کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2) (چاپ 1403)
جستجو در:
وقف و نمائات آن ←
→ درآمد حاصل از فروش خون یا اعضای بدن
ارث
مسأله 588. آنچه را که انسان به ارث میبرد، حتّی در صورتی که سال بر آن بگذرد، با مراعات شروط ذیل خمس ندارد:
الف. ارث شرعی باشد و بر اساس قواعد معتبر در مبحث ارث به انسان برسد. بنابراین، اگر مسلمانی که شیعۀ دوازده امامی است، مالی از غیر این راه مانند تعصیب[1] به او به ارث برسد، آن مال از فوائد محسوب میشود و چنانچه تا سر سال خمسی باقی بماند و صرف در مؤونه نگردد، باید خمس آن را بدهد.
ب. فرد توقّع ارث بردن داشته باشد و چنانچه ارثی به او برسد که توقّع آن را نداشته و از غیر پدر و فرزند باشد، احتیاط واجب آن است که اگر از مخارج سالش زیاد بیاید، خمس آن ارث را بدهد.
ج. به مالی که به ارث رسیده، در زمان زنده بودن فرد، خمس تعلّق نگرفته باشد.[2]
د. میّت، خمس بدهکار نباشد.[3]
مسأله 589. اگر مالی به انسان به ارث برسد و بداند آن مال خمس داشته و کسی که این مال از او به ارث رسیده (میّت)، خمس آن را نداده، وارث مذکور باید خمس آن مال را بدهد. همین طور، اگر در خود آن مال خمس نباشد و وارث بداند کسی که آن مال از او به ارث رسیده، خمس بدهکار اسـت، باید خمـس را از مال او بدهد؛ ولی در هر دو صورت، اگر کسی که مال از او به ارث رسیده (میّت) به دادن خمس عقیده نداشته یا عقیده داشته، ولی عمداً یا از روی کوتاهی و سهلانگاری خمس نمیداده،[4] وارث لازم نیست[5] خمس واجب بر او را بپردازد؛[6] البتّه اگر میّت وصیّتی به پرداخت خمسی که برعهدهاش واجب بوده، داشته باشد، لازم است به وصیّت او عمل شود و در این صورت، باید تمام خمس وصیّت شده را از اصل مال پرداخت نمایند، هرچند مقدار خمسی که باید پرداخت شود از ثلث مالش (یک سوّم) بیشتر باشد.
مسأله 590. اگر مالی به انسان به ارث برسد و بداند به آن مال خمس تعلّق گرفته، امّا شک کند کسی که این مال از او به ارث رسیده (میّت)، خمس آن را داده یا نه، بنابر احتیاط واجب، لازم است خمس آن را بدهد، مگر استثنایی باشد که در مسألۀ قبل بیان شد.
مسأله 591. اگر انسان نداند مالی که به ارث رسیده از مواردی است که خمس به آن تعلّق میگیرد یا از مواردی است که خمس ندارد - مثل مهریّه - و یا اینکه نمیداند به مالی که در زمان زنده بودن فرد در امور شخصی و خانوادگی مصرف میشده، خمس تعلّق گرفته یا نه - مثل اینکه نمیداند آن مال با عین درآمد سالگشت شده (درآمدی که خمس به آن تعلّق گرفته، ولی خمسش پرداخت نشده است) خریداری شده یا با مال مخمّس - در این موارد، پرداخت خمس بر وارث لازم نیست.
الف. ارث شرعی باشد و بر اساس قواعد معتبر در مبحث ارث به انسان برسد. بنابراین، اگر مسلمانی که شیعۀ دوازده امامی است، مالی از غیر این راه مانند تعصیب[1] به او به ارث برسد، آن مال از فوائد محسوب میشود و چنانچه تا سر سال خمسی باقی بماند و صرف در مؤونه نگردد، باید خمس آن را بدهد.
ب. فرد توقّع ارث بردن داشته باشد و چنانچه ارثی به او برسد که توقّع آن را نداشته و از غیر پدر و فرزند باشد، احتیاط واجب آن است که اگر از مخارج سالش زیاد بیاید، خمس آن ارث را بدهد.
ج. به مالی که به ارث رسیده، در زمان زنده بودن فرد، خمس تعلّق نگرفته باشد.[2]
د. میّت، خمس بدهکار نباشد.[3]
مسأله 589. اگر مالی به انسان به ارث برسد و بداند آن مال خمس داشته و کسی که این مال از او به ارث رسیده (میّت)، خمس آن را نداده، وارث مذکور باید خمس آن مال را بدهد. همین طور، اگر در خود آن مال خمس نباشد و وارث بداند کسی که آن مال از او به ارث رسیده، خمس بدهکار اسـت، باید خمـس را از مال او بدهد؛ ولی در هر دو صورت، اگر کسی که مال از او به ارث رسیده (میّت) به دادن خمس عقیده نداشته یا عقیده داشته، ولی عمداً یا از روی کوتاهی و سهلانگاری خمس نمیداده،[4] وارث لازم نیست[5] خمس واجب بر او را بپردازد؛[6] البتّه اگر میّت وصیّتی به پرداخت خمسی که برعهدهاش واجب بوده، داشته باشد، لازم است به وصیّت او عمل شود و در این صورت، باید تمام خمس وصیّت شده را از اصل مال پرداخت نمایند، هرچند مقدار خمسی که باید پرداخت شود از ثلث مالش (یک سوّم) بیشتر باشد.
مسأله 590. اگر مالی به انسان به ارث برسد و بداند به آن مال خمس تعلّق گرفته، امّا شک کند کسی که این مال از او به ارث رسیده (میّت)، خمس آن را داده یا نه، بنابر احتیاط واجب، لازم است خمس آن را بدهد، مگر استثنایی باشد که در مسألۀ قبل بیان شد.
مسأله 591. اگر انسان نداند مالی که به ارث رسیده از مواردی است که خمس به آن تعلّق میگیرد یا از مواردی است که خمس ندارد - مثل مهریّه - و یا اینکه نمیداند به مالی که در زمان زنده بودن فرد در امور شخصی و خانوادگی مصرف میشده، خمس تعلّق گرفته یا نه - مثل اینکه نمیداند آن مال با عین درآمد سالگشت شده (درآمدی که خمس به آن تعلّق گرفته، ولی خمسش پرداخت نشده است) خریداری شده یا با مال مخمّس - در این موارد، پرداخت خمس بر وارث لازم نیست.
[1]. «تعصیب» مسألهای است رایج در مذهب اهل تسنّن که طبق آن، مثلاً چنانچه فردی فوت نماید و از وی تنها یک دختر بماند، نصف اموال وی متعلّق به این دختر میباشد و نصف دیگر متعلّق به عَصَبه (برادر میت، عموهای میّت و برخی از بستگان مذکّر میّت) میباشد؛ ولی در مذهب شیعه، در چنین حالتی کلیّۀ اموال میّت شرعاً متعلّق به دختر میباشد. با این توضیح، چنانچه فردی از اهل تسنّن فوت نماید و نصف اموال وی به دخترش به ارث برسد و نصف دیگر آن به برادر میّت (عصبه) که شیعۀ اثنا عشری میباشد برسد، برادر میّت میتواند در این مال تصرّف کرده و آن را تملّک نماید، ولی این مال، ارث محسوب نمیشود و در صورتی که صرف در مؤونه نگردد، در انتهای سال باید خمس آن را پرداخت نماید.
[2]. مگر مورداستثنایی که در مسألۀ بعد ذکر میشود.
[3]. همان.
[4]. اگر متوفّیٰ که خمس به اموالش تعلّق گرفته، بچّۀ نابالغ یا مجنون باشد، این حکم نسبت به ولیّ شرعی او جاری است، یعنی اگر ولیّ بچّۀ نابالغ یا مجنون به دادن خمس عقیده نداشته یا عقیده داشته، ولی عمداً یا از روی کوتاهی و سهلانگاری خمس مال وی را نداده و وصیّتی هم بر پرداخت خمس مذکور نکرده و اموال متوفّی بدون دادن خمس بین ورثه تقسیم شده است، پرداخت خمس بر وارثی که شیعۀ دوازده امامی است (غیر ولیّ) واجب نیست؛ امّا اگر ولی اهل خمس بوده و به جهت عذری مانند غفلت و فراموشی آن خمس را نپرداخته، پرداخت خمس واجب است.
[5]. هرچند در این فرض، احسان و نیکی به مؤمن متوفّیٰ - خصوصاً والدین - با پرداخت خمس وی و بریء الذمّه نمودن او امری شایسته است؛ البتّه این کار نباید از سهم ورثهای که محجور هستند مانند بچّۀ نابالغ یا مجنون یا سفیه صورت گیرد، بلکه ورثۀ بالغ رشید از سهم خودشان اقدام به پرداخت خمس متوفّیٰ نمایند.
[6]. این حکم، شامل موردی که فرد خمس را دستگردان کرده و بعداً با وجود توانایی مالی، عمداً آن را نپرداخته یا در پرداخت آن سهلانگاری و کوتاهی نموده نیز میشود و منظور از وارث در مسألۀ فوق، وارثی است که شیعۀ دوازده امامی است.
همچنین، اگر مال متوفّی (که اهل پرداخت خمس نبوده) متعلّق خمس باشد و از ثلث مالش وصیّت کرده آن شیء را بعد از وفاتش به شخص معیّنی که شیعۀ دوازده امامی است بدهند یا آن شیء مال شخص مذکور باشد، عمل به وصیّت مذکور واجب است و بر وصیّ پرداخت خمس آن لازم نیست.