کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (1) (چاپ 1403)
جستجو در:
5. شکّ امام و مأموم ←
→ 3. شک بعد از وقت
4. کثیر الشک (کسی که زیاد شک میکند)
مسأله 1592. «کثیر الشک» کسی است که زیاد شک میکند؛ یعنی وقتی که حال او را با حال کسانی که در وجود یا عدم وجود عوامل حواسپرتی همانند او هستند، مقایسه میکنیم، آن فرد بیشتر از معمول شک میکند.
ملاک در تشخیص کثیر الشک، عرف میباشد و کثیر الشک بودن، اختصاص به کسی که زیاد شک کردن عادت او باشد ندارد، بلکه کافی است که فرد در معرض عادت به زیادی شک باشد و از نمونههای کثیر الشک، به عنوان مثال دو مورد ذکر میشود:
الف. اگر شخص در حالات عادی، سه نماز پشت سر هم بر او نمیگذرد، مگر آنکه حدّاقل در یکی از آنها شک میکند و این حالت، دو مرتبۀ دیگر هم تکرار شود، در شکّ چهارم و بعد از آن، عرفاً عنوان کثیر الشک بر این فرد صدق میکند و باید طبق احکام کثیر الشک عمل نماید.
به عنوان مثال، اگر فردی در بین سه نماز صبح و ظهر و عصر، تنها در نماز صبح شک کند و در سه نماز بعد از آن یعنی نماز مغرب و عشاء و صبح روز آینده، در نماز مغرب شک کند و در سه نماز ظهر و عصر و مغرب روز آینده، در نماز ظهر شک کند، پس از آن اگر در نماز عشاء یا نماز صبح یا ظهر روز بعد از آن شک کند، کثیر الشک محسوب میشود. بنابراین، به شکّ خویش اعتنا نمیکند.
ب. اگر شخص در حالات عادی، سه نماز معیّن مانند نماز صبح بر او نمیگذرد مگر آنکه حدّاقل در یکی از آنها شک میکند و این حالت، دو مرتبۀ دیگر هم تکرار شود، در شکّ چهارم و بعد از آن، عنوان کثیر الشک بر فرد مذکور عرفاً صدق میکند و به احکام کثیر الشک عمل مینماید.
به عنوان مثال، اگر فرد در تعداد رکعات یکی از سه نماز صبح روز شنبه تا دوشنبه شک نماید و باز این شک در یکی از سه نماز صبح روز سهشنبه تا پنج شنبۀ همان هفته پیش آید و پس از آن، شکّ مذکور در یکی از سه نماز صبح روز جمعه تا یک شنبۀ هفته بعد تکرار شود، پس از آن اگر در نماز صبح روزهای مثلاً دوشنبه یا سهشنبه یا چهارشنبه شک نماید، به شکّ خود اعتنا نمیکند.
مسأله 1593. اگر کسی در یک نماز سه بار شک کند یا در سه نماز پشت سر هم، در هر نماز یک بار شک کند، این مقدار برای کثیر الشک شدن کافی نیست؛ مگر اینکه این امر به اندازهای ادامه پیدا کند و شک تکرار شود که عرف او را کثیر الشک محسوب نماید.
مسأله 1594. کثیر الشک در مبحث وضو، غسل و تیمّم، همانند کثیر الشک در مبحث نماز است؛ بنابراین، اگر شخص در حالات عادی، سه وضو بر او نمیگذرد، مگر آنکه در یکی از آنها شک میکند، مثلاً در مسح سر شک میکند که آن را انجام داده یا نه و این حالت، دو مرتبۀ دیگر هم تکرار شود، در شکّ چهارم و بعد از آن، عنوان کثیر الشک بر این فرد صدق میکند و به احکام کثیر الشک در وضو عمل مینماید؛ یعنی به شکّ خود اعتنا نکرده و بنا میگذارد که مسح سر را انجام داده است؛ امّا اگر بعداً معلوم شود که مسح سر را انجام نداده، وضویش باطل بوده و نماز واجبی را که با آن خوانده، باید در وقت دوباره خوانده و اگر وقت گذشته قضا نماید.
مسأله 1595. کثیر الشک اگر در بهجا آوردن جزئی از اجزای نماز شک کند، باید بنا بگذارد که آن را بهجا آورده؛ مثلاً اگر شک کند که رکوع کرده یا نه، باید بنا بگذارد که رکوع کرده است، هرچند در محل باشد و اگر در بهجا آوردن چیزی شک کند که نماز را باطل میکند، مثل اینکه شک کند که نماز صبح را دو رکعت خوانده یا سه رکعت، بنا را بر دو رکعت میگذارد و نمازش صحیح است، هرچند هنوز سلام نماز را نداده باشد.
مسأله 1596. کسی که در یک مورد نماز زیاد شک میکند، طوری که زیادی شک، تنها مخصوص آن مورد محسوب شود، فقط در همان مورد، احکام کثیر الشک برای او جاری میشود و در سایر موارد، کثیر الشک محسوب نمیشود. بنابراین، چنانچه در موارد دیگر نماز شک کند، باید به دستور آن عمل نماید؛ مثلاً کسی که زیادی شکّ او در این است که سجده کرده یا نه، اگر اتّفاقاً در بهجا آوردن رکوع شک کند، باید به دستور آن رفتار نماید؛ یعنی اگر در محلّ است مثل اینکه ایستاده و هنوز به سمت سجده نرفته، باید رکوع را بهجا آورد و اگر از محل گذشته، مثل اینکه به سجده رفته، به شکّش اعتنا نکند.
مسأله 1597. کسی که همیشه در نماز مخصوصی، مثلاً در نماز ظهر زیاد شک میکند، طوری که زیادی شک تنها مخصوص آن نماز محسوب شود، فقط در همان نماز، برای او احکام کثیر الشک جاری میشود و در سایر نمازها، کثیر الشک محسوب نمیشود. بنابراین، اگر در نماز دیگری مثلاً در نماز عصر شک کند، باید به دستور شک رفتار نماید.
مسأله 1598. کسی که فقط وقتی در جای مخصوصی نماز میخواند، زیاد شک میکند به همان صورت که در مسأله قبل آمد، اگر در غیر آنجا نماز بخواند و شکّی برای او پیش آید، باید به دستور شک عمل نماید.
مسأله 1599. کسی که معنای کثیر الشک را میداند، اگر شک کند کثیر الشک شده یا نه، کثیر الشک محسوب نمیشود و باید به دستور شک عمل نماید و فردی که کثیر الشک است تا وقتی یقین یا اطمینان نکند به حال معمولی مردم برگشته، باید به شکّ خود اعتنا نکند.
مسأله 1600. بر کثیر الشک واجب نیست برای یادسپاری تعداد رکعات نماز یا کارهای آن، از مُهرهای مخصوصی که تعداد رکعات نماز یا تعداد سجدهها را نشان میدهد یا از تسبیح یا انگشتر یا وسیلۀ دیگری که نمازگزار با آن میتواند تعداد رکعات یا کارهای نماز را حفظ نماید، استفاده کند، هرچند این کار مطابق با احتیاط مستحب است.
مسأله 1601. کسی که زیاد شک میکند، اگر شک کند رکنی را بهجا آورده یا نه و اعتنا نکند و بعد یادش بیاید که آن را بهجا نیاورده، چنانچه مشغول رکن بعد نشده، باید آن رکن و آنچه را بعد از آن است، بهجا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است؛ مثلاً اگر شک کند رکوع کرده یا نه و اعتنا نکند، چنانچه پیش از سجدۀ دوّم یادش بیاید که رکوع نکرده، باید برگردد و رکوع کند و اگر در سجدۀ دوّم یادش بیاید، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است.
مسأله 1602. کسی که زیاد شک میکند، اگر شک کند چیزی را که رکن نیست بهجا آورده یا نه و اعتنا نکند و بعد یادش بیاید که آن را بهجا نیاورده، چنانچه از محلّ بهجا آوردن آن نگذشته،[1] باید آن را و آنچه را بعد از آن است، بهجا آورد و اگر از محلّ آن گذشته، نمازش صحیح است؛ مثلاً اگر در نماز واجب شک کند که حمد خوانده یا نه و اعتنا نکند، چنانچه در قنوت یادش بیاید که حمد نخوانده، باید حمد و سوره را بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید، نمازش صحیح است و آن را ادامه میدهد.
ملاک در تشخیص کثیر الشک، عرف میباشد و کثیر الشک بودن، اختصاص به کسی که زیاد شک کردن عادت او باشد ندارد، بلکه کافی است که فرد در معرض عادت به زیادی شک باشد و از نمونههای کثیر الشک، به عنوان مثال دو مورد ذکر میشود:
الف. اگر شخص در حالات عادی، سه نماز پشت سر هم بر او نمیگذرد، مگر آنکه حدّاقل در یکی از آنها شک میکند و این حالت، دو مرتبۀ دیگر هم تکرار شود، در شکّ چهارم و بعد از آن، عرفاً عنوان کثیر الشک بر این فرد صدق میکند و باید طبق احکام کثیر الشک عمل نماید.
به عنوان مثال، اگر فردی در بین سه نماز صبح و ظهر و عصر، تنها در نماز صبح شک کند و در سه نماز بعد از آن یعنی نماز مغرب و عشاء و صبح روز آینده، در نماز مغرب شک کند و در سه نماز ظهر و عصر و مغرب روز آینده، در نماز ظهر شک کند، پس از آن اگر در نماز عشاء یا نماز صبح یا ظهر روز بعد از آن شک کند، کثیر الشک محسوب میشود. بنابراین، به شکّ خویش اعتنا نمیکند.
ب. اگر شخص در حالات عادی، سه نماز معیّن مانند نماز صبح بر او نمیگذرد مگر آنکه حدّاقل در یکی از آنها شک میکند و این حالت، دو مرتبۀ دیگر هم تکرار شود، در شکّ چهارم و بعد از آن، عنوان کثیر الشک بر فرد مذکور عرفاً صدق میکند و به احکام کثیر الشک عمل مینماید.
به عنوان مثال، اگر فرد در تعداد رکعات یکی از سه نماز صبح روز شنبه تا دوشنبه شک نماید و باز این شک در یکی از سه نماز صبح روز سهشنبه تا پنج شنبۀ همان هفته پیش آید و پس از آن، شکّ مذکور در یکی از سه نماز صبح روز جمعه تا یک شنبۀ هفته بعد تکرار شود، پس از آن اگر در نماز صبح روزهای مثلاً دوشنبه یا سهشنبه یا چهارشنبه شک نماید، به شکّ خود اعتنا نمیکند.
مسأله 1593. اگر کسی در یک نماز سه بار شک کند یا در سه نماز پشت سر هم، در هر نماز یک بار شک کند، این مقدار برای کثیر الشک شدن کافی نیست؛ مگر اینکه این امر به اندازهای ادامه پیدا کند و شک تکرار شود که عرف او را کثیر الشک محسوب نماید.
مسأله 1594. کثیر الشک در مبحث وضو، غسل و تیمّم، همانند کثیر الشک در مبحث نماز است؛ بنابراین، اگر شخص در حالات عادی، سه وضو بر او نمیگذرد، مگر آنکه در یکی از آنها شک میکند، مثلاً در مسح سر شک میکند که آن را انجام داده یا نه و این حالت، دو مرتبۀ دیگر هم تکرار شود، در شکّ چهارم و بعد از آن، عنوان کثیر الشک بر این فرد صدق میکند و به احکام کثیر الشک در وضو عمل مینماید؛ یعنی به شکّ خود اعتنا نکرده و بنا میگذارد که مسح سر را انجام داده است؛ امّا اگر بعداً معلوم شود که مسح سر را انجام نداده، وضویش باطل بوده و نماز واجبی را که با آن خوانده، باید در وقت دوباره خوانده و اگر وقت گذشته قضا نماید.
مسأله 1595. کثیر الشک اگر در بهجا آوردن جزئی از اجزای نماز شک کند، باید بنا بگذارد که آن را بهجا آورده؛ مثلاً اگر شک کند که رکوع کرده یا نه، باید بنا بگذارد که رکوع کرده است، هرچند در محل باشد و اگر در بهجا آوردن چیزی شک کند که نماز را باطل میکند، مثل اینکه شک کند که نماز صبح را دو رکعت خوانده یا سه رکعت، بنا را بر دو رکعت میگذارد و نمازش صحیح است، هرچند هنوز سلام نماز را نداده باشد.
مسأله 1596. کسی که در یک مورد نماز زیاد شک میکند، طوری که زیادی شک، تنها مخصوص آن مورد محسوب شود، فقط در همان مورد، احکام کثیر الشک برای او جاری میشود و در سایر موارد، کثیر الشک محسوب نمیشود. بنابراین، چنانچه در موارد دیگر نماز شک کند، باید به دستور آن عمل نماید؛ مثلاً کسی که زیادی شکّ او در این است که سجده کرده یا نه، اگر اتّفاقاً در بهجا آوردن رکوع شک کند، باید به دستور آن رفتار نماید؛ یعنی اگر در محلّ است مثل اینکه ایستاده و هنوز به سمت سجده نرفته، باید رکوع را بهجا آورد و اگر از محل گذشته، مثل اینکه به سجده رفته، به شکّش اعتنا نکند.
مسأله 1597. کسی که همیشه در نماز مخصوصی، مثلاً در نماز ظهر زیاد شک میکند، طوری که زیادی شک تنها مخصوص آن نماز محسوب شود، فقط در همان نماز، برای او احکام کثیر الشک جاری میشود و در سایر نمازها، کثیر الشک محسوب نمیشود. بنابراین، اگر در نماز دیگری مثلاً در نماز عصر شک کند، باید به دستور شک رفتار نماید.
مسأله 1598. کسی که فقط وقتی در جای مخصوصی نماز میخواند، زیاد شک میکند به همان صورت که در مسأله قبل آمد، اگر در غیر آنجا نماز بخواند و شکّی برای او پیش آید، باید به دستور شک عمل نماید.
مسأله 1599. کسی که معنای کثیر الشک را میداند، اگر شک کند کثیر الشک شده یا نه، کثیر الشک محسوب نمیشود و باید به دستور شک عمل نماید و فردی که کثیر الشک است تا وقتی یقین یا اطمینان نکند به حال معمولی مردم برگشته، باید به شکّ خود اعتنا نکند.
مسأله 1600. بر کثیر الشک واجب نیست برای یادسپاری تعداد رکعات نماز یا کارهای آن، از مُهرهای مخصوصی که تعداد رکعات نماز یا تعداد سجدهها را نشان میدهد یا از تسبیح یا انگشتر یا وسیلۀ دیگری که نمازگزار با آن میتواند تعداد رکعات یا کارهای نماز را حفظ نماید، استفاده کند، هرچند این کار مطابق با احتیاط مستحب است.
مسأله 1601. کسی که زیاد شک میکند، اگر شک کند رکنی را بهجا آورده یا نه و اعتنا نکند و بعد یادش بیاید که آن را بهجا نیاورده، چنانچه مشغول رکن بعد نشده، باید آن رکن و آنچه را بعد از آن است، بهجا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است؛ مثلاً اگر شک کند رکوع کرده یا نه و اعتنا نکند، چنانچه پیش از سجدۀ دوّم یادش بیاید که رکوع نکرده، باید برگردد و رکوع کند و اگر در سجدۀ دوّم یادش بیاید، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است.
مسأله 1602. کسی که زیاد شک میکند، اگر شک کند چیزی را که رکن نیست بهجا آورده یا نه و اعتنا نکند و بعد یادش بیاید که آن را بهجا نیاورده، چنانچه از محلّ بهجا آوردن آن نگذشته،[1] باید آن را و آنچه را بعد از آن است، بهجا آورد و اگر از محلّ آن گذشته، نمازش صحیح است؛ مثلاً اگر در نماز واجب شک کند که حمد خوانده یا نه و اعتنا نکند، چنانچه در قنوت یادش بیاید که حمد نخوانده، باید حمد و سوره را بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید، نمازش صحیح است و آن را ادامه میدهد.
[1]. گذشتن از محل، به وارد شدن در رکن بعد میباشد.