کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2) (چاپ 1403)
جستجو در:
کفّارههای روزه ←
→ مواردی که قضا و کفّارۀ روزه واجب است
مواردی که فقط قضای روزه، واجب است
مسأله 160. در چند مورد غیر از مواردی که قبلاً به آنها اشاره شد، فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفّاره واجب نیست:
1. در شب ماه رمضان جنب باشد و با توضیحی که در مسألۀ «110» ذکر شد تا اذان صبح از خواب دوّم یا سوّم بیدار نشود و نیز خواب اوّل، به تفصیلی که در مسألۀ «109» ذکر شد.
2. در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک یا چند روز روزه بگیرد که توضیح آن در مسألۀ «101» ذکر شد.
3. کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد، ولی نیّت روزه نکند یا ریا کند یا قصد کند که روزه نباشد و نیز اگر قصد کند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، ولی آن را انجام ندهد، به توضیحی که قبلاً در نیّت روزه ذکر شد.
4. در ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
5. کسی بگوید: «صبح نشده» و انسان به گفتۀ او کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. همچنین است حکم، اگر فرد با اعتماد به ساعت یا رادیو و مانند آن اطمینان نماید که صبح نشده و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
6. کسی بگوید: «صبح شده» و انسان به گفتۀ او یقین یا اطمینان نکند، یا خیال کند شوخی میکند و خودش هم تحقیق نکند و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
7. به گفتۀ فرد دیگری که حرف او شرعاً برایش حجّت است، یا انسان به اشتباه معتقد باشد که حرف او حجّت است، افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
8. یقین یا اطمینان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، هرچند این امر به سبب وجود علّتی در آسمان مانند هوای ابری باشد که در این صورت، قضا بنابر احتیاط واجب است.[1]
9. به علّت «عطش و تشنگی» مضمضه کند، یعنی آب در دهان بگرداند و بیاختیار فرو رود؛
ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا به جهتی غیر از عطش و تشنگی مثل مواردی که مضمضه در آن مستحب است مانند وضو، مضمضه کند و بیاختیار فرو رود، قضا ندارد. همچنین، اگر روزهدار غیر آب، چیز دیگری را در دهان ببرد و بیاختیار فرو رود، یا آب داخل بینی کند و بیاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
10. بدون تماس و ملاعبه با زن، کاری انجام دهد که موجب تحریک شهوتش شود - مانند نگاه به همسر یا صحبت با وی - و این در حالی بوده که قصد بیرون آمدن منی نداشته و از عادتش نیز خارج شدن منی نبوده، ولی احتمال عقلایی میداده که این امر باعث شود منی بدون اختیار از وی بیرون آید و با انجام آن منی از او خارج شود.
شایان ذکر است، اگر این امر همراه با تماس با زن بوده - مانند لمس یا بوسیدن یا ملاعبه - قضا و کفّاره هر دو واجب است.
البتّه، در هر صورت اگر یقین یا اطمینان داشته که منی خارج نمیشود، ولی اتّفاقاً بیاختیار منی بیرون آمده، روزهاش صحیح است و قضا و کفّاره ندارد.
11. به جهت اکراه یا اضطرار یا تقیّه افطار کند و مورد اکراه، اضطرار و تقیّه، «خوردن» یا «آشامیدن» یا «جماع» باشد؛ البتّه در غیر این مفطرات نیز، بنابر احتیاط واجب این حکم (وجوب قضا) جاری است.[2]
مسأله 161. در مسألۀ قبل در «مورد اوّل» باید فرد آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه[3] انجام دهد، سپس باید قضای آن را هم به قصد ما فی الذمّه اعم از قضا و عقوبت بهجا آورد.
در «مورد دوّم» هم اگر در بین روز است باید فرد آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد و در هر صورت، باید قضای آن را هم به قصد ما فی الذمّه اعم از قضا و عقوبت انجام دهد.
در «مورد سوّم» در صورتی که روزۀ ریایی گرفته یا در تمام روز نیّت روزه نکرده یا قصد کرده روزه نباشد، روزهاش باطل است و باید قضای آن را انجام دهد و انجام مفطرات بر او حرام میباشد و چنانچه افطار کند، دو معصیت کرده؛ یکی ترک روزه و دیگری افطار کردن و در مفطراتی که کفّاره دارد، کفّاره هم بر او واجب میشود؛
امّا اگر در بین روز ریا کرده یا قصد کرده روزه نباشد و بعد پشیمان شده یا قصد کرده کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، ولی آن را انجام نداده و بعد پشیمان شده یا از ابتدای روز نیّت روزه نکرده و مفطری هم مرتکب نشده و در بین روز پشیمان شده، بنابر احتیاط واجب، باید رجاءً آن روز را روزه بگیرد و قضای آن را هم بنابر احتیاط واجب، انجام دهد و ارتکاب مفطرات در هر صورت، بر او حرام است و در صورت انجام مفطری که کفّاره دارد، کفّاره هم لازم میشود.
مسأله 162. در «موارد چهارم تا دهم» از مسألۀ «160» روزه باطل است و باید تا انتهای روز امساک کند و قضای آن را هم انجام دهد.
و در «مورد یازدهم» نسبت به «خوردن» یا «آشامیدن» یا «جماع» روزه باطل است و امساک بنابر احتیاط واجب، در صورت امکان لازم است و باید قضای آن را هم انجام دهد و غیر موارد سهگانه از سایر مفطرات، بنابر احتیاط واجب در صورت امکان، باید به قصد قربت مطلقه آن روز را روزه بگیرد و قضای آن را هم بنابر احتیاط واجب، انجام دهد.
مسأله 163. اگر انسان شک کند که صبح شده یا نه، قبل از تحقیق هم میتواند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد؛ ولی اگر بعداً معلوم شود که صبح بوده، باید قضای آن را بهجا آورد، امّا کفاره ندارد.
مسأله 164. اگر در ماه رمضان، بعد از تحقیق (نگاه کردن به افق برای مشاهدۀ فجر صادق)، برای انسان معلوم نشود که صبح شده و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، روزهاش صحیح است و قضا لازم نیست.
شایان ذکر است، که تحقیق به وسیله ساعت یا رادیو و مانند آن در مورد این حکم کافی نیست و حکم نگاه کردن به افق برای مشاهدۀ فجر صادق را ندارد.
1. در شب ماه رمضان جنب باشد و با توضیحی که در مسألۀ «110» ذکر شد تا اذان صبح از خواب دوّم یا سوّم بیدار نشود و نیز خواب اوّل، به تفصیلی که در مسألۀ «109» ذکر شد.
2. در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک یا چند روز روزه بگیرد که توضیح آن در مسألۀ «101» ذکر شد.
3. کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد، ولی نیّت روزه نکند یا ریا کند یا قصد کند که روزه نباشد و نیز اگر قصد کند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، ولی آن را انجام ندهد، به توضیحی که قبلاً در نیّت روزه ذکر شد.
4. در ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
5. کسی بگوید: «صبح نشده» و انسان به گفتۀ او کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. همچنین است حکم، اگر فرد با اعتماد به ساعت یا رادیو و مانند آن اطمینان نماید که صبح نشده و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
6. کسی بگوید: «صبح شده» و انسان به گفتۀ او یقین یا اطمینان نکند، یا خیال کند شوخی میکند و خودش هم تحقیق نکند و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
7. به گفتۀ فرد دیگری که حرف او شرعاً برایش حجّت است، یا انسان به اشتباه معتقد باشد که حرف او حجّت است، افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
8. یقین یا اطمینان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، هرچند این امر به سبب وجود علّتی در آسمان مانند هوای ابری باشد که در این صورت، قضا بنابر احتیاط واجب است.[1]
9. به علّت «عطش و تشنگی» مضمضه کند، یعنی آب در دهان بگرداند و بیاختیار فرو رود؛
ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا به جهتی غیر از عطش و تشنگی مثل مواردی که مضمضه در آن مستحب است مانند وضو، مضمضه کند و بیاختیار فرو رود، قضا ندارد. همچنین، اگر روزهدار غیر آب، چیز دیگری را در دهان ببرد و بیاختیار فرو رود، یا آب داخل بینی کند و بیاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
10. بدون تماس و ملاعبه با زن، کاری انجام دهد که موجب تحریک شهوتش شود - مانند نگاه به همسر یا صحبت با وی - و این در حالی بوده که قصد بیرون آمدن منی نداشته و از عادتش نیز خارج شدن منی نبوده، ولی احتمال عقلایی میداده که این امر باعث شود منی بدون اختیار از وی بیرون آید و با انجام آن منی از او خارج شود.
شایان ذکر است، اگر این امر همراه با تماس با زن بوده - مانند لمس یا بوسیدن یا ملاعبه - قضا و کفّاره هر دو واجب است.
البتّه، در هر صورت اگر یقین یا اطمینان داشته که منی خارج نمیشود، ولی اتّفاقاً بیاختیار منی بیرون آمده، روزهاش صحیح است و قضا و کفّاره ندارد.
11. به جهت اکراه یا اضطرار یا تقیّه افطار کند و مورد اکراه، اضطرار و تقیّه، «خوردن» یا «آشامیدن» یا «جماع» باشد؛ البتّه در غیر این مفطرات نیز، بنابر احتیاط واجب این حکم (وجوب قضا) جاری است.[2]
مسأله 161. در مسألۀ قبل در «مورد اوّل» باید فرد آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه[3] انجام دهد، سپس باید قضای آن را هم به قصد ما فی الذمّه اعم از قضا و عقوبت بهجا آورد.
در «مورد دوّم» هم اگر در بین روز است باید فرد آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد و در هر صورت، باید قضای آن را هم به قصد ما فی الذمّه اعم از قضا و عقوبت انجام دهد.
در «مورد سوّم» در صورتی که روزۀ ریایی گرفته یا در تمام روز نیّت روزه نکرده یا قصد کرده روزه نباشد، روزهاش باطل است و باید قضای آن را انجام دهد و انجام مفطرات بر او حرام میباشد و چنانچه افطار کند، دو معصیت کرده؛ یکی ترک روزه و دیگری افطار کردن و در مفطراتی که کفّاره دارد، کفّاره هم بر او واجب میشود؛
امّا اگر در بین روز ریا کرده یا قصد کرده روزه نباشد و بعد پشیمان شده یا قصد کرده کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، ولی آن را انجام نداده و بعد پشیمان شده یا از ابتدای روز نیّت روزه نکرده و مفطری هم مرتکب نشده و در بین روز پشیمان شده، بنابر احتیاط واجب، باید رجاءً آن روز را روزه بگیرد و قضای آن را هم بنابر احتیاط واجب، انجام دهد و ارتکاب مفطرات در هر صورت، بر او حرام است و در صورت انجام مفطری که کفّاره دارد، کفّاره هم لازم میشود.
مسأله 162. در «موارد چهارم تا دهم» از مسألۀ «160» روزه باطل است و باید تا انتهای روز امساک کند و قضای آن را هم انجام دهد.
و در «مورد یازدهم» نسبت به «خوردن» یا «آشامیدن» یا «جماع» روزه باطل است و امساک بنابر احتیاط واجب، در صورت امکان لازم است و باید قضای آن را هم انجام دهد و غیر موارد سهگانه از سایر مفطرات، بنابر احتیاط واجب در صورت امکان، باید به قصد قربت مطلقه آن روز را روزه بگیرد و قضای آن را هم بنابر احتیاط واجب، انجام دهد.
مسأله 163. اگر انسان شک کند که صبح شده یا نه، قبل از تحقیق هم میتواند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد؛ ولی اگر بعداً معلوم شود که صبح بوده، باید قضای آن را بهجا آورد، امّا کفاره ندارد.
مسأله 164. اگر در ماه رمضان، بعد از تحقیق (نگاه کردن به افق برای مشاهدۀ فجر صادق)، برای انسان معلوم نشود که صبح شده و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، روزهاش صحیح است و قضا لازم نیست.
شایان ذکر است، که تحقیق به وسیله ساعت یا رادیو و مانند آن در مورد این حکم کافی نیست و حکم نگاه کردن به افق برای مشاهدۀ فجر صادق را ندارد.
[1]. شایان ذکر است، اگر در هوای ابری و مانند آن، فرد بدون حصول یقین یا اطمینان به اینکه مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، بنابر احتیاط لازم کفّاره نیز بر وی واجب میشود.
[2]. شایان ذکر است سایر مواردی که فقط قضای روزه واجب است، ولی کفّاره واجب نمیباشد، در ضمن مسائل«156 و 157» ذکر گردید.
[3]. یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی الله باشد.