کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (1) (چاپ 1403)
جستجو در:
مستحبات غسل جنابت ←
→ شرایط صحیح بودن غسل
احکام دیگر غسل
مسأله 458. انسان در غسل، باید موهای کوتاه را - که عرفاً از توابع بدن محسوب میشود - بشوید و شستن موهای بلند واجب نیست، هرچند احتیاط مستحب آن است که شسته شود.
بنابراین، اگر آب را طوری به پوست برساند که آنها تر نشود، غسل صحیح است؛ ولی اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممکن نباشد، باید آنها را بشوید تا آب به بدن برسد.
مسأله 459. اگر انسان در غسل ترتیبی، یقین یا اطمینان نکند که هر دو قسمت، یعنی سر و گردن و بقیّۀ بدن را کاملاً غسل داده، باید برای آنکه یقین یا اطمینان کند، هر قسمتی را که میشوید، مقداری از قسمت دیگر را هم با آن قسمت بشوید.
مسأله 460. اگر در غسل، مختصری از بدن نشُسته بماند، چنانچه غسل ارتماسی باشد، باطل است و اگر غسل ترتیبی باشد، حکم آن در مسائل «467 و 468» خواهد آمد، ولی شستن داخل گوش و بینی و هرچه عرفاً از باطن بدن شمرده میشود، واجب نیست.
مسأله 461. جایی را که انسان شک دارد از ظاهر بدن است یا از باطن آن، چنانچه قبلاً از ظاهر بوده باید آن را بشوید و اگر قبلاً از ظاهر نبوده یا حالت قبلی آن معلوم نباشد، باز هم بنابر احتیاط لازم شستن آن لازم است.
مسأله 462. اگر سوراخ جای گوشواره و مانند آن به قدری باز باشد که داخل آن از ظاهر شمرده شود، باید شسته شود، وگرنه شستن آن لازم نیست.
مسأله 463. کسی که از حرام جنب شده، چنانچه با آب گرم غسل کند، هرچند عرق کند، غسل او صحیح است و احتیاط مستحب آن است که با آب سرد یا نیم گرم (ولَرم) غسل نماید تا عرق نکند.
مسأله 464. کسی که چند غسل واجب یا مستحب یا هر دو بر عهدۀ اوست، میتواند به نیّت همۀ آنها یک غسل بهجا آورد؛
مگر در غسلهایی که به سبب برخی از کارهایی که مکلّف انجام داده بر او مستحب شده،[1] مانند غسل به جهت مسّ میّتی که غسل داده شده؛ که شمول حکم مذکور (تداخل اغسال) نسبت به این غسلها در صورت متعدّد بودن سبب و اختلاف در نوع محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود.
مسأله 465. کسی که چند غسل واجب یا مستحب یا هر دو بر عهدۀ اوست، چنانچه فقط یک غسل معیّن از آنها را قصد نماید[2] از بقیّۀ غسلها نیز کفایت میکند مگر در موارد ذیل:
الف. غسل استحاضۀ متوسّطه؛ که بنابر احتیاط واجب چنانچه فقط این غسل را بهجا آورد، آن را نسبت به سایر غسلها کافی به حساب نیاورد.[3]
ب. تمام غسلها (غیر از غسل جمعه) نسبت به غسل جمعه بنابر احتیاط واجب؛ به این معنا که اگر فرد غسل یا غسلهای دیگری غیر از غسل جمعه را نیّت کند، بنابر احتیاط واجب نسبت به غسل جمعه کفایت نمیکند.
ج. تمام غسلها بنابر احتیاط واجب، نسبت به غسلهایی که برای انجام عمل خاص یا وارد شدن به مکان خاص مستحب است؛ مانند غسل احرام یا غسل برای ورود به حرم مکّه یا حرم مدینه یا مسجد پیامبر اکرمˆ؛ با توضیحی نظیر آنچه در مورد «ب» گفته شد.
د. غسلهایی که به سبب کاری که مکلّف انجام داده بر او ثابت شده، بنابر احتیاط واجب؛ توضیح این غسلها در مسألۀ قبل ذکر شد.
مسأله 466. کسی که غسل جنابت کرده، نباید برای نماز وضو بگیرد؛
البتّه انسان با غسلهای واجب دیگر (غیر از غسل استحاضۀ متوسّطه)[4] و با غسلهای مستحب که استحباب آن ثابت است و در مسألۀ «481» ذکر میشود نیز، میتواند بدون وضو نماز بخواند، هرچند احتیاط مستحب آن است که وضو هم بگیرد.[5]
مسأله 467. اگر فرد بعد از غسل ترتیبی بفهمد مقداری از بدن را نشُسته، چنانچه آن مقدار در طرف راست یا چپ باشد، شستن همان مقدار کافی است، هرچند احتیاط مستحب آن است که اگر در طرف راست باشد بعد از شستن آن مقدار، تمام طرف چپ را نیز بشوید؛
امّا اگر آن مقدار، در سر و گردن باشد، بنابر احتیاط واجب باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره تمام بدن را بشوید.
مسأله 468. اگر انسان بعد از غسل ترتیبی بفهمد جایی از بدن، غیر از سر و گردن را نشُسته و نداند کجای بدن است، دوباره شستن سر و گردن لازم نیست و باید بدن را به نیّت غسل بشوید؛
امّا چنانچه قسمتی که نشُسته از سر و گردن باشد و نداند کدام قسمت از آن است، باید سر و گردن را به نیّت غسل شسته، سپس بنابر احتیاط واجب تمام بدن را بشوید و اگر اصلاً نمیداند قسمتی که شسته نشده از سر و گردن است یا سمت راست یا سمت چپ بدن، باید دوباره غسل کند.
شایان ذکر است، در هر سه فرض چنانچه غسل فرد ارتماسی بوده، غسلش باطل است.
مسأله 469. اگر فرد قبل از تمام شدن غسل ترتیبی، در شستن مقداری از طرف چپ یا طرف راست شک کند، باید آن مقدار را بشوید و اگر در شستن مقداری از سر و گردن شک کند، بنابر احتیاط لازم، باید بعد از شستن آن، دوباره تمام بدن را بشوید.
مسأله 470. اگر انسان شک کند غسل کرده یا نه، باید غسل کند؛ امّا اگر بعد از تمام شدن غسل و وقتی که عرفاً غسل به پایان رسیده، شک کند قسمتی از سر و گردن یا بدن را شسته یا نه، در صورتی که عادت داشته کارهای غسل را پی در پی و با رعایت موالات انجام دهد و میداند بخش عمدهای از اعضای غسل را شسته، به شکّش اعتنا نکند.
مسأله 471. اگر بعد از غسل بداند سر و گردن و بدن را شسته، ولی شک کند غسلش درست بوده یا نه و شرایط صحّت غسل را رعایت نموده یا نه، لازم نیست دوباره غسل کند و غسلش صحیح محسوب میشود، هرچند هنگام غسل متوجّه شرایط صحیح بودن غسل نبوده و غافل باشد؛
بلکه اگر در بین غسل بعد از شستن هر عضوی شک کند شرایط صحیح بودن غسل را در شستن آن رعایت کرده یا نه، بنا بر صحیح بودن میگذارد، هرچند وارد شستن عضو بعد نشده باشد.
مسأله 472. کسی که جنب شده، اگر بعد از نماز شک کند غسل کرده یا نه، نمازی که خوانده صحیح است؛ مگر آنکه نماز مذکور دارای وقت بوده - مانند نمازهای واجب پنجگانه - و شکّ فرد در وقت ایجاد شده و بعد از نماز کاری که وضو را باطل میکند انجام داده باشد که در این صورت، بنابر احتیاط لازم، نمازی را که خوانده دوباره بخواند و لازم است برای هر عملی که صحّت یا جواز آن نیاز به پاکی از حدث اکبر (جنابت) دارد - مثل نماز، طواف و مسّ خط قرآن - غسل نماید.
شایان ذکر است این غسل دو صورت دارد:
الف. میداند که غسل مذکور بر وی واجب است - مثل اینکه بعد از نماز دوباره جنب شده - یا شرعاً مستحب میباشد - مانند اینکه در روز جمعه غسل جمعه بجا آورد - در این صورت میتواند با آن غسل، هر عملی که مشروط به غسل یا وضو است را انجام دهد.
ب. این چنین نباشد و غسل را فقط برای رفع جنابت احتمالی که شک در انجام آن قبل از نماز دارد بجا آورد، در این صورت میتواند با آن غسل اموری را که مشروط به پاکی از حدث اکبر است - مانند توقّف در مسجد - انجام دهد؛ ولی چنانچه کاری که وضو را باطل میکند از وی سر زده، لازم است برای نماز و سایر اموری که نیاز به وضو دارد، وضو بگیرد.
مسأله 473. اگر فرد در بین غسل، کاری که وضو را باطل میکند انجام دهد - مثلاً ادرار کند یا باد از او خارج شود - لازم نیست غسل را رها کرده و غسل دیگری بنماید؛ بلکه میتواند غسل خود را تمام کند و بنابر احتیاط لازم برای انجام کارهایی که نیاز به وضو دارد، باید وضو هم بگیرد؛
البتّه اگر از ادامۀ غسل ترتیبی صرف نظر کرده و دوباره غسل را به صورت ارتماسی انجام دهد یا اینکه از ادامۀ غسل ارتماسی صرف نظر کرده و از ابتدا به غسل ترتیبی بپردازد، لازم نیست علاوه بر غسل وضو بگیرد.
مسأله 474. اگر کسی بخواهد تمام یا بخشی از پول حمّامی را - بدون اینکه بداند حمّامی راضی است - نسیه بگذارد، هرچند بعداً او را راضی کند، غسلش باطل است؛ مگر آنکه از راضی نبودن حمّامی غافل باشد و با اعتقاد به جایز بودن استفاده و تصرّف در آب، قربةً إلی اللّه غسل کند، که در این صورت غسلش صحیح است.[6]
مسأله 475. اگر صاحب حمّام راضی باشد که پول حمّام نسیه بماند، ولی کسی که غسل میکند قصدش این باشد که تمام یا بخشی از طلب او را ندهد یا از مال حرام بدهد، غسلش باطل است.
مسأله 476. اگر فرد پولی را که به آن خمس تعلّق گرفته و خمسش را نداده به صاحب حمّام بدهد، هرچند مرتکب حرام شده، امّا غسلش صحیح است و باید خمس را بپردازد.
مسأله 477. کسی که در شستن سر و گردن و بدن یا شرایط غسل مثل پاک بودن آب و غصبی نبودن آن یا وجود مانع بر اعضا زیاد شک میکند و کثیر الشک است، باید به شک خود اعتنا نکند. همین طور، اگر فرد مبتلا به وسواس باشد.
مسأله 478. اگر انسان یقین کند وقت نماز شده و نیّت غسل واجب کند، بعد معلوم شود که قبل از وقت غسل کرده، غسل او صحیح است.
همین طور، اگر به نیّت نماز واجبِ ادا، غسل کند و بعد معلوم شود در آن زمان، وقت گذشته و نماز قضا بوده، غسل او صحیح است.
مسأله 479. اگر وظیفۀ فرد به جهت تنگی وقت، تیمّم بوده، ولی به خیال اینکه به اندازۀ غسل و نماز وقت دارد، غسل کند، چنانچه قصد قربت وی محقّق شده، غسلش صحیح است، هرچند برای انجام نماز، غسل نموده باشد.
بنابراین، اگر آب را طوری به پوست برساند که آنها تر نشود، غسل صحیح است؛ ولی اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممکن نباشد، باید آنها را بشوید تا آب به بدن برسد.
مسأله 459. اگر انسان در غسل ترتیبی، یقین یا اطمینان نکند که هر دو قسمت، یعنی سر و گردن و بقیّۀ بدن را کاملاً غسل داده، باید برای آنکه یقین یا اطمینان کند، هر قسمتی را که میشوید، مقداری از قسمت دیگر را هم با آن قسمت بشوید.
مسأله 460. اگر در غسل، مختصری از بدن نشُسته بماند، چنانچه غسل ارتماسی باشد، باطل است و اگر غسل ترتیبی باشد، حکم آن در مسائل «467 و 468» خواهد آمد، ولی شستن داخل گوش و بینی و هرچه عرفاً از باطن بدن شمرده میشود، واجب نیست.
مسأله 461. جایی را که انسان شک دارد از ظاهر بدن است یا از باطن آن، چنانچه قبلاً از ظاهر بوده باید آن را بشوید و اگر قبلاً از ظاهر نبوده یا حالت قبلی آن معلوم نباشد، باز هم بنابر احتیاط لازم شستن آن لازم است.
مسأله 462. اگر سوراخ جای گوشواره و مانند آن به قدری باز باشد که داخل آن از ظاهر شمرده شود، باید شسته شود، وگرنه شستن آن لازم نیست.
مسأله 463. کسی که از حرام جنب شده، چنانچه با آب گرم غسل کند، هرچند عرق کند، غسل او صحیح است و احتیاط مستحب آن است که با آب سرد یا نیم گرم (ولَرم) غسل نماید تا عرق نکند.
مسأله 464. کسی که چند غسل واجب یا مستحب یا هر دو بر عهدۀ اوست، میتواند به نیّت همۀ آنها یک غسل بهجا آورد؛
مگر در غسلهایی که به سبب برخی از کارهایی که مکلّف انجام داده بر او مستحب شده،[1] مانند غسل به جهت مسّ میّتی که غسل داده شده؛ که شمول حکم مذکور (تداخل اغسال) نسبت به این غسلها در صورت متعدّد بودن سبب و اختلاف در نوع محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود.
مسأله 465. کسی که چند غسل واجب یا مستحب یا هر دو بر عهدۀ اوست، چنانچه فقط یک غسل معیّن از آنها را قصد نماید[2] از بقیّۀ غسلها نیز کفایت میکند مگر در موارد ذیل:
الف. غسل استحاضۀ متوسّطه؛ که بنابر احتیاط واجب چنانچه فقط این غسل را بهجا آورد، آن را نسبت به سایر غسلها کافی به حساب نیاورد.[3]
ب. تمام غسلها (غیر از غسل جمعه) نسبت به غسل جمعه بنابر احتیاط واجب؛ به این معنا که اگر فرد غسل یا غسلهای دیگری غیر از غسل جمعه را نیّت کند، بنابر احتیاط واجب نسبت به غسل جمعه کفایت نمیکند.
ج. تمام غسلها بنابر احتیاط واجب، نسبت به غسلهایی که برای انجام عمل خاص یا وارد شدن به مکان خاص مستحب است؛ مانند غسل احرام یا غسل برای ورود به حرم مکّه یا حرم مدینه یا مسجد پیامبر اکرمˆ؛ با توضیحی نظیر آنچه در مورد «ب» گفته شد.
د. غسلهایی که به سبب کاری که مکلّف انجام داده بر او ثابت شده، بنابر احتیاط واجب؛ توضیح این غسلها در مسألۀ قبل ذکر شد.
مسأله 466. کسی که غسل جنابت کرده، نباید برای نماز وضو بگیرد؛
البتّه انسان با غسلهای واجب دیگر (غیر از غسل استحاضۀ متوسّطه)[4] و با غسلهای مستحب که استحباب آن ثابت است و در مسألۀ «481» ذکر میشود نیز، میتواند بدون وضو نماز بخواند، هرچند احتیاط مستحب آن است که وضو هم بگیرد.[5]
مسأله 467. اگر فرد بعد از غسل ترتیبی بفهمد مقداری از بدن را نشُسته، چنانچه آن مقدار در طرف راست یا چپ باشد، شستن همان مقدار کافی است، هرچند احتیاط مستحب آن است که اگر در طرف راست باشد بعد از شستن آن مقدار، تمام طرف چپ را نیز بشوید؛
امّا اگر آن مقدار، در سر و گردن باشد، بنابر احتیاط واجب باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره تمام بدن را بشوید.
مسأله 468. اگر انسان بعد از غسل ترتیبی بفهمد جایی از بدن، غیر از سر و گردن را نشُسته و نداند کجای بدن است، دوباره شستن سر و گردن لازم نیست و باید بدن را به نیّت غسل بشوید؛
امّا چنانچه قسمتی که نشُسته از سر و گردن باشد و نداند کدام قسمت از آن است، باید سر و گردن را به نیّت غسل شسته، سپس بنابر احتیاط واجب تمام بدن را بشوید و اگر اصلاً نمیداند قسمتی که شسته نشده از سر و گردن است یا سمت راست یا سمت چپ بدن، باید دوباره غسل کند.
شایان ذکر است، در هر سه فرض چنانچه غسل فرد ارتماسی بوده، غسلش باطل است.
مسأله 469. اگر فرد قبل از تمام شدن غسل ترتیبی، در شستن مقداری از طرف چپ یا طرف راست شک کند، باید آن مقدار را بشوید و اگر در شستن مقداری از سر و گردن شک کند، بنابر احتیاط لازم، باید بعد از شستن آن، دوباره تمام بدن را بشوید.
مسأله 470. اگر انسان شک کند غسل کرده یا نه، باید غسل کند؛ امّا اگر بعد از تمام شدن غسل و وقتی که عرفاً غسل به پایان رسیده، شک کند قسمتی از سر و گردن یا بدن را شسته یا نه، در صورتی که عادت داشته کارهای غسل را پی در پی و با رعایت موالات انجام دهد و میداند بخش عمدهای از اعضای غسل را شسته، به شکّش اعتنا نکند.
مسأله 471. اگر بعد از غسل بداند سر و گردن و بدن را شسته، ولی شک کند غسلش درست بوده یا نه و شرایط صحّت غسل را رعایت نموده یا نه، لازم نیست دوباره غسل کند و غسلش صحیح محسوب میشود، هرچند هنگام غسل متوجّه شرایط صحیح بودن غسل نبوده و غافل باشد؛
بلکه اگر در بین غسل بعد از شستن هر عضوی شک کند شرایط صحیح بودن غسل را در شستن آن رعایت کرده یا نه، بنا بر صحیح بودن میگذارد، هرچند وارد شستن عضو بعد نشده باشد.
مسأله 472. کسی که جنب شده، اگر بعد از نماز شک کند غسل کرده یا نه، نمازی که خوانده صحیح است؛ مگر آنکه نماز مذکور دارای وقت بوده - مانند نمازهای واجب پنجگانه - و شکّ فرد در وقت ایجاد شده و بعد از نماز کاری که وضو را باطل میکند انجام داده باشد که در این صورت، بنابر احتیاط لازم، نمازی را که خوانده دوباره بخواند و لازم است برای هر عملی که صحّت یا جواز آن نیاز به پاکی از حدث اکبر (جنابت) دارد - مثل نماز، طواف و مسّ خط قرآن - غسل نماید.
شایان ذکر است این غسل دو صورت دارد:
الف. میداند که غسل مذکور بر وی واجب است - مثل اینکه بعد از نماز دوباره جنب شده - یا شرعاً مستحب میباشد - مانند اینکه در روز جمعه غسل جمعه بجا آورد - در این صورت میتواند با آن غسل، هر عملی که مشروط به غسل یا وضو است را انجام دهد.
ب. این چنین نباشد و غسل را فقط برای رفع جنابت احتمالی که شک در انجام آن قبل از نماز دارد بجا آورد، در این صورت میتواند با آن غسل اموری را که مشروط به پاکی از حدث اکبر است - مانند توقّف در مسجد - انجام دهد؛ ولی چنانچه کاری که وضو را باطل میکند از وی سر زده، لازم است برای نماز و سایر اموری که نیاز به وضو دارد، وضو بگیرد.
مسأله 473. اگر فرد در بین غسل، کاری که وضو را باطل میکند انجام دهد - مثلاً ادرار کند یا باد از او خارج شود - لازم نیست غسل را رها کرده و غسل دیگری بنماید؛ بلکه میتواند غسل خود را تمام کند و بنابر احتیاط لازم برای انجام کارهایی که نیاز به وضو دارد، باید وضو هم بگیرد؛
البتّه اگر از ادامۀ غسل ترتیبی صرف نظر کرده و دوباره غسل را به صورت ارتماسی انجام دهد یا اینکه از ادامۀ غسل ارتماسی صرف نظر کرده و از ابتدا به غسل ترتیبی بپردازد، لازم نیست علاوه بر غسل وضو بگیرد.
مسأله 474. اگر کسی بخواهد تمام یا بخشی از پول حمّامی را - بدون اینکه بداند حمّامی راضی است - نسیه بگذارد، هرچند بعداً او را راضی کند، غسلش باطل است؛ مگر آنکه از راضی نبودن حمّامی غافل باشد و با اعتقاد به جایز بودن استفاده و تصرّف در آب، قربةً إلی اللّه غسل کند، که در این صورت غسلش صحیح است.[6]
مسأله 475. اگر صاحب حمّام راضی باشد که پول حمّام نسیه بماند، ولی کسی که غسل میکند قصدش این باشد که تمام یا بخشی از طلب او را ندهد یا از مال حرام بدهد، غسلش باطل است.
مسأله 476. اگر فرد پولی را که به آن خمس تعلّق گرفته و خمسش را نداده به صاحب حمّام بدهد، هرچند مرتکب حرام شده، امّا غسلش صحیح است و باید خمس را بپردازد.
مسأله 477. کسی که در شستن سر و گردن و بدن یا شرایط غسل مثل پاک بودن آب و غصبی نبودن آن یا وجود مانع بر اعضا زیاد شک میکند و کثیر الشک است، باید به شک خود اعتنا نکند. همین طور، اگر فرد مبتلا به وسواس باشد.
مسأله 478. اگر انسان یقین کند وقت نماز شده و نیّت غسل واجب کند، بعد معلوم شود که قبل از وقت غسل کرده، غسل او صحیح است.
همین طور، اگر به نیّت نماز واجبِ ادا، غسل کند و بعد معلوم شود در آن زمان، وقت گذشته و نماز قضا بوده، غسل او صحیح است.
مسأله 479. اگر وظیفۀ فرد به جهت تنگی وقت، تیمّم بوده، ولی به خیال اینکه به اندازۀ غسل و نماز وقت دارد، غسل کند، چنانچه قصد قربت وی محقّق شده، غسلش صحیح است، هرچند برای انجام نماز، غسل نموده باشد.
[1]. شایان ذکر است این حکم شامل غسلهای مذکور در مواردی که استحباب آن به دلیل معتبر ثابت نشده - مانند موارد «8تا 10» از مسألهٔ «482» - در صورتی که مکلّف بخواهد برای درک واقع به قصد رجاء غسل را انجام دهد، نیز میشود؛ همچنین، این حکم با تحقّق شرایط مذکور در متن، شامل غسل برای قضای نماز آیات خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی - که توضیح آن در مسائل «429 و 2040» ذکر شده - نیز میگردد.
[2]. بدون اینکه سایر غسلها را قصد کند.
[3]. این احتیاط در بعضی از مواردی که انجام غسل بنابر احتیاط میباشد، مثل موارد مسائل «688 و 689» نیز جاری میباشد.
[4]. همان طور که در مسألهٔ «429» ذکر شد، غسل قضای نماز آیات در صورتی که کسوف کلّی یا خسوف کلّی شود و مکلّف عمداً نماز آیات را نخواند، بنابر احتیاط، لازم است، و این غسل مُجزی از وضو است و با آن میتوان بدون وضو نماز خواند.
[5]. شایان ذکر است فرد نمیتواند با غسلهای مستحبی که استحباب آن شرعاً ثابت نشده، بدون وضو نماز بخواند، هرچند غسل مذکور با نذر یا قسم یا عهد - با رعایت شرایط صحّت آن - بر وی واجب شده باشد.
[6]. حکم مذکور در این مسأله و دو مسألۀ بعد، مربوط به مورد متعارف و مرسوم از رفتن به حمّام عمومی است که نوعی «اباحۀ مشروط» در ازای پرداخت مبلغ نقدی محسوب میشود.