کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2) (چاپ 1403)
جستجو در:
اعتکاف / فضیلت اعتکاف ←
→ راههای ثابت شدن اول ماه
چند مسأله مستحدثه دربارۀ وقت روزه
مسأله 261. اگر شخص روزهدار پس از مغرب بدون آنکه در شهر خود افطار کند، با هواپیما به سمت غرب مسافرت کند و به جایی برسد که هنوز خورشید غروب نکرده، واجب نیست تا مغرب در مکان جدید امساک کند، هرچند احتیاط مستحب امساک است.
مسأله 262. اگر فرد روزهدار در ماه رمضان پس از زوال خورشید (اذان ظهر)، از شهر خود سفر کند و به شهری برسد که در آن، هنوز وقت زوال نشده، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را تمام کند و در این صورت قضا بر او واجب نیست.
مسأله 263. اگر کسی که وظیفهاش روزه گرفتن در سفر است - مانند کثیرالسّفر - پس از طلوع فجر صادق (اذان صبح) در شهر خود، با نیّت روزه، از طریق هوایی سفر کند و به شهری برسد که هنوز فجر صادق طلوع نکرده است، میتواند تا قبل از طلوع فجر آنجا، مفطرات روزه مثل خوردن و آشامیدن را انجام دهد.
مسأله 264. اگر کسی که وظیفه اش روزه گرفتن در سفر است - مانند کثیرالسّفر - از شهر خودش که هلال ماه مبارک رمضان در آن دیده شده، به شهری سفر کند که به دلیل اختلاف افق، هنوز هلال در آن دیده نشده است، روزۀ آن روز بر او واجب نیست؛ امّا اگر در شهری که هلال ماه شوّال در آن دیده شده، عید کند، سپس به شهری سفر کند که به دلیل اختلاف افق، هنوز هلال در آن دیده نشده است - بنابر احتیاط واجب - باید بقیّۀ آن روز را امساک کند و قضای روزۀ آن روز را نیز احتیاطاً بهجا آورد.
مسأله 265. اگر مکلّف در جایی ساکن باشد که مثلاً روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است، در مورد روزه، واجب است یا در ماه مبارک رمضان به شهر دیگری برود که بتواند در آنجا روزه بگیرد، یا آنکه بعد از ماه مبارک رمضان به شهر دیگری برود که بتواند در آنجا قضای روزهها را انجام دهد و اگر از هر دو مورد ناتوان باشد، به جای روزه، باید «فدیه» بدهد و منظور از «فدیه» آن است که یک مُدّ طعام مثل گندم، جو، نان را (به ازای هر روز که روزه نگرفته) به ملکیّت فقیر در آورد.
مسأله 266. اگر مکلّف در شهری ساکن باشد که در هر بیست و چهار ساعت، شبانهروزی دارد، هرچند روزش بیست و سه ساعت و شبش یک ساعت و یا بر عکس باشد، در صورت تمکّن و توانایی بر او واجب است روزۀ ماه رمضان را بگیرد؛ البتّه چنانچه به جهت طولانی بودن روز و احساس شدید گرسنگی یا تشنگی روزه گرفتن برایش مشقّت فوقالعادهای داشته باشد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج)، بنابر احتیاط واجب به قصد قربت مطلقه[1] روزه بگیرد و هنگامی که به علّت ضعف شدید یا احساس تشنگی زیاد، ادامۀ روزۀ ماه مبارک رمضان بر او فوقالعاده سخت (حرجی) شد، میتواند آب بیاشامد یا غذا بخورد؛ ولی بنابر احتیاط واجب در خوردن و آشامیدن، تنها به مقدار ضرورت اکتفا نماید و نیز بنابر احتیاط واجب در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند پرهیز نماید، هرچند در هر صورت، با خوردن یا آشامیدن، روزۀ وی باطل میشود؛ امّا اگر روزه گرفتن برای وی ضرر قابل توجّه داشته (ضرری که معمولاً تحمّل نمیشود) و موجب مریضیش میشود یا با روزه گرفتن ترس ابتلا به بیماری داشته باشد، حکم فرد مریض را دارد که روزۀ آن روز بر وی واجب نمیباشد و لازم نیست در بین روز از مفطرات اجتناب نماید و چنین شخصی اگر بتواند قضای روزه را بهجا آورد، قضای آن بر او واجب است و چنانچه از انجام قضای آن هم در بین سال ناتوان باشد، باید «فدیه» بپردازد؛ منظور از «فدیه»، تملیک یک مُدّ طعام مثل گندم، جو یا نان (به ازای هر روز که روزه نگرفته) به فقیر میباشد.[2]
مسأله 262. اگر فرد روزهدار در ماه رمضان پس از زوال خورشید (اذان ظهر)، از شهر خود سفر کند و به شهری برسد که در آن، هنوز وقت زوال نشده، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را تمام کند و در این صورت قضا بر او واجب نیست.
مسأله 263. اگر کسی که وظیفهاش روزه گرفتن در سفر است - مانند کثیرالسّفر - پس از طلوع فجر صادق (اذان صبح) در شهر خود، با نیّت روزه، از طریق هوایی سفر کند و به شهری برسد که هنوز فجر صادق طلوع نکرده است، میتواند تا قبل از طلوع فجر آنجا، مفطرات روزه مثل خوردن و آشامیدن را انجام دهد.
مسأله 264. اگر کسی که وظیفه اش روزه گرفتن در سفر است - مانند کثیرالسّفر - از شهر خودش که هلال ماه مبارک رمضان در آن دیده شده، به شهری سفر کند که به دلیل اختلاف افق، هنوز هلال در آن دیده نشده است، روزۀ آن روز بر او واجب نیست؛ امّا اگر در شهری که هلال ماه شوّال در آن دیده شده، عید کند، سپس به شهری سفر کند که به دلیل اختلاف افق، هنوز هلال در آن دیده نشده است - بنابر احتیاط واجب - باید بقیّۀ آن روز را امساک کند و قضای روزۀ آن روز را نیز احتیاطاً بهجا آورد.
مسأله 265. اگر مکلّف در جایی ساکن باشد که مثلاً روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است، در مورد روزه، واجب است یا در ماه مبارک رمضان به شهر دیگری برود که بتواند در آنجا روزه بگیرد، یا آنکه بعد از ماه مبارک رمضان به شهر دیگری برود که بتواند در آنجا قضای روزهها را انجام دهد و اگر از هر دو مورد ناتوان باشد، به جای روزه، باید «فدیه» بدهد و منظور از «فدیه» آن است که یک مُدّ طعام مثل گندم، جو، نان را (به ازای هر روز که روزه نگرفته) به ملکیّت فقیر در آورد.
مسأله 266. اگر مکلّف در شهری ساکن باشد که در هر بیست و چهار ساعت، شبانهروزی دارد، هرچند روزش بیست و سه ساعت و شبش یک ساعت و یا بر عکس باشد، در صورت تمکّن و توانایی بر او واجب است روزۀ ماه رمضان را بگیرد؛ البتّه چنانچه به جهت طولانی بودن روز و احساس شدید گرسنگی یا تشنگی روزه گرفتن برایش مشقّت فوقالعادهای داشته باشد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج)، بنابر احتیاط واجب به قصد قربت مطلقه[1] روزه بگیرد و هنگامی که به علّت ضعف شدید یا احساس تشنگی زیاد، ادامۀ روزۀ ماه مبارک رمضان بر او فوقالعاده سخت (حرجی) شد، میتواند آب بیاشامد یا غذا بخورد؛ ولی بنابر احتیاط واجب در خوردن و آشامیدن، تنها به مقدار ضرورت اکتفا نماید و نیز بنابر احتیاط واجب در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند پرهیز نماید، هرچند در هر صورت، با خوردن یا آشامیدن، روزۀ وی باطل میشود؛ امّا اگر روزه گرفتن برای وی ضرر قابل توجّه داشته (ضرری که معمولاً تحمّل نمیشود) و موجب مریضیش میشود یا با روزه گرفتن ترس ابتلا به بیماری داشته باشد، حکم فرد مریض را دارد که روزۀ آن روز بر وی واجب نمیباشد و لازم نیست در بین روز از مفطرات اجتناب نماید و چنین شخصی اگر بتواند قضای روزه را بهجا آورد، قضای آن بر او واجب است و چنانچه از انجام قضای آن هم در بین سال ناتوان باشد، باید «فدیه» بپردازد؛ منظور از «فدیه»، تملیک یک مُدّ طعام مثل گندم، جو یا نان (به ازای هر روز که روزه نگرفته) به فقیر میباشد.[2]
[1]. یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.
[2]. احکام مربوط به فدیۀ شخص مریض، در مسائل «185 تا 192» ذکر شد.