کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (1) (چاپ 1403)
جستجو در:
استحاضه ←
→ مثالهای لکّهبینی:
مسائل متفرقه حیض
مسأله 609. در تمییز و تشخیص خون حیض از استحاضه، در مواردی که خون از ده روز بیشتر میشود، شرط است بعضی از روزها، خون دارای نشانههای حیض[1] و بعضی دیگر از روزها، نشانههای استحاضه[2] را دارا باشد، امّا شرط نیست خون دارای نشانههای حیض، همۀ صفات حیض را داشته باشد، بلکه اگر یکی از صفات را هم داشته باشد کافی است؛
ولی اگر بعضی از روزها، خون دارای یکی از صفات حیض باشد و بعضی از روزهای دیگر، خون دارای دو یا سه صفت از صفات حیض باشد، چنین خونی فاقد نشانه محسوب میشود، همچنان که اگر بعضی از روزها خون دارای بعضی از صفات حیض و در روزهای دیگر، دارای بعضی دیگر از صفات حیض باشد، چنین خونی بدون نشانه است.
همچنین، در خونی که از ده روز میگذرد، اگر خونی که به صفت حیض است سه روز پراکنده در ضمن ده روز اوّل باشد، این خون بدون نشانه محسوب میشود.
مسأله 610. زنی که دارای عادت نبوده و دیدن خون در او استمرار پیدا کرده و بیشتر از ده روز خون دیده و از راه مختلف بودن نشانههای خون، باید حیض را تشخیص دهد، چنانچه سه روز یا بیشتر خونی ببیند که نشانۀ حیض دارد و آن خون، از ده روز بیشتر نشود و پس از آن ده روز یا بیشتر خونی ببیند که نشانۀ استحاضه دارد و دوباره سه روز یا بیشتر، خونی با نشانههای حیض ببیند و آن خون، از ده روز بیشتر نشود و مجموع خونهای مشاهده شده مستمرّ و متّصل به هم باشد، باید خون اوّل و خون آخر را که نشانههای حیض داشته، حیض قرار دهد و خون وسط، استحاضه است؛
به عنوان مثال، اگر از اوّل تا پنجم ماه خونی به نشانهٔ حیض ببیند و از ششم تا پانزدهم ماه خونی با نشانهٔ استحاضه ببیند و از شانزدهم تا بیستم خونی با نشانهٔ حیض ببیند، خون اوّل تا پنجم و نیز خون شانزدهم تا بیستم را حیض قرار میدهد؛
امّا اگر زن دارای عادت «وقتیّه و عددیّه» باشد، رجوع به وقت عادتش مینماید؛ بنابراین، در مثال فوق چنانچه روزهای عادتش از یازدهم تا پانزدهم ماه باشد، آن را حیض قرار میدهد، هر چند خون روزهای مذکور دارای نشانهٔ استحاضه باشد و خون قبل و بعد از آن استحاضه است، هر چند دارای نشانهٔ حیض باشد؛ امّا اگر روزهای عادتش در مثال فوق از اوّل تا پنجم ماه باشد، آن را از باب رجوع به وقت عادت، حیض قرار میدهد و در این حال مانعی از حیض قرار دادن خون روزهای شانزدهم تا بیستم که دارای نشانهٔ حیض است نیست، بنابراین آن را نیز حیض قرار میدهد.[3]
مسأله 611. اگر زن چند روز را حیض قرار دهد و عبادت نکند، بعد بفهمد حیض نبوده است، باید نماز و روزههای واجبی که در آن روزها بهجا نیاورده را قضا نماید و اگر چند روز را به گمان اینکه حیض نیست، عبادت کند و بعد بفهمد حیض بوده، چنانچه آن روزها، روزهایی بوده که باید روزه میگرفته، واجب است قضای آنها را بهجا آورد.
مسأله 612. استفاده از داروهایی که عادت ماهانۀ زن را از وقت عادّی خود به عقب میاندازد، برای اتمام برخی واجبات - چون روزه و مناسک حج و غیر آن - جایز است، مشروط به اینکه این کار برای زن ضرر فوقالعاده و مهم نداشته باشد[4] و چنانچه زن در اثر استفاده از این داروها، خونی ببیند که شرایط حیض را ندارد، هرچند در ایام عادتش باشد، احکام حیض شامل آن نمیشود.
ولی اگر بعضی از روزها، خون دارای یکی از صفات حیض باشد و بعضی از روزهای دیگر، خون دارای دو یا سه صفت از صفات حیض باشد، چنین خونی فاقد نشانه محسوب میشود، همچنان که اگر بعضی از روزها خون دارای بعضی از صفات حیض و در روزهای دیگر، دارای بعضی دیگر از صفات حیض باشد، چنین خونی بدون نشانه است.
همچنین، در خونی که از ده روز میگذرد، اگر خونی که به صفت حیض است سه روز پراکنده در ضمن ده روز اوّل باشد، این خون بدون نشانه محسوب میشود.
مسأله 610. زنی که دارای عادت نبوده و دیدن خون در او استمرار پیدا کرده و بیشتر از ده روز خون دیده و از راه مختلف بودن نشانههای خون، باید حیض را تشخیص دهد، چنانچه سه روز یا بیشتر خونی ببیند که نشانۀ حیض دارد و آن خون، از ده روز بیشتر نشود و پس از آن ده روز یا بیشتر خونی ببیند که نشانۀ استحاضه دارد و دوباره سه روز یا بیشتر، خونی با نشانههای حیض ببیند و آن خون، از ده روز بیشتر نشود و مجموع خونهای مشاهده شده مستمرّ و متّصل به هم باشد، باید خون اوّل و خون آخر را که نشانههای حیض داشته، حیض قرار دهد و خون وسط، استحاضه است؛
به عنوان مثال، اگر از اوّل تا پنجم ماه خونی به نشانهٔ حیض ببیند و از ششم تا پانزدهم ماه خونی با نشانهٔ استحاضه ببیند و از شانزدهم تا بیستم خونی با نشانهٔ حیض ببیند، خون اوّل تا پنجم و نیز خون شانزدهم تا بیستم را حیض قرار میدهد؛
امّا اگر زن دارای عادت «وقتیّه و عددیّه» باشد، رجوع به وقت عادتش مینماید؛ بنابراین، در مثال فوق چنانچه روزهای عادتش از یازدهم تا پانزدهم ماه باشد، آن را حیض قرار میدهد، هر چند خون روزهای مذکور دارای نشانهٔ استحاضه باشد و خون قبل و بعد از آن استحاضه است، هر چند دارای نشانهٔ حیض باشد؛ امّا اگر روزهای عادتش در مثال فوق از اوّل تا پنجم ماه باشد، آن را از باب رجوع به وقت عادت، حیض قرار میدهد و در این حال مانعی از حیض قرار دادن خون روزهای شانزدهم تا بیستم که دارای نشانهٔ حیض است نیست، بنابراین آن را نیز حیض قرار میدهد.[3]
مسأله 611. اگر زن چند روز را حیض قرار دهد و عبادت نکند، بعد بفهمد حیض نبوده است، باید نماز و روزههای واجبی که در آن روزها بهجا نیاورده را قضا نماید و اگر چند روز را به گمان اینکه حیض نیست، عبادت کند و بعد بفهمد حیض بوده، چنانچه آن روزها، روزهایی بوده که باید روزه میگرفته، واجب است قضای آنها را بهجا آورد.
مسأله 612. استفاده از داروهایی که عادت ماهانۀ زن را از وقت عادّی خود به عقب میاندازد، برای اتمام برخی واجبات - چون روزه و مناسک حج و غیر آن - جایز است، مشروط به اینکه این کار برای زن ضرر فوقالعاده و مهم نداشته باشد[4] و چنانچه زن در اثر استفاده از این داروها، خونی ببیند که شرایط حیض را ندارد، هرچند در ایام عادتش باشد، احکام حیض شامل آن نمیشود.
[1]. نشانهها یا همان صفات حیض، در مسألۀ «484» ذکر شد.
[2]. نشانههای استحاضه، در مسألۀ «635» ذکر میشود.
[3]. جهت توضیح بیشتر به مسألهٔ «559» بند (د) و نیز مسألهٔ «574» مراجعه شود.
[4]. شایان ذکر است، زنی که ازدواج کرده، اگر بخواهد با استفاده از دارو دورۀ حیض خود را افزایش دهد، چنانچه این امر به قصد فرار از تمکین خاص (نزدیکی) باشد، محلّ اشکال است و احتیاط و اجب در ترک آن بدون جلب رضایت زوج است.