کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2) (چاپ 1403)
جستجو در:
شرط دوّم: توانایی بدنی ←
→ شرایط واجب شدن حج
شرایط محقّق شدن استطاعت / شرط اوّل: توانایی مالی
مسأله 300. در واجب شدن حج، توانایی مالی شرط است؛ یعنی فرد، توشۀ سفر حج و مرکب سواری (در صورت احتیاج به آن) یا مالی که بتواند آنها را تهیّه کند داشته باشد و به تعبیر روشنتر، مخارج و هزینههای مورد نیاز در سفر حج مثل هزینۀ رفت و برگشت تا وطن[1](حمل و نقل)، خوراک، آشامیدنی، پوشاک، اجارۀ مکان اقامت و سایر ضروریات سفر حج و نیز مرکب سواری (در صورت احتیاج به آن) را دارا باشد.
مسأله 301. شخصی که توانایی مالی ندارد و مستطیع محسوب نمیشود، واجب نیست برای فراهم شدن استطاعت مالی اقدام نموده و به کسب و کار بپردازد.
مسأله 302. هر گاه انسان مالی داشته باشد و نداند برای مخارج حج کافی است یا نه، بنابر احتیاط، لازم است فحص و تحقیق کند.
مسأله 303. انسان لازم نیست برای رفتن به حج، اموال ضروری زندگی و نیز اموال غیر ضروری که به آنها عرفاً نیاز دارد و از نظر مقدار و کیفیّت، مناسب شأن اوست - نه بیشتر از شأنش – را بفروشد.
بنابراین، فروش خانۀ مسکونی، ماشین، اثاث منزل، کتابهای مورد استفاده در تحصیل، ابزار کار، لباسهایی که برای زینت استفاده میکند، چنانچه بیش از اندازۀ نیاز و شأنش نباشد، لازم نیست؛
امّا اگر بیش از نیاز و شأنش باشد، طوری که مقدار اضافه بر نیاز و شأن، برای مصارف حج کافی باشد، یا آنکه مال دیگری داشته باشد که با ضمیمه کردن آن کافی میشود، فرد، مستطیع محسوب میشود.
همچنین، فردی که مثلاً منزل یا وسیلۀ نقلیّهای دارد که بیشتر از اندازۀ نیاز و شأن اوست و میتواند آن را به منزل یا وسیلۀ نقلیّۀ کم ارزشتری که کسر شأن وی هم نیست، تبدیل کند و با مقدار زائد - به تنهایی یا به ضمیمۀ مال دیگری که دارد - به حج برود، مستطیع محسوب میشود.
همین طور است اگر قبلاً به مالی احتیاج داشته، ولی اکنون از آن بینیاز شده، مثل خانمی که به علّت پیری یا غیر آن، زیورآلات وی مورد نیازش نمیباشد.
مسأله 304. هر گاه انسان مقداری پول داشته باشد که کفاف هزینۀ حج را میدهد، ولی برای تأمین معاش و نفقات خود و خانوادهاش به آن نیاز دارد، یا برای هزینۀ ازدواج، جهیزیّه، خرید منزل یا اثاث منزل و امثال آن بدان احتیاج داشته باشد، طوری که خوف داشته باشد با صرف پول در راه حج، فقیر و تنگدست شود یا میداند صرف آن پول در مسیر حج موجب میشود در زندگی به سختی و مشقّت زیاد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج) مبتلا شود، حج بر چنین فردی واجب نیست و در غیر این صورت حج بر او واجب است.
بنابراین، مثلاً اگر فرد بدون داشتن منزل ملکی یا وسیلۀ نقلیّه، به سختی فوقالعاده که معمولاً غیر قابل تحمّل است میافتد، زمانی مستطیع محسوب میشود که علاوه بر داشتن پول منزل یا وسیلۀ نقلیّه، پول رفتن به حج را هم داشته باشد.
مسأله 305. هر گاه انسان منزل قابل فروش داشته باشد که قیمت آن - هرچند به ضمیمۀ مال دیگری که دارد - کافی برای مخارج حج باشد و نیز منزل دیگری نیز در اختیارش باشد که بتواند در آن زندگی نماید، مانند منزل وقفی که متولّی موقوفه آن را جهت سکونت در اختیارش قرارداده، چنانچه زندگی در آن کسر شأن محسوب نشده و موجب مشقّت زیاد (حَرَج) برای او نباشد و در معرض زوال نباشد،[2] در این صورت مستطیع محسوب شده و حج بر او واجب است و این حکم، نسبت به سایر وسایل زندگی نیز جاری میباشد.
مسأله 306. اگر انسان، ملک یا وسیلهای دارد که با توجّه به مسائل گذشته، واجب است آن را برای رفتن به حج بفروشد، چنانچه خریداری که آن را به قیمت معمول بازاری آن بخرد، وجود نداشته باشد، در صورتی که فروش آن به کمتر از قیمت معمول اجحاف[3] بر حال فرد نباشد، باید آن را بفروشد و به حج برود و اگر اجحاف باشد، فروش آن واجب نیست.
مسأله 307. اگر فرد مقدار مالی دارد که برای هزینۀ حج کافی است - مانند اینکه به او ارث رسیده یا هدیه داده شده - و مخارج خود و خانوادهاش از راه مشروع دیگری (غیر از آن مال) بر حسب معمول بدون مشقّت تأمین میباشد، - مثل اینکه شغلی دارد که کفاف مخارجش را میدهد یا شخص دیگری مخارجش را به صورت مستمرّ تأمین میکند یا از وجوهات شرعیّه (مانند خمس و زکات) در حالی که شرعاً استحقاق آن را دارد استفاده میکند - و نیز کسی که اگر آنچه دارد را در راه حج صرف کند، زندگی بعد از حجّش با قبل آن تفاوتی نکند و مال مذکور به اندازۀ هزینۀ حج باشد، مستطیع بوده و حج بر او واجب است.
مسأله 308. فردی که مقداری مال دارد و مال مذکور برای تمام هزینههای تشرّف به حج از طریق ثبت نام سازمان حج و زیارت کافی میباشد و میتواند با ثبت نام در نوبت قرار گرفته و بعد از چند سال به حج مشرّف گردد، چنانچه وی به شیوۀ دیگری توانایی تشرّف به حج را ندارد و انتظار پیش آمدن مانع دیگری از ادای حج، در سالی که نوبت تشرّف او فرا میرسد نداشته باشد، در این صورت بنابر احتیاط واجب، لازم است ثبت نام نماید تا در نوبت تشرّف به حج قرار گیرد.
البتّه، چنانچه فرد مذکور پس از ثبت نام به فروش فیش حجّ خود برای تأمین هزینههای ضروری و لازم زندگیش نیاز پیدا کند و مال دیگری نیز برای تأمین هزینههای مذکور نداشته باشد، طوری که اگر آن را صرف هزینههایش نکند به مشقّت و سختی زیادی که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج) مبتلا میشود، در این صورت میتواند اقدام به واگذاری فیش حجّ خود و صرف مبلغ آن در زندگیش نماید و حج بر ذمّهاش مستقرّ نمیشود.
مسأله 309. استطاعتی که در واجب شدن حج، شرط میباشد، استطاعت از مکانی است که در آن است، نه از شهر و وطنش.
بنابراین، اگر مکلّف در شهر خودش مستطیع نباشد و برای تجارت یا غیر آن به شهر دیگری مثلاً جدّه برود و در آنجا مالی به دست آورد که بتواند با آن از آنجا به مکّه رود و اعمال حج را انجام دهد و سایر شرایط استطاعت را نیز دارا باشد، مستطیع محسوب میشود و باید حج را بهجا آورد و در صورتی که حج نماید، هرچند بعداً مالی پیدا کند که بتواند از وطن خود به مکّه رود، حج بر او واجب نیست.
مسأله 301. شخصی که توانایی مالی ندارد و مستطیع محسوب نمیشود، واجب نیست برای فراهم شدن استطاعت مالی اقدام نموده و به کسب و کار بپردازد.
مسأله 302. هر گاه انسان مالی داشته باشد و نداند برای مخارج حج کافی است یا نه، بنابر احتیاط، لازم است فحص و تحقیق کند.
مسأله 303. انسان لازم نیست برای رفتن به حج، اموال ضروری زندگی و نیز اموال غیر ضروری که به آنها عرفاً نیاز دارد و از نظر مقدار و کیفیّت، مناسب شأن اوست - نه بیشتر از شأنش – را بفروشد.
بنابراین، فروش خانۀ مسکونی، ماشین، اثاث منزل، کتابهای مورد استفاده در تحصیل، ابزار کار، لباسهایی که برای زینت استفاده میکند، چنانچه بیش از اندازۀ نیاز و شأنش نباشد، لازم نیست؛
امّا اگر بیش از نیاز و شأنش باشد، طوری که مقدار اضافه بر نیاز و شأن، برای مصارف حج کافی باشد، یا آنکه مال دیگری داشته باشد که با ضمیمه کردن آن کافی میشود، فرد، مستطیع محسوب میشود.
همچنین، فردی که مثلاً منزل یا وسیلۀ نقلیّهای دارد که بیشتر از اندازۀ نیاز و شأن اوست و میتواند آن را به منزل یا وسیلۀ نقلیّۀ کم ارزشتری که کسر شأن وی هم نیست، تبدیل کند و با مقدار زائد - به تنهایی یا به ضمیمۀ مال دیگری که دارد - به حج برود، مستطیع محسوب میشود.
همین طور است اگر قبلاً به مالی احتیاج داشته، ولی اکنون از آن بینیاز شده، مثل خانمی که به علّت پیری یا غیر آن، زیورآلات وی مورد نیازش نمیباشد.
مسأله 304. هر گاه انسان مقداری پول داشته باشد که کفاف هزینۀ حج را میدهد، ولی برای تأمین معاش و نفقات خود و خانوادهاش به آن نیاز دارد، یا برای هزینۀ ازدواج، جهیزیّه، خرید منزل یا اثاث منزل و امثال آن بدان احتیاج داشته باشد، طوری که خوف داشته باشد با صرف پول در راه حج، فقیر و تنگدست شود یا میداند صرف آن پول در مسیر حج موجب میشود در زندگی به سختی و مشقّت زیاد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج) مبتلا شود، حج بر چنین فردی واجب نیست و در غیر این صورت حج بر او واجب است.
بنابراین، مثلاً اگر فرد بدون داشتن منزل ملکی یا وسیلۀ نقلیّه، به سختی فوقالعاده که معمولاً غیر قابل تحمّل است میافتد، زمانی مستطیع محسوب میشود که علاوه بر داشتن پول منزل یا وسیلۀ نقلیّه، پول رفتن به حج را هم داشته باشد.
مسأله 305. هر گاه انسان منزل قابل فروش داشته باشد که قیمت آن - هرچند به ضمیمۀ مال دیگری که دارد - کافی برای مخارج حج باشد و نیز منزل دیگری نیز در اختیارش باشد که بتواند در آن زندگی نماید، مانند منزل وقفی که متولّی موقوفه آن را جهت سکونت در اختیارش قرارداده، چنانچه زندگی در آن کسر شأن محسوب نشده و موجب مشقّت زیاد (حَرَج) برای او نباشد و در معرض زوال نباشد،[2] در این صورت مستطیع محسوب شده و حج بر او واجب است و این حکم، نسبت به سایر وسایل زندگی نیز جاری میباشد.
مسأله 306. اگر انسان، ملک یا وسیلهای دارد که با توجّه به مسائل گذشته، واجب است آن را برای رفتن به حج بفروشد، چنانچه خریداری که آن را به قیمت معمول بازاری آن بخرد، وجود نداشته باشد، در صورتی که فروش آن به کمتر از قیمت معمول اجحاف[3] بر حال فرد نباشد، باید آن را بفروشد و به حج برود و اگر اجحاف باشد، فروش آن واجب نیست.
مسأله 307. اگر فرد مقدار مالی دارد که برای هزینۀ حج کافی است - مانند اینکه به او ارث رسیده یا هدیه داده شده - و مخارج خود و خانوادهاش از راه مشروع دیگری (غیر از آن مال) بر حسب معمول بدون مشقّت تأمین میباشد، - مثل اینکه شغلی دارد که کفاف مخارجش را میدهد یا شخص دیگری مخارجش را به صورت مستمرّ تأمین میکند یا از وجوهات شرعیّه (مانند خمس و زکات) در حالی که شرعاً استحقاق آن را دارد استفاده میکند - و نیز کسی که اگر آنچه دارد را در راه حج صرف کند، زندگی بعد از حجّش با قبل آن تفاوتی نکند و مال مذکور به اندازۀ هزینۀ حج باشد، مستطیع بوده و حج بر او واجب است.
مسأله 308. فردی که مقداری مال دارد و مال مذکور برای تمام هزینههای تشرّف به حج از طریق ثبت نام سازمان حج و زیارت کافی میباشد و میتواند با ثبت نام در نوبت قرار گرفته و بعد از چند سال به حج مشرّف گردد، چنانچه وی به شیوۀ دیگری توانایی تشرّف به حج را ندارد و انتظار پیش آمدن مانع دیگری از ادای حج، در سالی که نوبت تشرّف او فرا میرسد نداشته باشد، در این صورت بنابر احتیاط واجب، لازم است ثبت نام نماید تا در نوبت تشرّف به حج قرار گیرد.
البتّه، چنانچه فرد مذکور پس از ثبت نام به فروش فیش حجّ خود برای تأمین هزینههای ضروری و لازم زندگیش نیاز پیدا کند و مال دیگری نیز برای تأمین هزینههای مذکور نداشته باشد، طوری که اگر آن را صرف هزینههایش نکند به مشقّت و سختی زیادی که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج) مبتلا میشود، در این صورت میتواند اقدام به واگذاری فیش حجّ خود و صرف مبلغ آن در زندگیش نماید و حج بر ذمّهاش مستقرّ نمیشود.
مسأله 309. استطاعتی که در واجب شدن حج، شرط میباشد، استطاعت از مکانی است که در آن است، نه از شهر و وطنش.
بنابراین، اگر مکلّف در شهر خودش مستطیع نباشد و برای تجارت یا غیر آن به شهر دیگری مثلاً جدّه برود و در آنجا مالی به دست آورد که بتواند با آن از آنجا به مکّه رود و اعمال حج را انجام دهد و سایر شرایط استطاعت را نیز دارا باشد، مستطیع محسوب میشود و باید حج را بهجا آورد و در صورتی که حج نماید، هرچند بعداً مالی پیدا کند که بتواند از وطن خود به مکّه رود، حج بر او واجب نیست.
[1]. یا محلّ دیگری که قصد دارد پس از حج، در آنجا ساکن شود، ولی اگر میخواهد در محلّی ساکن شود که هزینۀ رفتن به آنجا بیش از برگشت تا وطن است، چنانچه ناچار برای سکونت در آنجا نیست، داشتن هزینۀ برگشت تا وطن برای محقّق شدن استطاعت کافی است.
[2]. مثل موردی که متولّی وقف، سکونت در منزل وقفی را برای مدّت محدودی به فرد اجازه داده است و پس از سپری شدن آن مدّت، فرد باید منزل مسکونی را تحویل بدهد.
[3]. اجحاف، ضرر فوقالعاده و زیاد است که عرفاً مضرّ به حال فرد محسوب میشود.