کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2) (چاپ 1403)
جستجو در:
6. باقیماندن بر جنابت تا اذان صبح ←
→ 4 . دروغ بستن به خداوند متعال و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) بنابر احتیاط
5. رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتیاط
مسأله 88. رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتیاط واجب روزه را باطل میکند، چه غبار از چیزی باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد، یا غبار چیزی باشد که خوردن آن حرام است مثل خاک.
بنابراین، روزهداری که مثلاً در روزۀ ماه مبارک رمضان غبار غلیظ به حلقش رسانده، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه[1] تمام کرده و قضای آن را هم بگیرد؛ البتّه اگر ذرّات غبار غلیظ در داخل دهان طوری جمع شود که فرو بردن آن عرفاً خوردن محسوب شود، روزه باطل میشود.
مسأله 89. احتیاط واجب آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها از سایر دخانیات را به حلق نرساند. همچنین، از رساندن سایر دودهای غلیظ به حلق، بنابر احتیاط واجب، پرهیز نماید. بنابراین، اگر عمداً این کار را انجام دهد، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه[2] تمام کرده و قضای آن را هم بگیرد.
مسأله 90. رساندن غبار غیر غلیظ به حلق، روزه را باطل نمیکند.
مسأله 91. بخار آب روزه را باطل نمیکند، هرچند غلیظ باشد؛ البتّه اگر در فضای دهان تبدیل به قطرات آب شود و روزهدار عمداً آن را فرو دهد، که در این صورت روزهاش باطل میشود؛ مگر آن قدر اندک باشد که در آب دهان، از بین رفته حساب شود.
مسأله 92. اگر به علّت باد یا طوفان، غباری غلیظ پیدا شود و طوری باشد که معمولاً چنین غباری، در صورت عدم مراقبت، به حلق میرسد و انسان با اینکه متوجّه است و میتواند مواظبت کند، مواظبت نکند و آن غبار به حلق برسد، بنابر احتیاط واجب روزهاش - با توضیحی که در مسألۀ «88» ذکر شد - باطل میشود؛ امّا لازم نیست از گرد و غباری که در اثر وزش باد یا طوفان پدید میآید و پرهیز از آن معمولاً دشوار و سخت است، پرهیز شود.
مسأله 93. اگر روزهدار مواظبت نکند و غبار یا دود و مانند اینها وارد حلق وی شود، چنانچه یقین یا اطمینان داشته که به حلق نمیرسد، روزهاش صحیح است. همچنین است حکم، اگر گمان میکرده که به حلق نمیرسد و بدین جهت مواظبت ننموده است، ولی احتیاط مستحب آن است که در این صورت، قضای آن روزه را نیز بهجا آورد.
مسأله 94. اگر فرد فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بیاختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله 95. «اسپری آسم» که برای تنگی نفس استعمال میشود، اگر دارو را فقط وارد ریه و ششها میکند و دارو وارد مری نمیشود، روزه را باطل نمیکند.
بنابراین، روزهداری که مثلاً در روزۀ ماه مبارک رمضان غبار غلیظ به حلقش رسانده، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه[1] تمام کرده و قضای آن را هم بگیرد؛ البتّه اگر ذرّات غبار غلیظ در داخل دهان طوری جمع شود که فرو بردن آن عرفاً خوردن محسوب شود، روزه باطل میشود.
مسأله 89. احتیاط واجب آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها از سایر دخانیات را به حلق نرساند. همچنین، از رساندن سایر دودهای غلیظ به حلق، بنابر احتیاط واجب، پرهیز نماید. بنابراین، اگر عمداً این کار را انجام دهد، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه[2] تمام کرده و قضای آن را هم بگیرد.
مسأله 90. رساندن غبار غیر غلیظ به حلق، روزه را باطل نمیکند.
مسأله 91. بخار آب روزه را باطل نمیکند، هرچند غلیظ باشد؛ البتّه اگر در فضای دهان تبدیل به قطرات آب شود و روزهدار عمداً آن را فرو دهد، که در این صورت روزهاش باطل میشود؛ مگر آن قدر اندک باشد که در آب دهان، از بین رفته حساب شود.
مسأله 92. اگر به علّت باد یا طوفان، غباری غلیظ پیدا شود و طوری باشد که معمولاً چنین غباری، در صورت عدم مراقبت، به حلق میرسد و انسان با اینکه متوجّه است و میتواند مواظبت کند، مواظبت نکند و آن غبار به حلق برسد، بنابر احتیاط واجب روزهاش - با توضیحی که در مسألۀ «88» ذکر شد - باطل میشود؛ امّا لازم نیست از گرد و غباری که در اثر وزش باد یا طوفان پدید میآید و پرهیز از آن معمولاً دشوار و سخت است، پرهیز شود.
مسأله 93. اگر روزهدار مواظبت نکند و غبار یا دود و مانند اینها وارد حلق وی شود، چنانچه یقین یا اطمینان داشته که به حلق نمیرسد، روزهاش صحیح است. همچنین است حکم، اگر گمان میکرده که به حلق نمیرسد و بدین جهت مواظبت ننموده است، ولی احتیاط مستحب آن است که در این صورت، قضای آن روزه را نیز بهجا آورد.
مسأله 94. اگر فرد فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بیاختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله 95. «اسپری آسم» که برای تنگی نفس استعمال میشود، اگر دارو را فقط وارد ریه و ششها میکند و دارو وارد مری نمیشود، روزه را باطل نمیکند.
[1]. یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.
[2]. همان.