزن آن و در مواردی مثل سکّه، تعداد آن) و ارز را با خود ارز (تعداد آن) حساب کند، یعنی میزان سود و زیان را بر اساس نقد رایج لحاظ نکند؛ بلکه مبنای محاسبات خویش را در زمانهای حسابرسی معمول در معاملات (روزانه یا ماهانه یا سالانه)، مقدار طلا یا مقدار ارز قرار دهد.
بنابراین، اگر خمس طلا یا ارز را بدهد و سال بعد طلا و ارز از نظر وزن و عدد اضافه نشود، ولی قیمت آنها بر اساس نقد رایج ترقّی کند، خمس بر او واجب نیست و در این صورت اگر قیمت طلا یا ارز کم شود، نمیتواند آن را ضرر حساب نماید.
مثال: فردی 50 سکّۀ طلا به ارزش مالی 500 میلیون تومان که مخمّس یا در حکم مخمّس است را سرمایۀ کار خود قرار داده است؛ اگر این فرد بخواهد از محاسبۀ «روش دوم» استفاده کند، قصد میکند سود و زیان در سکّههای طلا را بر اساس تعداد یا وزن لحاظ نماید. بنابراین، اگر سرمایۀ او در انتهای سال خمسی بعد تغییر نکرده و همان 50 سکّۀ طلا باشد ولی این سکّهها 700 میلیون تومان ارزشگذاری شود، لازم نیست خمس ترقّی قیمت مذکور را بپردازد.
همین طور، اگر تعداد سکّههای طلای فرد مذکور در انتهای سال خمسی بعد به 55 عدد افزایش یافته باشد، ولی قیمت این تعداد سکّۀ طلا همان 500 میلیون تومان یا کمتر باشد، باید خمس 5 عدد سکّه اضافه شده را بپردازد.
چند نکته:
1. محاسبۀ سکّه بر اساس تعداد در صورتی جایز است که سکّه، عرفاً از اشیای مثلی و همانند هم شمرده شود.
2. وجه نقد طلا فروش و ارز فروش در صورتی که سرمایۀ کسب وی باشد و در طول سال تبدیل به مال التّجاره (طلا یا ارز) میشود نیز، حکم طلا و ارز را دارد که میتواند سود و زیان آن را با معیار طلا و ارز محاسبه نماید؛ امّا وجه نقدی که سرمایۀ کسب وی نیست و مثلاً به عنوان پسانداز نگهداری میگردد را نمیتواند بر اساس طلا یا ارز محاسبه نماید.
3. اگر فرد تا کنون توجّه نداشته که میتواند معیار را وزن یا عدد طلا یا ارز قرار دهد، ابتدا باید خمس سرمایه را بر اساس قیمت نقد رایج پرداخت کند و از آن پس در سالهای بعد میتواند معیار را وزن یا عدد - با توضیحاتی که بیان شد - قرار دهد.
4. روش محاسبۀ قسمت (ب) مخصوص طلا و ارز است و شامل سایر اجناس نمیشود. بنابراین، برنج فروش و پارچه فروش و... نمیتوانند معیار را وزن برنج یا متراژ پارچه و... قرار دهند؛ البتّه با توضیحی که در مسألۀ بعد ذکر میشود، میتوانند معیار محاسبات خود را طلا یا ارز در نظر بگیرند.
[1]. البتّه، ترقّی قیمت ناشی از تورّم و کاهش ارزش پول حکم ویژه ای دارد که در مسألۀ «647»، بیان شد.