پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (1) (چاپ 1403)

مستحبات و مکروهات مربوط به مسجد ← → مکان‌‌‌هایی که نماز خواندن در آنها مستحب یا مکروه است

مساجد و مشاهد مشرّفه / احکام الزامی مسجد و لوازم آن

مسأله 1148. نجس کردن زمین، سقف، بام و طرف داخل دیوار مسجد و آلات و وسایلی که جزئی از بناء مسجد محسوب می‌شود مانند درها و پنجره­ها، حرام است و هر کس بفهمد که نجس شده، باید فوراً نجاست آن را تطهیر نموده و برطرف کند؛ البتّه احتیاط مستحب آن است که طرف بیرون دیوار مسجد را هم نجس نکنند و اگر نجس شود، برطرف کردن آن لازم نیست؛ ولی اگر نجس کردن طرف بیرون دیوار موجب هتک مسجد باشد، حرام است و برطرف کردن آن به مقداری که هتک حرمت رفع شود، لازم می‌باشد.

مسأله 1149. نجس کردن آنچه جزء شؤون مسجد حساب می‌شود و فعلاً از آن در مسجد استفاده شده است، مثل فرش‌ها یا موکت‌ها یا حصیرهایی که در مسجد پهن می‌باشد یا پرده‌هایی که آویزان است، حرام و تطهیر آنها واجب است؛ امّا آنچه جزء شؤون مسجد حساب می‌شود؛ ولی فعلاً در مسجد مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و مثلاً در مخزن یا انبار نگهداری می‌شود، نجس کردن آن حرام است، ولی تطهیر آن واجب نیست؛ مگر آنکه باقی ماندن نجاست هتک حرمت محسوب شود یا موجب ضرر مالی به آن و کم شدن قیمتش گردد.

مسأله 1150. اگر فرد نتواند مسجد را تطهیر نماید، تطهیر مسجد بر او واجب نیست؛ ولی اگر باقی گذاشتن نجاست موجب هتک حرمت باشد، چنانچه بداند یا بنابر احتیاط واجب احتمال معقول بدهد که اگر به دیگری اطلاع دهد این کار انجام می‌گیرد، باید به او اطلاع دهد.

مسأله 1151. اگر جایی از مسجد نجس شود که تطهیر آن بدون کندن یا خراب کردن آن ممکن نیست، در صورتی که کندن یا خراب کردن جزئی و کم باشد یا آنکه برای رفع هتک حرمت، چاره‌ای جز کندن یا خراب کردن به مقدار قابل توجّه و بیشتری نباشد، باید آنجا را بکَنند یا خراب نمایند، وگرنه خراب کردن محلّ اشکال است.
همچنین، اگر برای تطهیر مسجد چاره‌ای جز خراب کردن تمام آن نباشد، مثل آنکه با آب و گِل و مصالح نجس بنا شده باشد، جایز بودن آن محلّ اشکال است، هرچند افرادی حاضر باشند هزینۀ بازسازی آن را بپردازند؛ ولی واجب است ظاهر مسجد را آب کشیده و تطهیر نمایند.

مسأله 1152. در مواردی که تخریب قسمتی از مسجد برای تطهیر جایز است، پر کردن جایی که کنده‏اند و ساختن جایی که خراب کرده‏اند، واجب نیست، هرچند مطابق با احتیاط استحبابی است، ولی اگر چیزی مانند آجر مسجد نجس شود، در صورتی که ممکن باشد، باید بعد از تطهیر به جای اوّلش بگذارند.

مسأله 1153. اگر حصیر یا موکت مسجد نجس شود، باید آن را آب بکشند و اگر فرض شود بریدن جای نجس بهتر باشد، باید آن را ببُرند؛ ولی بریدن مقدار قابل توجّه از آن یا تطهیری که موجب نقص شود، محلّ اشکال است؛ مگر این که ترک آن باعث هتک حرمت باشد که باید برای رفع هتک حرمت، موردی را که ضرر کمتری دارد انتخاب نمایند.

مسأله 1154. بردن عین نجس و متنجّس به مسجد، اگر بی‌احترامی به مسجد باشد، حرام است؛ بلکه احتیاط مستحب آن است که اگر بی‌‌احترامی هم نباشد، عین نجس را به مسجد نبرند؛ مگر آنکه عین نجس از توابع فردی شمرده شود که وارد مسجد می‌شود؛ مانند خون زخم یا جراحتی که در بدن یا لباس فرد می‌باشد.

مسأله 1155. نجس کردن حرم معصومین(علیهم السلام) حرام است و اگر یکی از آنها نجس شود، چنانچه نجس ماندن آن بی‌‌احترامی باشد، تطهیرش واجب است؛ بلکه احتیاط مستحب آن است که اگر بی‌احترامی هم نباشد آن را تطهیر کنند و منظور از «حرم» در ابتدای مسأله، «روضۀ منوّره» است، یعنی قسمتی که ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد و امّا سایر رواق‌ها یا صحن‌ها، اگر مسجد نباشند، در صورت هتک حرمت، نجس کردن آنها حرام و تطهیر آنها واجب می‌باشد.

مسأله 1156. احتیاط واجب آن است که مسجد را به طلا زینت نکنند و احتیاط مستحب است به صورت اشیائی که مثل انسان و حیوان روح دارد نیز زینت نکنند.

مسأله 1157. ورود غیر مسلمانان اعم از مشرکین، کفّار اهل کتاب یا غیر اهل کتاب به مسجد، در صورتی که موجب هتک حرمت یا نجاست مسجد گردد، جایز نیست و لازم است از آن جلوگیری شود؛ بلکه بنابر احتیاط و اجب مطلقاً از ورود آنان به مسجد در صورت امکان جلوگیری شود.

مسأله 1158. مساجدی که در زمین‌‌های استیجاری ساخته می‌‌شوند و همچنین مساجدی که در زمین‌‌های وقفی (مثل زمین‌‌هایی که وقف حضرت رضا(علیه السلام) شده است) با اجازۀ کسی که ولایت شرعی دارد، بناء می‌‌شود، حکم مسجد را ندارد و نمازخانه محسوب می‌شوند.

مسأله 1159. فروختــن در و پنجــــره و وسایـــل و لوازمــی که بر مســجد وقــف شـــده - مانند فرش، پرده، کتاب، لوازم روشنایی، گرمایشی، سرمایشی، ظرف - تا وقتی که امکان استفاده از آن در همان مسجد وجود داشته باشد، جایز نیست، هرچند امکان استفادۀ اولیّه‌ای که برای آن وسیله یا شیء وجود داشته، از بین برود، امّا بتوان به گونۀ دیگری آن را در محلّ مذکور به کار گرفت؛ پس اگر مثلاً مسجد به فرش قدیمی که بر آن وقف شده احتیاج نداشته یا نیازش برطرف شده باشد، ولی بتوان از آن فرش به عنوان پرده - برای جلوگیری از سرما و گرما - در همان مسجد استفاده نمود، لازم است این کار انجام شود؛ امّا اگر نیاز مسجد به‌طور کلّی از وسیــله‌ای که برایــش وقــف شده برطرف گــردد - طوری که نگه‌ داشتن و باقی‌ گذاردن آن وسیله، هدر دادن آن به حساب می‌آید - باید از آن، در مسجد دیگری استفاده کنند. شایان ذکر است، اگر مکان مشابهی نباشد که به آن شیء نیاز داشته باشد، آن را در هر موردی که مصلحت عمومی داشته باشد (مَصالح عامّه)، مانند حسینیه‌ها یا تکایا استفاده نمایند.[1]

مسأله 1160. اگر مسجدی را غصب کنند و به جای آن خانه و مانند آن بسازند یا طوری خراب شود که دیگر به آن مسجد‌ نگویند، ‌نجس‌ کردنش، حرام نیست و تطهیر آن واجب نمی‌باشد.

مسأله 1161. اگر مسجد خراب هم شود، نمی‌‌توانند آن را بفروشند یا داخل ملک و جادّه و خیابان نمایند و تبدیل به احسن نمودن، مجوّزی شرعی برای این امر محسوب نمی­شود.

مسأله 1162. آثار بجا مانده پس از ویران کردن مسجد و تبدیل آن به راه، مثل سنگ و چوب و آهن و وسائل آن مانند در و پنجره و لوازم روشنایی و گرمایشی و سرمایشی، اگر وقف بر مسجد باشد، واجب است صرف مسجد دیگری شود و اگر این کار ممکن نباشد، در هر موردی که مصلحت عمومی داشته باشد (مَصالح عامّه) مثل حسینیه­ها و تکایا مصرف گردد و اگر نتوان جز با فروششان از آنها استفاده کرد، باید متولّی - یا کسی که مانند او شرعاً حقّ تصرّف دارد - آنها را بفروشد و صرف مسجد دیگری نماید.
امّا در صورتی که آثار بجا ماندۀ مسجد، مِلک آن باشد، مثل آنکه از منافع عین وقف شده بر مسجد خریداری شده باشد، واجب نیست خود این آثار صرف مسجد دیگری شود، بلکه جایز است متولّی - یا کسی که مانند او شرعاً حقّ تصرّف دارد - در صورت صلاح دید، آنها را بفروشد و بهای آنها را صرف مسجد دیگری کند. حکم مذکور دربارۀ آثار بجا ماندۀ وقف‌های عام، مانند مدارس و حسینیّه‏ها که در راه­ها قرار می‏گیرند، نیز جاری است.

مسأله 1163. اگر مسجد طوری خراب شود که تعمیر آن ممکن نباشد، می‌توانند آن را خراب کنند و دوباره بسازند، بلکه می‌‌توانند مسجدی را که خراب نشده و به دلیل احتیاج مردم، نیاز به توسعه دارد خراب کنند و بزرگ‌‌‌تر بسازند؛ البتّه در این زمینه توجّه به چند نکته لازم است:
الف. اگر برای توسعۀ مورد احتیاج در مسجد، لازم نباشد همۀ آن را خراب کنند، باید در خراب کردن به مقدار لازم اکتفا شود؛ مثلاً اگر می‌‌خواهند زمینی را که کنار مسجد است به مسجد ملحق کنند و برداشتن دیوار بین مسجد و زمین کنار، کافی در توسعه مسجد است، نمی‌‌توان تمام مسجد را خراب نمود و در این حال، اکتفا به تخریب دیوار می‌‌شود.
ب. باید تجدید بنای مسجد، موجب تعطیلی مسجد به مقدار بیشتر از آنچه در ساخت و ساز امثال این بنا معمول است نشود. بنابراین، در صورت تخریب بنای مسجد، هیچ‌گونه سهل‌انگاری که موجب تعطیلی بیش از حدّ معمول مسجد شود، جایز نیست.
ج. باید یقین یا اطمینان داشته باشند که هزینۀ ساخت مسجد در مدّت معمول تأمین می‌شود. بنابراین، اگر به سبب عدم تأمین مخارج و هزینه‌‌های ساخت مسجد، ضمانتی نباشد که مسجد در مدّت معمول بنا شود، خراب کردن مسجد جایز نیست.
د. بناهایی را که قدمت تاریخی دارند و جزء میراث فرهنگی به حساب می‌‌آیند، اجازۀ تخریب آنها داده نمی‌‌شود.
ه‍ . تمام قسمت­هایی که قبلاً‌ جزء ‌محدودۀ اصلی مسجد بوده، پس از بازسازی نیز جزء محدودۀ اصلی مسجد باشد.
بنابراین، اگر بخواهند متعلّقات مسجد - مانند آبدارخانه یا سرویس بهداشتی - را گسترش داده یا محلّ آن را تغییر دهند، ‌نباید قسمتی که قبلاً از محدودۀ اصلی مسجد بوده را جزء متعلّقات آن قرار دهند.[2]
شایان ذکر است، مکانی که به عنوان محدودۀ مسجد شرعی وقف شده، فضای فوقانی و قسمت تحتانی آن نیز به تبعیّت عرفی جزء مسجد محسوب می‌شود؛ مگر آنکه هنگام انشای وقف جزء متعلّقات مسجد[3] لحاظ شده باشد؛ لذا حکم فوق علاوه بر طول و عرض، نسبت به ارتفاع و عمق محدودۀ ‌مسجد نیز جاری است ‌و لازم است در هنگام بازسازی، ارتفاع یا عمق طبقات را طوری قرار دهند که قسمت تحتانی یا فوقانی محدودۀ‌ اصلی مسجد جزء متعلّقات آن قرار نگیرد.
همچنین، اگر - مثلاً - آپارتمان دو طبقه­ای، طبقۀ همکف آن به عنوان مسجد و طبقۀ فوقانی آن به عنوان مدرسۀ علمیه وقف شده باشد، در هنگام بازسازی مجدّد، فضایی که متعلّق به مسجد است جزء مدرسه قرار نگیرد و فضای مدرسه به مسجد ملحق نشود و این حکم در صورتی که بنای مذکور طبقۀ تحتانی داشته که به عنوان دیگری وقف شده نیز جاری است.

مسأله 1164. اگر بخواهند متعلّقات مسجد را تغییر دهند، مثلاً‌ قسمتی را که آبدارخانه بوده تبدیل به سرویس بهداشتی نمایند یا از آبدارخانه کم کرده و به وضوخانه اضافه کنند یا به بخش­هایی که جزء‌ متعلّقات مسجد بوده، اتاق خادم اضافه نمایند، اشکال ندارد؛ مگر اینکه در وقف اولیّه، هر قسمتی از زمین و فضای متعلّقات مسجد برای عنوان خاصّی وقف شده باشد، مانند اینکه واقف قسمت مشخّصی را برای خصوص وضوخانۀ مسجد[4] وقف کرده باشد که در این صورت، تبدیل آن قسمت به آبدارخانه یا عنوان دیگری از متعلّقات مسجد جایز نیست.

مسأله 1165. اگر بخشی از متعلّقات مسجد - مانند حیاط مسجد[5] یا آبدارخانه - را بخواهند به محدودۀ اصلی مسجد اضافه کنند، ‌اشکال ندارد؛ ولی آن قسمت که قبلاً‌ جزء متعلّقات مسجد وقف شده و اکنون به محدودۀ اصلی مسجد اضافه شده، مسجد شرعی محسوب نمی­شود.
البتّه اگر در وقف اولیّه، قسمتی از زمین و فضای متعلّقات مسجد برای عنوان خاصّی وقف شده باشد، مانند اینکه واقف قسمت مشخّصی را برای خصوص آبدارخانه یا وضوخانۀ مسجد (نه استفاده دیگر) وقف کرده باشد، در این صورت ملحق کردن آن به محدودۀ اصلی مسجد جایز نیست.

مسأله 1166. اگر ثابت شود متعلّقات مسجد مانند وضوخانه یا اتاق خادم، وقف بر مسجد نیست، بلکه ملک طِلْق مسجد می‌باشد، چنانچه مصلحت مسجد اقتضا ­کند، می­توان آن را به مسجد اضافه کرد و در صورتی که به قصد مسجد وقف شود حکم مسجد را دارد.[6]

مسأله 1167. اگر متعلّقات مسجد به عنوان خاص مانند وضو‌خانه وقف شده باشد، خراب کردن آن برای توسعۀ مسجد جایز نیست، مگر آنکه در مکان نزدیک مسجد، وضو‌خانه­ای برای مسجد احداث شده، طوری که وضو‌خانۀ قدیم در ایّام سال کلّاً بدون استفاده باشد، در این صورت - با رعایت آنچه در جلد چهارم فصل وقف مسألۀ «919» ذکر می­شود - الحاق زمین آن به مسجد اشکال ندارد، ولی حکم مسجد را ندارد.
همچنین، اگر وضو‌خانۀ مذکور خراب شده، هنگام تجدید بنا باید به همان عنوان وضو‌خانه ساخته شود، مگر آنکه مسجد نیازی به وضوخانه نداشته باشد، با توضیحی که در فوق ذکر شد.

مسأله 1168. متولّی شؤون مسجد مجاز است در بعضی از موارد، نسبت به باز بودن درب مسجد محدودیّت ایجاد نماید:
الف. مصلحت مسجد چنین امری را اقتضا نماید، مانند اوقاتی که افرادی که در مسجد حضور پیدا می­کنند، با در نظر گرفتن هزینه­هایی که باید جهت خادم مسجد و مانند آن در این مدّت صرف شود، تعداد کمی محسوب شوند یا اینکه تصرّفاتی در مسجد صورت گیرد که شایستۀ این مکان مقدّس نیست یا باز بودن درب مسجد موجب شود اموال مسجد در معرض سرقت قرار گیرد.
ب. باز بودن درب مسجد برای زمان بیشتر از اوقات نماز، نیاز به خادم داشته باشد و برای متولّی مقدور نباشد فردی را برای این امر، هرچند در مقابل پرداخت اجرتی از اموال مسجد بگمارد. همچنین است اگر مستلزم هزینه­های دیگری باشد، که تأمین آن برای متولّی مقدور نیست.

مسأله 1169. متولّی شؤون مسجد نمی­تواند در ازای استفاده از خود مسجد (مثلاً جهت اقامۀ مجالس تعزیه) مبلغی را دریافت کند، هرچند این امر در غیر اوقات نماز انجام شود؛ البتّه اگر اموالی مانند فرش، ظروف، بخاری، کولر و... وقف بر مسجد باشد و کیفیّت وقف آنها[7] طوری است که شامل کرایه دادن به افراد و صرف اجاره بها برای هزینه­های مسجد می­گردد، این کار جایز است.
همچنین، اگر اموالی ملک مسجد باشد، مثلاً به مسجد اهدا شده باشد، متولّی می­تواند در صورت وجود مصلحت آنها را کرایه دهد و درآمدش را صرف هزینه­های مسجد نماید؛ مگر‌ آنکه در ضمن هبه و مانند آن شرط شده باشد اموال مذکور به صورت مجّانی در خود مسجد مورد استفاده قرار گیرد؛[8] همچنان که متولّی شؤون مسجد می­تواند هزینه‌های مصرفی آب و برق و گاز را در مدّت برگزاری مجلس تعزیه، از برگزار کنندۀ آن دریافت نماید.

[1]. توضیح بیشتر این مسأله، در جلد چهارم، فصل «وقف»، مسائل «931 تا 933» ذکر می­شود.

[2]. به عنوان مثال، مسجدی را که زیر زمین آن نیز به عنوان مسجد (محدودۀ اصلی مسجد) وقف شده، نمی­توان هنگام بازسازی مجدّد، زیر زمین آن را تبدیل به سرویس بهداشتی نمود و اگر این تخلّف به هر سبب صورت گرفته، لازم است محل به حالت سابق برگردد.

[3]. نه محدودۀ اصلی مسجد.

[4]. نه کاربری دیگر.

[5]. فرض آن است که وقف حیاط به عنوان «محدودۀ اصلی مسجد» نبوده است.

[6]. معمولاً متعلّقات مسجد وقف بر مسجد است؛ البتّه اگر احراز نشود که ملک طِلْق است یا وقف بر مسجد، مراعات مقتضای احتیاط در مورد آن ترک نشود.

[7]. وقف منفعت یا اعم از وقف منفعت و انتفاع باشد.

[8]. توضیحات بیشتر در مورد اجاره دادن اموال مسجد، در جلد چهارم، مسائل «928 و 930» ذکر می­شود.
مستحبات و مکروهات مربوط به مسجد ← → مکان‌‌‌هایی که نماز خواندن در آنها مستحب یا مکروه است
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français