کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2) (چاپ 1403)
جستجو در:
دستۀ دوّم از اقسام کفّاره: فدیۀ سالانه ←
→ اقسام کفّارههای روزه
دستۀ اوّل از اقسام کفّاره: کفّارۀ افطار عمدی در ماه مبارک رمضان
مسأله 165. کفّارۀ افطار عمدی در ماه مبارک، اختصاص به فردی دارد که عمداً روزۀ خود را با ارتکاب یکی از مواردی که در مسألۀ «156» ذکر شد، باطل نموده است.
مسأله 166. در کفّارۀ افطار عمدی روزۀ ماه رمضان، فرد باید یک بنده آزاد کند، یا به دستوری که بعداً گفته میشود[1] دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُدّ که تقریباً «750 گرم» است، طعام یعنی گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد.
مسأله 167. اگر در کفّارۀ افطار عمدی روزۀ ماه رمضان انجام هیچ کدام از سه مورد ذکر شده در مسألۀ قبل برای فرد ممکن نباشد، باید به هر تعداد فقیری که میتواند، یک مُدّ طعام بپردازد و اگر آن هم ممکن نیست، استغفار نماید و احتیاط واجب آن است که در این دو صورت (صدقه و استغفار)، هر وقت در آینده برایش توانایی حاصل گردید، کفّاره را بپردازد یا آن را کامل نماید.
مسأله 168. کسی که کفّارات متعدّد عمد از ماه مبارک رمضان بر عهده دارد و فعلاً از اینکه همۀ آنها را بهطور کامل پرداخت کند ناتوان است، ولی می تواند در آینده تدریجاً کفّارات را بپردازد، مثلاً در طیّ چند سال آنها را ادا نماید، لازم است این کار را انجام دهد و در این صورت، نوبت به اینکه به هر تعداد فقیری که میتواند، یک مُدّ طعام بدهد نمیرسد.
شایان ذکر است، در فرضی که فرد برای همیشه ناتوان است و در آینده هم به تدریج نمیتواند کفّارات را بپردازد، باید به هر تعداد فقیری که میتواند، یک مُدّ طعام بدهد و لازم است مقدار طعامی را که تمکّن از اعطای آن به فقرا دارد، بر تعداد روزهایی که افطار عمدی کرده، توزیع نماید با رعایت اینکه به هر فقیر کمتر از یک مُدّ داده نشود و چنانچه طعام با توزیع به صورت مذکور برای تمام ایّام کافی نباشد، برای مقداری که کافی نیست استغفار نماید؛ مثلاً اگر فرد 60 کفّارۀ عمد ماه مبارک رمضان بر عهده دارد و فقط تا آخر عمر توانایی پرداخت 300 مُدّ طعام را دارد، باید برای کفّارۀ هر روز، پنج مُدّ طعام لحاظ نماید و هر مُدّ را به یک فقیر بپردازد.
مسأله 169. کسی که باید برای کفّارۀ یک روز، به شصت فقیر طعام بدهد، اگر به تمام شصت نفر دسترسی دارد، نمیتواند به جای آنکه به شصت فقیر، شصت طعام بدهد، به تعداد کمتری فقیر، طعام بیشتری بدهد که در مجموع همان شصت طعام بشود؛ مثلاً جایز نیست به سی نفر هر کدام دو مُدّ طعام بدهد و به آن اکتفا کند؛ ولی میتواند برای هر فرد از عیال و خانوادۀ فقیر - هرچند نابالغ باشند- یک مُدّ به آن فقیر بدهد و فقیر میتواند به وکالت از عائله و خانواده یا ولایت بر آنها - اگر نابالغ باشند - قبول نماید؛ البتّه اگر فرد نتواند شصت نفر فقیر را پیدا کند و مثلاً فقط سی نفر را پیدا نماید، میتواند به هر کدام دو مُدّ طعام بدهد، ولی بنابر احتیاط واجب، هر گاه در آینده توانایی پیدا کرد، به سی نفر فقیر دیگر نیز یک مُدّ طعام بدهد.
مسأله 170. اگر فرد روزۀ خود را با شیء حرام یا عمل حرام باطل کند، چه خود آن شیء یا عمل، در اصل حرام باشد مثل شراب، زنا و استمناء، یا به جهتی حرام شده باشد، مانند خوردن غذای حلالی که برای انسان ضرر کلّی و مهم دارد و نزدیکی کردن با همسر خود در حال حیض، یک کفّاره که توضیح آن در مسألۀ «166 و 167» ذکر شد، کافی است؛ ولی احتیاط مستحب آن است که «کفّارۀ جمع» بدهد؛ یعنی یک بنده آزاد کند[2] و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هرکدام آنها یک مُدّ گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد؛ توضیح بیشتر در مورد کفّارۀ جمع در فصل «کفّارات»، مسألۀ «1106» ذکر میشود.
مسأله 171. اگر روزهدار دروغی را به خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) عمداً نسبت دهد، کفّاره ندارد، ولی احتیاط مستحب آن است که کفّاره بدهد.
مسأله 172. اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان مفطراتی که باعث کفّاره میشود را بیش از یک بار انجام دهد، چه اینکه یکی از آنها را چند بار تکرار کند، یعنی چند مرتبه بخورد یا بیاشامد یا چند مرتبه جماع یا چند مرتبه استمناء نماید و چه اینکه چند مفطر مختلف را انجام دهد، مثلاً آب خورد و بعد جماع یا استمناء نماید، یک کفّاره برای همۀ آنها کافی است و لازم نیست کفّارههای متعدّد بدهد.
همین طور اگر فرد، روزۀ واجب ماه رمضان را عمداً نگیرد و نیّت روزه نداشته باشد و در روز چند بار مفطر انجام دهد - هرچند جماع یا استمناء باشد - باز هم پرداخت یک کفّاره کافی است.
مسأله 173. اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را اکراه کرده باشد، باید کفّارۀ روزه خودش و بنابر احتیاط واجب، کفّارۀ دیگری بابت اکراه زن بدهد و بر زن کفّاره واجب نیست، امّا اگر زن به جماع راضی بوده، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود.
مسأله 174. اگر زنی، شوهر روزهدار خود را بر جماع اکراه نماید، بابت افطار روزۀ خودش یک کفّاره بر او واجب میشود، ولی واجب نیست به علّت اکراه مرد، کفّارۀ دیگری بدهد و در این صورت (حالت اکراه)، بر شوهر او نیز کفّاره واجب نیست.
مسأله 175. اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را بر جماع اکراه کند و در بین جماع زن راضی شود، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود، هرچند احتیاط مستحب آن است که مرد دو کفّاره بدهد.
مسأله 176. اگر روزهدار در ماه مبارک رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید، یک کفّاره بر او واجب میشود و روزۀ زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست.
مسأله 177. اگر مرد، زن خود را یا زن، شوهر خود را اکراه کند که غیر جماع کار دیگری که روزه را باطل میکند مثل خوردن و آشامیدن یا ملاعبهای که موجب خارج شدن منی میشود، بهجا آورد، بر هیچ یک از آنها از بابت اکراه طرف مقابل کفّاره واجب نیست و چنانچه مفطری که مرتکب شده کفّاره دارد، کافی است کفّاره افطار عمدی مربوط به خود را بدهد.
مسأله 178. کسی که به علّت مسافرت یا بیماری روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار خود را اکراه بر جماع کند، ولی اگر او را اکراه نماید، کفّاره بر مرد واجب نیست.
مسأله 179. کسی که عمداً روزۀ خود را باطل کرده، اگر بعد از اذان ظهر مسافرت کند، یا قبل از ظهر برای فرار از کفّاره سفر نماید، کفّاره از او ساقط نمیشود؛ بلکه اگر قبل از اذان ظهر مسافرتی برای او پیش بیاید نیز، کفّاره بر او واجب است.
مسأله 180. اگر فردی، عمداً روزۀ خود را باطل کند و بعد عذری مانند حیض یا نفاس یا مرض برای او پیدا شود، احتیاط مستحب آن است که کفّاره بدهد، مخصوصاً اگر به وسیلهای مانند دارو، حیض یا مرضی را به وجود بیاورد.
مسأله 181. اگر انسان شک کند مغرب شده یا نه، نمیتواند افطار کند و چنانچه در ماه مبارک رمضان افطار نماید، علاوه بر اینکه باید قضای روزه را انجام دهد، با توضیحی که در مسألۀ «155» ذکر شد، کفّاره هم بر او واجب میشود.
مسأله 182. اگر روزهدار به گفته کسی که میگوید: «مغرب شده» و گفتۀ او شرعاً معتبر نیست، افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده یا شک کند که مغرب بوده است یا نه، قضا و کفّاره بر او واجب میشود؛ امّا اگر معتقد بوده گفتۀ او حجّت است یا آنکه به طریق عقلایی دیگری برای وی اطمینان حاصل شده، فقط قضا لازم میباشد و کفّاره واجب نیست.
مسأله 183. اگر انسان یقین یا اطمینان کند که روز اوّل ماه رمضان است یا دو مرد عادل به عنوان بیّنه شهادت دهند که روز اول ماه رمضان است امّا وی عمداً روزۀ خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر ماه شعبان بوده، کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 184. اگر انسان شک کند آخر ماه رمضان است یا اوّل شوّال (عید فطر) و عمداً روزۀ خود را باطل کند، بعد معلوم شود اول شوّال بوده، کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 166. در کفّارۀ افطار عمدی روزۀ ماه رمضان، فرد باید یک بنده آزاد کند، یا به دستوری که بعداً گفته میشود[1] دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُدّ که تقریباً «750 گرم» است، طعام یعنی گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد.
مسأله 167. اگر در کفّارۀ افطار عمدی روزۀ ماه رمضان انجام هیچ کدام از سه مورد ذکر شده در مسألۀ قبل برای فرد ممکن نباشد، باید به هر تعداد فقیری که میتواند، یک مُدّ طعام بپردازد و اگر آن هم ممکن نیست، استغفار نماید و احتیاط واجب آن است که در این دو صورت (صدقه و استغفار)، هر وقت در آینده برایش توانایی حاصل گردید، کفّاره را بپردازد یا آن را کامل نماید.
مسأله 168. کسی که کفّارات متعدّد عمد از ماه مبارک رمضان بر عهده دارد و فعلاً از اینکه همۀ آنها را بهطور کامل پرداخت کند ناتوان است، ولی می تواند در آینده تدریجاً کفّارات را بپردازد، مثلاً در طیّ چند سال آنها را ادا نماید، لازم است این کار را انجام دهد و در این صورت، نوبت به اینکه به هر تعداد فقیری که میتواند، یک مُدّ طعام بدهد نمیرسد.
شایان ذکر است، در فرضی که فرد برای همیشه ناتوان است و در آینده هم به تدریج نمیتواند کفّارات را بپردازد، باید به هر تعداد فقیری که میتواند، یک مُدّ طعام بدهد و لازم است مقدار طعامی را که تمکّن از اعطای آن به فقرا دارد، بر تعداد روزهایی که افطار عمدی کرده، توزیع نماید با رعایت اینکه به هر فقیر کمتر از یک مُدّ داده نشود و چنانچه طعام با توزیع به صورت مذکور برای تمام ایّام کافی نباشد، برای مقداری که کافی نیست استغفار نماید؛ مثلاً اگر فرد 60 کفّارۀ عمد ماه مبارک رمضان بر عهده دارد و فقط تا آخر عمر توانایی پرداخت 300 مُدّ طعام را دارد، باید برای کفّارۀ هر روز، پنج مُدّ طعام لحاظ نماید و هر مُدّ را به یک فقیر بپردازد.
مسأله 169. کسی که باید برای کفّارۀ یک روز، به شصت فقیر طعام بدهد، اگر به تمام شصت نفر دسترسی دارد، نمیتواند به جای آنکه به شصت فقیر، شصت طعام بدهد، به تعداد کمتری فقیر، طعام بیشتری بدهد که در مجموع همان شصت طعام بشود؛ مثلاً جایز نیست به سی نفر هر کدام دو مُدّ طعام بدهد و به آن اکتفا کند؛ ولی میتواند برای هر فرد از عیال و خانوادۀ فقیر - هرچند نابالغ باشند- یک مُدّ به آن فقیر بدهد و فقیر میتواند به وکالت از عائله و خانواده یا ولایت بر آنها - اگر نابالغ باشند - قبول نماید؛ البتّه اگر فرد نتواند شصت نفر فقیر را پیدا کند و مثلاً فقط سی نفر را پیدا نماید، میتواند به هر کدام دو مُدّ طعام بدهد، ولی بنابر احتیاط واجب، هر گاه در آینده توانایی پیدا کرد، به سی نفر فقیر دیگر نیز یک مُدّ طعام بدهد.
مسأله 170. اگر فرد روزۀ خود را با شیء حرام یا عمل حرام باطل کند، چه خود آن شیء یا عمل، در اصل حرام باشد مثل شراب، زنا و استمناء، یا به جهتی حرام شده باشد، مانند خوردن غذای حلالی که برای انسان ضرر کلّی و مهم دارد و نزدیکی کردن با همسر خود در حال حیض، یک کفّاره که توضیح آن در مسألۀ «166 و 167» ذکر شد، کافی است؛ ولی احتیاط مستحب آن است که «کفّارۀ جمع» بدهد؛ یعنی یک بنده آزاد کند[2] و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هرکدام آنها یک مُدّ گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد؛ توضیح بیشتر در مورد کفّارۀ جمع در فصل «کفّارات»، مسألۀ «1106» ذکر میشود.
مسأله 171. اگر روزهدار دروغی را به خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) عمداً نسبت دهد، کفّاره ندارد، ولی احتیاط مستحب آن است که کفّاره بدهد.
مسأله 172. اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان مفطراتی که باعث کفّاره میشود را بیش از یک بار انجام دهد، چه اینکه یکی از آنها را چند بار تکرار کند، یعنی چند مرتبه بخورد یا بیاشامد یا چند مرتبه جماع یا چند مرتبه استمناء نماید و چه اینکه چند مفطر مختلف را انجام دهد، مثلاً آب خورد و بعد جماع یا استمناء نماید، یک کفّاره برای همۀ آنها کافی است و لازم نیست کفّارههای متعدّد بدهد.
همین طور اگر فرد، روزۀ واجب ماه رمضان را عمداً نگیرد و نیّت روزه نداشته باشد و در روز چند بار مفطر انجام دهد - هرچند جماع یا استمناء باشد - باز هم پرداخت یک کفّاره کافی است.
مسأله 173. اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را اکراه کرده باشد، باید کفّارۀ روزه خودش و بنابر احتیاط واجب، کفّارۀ دیگری بابت اکراه زن بدهد و بر زن کفّاره واجب نیست، امّا اگر زن به جماع راضی بوده، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود.
مسأله 174. اگر زنی، شوهر روزهدار خود را بر جماع اکراه نماید، بابت افطار روزۀ خودش یک کفّاره بر او واجب میشود، ولی واجب نیست به علّت اکراه مرد، کفّارۀ دیگری بدهد و در این صورت (حالت اکراه)، بر شوهر او نیز کفّاره واجب نیست.
مسأله 175. اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را بر جماع اکراه کند و در بین جماع زن راضی شود، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود، هرچند احتیاط مستحب آن است که مرد دو کفّاره بدهد.
مسأله 176. اگر روزهدار در ماه مبارک رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید، یک کفّاره بر او واجب میشود و روزۀ زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست.
مسأله 177. اگر مرد، زن خود را یا زن، شوهر خود را اکراه کند که غیر جماع کار دیگری که روزه را باطل میکند مثل خوردن و آشامیدن یا ملاعبهای که موجب خارج شدن منی میشود، بهجا آورد، بر هیچ یک از آنها از بابت اکراه طرف مقابل کفّاره واجب نیست و چنانچه مفطری که مرتکب شده کفّاره دارد، کافی است کفّاره افطار عمدی مربوط به خود را بدهد.
مسأله 178. کسی که به علّت مسافرت یا بیماری روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار خود را اکراه بر جماع کند، ولی اگر او را اکراه نماید، کفّاره بر مرد واجب نیست.
مسأله 179. کسی که عمداً روزۀ خود را باطل کرده، اگر بعد از اذان ظهر مسافرت کند، یا قبل از ظهر برای فرار از کفّاره سفر نماید، کفّاره از او ساقط نمیشود؛ بلکه اگر قبل از اذان ظهر مسافرتی برای او پیش بیاید نیز، کفّاره بر او واجب است.
مسأله 180. اگر فردی، عمداً روزۀ خود را باطل کند و بعد عذری مانند حیض یا نفاس یا مرض برای او پیدا شود، احتیاط مستحب آن است که کفّاره بدهد، مخصوصاً اگر به وسیلهای مانند دارو، حیض یا مرضی را به وجود بیاورد.
مسأله 181. اگر انسان شک کند مغرب شده یا نه، نمیتواند افطار کند و چنانچه در ماه مبارک رمضان افطار نماید، علاوه بر اینکه باید قضای روزه را انجام دهد، با توضیحی که در مسألۀ «155» ذکر شد، کفّاره هم بر او واجب میشود.
مسأله 182. اگر روزهدار به گفته کسی که میگوید: «مغرب شده» و گفتۀ او شرعاً معتبر نیست، افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده یا شک کند که مغرب بوده است یا نه، قضا و کفّاره بر او واجب میشود؛ امّا اگر معتقد بوده گفتۀ او حجّت است یا آنکه به طریق عقلایی دیگری برای وی اطمینان حاصل شده، فقط قضا لازم میباشد و کفّاره واجب نیست.
مسأله 183. اگر انسان یقین یا اطمینان کند که روز اوّل ماه رمضان است یا دو مرد عادل به عنوان بیّنه شهادت دهند که روز اول ماه رمضان است امّا وی عمداً روزۀ خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر ماه شعبان بوده، کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 184. اگر انسان شک کند آخر ماه رمضان است یا اوّل شوّال (عید فطر) و عمداً روزۀ خود را باطل کند، بعد معلوم شود اول شوّال بوده، کفّاره بر او واجب نیست.
[1]. به فصل «کفّارات»، مسائل «1118 تا 1121»مراجعه شود.
[2]. شایان ذکر است، چون امروزه آزاد کردن بنده میسّر نیست، احتیاط آن است که به جای آن استغفار نماید.