کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (1) (چاپ 1403)
جستجو در:
کلّیّات نماز / فضیلت نماز و اهمیّت آن ←
→ شرط هشتم: نجاست سرایت کننده، در اعضای تیمّم نباشد
احکام دیگر تیمّم
مسأله 932. اگر زدن کف دو دست[1] یا گذاشتن آنها بر روی خاک و مانند آن و مسح اعضای تیمّم با آنها به دلیل عذری ممکن نباشد، باید این کارها با پشت دو دست انجام شود؛
همین طور اگر کف دست، متنجّس و دارای رطوبتی باشد که موجب میشود نجاست به آنچه با آن تیمّم انجام میگردد - همچون خاک و مانند آن - سرایت کند و پیشگیری از آن هرچند با خشک کردن ممکن نباشد، باید کارهای تیمّم با پشت دو دست انجام شود؛
امّا چنانچه خشک کردن اعضای تیمّم ممکن باشد و عین نجاست هم در اعضا موجود نباشد، باید تیمّم به شیوۀ معمول آن انجام شود و در این حال، نجس بودن اعضای تیمّم اشکالی در صحّت تیمّم ایجاد نمیکند.
مسأله 933. اگر در پیشانی یا پشت دستها مانعی باشد، مثل اینکه آن محل زخم بوده و جبیره داشته باشد و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته، نتواند باز کند، باید دست را روی آن بکشد؛
همین طور اگر جبیره یا مانع، در کف[2] دست باشد و نتواند آن را برطرف کند، در صورتی که تمام کف را فرا نگرفته باشد، مسح را با باقیماندۀ کف که مانعی ندارد و سالم است انجام دهد و چنانچه تمام کف را فرا گرفته باشد، مسح با آن کافی است.
مسأله 934. اگر انسان مختصری هم از پیشانی یا پشت دستها را مسح نکند، تیمّم باطل است، چه عمداً مسح نکند یا آنکه مسأله را نداند یا فراموش کرده باشد؛ ولی دقّت زیاد هم لازم نیست و همین قدر که بگویند تمام پیشانی و پشت دستها مسح شده، کافی است.
مسأله 935. اگر انسان یقین نکند تمام پشت دست را مسح کرده، باید برای اینکه یقین کند، مقداری بالاتر از مچ را هم مسح نماید، ولی مسح بین انگشتان لازم نیست.
مسأله 936. کسی که وظیفهاش تیمّم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقی میماند یا از برطرف شدن آن مأیوس باشد، در وسعت وقت میتواند با تیمّم نماز بخواند؛
ولی اگر بداند تا آخر وقت عذر او برطرف میشود باید صبر کند و با وضو یا غسل نماز بخواند؛ بلکه اگر از برطرف شدن آن تا آخر وقت مأیوس نباشد، نمیتواند تا وقتی که مأیوس نشده تیمّم کند و نماز بخواند؛ مگر آنکه احتمال عقلایی دهد که اگر زودتر با تیمّم نماز نخواند، نتواند تا آخر وقت - حتّی با تیمّم - نماز بخواند.
مسأله 937. کسی که وظیفهاش تیمّم است، چنانچه از برطرف شدن عذرش در تمام وقت نماز مأیوس باشد، میتواند قبل از وقت نماز تیمّم کند؛ بلکه اگر میداند چنانچه تیمّم را به تأخیر بیندازد نمیتواند در وقت نماز، تیمّم کند، واجب است قبل از وقت نماز، تیمّم نماید[3] و در صورتی که برای کار واجب دیگر یا مستحبی تیمّم کند و تا وقت نماز عذر او باقی باشد، میتواند با همان تیمّم نماز بخواند.
مسأله 938. کسی که نمیتواند غسل کند، اگر بخواهد عملی را که برای آن غسل واجب است انجام دهد، باید بدل از غسل، تیمّم نماید و کسی که نمیتواند وضو بگیرد و بخواهد عملی را که برای آن وضو واجب است انجام دهد، باید بدل از وضو، تیمّم نماید.
مسأله 939. کسی که وظیفهاش تیمّم است، اگر برای کاری تیمّم کند، تا تیمّم و عذر او باقی است، میتواند کارهایی را که باید با وضو یا غسل انجام شود، بهجا آورد.[4]
همین طور، کسی که عذرش تنگی وقت بوده است و برای نماز تیمّم نموده، در حال نماز حکم فرد طاهر را دارد. بنابراین، میتواند در همان حال، قرآن را مسّ نماید؛ ولی این تیمّم، برای کارهایی که بعد از نماز پیش آمدهاند و نیاز به وضو یا غسل دارند - مثل آنکه بعد از نماز بخواهد قرآن را مسّ کند - کافی نیست و اگر فرد با داشتن آب برای نماز میّت یا خوابیدن تیمّم کرده، فقط کاری را که برای آن تیمّم نموده میتواند انجام دهد.
مسأله 940. اگر فرد بدل از غسل جنابت، تیمّم کند، لازم نیست برای نماز وضو بگیرد و نیز اگر تیمّم بدل از غسلهای دیگر - غیر از غسل استحاضۀ متوسّطه - باشد هم، لازم نیست برای نماز وضو بگیرد، هرچند در این صورت، احتیاط مستحب است که وضو هم بگیرد و اگر نتواند وضو بگیرد، تیمّم دیگری هم بدل از وضو بنماید؛
ولی در تیمّم بدل از غسل استحاضۀ متوسّطه، لازم است وضو هم بگیرد و اگر نتواند وضو بگیرد، تیمّم دیگری هم بدل از وضو بنماید.
مسأله 941. مواردی که وضو را باطل میکند، تیمّم بدل از وضو را هم باطل میکند و مواردی که غسل را باطل مینماید، تیمّم بدل از غسل را هم باطل مینماید.
مسأله 942. تیمّم با برطرف شدن عذر باطل میشود. بنابراین، اگر فرد به علّت نداشتن آب یا عذر دیگری تیمّم کند، بعد از برطرف شدن عذر، تیمّم او باطل میشود.
مسأله 943. اگر انسان بدل از غسل، تیمّم کند و بعد کاری که وضو را باطل میکند برای او پیش آید، چنانچه برای نمازهای بعد نتواند غسل کند، باید وضو بگیرد و احتیاط مستحب آن است که تیمّم نیز بکند و اگر نمیتواند وضو بگیرد، باید بدل از آن، تیمّم کند.
مسأله 944. کسی که احتیاطاً غسل جبیرهای و تیمّم بدل از غسل نموده، اگر بعد از غسل و تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز، باطل کنندۀ وضو از او سر بزند - مثلاً ادرار کند - باید برای نمازهای بعد وضو بگیرد و چنانچه حَدَث قبل از نماز باشد، باید برای آن نماز نیز وضو بگیرد.
مسأله 945. حکم تداخل تیمّمها مانند حکم تداخل غسلها[5] است. بنابراین، کسی که نمیتواند غسل کند، اگر مثلاً غسل جنابت و مسّ میّت بر او واجب باشد، جایز است یک تیمّم بدل از آنها بنماید و احتیاط مستحب آن است که بدل هر یک از آنها، یک تیمّم نماید.
مسأله 946. اگر انسان در بین تیمّم شک کند قسمتی از آن را فراموش کرده یا نه، چنانچه از محلّ آن گذشته،[6] به شک خود اعتنا نکند و اگر محلّ آن نگذشته، باید آن قسمت را بهجا آورد.
مسأله 947. اگر فرد بعد از مسح دست چپ، شک کند درست تیمّم کرده یا نه، تیمّم او صحیح است و چنانچه شکّ او در مسح دست چپ باشد، لازم است آن را مسح کند؛ مگر آنکه عرفاً از تیمّم خارج (فارغ) شده باشد، مثل اینکه وارد عملی شده که شرط آن عمل، طهارت داشتن است و یا عرفاً موالات از بین رفته باشد.
مسأله 948. در چند مورد، بهتر است انسان نمازهایی را که با تیمّم خوانده، قضا نماید:
1. از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب کرده و با تیمّم نماز خوانده است.
2. میدانسته یا گمان داشته که تا آخر وقت نماز آب پیدا نمیکند و عمداً خود را جنب کرده و با تیمّم نماز خوانده است.
3. تا آخر وقت، عمداً در جستجوی آب نرود و در تنگی وقت با تیمّم نماز بخواند و بعد بفهمد اگر جستجو میکرد آب پیدا میشد.
4. عمداً نماز را تأخیر انداخته و در آخر وقت، با تیمّم نماز خوانده است.
5. میدانسته یا گمان داشته آب پیدا نمیشود و آبی را که داشته، ریخته و با تیمّم نماز خوانده است.
همین طور اگر کف دست، متنجّس و دارای رطوبتی باشد که موجب میشود نجاست به آنچه با آن تیمّم انجام میگردد - همچون خاک و مانند آن - سرایت کند و پیشگیری از آن هرچند با خشک کردن ممکن نباشد، باید کارهای تیمّم با پشت دو دست انجام شود؛
امّا چنانچه خشک کردن اعضای تیمّم ممکن باشد و عین نجاست هم در اعضا موجود نباشد، باید تیمّم به شیوۀ معمول آن انجام شود و در این حال، نجس بودن اعضای تیمّم اشکالی در صحّت تیمّم ایجاد نمیکند.
مسأله 933. اگر در پیشانی یا پشت دستها مانعی باشد، مثل اینکه آن محل زخم بوده و جبیره داشته باشد و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته، نتواند باز کند، باید دست را روی آن بکشد؛
همین طور اگر جبیره یا مانع، در کف[2] دست باشد و نتواند آن را برطرف کند، در صورتی که تمام کف را فرا نگرفته باشد، مسح را با باقیماندۀ کف که مانعی ندارد و سالم است انجام دهد و چنانچه تمام کف را فرا گرفته باشد، مسح با آن کافی است.
مسأله 934. اگر انسان مختصری هم از پیشانی یا پشت دستها را مسح نکند، تیمّم باطل است، چه عمداً مسح نکند یا آنکه مسأله را نداند یا فراموش کرده باشد؛ ولی دقّت زیاد هم لازم نیست و همین قدر که بگویند تمام پیشانی و پشت دستها مسح شده، کافی است.
مسأله 935. اگر انسان یقین نکند تمام پشت دست را مسح کرده، باید برای اینکه یقین کند، مقداری بالاتر از مچ را هم مسح نماید، ولی مسح بین انگشتان لازم نیست.
مسأله 936. کسی که وظیفهاش تیمّم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقی میماند یا از برطرف شدن آن مأیوس باشد، در وسعت وقت میتواند با تیمّم نماز بخواند؛
ولی اگر بداند تا آخر وقت عذر او برطرف میشود باید صبر کند و با وضو یا غسل نماز بخواند؛ بلکه اگر از برطرف شدن آن تا آخر وقت مأیوس نباشد، نمیتواند تا وقتی که مأیوس نشده تیمّم کند و نماز بخواند؛ مگر آنکه احتمال عقلایی دهد که اگر زودتر با تیمّم نماز نخواند، نتواند تا آخر وقت - حتّی با تیمّم - نماز بخواند.
مسأله 937. کسی که وظیفهاش تیمّم است، چنانچه از برطرف شدن عذرش در تمام وقت نماز مأیوس باشد، میتواند قبل از وقت نماز تیمّم کند؛ بلکه اگر میداند چنانچه تیمّم را به تأخیر بیندازد نمیتواند در وقت نماز، تیمّم کند، واجب است قبل از وقت نماز، تیمّم نماید[3] و در صورتی که برای کار واجب دیگر یا مستحبی تیمّم کند و تا وقت نماز عذر او باقی باشد، میتواند با همان تیمّم نماز بخواند.
مسأله 938. کسی که نمیتواند غسل کند، اگر بخواهد عملی را که برای آن غسل واجب است انجام دهد، باید بدل از غسل، تیمّم نماید و کسی که نمیتواند وضو بگیرد و بخواهد عملی را که برای آن وضو واجب است انجام دهد، باید بدل از وضو، تیمّم نماید.
مسأله 939. کسی که وظیفهاش تیمّم است، اگر برای کاری تیمّم کند، تا تیمّم و عذر او باقی است، میتواند کارهایی را که باید با وضو یا غسل انجام شود، بهجا آورد.[4]
همین طور، کسی که عذرش تنگی وقت بوده است و برای نماز تیمّم نموده، در حال نماز حکم فرد طاهر را دارد. بنابراین، میتواند در همان حال، قرآن را مسّ نماید؛ ولی این تیمّم، برای کارهایی که بعد از نماز پیش آمدهاند و نیاز به وضو یا غسل دارند - مثل آنکه بعد از نماز بخواهد قرآن را مسّ کند - کافی نیست و اگر فرد با داشتن آب برای نماز میّت یا خوابیدن تیمّم کرده، فقط کاری را که برای آن تیمّم نموده میتواند انجام دهد.
مسأله 940. اگر فرد بدل از غسل جنابت، تیمّم کند، لازم نیست برای نماز وضو بگیرد و نیز اگر تیمّم بدل از غسلهای دیگر - غیر از غسل استحاضۀ متوسّطه - باشد هم، لازم نیست برای نماز وضو بگیرد، هرچند در این صورت، احتیاط مستحب است که وضو هم بگیرد و اگر نتواند وضو بگیرد، تیمّم دیگری هم بدل از وضو بنماید؛
ولی در تیمّم بدل از غسل استحاضۀ متوسّطه، لازم است وضو هم بگیرد و اگر نتواند وضو بگیرد، تیمّم دیگری هم بدل از وضو بنماید.
مسأله 941. مواردی که وضو را باطل میکند، تیمّم بدل از وضو را هم باطل میکند و مواردی که غسل را باطل مینماید، تیمّم بدل از غسل را هم باطل مینماید.
مسأله 942. تیمّم با برطرف شدن عذر باطل میشود. بنابراین، اگر فرد به علّت نداشتن آب یا عذر دیگری تیمّم کند، بعد از برطرف شدن عذر، تیمّم او باطل میشود.
مسأله 943. اگر انسان بدل از غسل، تیمّم کند و بعد کاری که وضو را باطل میکند برای او پیش آید، چنانچه برای نمازهای بعد نتواند غسل کند، باید وضو بگیرد و احتیاط مستحب آن است که تیمّم نیز بکند و اگر نمیتواند وضو بگیرد، باید بدل از آن، تیمّم کند.
مسأله 944. کسی که احتیاطاً غسل جبیرهای و تیمّم بدل از غسل نموده، اگر بعد از غسل و تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز، باطل کنندۀ وضو از او سر بزند - مثلاً ادرار کند - باید برای نمازهای بعد وضو بگیرد و چنانچه حَدَث قبل از نماز باشد، باید برای آن نماز نیز وضو بگیرد.
مسأله 945. حکم تداخل تیمّمها مانند حکم تداخل غسلها[5] است. بنابراین، کسی که نمیتواند غسل کند، اگر مثلاً غسل جنابت و مسّ میّت بر او واجب باشد، جایز است یک تیمّم بدل از آنها بنماید و احتیاط مستحب آن است که بدل هر یک از آنها، یک تیمّم نماید.
مسأله 946. اگر انسان در بین تیمّم شک کند قسمتی از آن را فراموش کرده یا نه، چنانچه از محلّ آن گذشته،[6] به شک خود اعتنا نکند و اگر محلّ آن نگذشته، باید آن قسمت را بهجا آورد.
مسأله 947. اگر فرد بعد از مسح دست چپ، شک کند درست تیمّم کرده یا نه، تیمّم او صحیح است و چنانچه شکّ او در مسح دست چپ باشد، لازم است آن را مسح کند؛ مگر آنکه عرفاً از تیمّم خارج (فارغ) شده باشد، مثل اینکه وارد عملی شده که شرط آن عمل، طهارت داشتن است و یا عرفاً موالات از بین رفته باشد.
مسأله 948. در چند مورد، بهتر است انسان نمازهایی را که با تیمّم خوانده، قضا نماید:
1. از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب کرده و با تیمّم نماز خوانده است.
2. میدانسته یا گمان داشته که تا آخر وقت نماز آب پیدا نمیکند و عمداً خود را جنب کرده و با تیمّم نماز خوانده است.
3. تا آخر وقت، عمداً در جستجوی آب نرود و در تنگی وقت با تیمّم نماز بخواند و بعد بفهمد اگر جستجو میکرد آب پیدا میشد.
4. عمداً نماز را تأخیر انداخته و در آخر وقت، با تیمّم نماز خوانده است.
5. میدانسته یا گمان داشته آب پیدا نمیشود و آبی را که داشته، ریخته و با تیمّم نماز خوانده است.
[1]. کف دست از نظر طولی، شامل انگشتان نیز میشود.
[2]. کف دست همان طور که قبلاً ذکر شد، شامل انگشتان نیز میشود.
[3]. و در غیر این دو صورت، بنابر احتیاط واجب نمیتواند قبل از وقت نماز تیمّم نماید، بلکه اگر بداند یا امید داشته باشد که پس از دخول وقت تا آخر وقت نماز عذر او برطرف میشود - همان طور که توضیح آن در مسألۀ قبل بیان شد - باید صبر کند.
[4]. مثلاً کسی که جنب است و آب برای او ضرر دارد و نمازش را با تیمّم میخواند، میتواند تا وقتی عذرش باقی است و تیمّمش باطل نشده، به مسجد یا مشاهد مشرّفه برود.
[5]. تداخل غسل یا تیمّم به این معنا است که با انجام یک غسل یا یک تیمّم به نیّت همه، بقیّۀ غسلها یا تیمّمها انجام شده و نیاز به غسل یا تیمّم جداگانه نیست.
[6]. یعنی وارد جزئی از تیمّم شده که اگر قسمت مشکوک را انجام نداده بود، شرعاً نمیتوانست وارد آن شود، مثل اینکه هنگام مسح دست چپ، شک کند دست راست یا صورت را مسح کرده یا نه.