کتب فتوایی » خلاصه ای از احکام عبادات
جستجو در:
قسم دوم: زکات فطره (فطریه) ←
→ احکام زکات
قسم اول: زکات اموال
مسأله 137: زکات در چهار چیز واجب میشود:
1- چهارپایان: شتر و گوسفند و بز و گاو و همچنین گاومیش.
2- پول نقدی که از جنس طلا و نقره باشد.
3- غلات چهارگانه: گندم و جو و خرما و کشمش.
4- مال التجاره ـ بنابر احتیاط واجب ـ، منظور کالایی است که با هدف فروش به هنگامِ بالا رفتن قیمتها، ذخیره میشود.
مسأله 138: شرایط وجوب زکات در چهارپایان عبارتند از:
شرط اول: تعداد حیوانات مذکور به حد نصاب برسد، و مقصود از نصاب عدد معینی است که با رسیدن به آن، زکات واجب میشود:
نصابهای شتر:
نصاب اول: پنج شتر و زکات آن یک گوسفند است.
نصاب دوم: ده شتر و زکات آن دو گوسفند است.
نصاب سوم: پانزده شتر و زکات آن سه گوسفند است.
نصاب چهارم: بیست شتر و زکات آن چهار گوسفند است.
نصاب پنجم: بیستوپنج شتر و زکات آن پنج گوسفند است.
نصاب ششم: بیستوشش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال دوم شده باشد.
نصاب هفتم: سیوشش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال سوم شده باشد.
البته شتر نصابهای دیگری هم دارد که در این رساله مختصر مجالی برای ذکر آن نیست.
نصابهای گوسفند:
نصاب اول: چهل رأس و زکات آن یک گوسفند است.
نصاب دوم: صد و بیستویک رأس و زکات آن دو گوسفند است.
نصاب سوم: دویست و یک رأس و زکات آن سه گوسفند است.
نصاب چهارم: سیصد و یک رأس و زکات آن چهار گوسفند است.
نصاب پنجم: چهارصد رأس و بالاتر که باید برای هر صد گوسفند یک گوسفند زکات بدهد.
نصابهای گاو و گاومیش:
نصاب اول: سی رأس که زکات آن یک گوساله است که داخل سال دوم شده باشد.
نصاب دوم: چهل رأس که زکات آن یک گوساله ماده است که داخل سال سوم شده باشد.
شرط دوم: حیوانات مذکور از مراتع طبیعی چرا کنند، و اگر برای آنها علف فراهم شود مانند اینکه از علفهای خریداریشده یا علفهای چیده شده از مراتع تغذیه کنند زکات ندارند هرچند تغذیه آنها فقط در بخشی از سال باشد.
شرط سوم: مالک حیوانات یا ولیِ او در طول سال بتواند در آنها تصرف کند، بنابراین اگر برای مدت قابلتوجهی سرقت شوند زکات آنها واجب نیست.
شرط چهارم: مالک حیوانات، آنها را به مدت یازده ماه کامل در ملک خود داشته باشد بهطوری که با ورود به ماه دوازدهم هنوز در ملک او باشند.
مسأله 139: شرایط وجوب زکات در پولهای نقد که از طلا و نقره باشند عبارتند از:
شرط اول: مقدار طلا به پانزده مثقال صیرفی برسد، که مجموعاً معادل 69.6 گرم میباشد. در این صورت مالک باید (دو و نیم درصد) آن را بابت زکات بدهد، و هر سه مثقال (تقریبا 13.92 گرم) که به این مقدار اضافه شود باید زکات آن مقدار را هم به همان نسبت (دو و نیم درصد) بپردازد.
و اما نقره چنانچه مقدار آن به صد و پنج مثقال برسد که تقریبا معادل 487 گرم میباشد، در این صورت مالک باید دو و نیم درصد آن را زکات بدهد، و هر بیستویک مثقال (تقریبا 97.44 گرم) که به این مقدار اضافه شود باید زکات آن مقدار را هم به همان نسبت (دو و نیم درصد) بپردازد.
شرط دوم: مالک، آنها را به مدت یازده ماه کامل در ملک خود داشته باشد بهطوری که با ورود به ماه دوازدهم هنوز در ملک او باشند.
شرط سوم: مالک در طول سال بتواند در آنها تصرف کند، بنابراین اگر برای مدت قابلتوجهی مفقود شوند زکات آنها واجب نیست.
شرط چهارم: مالک بالغ و عاقل باشد، لذا زکات اموال کودکِ نابالغ و دیوانه واجب نیست.
مسأله 140: طلا و نقره در موارد زیر زکات ندارد:
1- شمشهای طلا و نقره و همچنین سکههای طلا که امروزه در بازار به فروش میرسند.
2- زیورآلات ساختهشده از طلا و نقره.
3- پولهای نقد که از طلا و نقره باشند ولی معامله با آنها رایج نیست مانند سکههای عثمانی که بعضی از بانوان برای زینت از آن استفاده میکنند.
و همچنین اسکناس و پولهای فلزی که از جنس طلا و نقره نیستند و امروزه دادوستد با آنها رواج دارد زکات ندارند.
مسأله 141: زکات در غلات چهارگانه با دو شرط واجب میشود:
شرط اول: رسیدن به حد نصاب، و نصاب آنها بعد از خشک شدن سیصد صاع میباشد که گفته شده تقریباً (847 کیلوگرم) است، و مقدار زکات آنها به ترتیب زیر است:
1- اگر برای آبیاریِ آنها از آب باران یا رودخانه یا موارد مشابه استفاده شود بهطوری که مالک برای آبیاری نیازی به تلاش و کوشش یا وسایل کمکی نداشته باشد، در این صورت زکات آن ده درصد میباشد.
2- اگر آبیاری آنها با دست یا وسیلهای مانند پمپ آب یا موارد مشابه آن انجام شود، در این صورت زکات آن پنج درصد میباشد.
3- اگر آبیاری آنها گاهی با آب باران و گاهی با دست یا وسیلهای کمکی باشد، در این صورت زکات آن هفت و نیم درصد میباشد، مگر اینکه روش آبیاری یکی از آنها بسیار کم و ناچیز باشد بهطوری که عرفاً به حساب نیاید که در این صورت باید زکات را به نسبت آبیاری مورد غالب پرداخت کرد.
شرط دوم: غلات مذکور در زمان تعلق زکات در ملکیت مکلف باشند، بنابراین اگر این غلات بعد از آن زمان به ملکیت او درآیند زکات آنها بر او واجب نیست. البته اگر مکلف بداند مالک اول، زکاتِ محصول را نپرداخته، واجب است خودش زکات آن را خارج کند، و چنانچه محصول با خرید یا مانند آن به ملک او منتقل شده باشد و فروشنده با نگفتن واقعیت او را فریب داده باشد، در این صورت میتواند معادل زکات پرداختشده را از او مطالبه کند.
مسأله 142: شرایط تعلق زکات به مال التجاره عبارتند از:
1- مالک بالغ و عاقل باشد.
2- اموال به حد نصاب برسند، و نصاب مال التجاره مانند نصاب سکههای طلا یا نقره است یعنی قیمت آن باید معادل پانزده مثقال صیرفی طلا یا صد و پنج مثقال نقره باشد.
3- مال التجاره را از طریق معاوضه مانند خریدن، مالک شده باشد و از زمان قصد منفعت، عین مال به مدت یک سال نزد او باقی بماند.
4- در تمام سال قصد تجارت با مال التجاره را داشته باشد.
5- مالک در طول سال بتواند در مال التجاره تصرف کند.
6- در طول سال قیمت مال التجاره در بازار از قیمت تمامشده آن کمتر نشود.
لازم به ذکر است که مقدار زکات مال التجاره دو و نیم درصد میباشد.
مسأله 143: زکات در هشت مورد مصرف میشود:
اول و دوم: فقراء و مساکین، و منظور کسی است که مخارج سال خود و خانوادهاش را ندارد و صنعت و حرفهای هم ندارد تا با درآمد حاصل از آن مخارج سال را تأمین کند، و فرق بین فقیر و مسکین آن است که مسکین از فقیر سختتر میگذراند و وضعیت زندگیاش نامناسبتر است مثلاینکه نفقه مورد احتیاج روزانهاش را هم نداشته باشد.
سوم: عاملین و کارگزاران زکات، کسانی هستند که از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا امام (علیه السلام) یا حاکم شرع یا نائب او مأمور شدهاند تا زکات را جمعآوری کرده و به حساب آن رسیدگی کنند، و اموال جمعآوری شده را به آنها یا به مستحقان برسانند.
چهارم: المؤلفة قلوبهم، به مسلمانانی گفته میشود که ایمان آنها ضعیف است و چنانچه زکات به آنها داده شود ایمانشان تقویت میگردد، و همچنین به کفاری گفته میشود که اگر به آنها زکات بدهند به دین اسلام رغبت پیدا میکنند یا رغبت پیدا کنند تا به مسلمانان در دفاع از خود کمک کنند.
پنجم: خریداری بندهها و آزاد کردن آنها.
ششم: بدهکاران، منظور بدهکارانی هستند که نمیتوانند بدهیهای مشروعشان را بپردازند.
هفتم: سبیل اللّه، منظور از آن مصرف زکات در کارهای خیری است که نفعش به عموم مردم میرسد مثل ساختن مساجد و مدارس و مؤسسات خیریه و غیره.
هشتم: ابن السبیل، منظور مسافری است که در راه مانده باشد، یعنی اموالش تمام شده و نمیتواند به شهر خود بازگردد مگر اینکه نفقه بازگشت را به او بدهند.
مسأله 144: کسی که زکات به او پرداخت میشود باید شیعه دوازدهامامی باشد و زکات را در راه حرام مصرف نکند و بنابر احتیاط واجب باید شرابخوار یا بینماز نباشد و آشکارا معصیت نکند.
و همچنین لازم است نفقه او بر زکات دهنده واجب نباشد مانند زوجه. و اگر زکات دهنده غیر هاشمی باشد زکات گیرنده هم باید مثل او غیر هاشمی باشد.
قسم دوم: زکات فطره (فطریه) ←
→ احکام زکات
1- چهارپایان: شتر و گوسفند و بز و گاو و همچنین گاومیش.
2- پول نقدی که از جنس طلا و نقره باشد.
3- غلات چهارگانه: گندم و جو و خرما و کشمش.
4- مال التجاره ـ بنابر احتیاط واجب ـ، منظور کالایی است که با هدف فروش به هنگامِ بالا رفتن قیمتها، ذخیره میشود.
مسأله 138: شرایط وجوب زکات در چهارپایان عبارتند از:
شرط اول: تعداد حیوانات مذکور به حد نصاب برسد، و مقصود از نصاب عدد معینی است که با رسیدن به آن، زکات واجب میشود:
نصابهای شتر:
نصاب اول: پنج شتر و زکات آن یک گوسفند است.
نصاب دوم: ده شتر و زکات آن دو گوسفند است.
نصاب سوم: پانزده شتر و زکات آن سه گوسفند است.
نصاب چهارم: بیست شتر و زکات آن چهار گوسفند است.
نصاب پنجم: بیستوپنج شتر و زکات آن پنج گوسفند است.
نصاب ششم: بیستوشش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال دوم شده باشد.
نصاب هفتم: سیوشش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال سوم شده باشد.
البته شتر نصابهای دیگری هم دارد که در این رساله مختصر مجالی برای ذکر آن نیست.
نصابهای گوسفند:
نصاب اول: چهل رأس و زکات آن یک گوسفند است.
نصاب دوم: صد و بیستویک رأس و زکات آن دو گوسفند است.
نصاب سوم: دویست و یک رأس و زکات آن سه گوسفند است.
نصاب چهارم: سیصد و یک رأس و زکات آن چهار گوسفند است.
نصاب پنجم: چهارصد رأس و بالاتر که باید برای هر صد گوسفند یک گوسفند زکات بدهد.
نصابهای گاو و گاومیش:
نصاب اول: سی رأس که زکات آن یک گوساله است که داخل سال دوم شده باشد.
نصاب دوم: چهل رأس که زکات آن یک گوساله ماده است که داخل سال سوم شده باشد.
شرط دوم: حیوانات مذکور از مراتع طبیعی چرا کنند، و اگر برای آنها علف فراهم شود مانند اینکه از علفهای خریداریشده یا علفهای چیده شده از مراتع تغذیه کنند زکات ندارند هرچند تغذیه آنها فقط در بخشی از سال باشد.
شرط سوم: مالک حیوانات یا ولیِ او در طول سال بتواند در آنها تصرف کند، بنابراین اگر برای مدت قابلتوجهی سرقت شوند زکات آنها واجب نیست.
شرط چهارم: مالک حیوانات، آنها را به مدت یازده ماه کامل در ملک خود داشته باشد بهطوری که با ورود به ماه دوازدهم هنوز در ملک او باشند.
مسأله 139: شرایط وجوب زکات در پولهای نقد که از طلا و نقره باشند عبارتند از:
شرط اول: مقدار طلا به پانزده مثقال صیرفی برسد، که مجموعاً معادل 69.6 گرم میباشد. در این صورت مالک باید (دو و نیم درصد) آن را بابت زکات بدهد، و هر سه مثقال (تقریبا 13.92 گرم) که به این مقدار اضافه شود باید زکات آن مقدار را هم به همان نسبت (دو و نیم درصد) بپردازد.
و اما نقره چنانچه مقدار آن به صد و پنج مثقال برسد که تقریبا معادل 487 گرم میباشد، در این صورت مالک باید دو و نیم درصد آن را زکات بدهد، و هر بیستویک مثقال (تقریبا 97.44 گرم) که به این مقدار اضافه شود باید زکات آن مقدار را هم به همان نسبت (دو و نیم درصد) بپردازد.
شرط دوم: مالک، آنها را به مدت یازده ماه کامل در ملک خود داشته باشد بهطوری که با ورود به ماه دوازدهم هنوز در ملک او باشند.
شرط سوم: مالک در طول سال بتواند در آنها تصرف کند، بنابراین اگر برای مدت قابلتوجهی مفقود شوند زکات آنها واجب نیست.
شرط چهارم: مالک بالغ و عاقل باشد، لذا زکات اموال کودکِ نابالغ و دیوانه واجب نیست.
مسأله 140: طلا و نقره در موارد زیر زکات ندارد:
1- شمشهای طلا و نقره و همچنین سکههای طلا که امروزه در بازار به فروش میرسند.
2- زیورآلات ساختهشده از طلا و نقره.
3- پولهای نقد که از طلا و نقره باشند ولی معامله با آنها رایج نیست مانند سکههای عثمانی که بعضی از بانوان برای زینت از آن استفاده میکنند.
و همچنین اسکناس و پولهای فلزی که از جنس طلا و نقره نیستند و امروزه دادوستد با آنها رواج دارد زکات ندارند.
مسأله 141: زکات در غلات چهارگانه با دو شرط واجب میشود:
شرط اول: رسیدن به حد نصاب، و نصاب آنها بعد از خشک شدن سیصد صاع میباشد که گفته شده تقریباً (847 کیلوگرم) است، و مقدار زکات آنها به ترتیب زیر است:
1- اگر برای آبیاریِ آنها از آب باران یا رودخانه یا موارد مشابه استفاده شود بهطوری که مالک برای آبیاری نیازی به تلاش و کوشش یا وسایل کمکی نداشته باشد، در این صورت زکات آن ده درصد میباشد.
2- اگر آبیاری آنها با دست یا وسیلهای مانند پمپ آب یا موارد مشابه آن انجام شود، در این صورت زکات آن پنج درصد میباشد.
3- اگر آبیاری آنها گاهی با آب باران و گاهی با دست یا وسیلهای کمکی باشد، در این صورت زکات آن هفت و نیم درصد میباشد، مگر اینکه روش آبیاری یکی از آنها بسیار کم و ناچیز باشد بهطوری که عرفاً به حساب نیاید که در این صورت باید زکات را به نسبت آبیاری مورد غالب پرداخت کرد.
شرط دوم: غلات مذکور در زمان تعلق زکات در ملکیت مکلف باشند، بنابراین اگر این غلات بعد از آن زمان به ملکیت او درآیند زکات آنها بر او واجب نیست. البته اگر مکلف بداند مالک اول، زکاتِ محصول را نپرداخته، واجب است خودش زکات آن را خارج کند، و چنانچه محصول با خرید یا مانند آن به ملک او منتقل شده باشد و فروشنده با نگفتن واقعیت او را فریب داده باشد، در این صورت میتواند معادل زکات پرداختشده را از او مطالبه کند.
مسأله 142: شرایط تعلق زکات به مال التجاره عبارتند از:
1- مالک بالغ و عاقل باشد.
2- اموال به حد نصاب برسند، و نصاب مال التجاره مانند نصاب سکههای طلا یا نقره است یعنی قیمت آن باید معادل پانزده مثقال صیرفی طلا یا صد و پنج مثقال نقره باشد.
3- مال التجاره را از طریق معاوضه مانند خریدن، مالک شده باشد و از زمان قصد منفعت، عین مال به مدت یک سال نزد او باقی بماند.
4- در تمام سال قصد تجارت با مال التجاره را داشته باشد.
5- مالک در طول سال بتواند در مال التجاره تصرف کند.
6- در طول سال قیمت مال التجاره در بازار از قیمت تمامشده آن کمتر نشود.
لازم به ذکر است که مقدار زکات مال التجاره دو و نیم درصد میباشد.
مسأله 143: زکات در هشت مورد مصرف میشود:
اول و دوم: فقراء و مساکین، و منظور کسی است که مخارج سال خود و خانوادهاش را ندارد و صنعت و حرفهای هم ندارد تا با درآمد حاصل از آن مخارج سال را تأمین کند، و فرق بین فقیر و مسکین آن است که مسکین از فقیر سختتر میگذراند و وضعیت زندگیاش نامناسبتر است مثلاینکه نفقه مورد احتیاج روزانهاش را هم نداشته باشد.
سوم: عاملین و کارگزاران زکات، کسانی هستند که از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا امام (علیه السلام) یا حاکم شرع یا نائب او مأمور شدهاند تا زکات را جمعآوری کرده و به حساب آن رسیدگی کنند، و اموال جمعآوری شده را به آنها یا به مستحقان برسانند.
چهارم: المؤلفة قلوبهم، به مسلمانانی گفته میشود که ایمان آنها ضعیف است و چنانچه زکات به آنها داده شود ایمانشان تقویت میگردد، و همچنین به کفاری گفته میشود که اگر به آنها زکات بدهند به دین اسلام رغبت پیدا میکنند یا رغبت پیدا کنند تا به مسلمانان در دفاع از خود کمک کنند.
پنجم: خریداری بندهها و آزاد کردن آنها.
ششم: بدهکاران، منظور بدهکارانی هستند که نمیتوانند بدهیهای مشروعشان را بپردازند.
هفتم: سبیل اللّه، منظور از آن مصرف زکات در کارهای خیری است که نفعش به عموم مردم میرسد مثل ساختن مساجد و مدارس و مؤسسات خیریه و غیره.
هشتم: ابن السبیل، منظور مسافری است که در راه مانده باشد، یعنی اموالش تمام شده و نمیتواند به شهر خود بازگردد مگر اینکه نفقه بازگشت را به او بدهند.
مسأله 144: کسی که زکات به او پرداخت میشود باید شیعه دوازدهامامی باشد و زکات را در راه حرام مصرف نکند و بنابر احتیاط واجب باید شرابخوار یا بینماز نباشد و آشکارا معصیت نکند.
و همچنین لازم است نفقه او بر زکات دهنده واجب نباشد مانند زوجه. و اگر زکات دهنده غیر هاشمی باشد زکات گیرنده هم باید مثل او غیر هاشمی باشد.