کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (1) (چاپ 1403)
جستجو در:
شرایط چیزی که بر آن تیمّم انجام میشود ←
→ مورد هفتم: کمبود وقت
چیزهایی که تیمّم بر آنها صحیح است
مسأله 891. چیزهایی که تیمّم بر آنها صحیح است، سه مرحله دارد:
1. آنچه «زمین» نامیده میشود، مانند خاک یا «ملحق به زمین» به حساب میآید، مثل گرد و غبار روی فرش و مانند آن، به گونهای که خاک نرم به حساب آید؛
2. «گِل»؛
3. «شیئی که گرد و غبار دارد»، امّا گرد و غبار آن پنهان است یا اگر ظاهر است به اندازهای نیست که خاک نرم به حساب آید.
شایان ذکر است، تا وقتی تیمّم بر اشیای مرحلۀ اوّل ممکن باشد، نوبت به مرحلۀ دوّم نمیرسد و تا مرحلۀ دوّم ممکن است، نوبت به مرحلۀ سوّم نمیرسد و توضیح هر کدام در مسائل بعد ذکر میشود.
مسأله 892. تیمّم بر خاک و ریگ و کلوخ و سنگ صحیح است؛ به شرط آنکه شرایطی را که در فصل بعد برای شیئی که تیمّم بر آن انجام میشود، دارا باشد؛
البتّه احتیاط مستحب آن است که اگر خاک ممکن باشد، انسان با چیز دیگر تیمّم نکند و اگر خاک نباشد، با ماسۀ بسیار نرمی که خاک بر آن صدق کند، تیمّم نماید و اگر ممکن نباشد، با کلوخ و اگر ممکن نباشد با ریگ و چنانچه ریگ و کلوخ هم نباشد، با سنگ تیمّم نماید.
مسأله 893. تیمّم بر سنگ گچ و سنگ آهک با رعایت شرایطی که در فصل بعد ذکر میشود، صحیح است.
مسأله 894. تیمّم بر گچ و آهک پخته، آجر و سفال پخته و نیز بر گرد و غباری که روی فرش و لباس و مانند اینها جمع میشود، چنانچه به قدری باشد که در نظر عرف خاک نرم به حساب آید و همین طور، سنگهای قیمتی مثل سنگ عقیق و فیروزه، در صورتی که هر یک از این موارد شرایطی که در فصل بعد ذکر میشود را دارا باشد، صحیح است، هرچند احتیاط مستحب آن است که در حال اختیار با آنها تیمّم نشود.
مسأله 895. تیمّم بر دیوار گِلی با دارا بودن شرایطی که در فصل بعد ذکر میشود، صحیح است. همچنین، تیمّم بر زمین یا خاکی که رطوبت اندکی دارد صحیح میباشد، هرچند احتیاط مستحب آن است که فرد با بودن زمین یا خاک خشک، با زمین یا خاک نمناک تیمّم نکند.
مسأله 896. تیمّم بر اشیائی که اسم زمین بر آنها عرفاً صدق نمیکند، باطل است. بنابراین، تیمّم بر گیاهان و گلها، فلزّات، شیشه، پلاستیک، پارچه و مانند آن صحیح نیست.
مسأله 897. اگر اشیائی که در مرحلۀ اوّل تیمّم است - یعنی خاک و ریگ و کلوخ و سنگ و گرد و غباری که خاک نرم به حساب میآید - پیدا نشود، انسان باید بر آنچه عرفاً «گِل»[1] نامیده میشود با دارا بودن شرایطی که در فصل بعد میآید، تیمّم کند.
شایان ذکر است، برطرف کردن تمام گِل از دست، به گونهای که چیزی از آن به دست نچسبیده باشد، جایز نیست؛ بلکه احتیاط واجب آن است که چیزی از گِلی را که به دست چسبیده برطرف نکند، مگر مقداری که اگر آن را پاک نکند، عرفاً مسح با دست صدق نمینماید.
مسأله 898. اگر گِل نیز پیدا نشود، باید بر روی فرش یا لباس و مانند اینها که گرد و غبار در بین آنها میباشد، یا آنکه بر روی آنها نشسته، ولی به مقداری نیست که از نظر عرف خاک به حساب آید، تیمّم کند.
مسأله 899. اگر بتواند با تکاندن فرش و مانند آن، خاک تهیّه کند، در این صورت، تیمّم بر گِل و شیء گَرد آلود، باطل است. همچنین، اگر بتواند گِل را خشک کند و از آن خاک تهیّه نماید، در این صورت نیز تیمّم به گِل، باطل میباشد.
مسأله 900. اگر هیچ یک از مراحل سهگانهای که ذکر شد، پیدا نشود، فرد «فاقد الطَّهُورَیْن» نامیده میشود که نماز در وقت از او ساقط میشود و واجب است قضای آن را انجام دهد، هرچند احتیاط مستحب آن است که چنین فردی نماز را بدون تیمّم در وقت بخواند، ولی واجب است بعداً قضای آن را بهجا آورد.
شایان ذکر است، کسی که مُحدث[2] است و با وجود آب یا خاک، به جهت عذری[3] قادر به انجام وضو، غسل، تیمّم (معمولی یا جبیرهای، بر حسب وظیفه) هرچند با کمک گرفتن از نائب نمیباشد، یا این امر بر وی مشقّت فوقالعادهای دارد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حرج)، چنین شخصی در حکم «فاقِدُ الطَهُورَیْن» میباشد.
مسأله 901. کسی که آب ندارد، اگر برف یا یخ داشته باشد، چنانچه ممکن باشد باید آن را آب کند و با آن وضو بگیرد یا غسل نماید؛
امّا اگر این کار ممکن نباشد و چیزی هم که تیمّم بر آن صحیح است نداشته باشد، باید نماز خود را بعد از وقت، قضا نماید و احتیاط مستحب آن است که با برف یا یخ، اعضای وضو یا غسل را نمناک کند و در وضو با رطوبت دست، سر و پاها را مسح نماید و اگر این کار نیز ممکن نباشد، احتیاط مستحب آن است با یخ یا برف، تیمّم نماید و در وقت، نماز را بخواند و در هر دو صورت، خواندن قضای نماز واجب است.
مسأله 902. اگر انسان چیزی نداشته باشد که بر آن تیمّم کند، چنانچه ممکن است و حَرَجی نیست، باید با خریدن و مانند آن تهیّه نماید.
1. آنچه «زمین» نامیده میشود، مانند خاک یا «ملحق به زمین» به حساب میآید، مثل گرد و غبار روی فرش و مانند آن، به گونهای که خاک نرم به حساب آید؛
2. «گِل»؛
3. «شیئی که گرد و غبار دارد»، امّا گرد و غبار آن پنهان است یا اگر ظاهر است به اندازهای نیست که خاک نرم به حساب آید.
شایان ذکر است، تا وقتی تیمّم بر اشیای مرحلۀ اوّل ممکن باشد، نوبت به مرحلۀ دوّم نمیرسد و تا مرحلۀ دوّم ممکن است، نوبت به مرحلۀ سوّم نمیرسد و توضیح هر کدام در مسائل بعد ذکر میشود.
مسأله 892. تیمّم بر خاک و ریگ و کلوخ و سنگ صحیح است؛ به شرط آنکه شرایطی را که در فصل بعد برای شیئی که تیمّم بر آن انجام میشود، دارا باشد؛
البتّه احتیاط مستحب آن است که اگر خاک ممکن باشد، انسان با چیز دیگر تیمّم نکند و اگر خاک نباشد، با ماسۀ بسیار نرمی که خاک بر آن صدق کند، تیمّم نماید و اگر ممکن نباشد، با کلوخ و اگر ممکن نباشد با ریگ و چنانچه ریگ و کلوخ هم نباشد، با سنگ تیمّم نماید.
مسأله 893. تیمّم بر سنگ گچ و سنگ آهک با رعایت شرایطی که در فصل بعد ذکر میشود، صحیح است.
مسأله 894. تیمّم بر گچ و آهک پخته، آجر و سفال پخته و نیز بر گرد و غباری که روی فرش و لباس و مانند اینها جمع میشود، چنانچه به قدری باشد که در نظر عرف خاک نرم به حساب آید و همین طور، سنگهای قیمتی مثل سنگ عقیق و فیروزه، در صورتی که هر یک از این موارد شرایطی که در فصل بعد ذکر میشود را دارا باشد، صحیح است، هرچند احتیاط مستحب آن است که در حال اختیار با آنها تیمّم نشود.
مسأله 895. تیمّم بر دیوار گِلی با دارا بودن شرایطی که در فصل بعد ذکر میشود، صحیح است. همچنین، تیمّم بر زمین یا خاکی که رطوبت اندکی دارد صحیح میباشد، هرچند احتیاط مستحب آن است که فرد با بودن زمین یا خاک خشک، با زمین یا خاک نمناک تیمّم نکند.
مسأله 896. تیمّم بر اشیائی که اسم زمین بر آنها عرفاً صدق نمیکند، باطل است. بنابراین، تیمّم بر گیاهان و گلها، فلزّات، شیشه، پلاستیک، پارچه و مانند آن صحیح نیست.
مسأله 897. اگر اشیائی که در مرحلۀ اوّل تیمّم است - یعنی خاک و ریگ و کلوخ و سنگ و گرد و غباری که خاک نرم به حساب میآید - پیدا نشود، انسان باید بر آنچه عرفاً «گِل»[1] نامیده میشود با دارا بودن شرایطی که در فصل بعد میآید، تیمّم کند.
شایان ذکر است، برطرف کردن تمام گِل از دست، به گونهای که چیزی از آن به دست نچسبیده باشد، جایز نیست؛ بلکه احتیاط واجب آن است که چیزی از گِلی را که به دست چسبیده برطرف نکند، مگر مقداری که اگر آن را پاک نکند، عرفاً مسح با دست صدق نمینماید.
مسأله 898. اگر گِل نیز پیدا نشود، باید بر روی فرش یا لباس و مانند اینها که گرد و غبار در بین آنها میباشد، یا آنکه بر روی آنها نشسته، ولی به مقداری نیست که از نظر عرف خاک به حساب آید، تیمّم کند.
مسأله 899. اگر بتواند با تکاندن فرش و مانند آن، خاک تهیّه کند، در این صورت، تیمّم بر گِل و شیء گَرد آلود، باطل است. همچنین، اگر بتواند گِل را خشک کند و از آن خاک تهیّه نماید، در این صورت نیز تیمّم به گِل، باطل میباشد.
مسأله 900. اگر هیچ یک از مراحل سهگانهای که ذکر شد، پیدا نشود، فرد «فاقد الطَّهُورَیْن» نامیده میشود که نماز در وقت از او ساقط میشود و واجب است قضای آن را انجام دهد، هرچند احتیاط مستحب آن است که چنین فردی نماز را بدون تیمّم در وقت بخواند، ولی واجب است بعداً قضای آن را بهجا آورد.
شایان ذکر است، کسی که مُحدث[2] است و با وجود آب یا خاک، به جهت عذری[3] قادر به انجام وضو، غسل، تیمّم (معمولی یا جبیرهای، بر حسب وظیفه) هرچند با کمک گرفتن از نائب نمیباشد، یا این امر بر وی مشقّت فوقالعادهای دارد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حرج)، چنین شخصی در حکم «فاقِدُ الطَهُورَیْن» میباشد.
مسأله 901. کسی که آب ندارد، اگر برف یا یخ داشته باشد، چنانچه ممکن باشد باید آن را آب کند و با آن وضو بگیرد یا غسل نماید؛
امّا اگر این کار ممکن نباشد و چیزی هم که تیمّم بر آن صحیح است نداشته باشد، باید نماز خود را بعد از وقت، قضا نماید و احتیاط مستحب آن است که با برف یا یخ، اعضای وضو یا غسل را نمناک کند و در وضو با رطوبت دست، سر و پاها را مسح نماید و اگر این کار نیز ممکن نباشد، احتیاط مستحب آن است با یخ یا برف، تیمّم نماید و در وقت، نماز را بخواند و در هر دو صورت، خواندن قضای نماز واجب است.
مسأله 902. اگر انسان چیزی نداشته باشد که بر آن تیمّم کند، چنانچه ممکن است و حَرَجی نیست، باید با خریدن و مانند آن تهیّه نماید.
[1]. آنچه در زبان عربی «طین» نامیده میشود.
[2]. «مُحدث»، یعنی کسی که وضو یا غسل یا تیمّم (هر کدام وظیفۀ شخص میباشد)، ندارد.
[3]. مانند مریضی شدید یا سوختگی زیاد بدن، طوری که از انجام وضو، غسل و تیمّم عاجز باشد یا انجام آن حرجی محسوب شود.